به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 03 اردیبهشت 88 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-28
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    2,858
    سطح
    32
    Points: 2,858, Level: 32
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Question +به معنای واقعی درمونده شدم؟؟؟!!!

    بسم الله الرحمن رحیم
    باعرض سلام خدمت دوستان عزیز
    من جوانی دانشجو هستم 18 ساله که بایک مشکلی مواجه شدم که نمی دانم چگونه آن راحل کنم وبه معنای واقعی درمانده شده ام. مسئله ازجایی شروع شدکه من وارد دانشگاه شدم.پس ازگذراندن 1ترم ووارد شدن به ترم 2 ، به طورناخودآگاه حواسم متوجه دختری شدکه با هم ،هم رشته ای هستیم و از روز اول دانشگاه با یکدیگر در همه کلاسها حضور داشتیم .(در رابطه با این موضوع که چرا بعد از حدود4ماه رفت وآمد به دانشگاه متوجه آن دختر شدم این است که بنده ازهمان روز اول با خود عهد کرده بودم تاحد ممکن با دختران دانشگاه رابطه ای نداشته باشم وبه غیر از دوستان پسر با هیچ کس دیگه ارتباط بر قرار نکنم که نمی دانم به چه دلیل یکباره این دختر توجه من را به صورت عجیبی به خودش جلب کرد)با تحقیقات مفصل توانستم هویت خود و خانواده اش را به صورت کامل به دست آورم که خوشبختانه از خانواده ای مومن ومتدین شهرمان بودند (که در اینجا فهمیدم یکی از دلایل کشیده شدن به سمت او همان متانت وحجب وحیای اودردانشگاه وکوچه وخیابان می باشد)در اینجا بود که تصمیم به انتخاب اولین وآخرین موردبرای ازدواج خود بگیرم .پس از این اتفاقات با مشورت چند تن ازدوستان تصمیم گرفتم تا به هر طریقی احساس خود را به او بگویم که نمی دانم به چه دلایلی برای انجام هرکاری(نامه،دادن شماره،زنگ زدن،....) یک مانعی در آن به وجود می آمد.بعد از آن به دنبال یک راه مناسب می گشتم که فهمیدم با توجه به مذهبی بودن او وخانواده اش امکان عملی بودن این راهکارها به هیچ عنوان وجودندارد(البته خودنیزازاینکه با یک دخترنامحرم ارتباط داشته باشم معذب بودم).این اتفاقات که مدت زیادی نیزطول کشید بنده را ازاشتباه بودن این کارها آگاه کرد که باتوجه به سنم تصمیم گرفتم این موضوع را به طورکامل فراموش کنم که نمی دانم متاسفانه یا خوشبختانه نتوانستم این تصمیم را عملی کنم.اکنون با گذشت چندین ماه از این اتفاقات هنوز نتوانستم خود رااز این درگیری نجات دهم به طوری که به صورت کاملا محسوسی در روحیات ورفتار واخلاق بنده تاثیر منفی شدیدی داشته و متاسفانه در خانه نیز با والدین رفتار خوبی ندارم و گاهی نیز به پدر و مادر خود پرخاشگری می کنم .این مسائل بنده را شدیدا متاثر ونگران کرده ونمی دانم باید از چه کسی کمک بگیرم .خواهشمندم در حد توانتان بنده را کمک وراهنمایی نموده ونگذارید بیش از این خودم واز همه مهمتر والدینم را عذاب دهم.

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    142
    Array

    Cool RE: به معنای واقعی درمونده شدم؟؟؟!!!

    سلام دوست من و به تالار همدردی خوش آمدی....
    دوست گرامی چند نکته در نوشته های شما به نظر من وجود داره.....
    اول اینکه شما سن بسیار کمی دارید و این سن برای تصمیم گرفتن بسیار زود است ...شما هنوز اول راه هستید و تازه وارد دانشگاه شده اید و به طبع به خاطر جو حاکم بر جامعه ما که دختران و پسران از زمان دانشگاه تازه باهم فعالیت اجتماعی کردن رو آغاز می کنن این احساس ها گاها ایجاد می شود و من در ابتدا توصیه می کنم که با این سن کم مراقب باشید...
    تصمیمات شما بیشتر احساسی است تا عقلانی و این برای هر جوان ممکنه پیش بیاد....حالا گیرم که شما کاملا منطقی هستید....
    تصمیمتان از این ارتباط چیست؟ آیاا حقیقتا قصد ازدواج دارید یا فقط خواهان آغاز یک ارتباط هستید؟وضع مالی؟سربازی؟مسکن؟و..... خیلی موارد دیگر ...آیا به تمام اینها فکر کرده اید... اگر نه که قبل از هر ارتباط با ایشان اول تمام این موارد را با خودتان و سپس با خانواده خود مطرح کنید....
    اگر هنوز جدی هستید و تمام این مسائل حل است و خانواده هم شما رو ساپورت می کند حالا حق ورود به دنیای دختر خانم دیگری را دارید....
    راه آن با توجه به مذهبی بودن آن خانم و شناختی که ازش دارید ..نامه و تلفن و... نیست چون فرمودید ایشان مذهبی هستند و در شهرستان هم هستید ...پس ایشان از این طریق نه تنها به شما اجازه ورود به دنیایش را نمی دهد حتی شاید شما را پسری متین هم تشخیص ندهد....
    پس راه درست این است که یا مستقیما با ایشان وارد صحبت شده و نظر ایشان را جویا شوید و یا از طریق خانواده اقدام کنید و شروع به شناخت هم کنید.....
    اگر همه چیز بر پایه قانون خود حرکت کند راه شما هموارتر است و اگر بر فرض با آن خانم به تفاهم نرسید هم چون در چهارچوب خانواه ها بوده است آسیب آن کمتر است و شما باور دارید که اشتباهی نکرده اید در غیر این صورت و اگر قصدتان فقط نگه داشتن ایشان تا زمان فراهم آمدن امکانات است وارد شدن به دنیای ایشان کار اشتباهی است...
    می توانید با مطالعه سرگذشت باقی دوستان هم کمی فکر کنید......
    امیدوارم موف باشی......

