چگونگی گوشزدهای مسائل زندگی مشترک دیگران

[مثل من]

سلام به دوستان و همراهان همیشگی
به نظر شما درسته که مسائل و اشتباهات زندگی مشترک دیگران رو بهشون گوشزد کنیم؟
فرض کنید که فرد مورد نظر یکی از عزیزان یا نزدیکانتون باشه و دید خودش رو به زندگی داره پس زیاد تو مسائل دقیق نمیشه و راه خودش رو میره و این جاست که حرف و حدیث های آدم های سیاستمدار اطرافشون شروع میشه مثلا خانواده همسرش . . . حالا این خانواده همسر گاهی حق دارند و گاهی نه. البته من فکر میکنم چه حق دارند و چه ندارند نباید در زندگیشون دخالت کنند باید بزارن خودشون با هم کنار بیان همونطوری که تا حالا کنار اومدند مثل بقیه زوج ها بعضی از اخلاق ها با هم جور نیست خوب دو نفر بالاخره به تفاهم میرسند اصلا ممکنه همسر طرف مشکل نداشته باشه ولی خانوادش کاسه داغ تر از آش شده باشند!!!
اصلا این کار درسته یا دخالت محسوب میشه؟ اگه درسته چطوری میشه باهاش درمیون گذاشت که هم ناراحت نشه و هم متوجه نشه این چیزا از کجا آب میخوره؟
امیدوارم انجمن درستی رو برای طرح سوالم انتخاب کرده باشم.
از همگی سپاسگذارم و منتظر نظرها و راهکارهای طلایی شما هستم.

[mostafun]

ببخشيد اما من دقيقا متوجه سوال نشدم. با يه مثال چيزي كه از سوال شما متوجه شدم رو مي گم:
فرض كنيم يه زن و شوهر داريم كه خانواده پسر از وضع حجاب دختر راضي نيستند ولي خود پسر مشكلي با اين قضيه نداره. حالا خانواده پسر اونو تحت فشار مي