  3. کاربر روبرو از پست مفید سارا بانو تشکرکرده است .

    سارا بانو (شنبه 29 فروردین 88)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 03 اردیبهشت 88 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-28
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    2,858
    سطح
    32
    Points: 2,858, Level: 32
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به معنای واقعی درمونده شدم؟؟؟!!!

    پاسخ شمارا چند بار مطالعه کردم و تقریبا متوجه اشتباه خود شدم.
    منتها من قصدازدواج حداقل تا5سال دیگر (سربازی،وضع مالی،مسکن....)ندارم بلکه هدفم از ارتباط دونستن نظر اون نسبت به خودمه ودرصورت مثبت بودن نظرش منتظر بودن اون تا فراهم شدن شرایطه.
    در ضمن چطور می تونم کسی رو که تقریبا هرروزبه مدت 6ساعت می بینمش و تمام دروس را در یک کلاس هستیم فراموش کنم !!!!

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    211
    Array

    RE: به معنای واقعی درمونده شدم؟؟؟!!!

    سلام دوست عزیز و گرامی...
    بخدا در این تالار آن قدر از این نوع سوال و مشکل شما وجود دارد و دوستان بسیار خوب راهنمایی کردند که دیگر جایی برای پاسخ ما نمی ماند....اکر تاپیک های مربوطه را مطالعه فرمایید متوجه می شوید....

    بنده فقط یک کلمه می گوییم که اگر در این شرایط به معنای واقعی این کلمه را پیدا کنید قطعا اظهار پشیمانی نخواهید کرد...و آن کلمه این است...::

    >>>>>صبر<<<<>>صصصبببررر<<......فعل صبر کنید و هیچ اقدامی نفرمایید ...حداقل دو سال صبر کنید.....

  6. کاربر روبرو از پست مفید حسین پور تشکرکرده است .

    حسین پور (شنبه 29 فروردین 88)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 اسفند 89 [ 17:10]
    تاریخ عضویت
    1387-10-05
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    3,701
    سطح
    38
    Points: 3,701, Level: 38
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 42 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به معنای واقعی درمونده شدم؟؟؟!!!

    سلام دوست عزیز
    سن شما برای ازدواج کمه وهمان جور که خودتان گفتید تا5سال دیگر قصد ازدواج ندارید به نظر من انسان تایکسال بعد نگرشها وافکراش کلی فرق میکند و شاید تا ان موقع هزار اتفاق دیگر بیافتد به نظر من به تحصیل ادامه بده وفکرزیادی نکن بعد از پایان تحصیل اقدامی برای اینکه ببینید نظرش چیست انجام دهید اگر قسمت باشه به امید خدا انجام میشود وگرنه شما هم ضربه نمیبینید

  8. کاربر روبرو از پست مفید خسته ام تشکرکرده است .

    خسته ام (شنبه 29 فروردین 88)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 03 اردیبهشت 88 [ 01:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-28
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    2,858
    سطح
    32
    Points: 2,858, Level: 32
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به معنای واقعی درمونده شدم؟؟؟!!!

    باید صبر کنم............
    درحالی که درهفته حداقل 1 خواستگار داره!!(باپسرداییش دوست هستیم خبرها رو بهم میرسونه)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. هراس اجتماعی نفسمو بریده.....کمکم کنید....
    توسط روح سرگردان در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: شنبه 03 بهمن 94, 18:02
  2. از دست نامزدم، هوش سیاه واقعی چطور خلاص بشم؟؟؟
    توسط Black Intelligence در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 28 تیر 92, 13:26
  3. به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
    توسط rama25 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 33
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 شهریور 91, 09:00
  4. آیا اقدام به بارداری در ماه رمضان مانعی دارد؟
    توسط پرستوی مهاجر در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 04 مرداد 91, 09:07
  5. فوبیا و اضطراب اجتماعی
    توسط ki@rash در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 52
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 خرداد 91, 01:18

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.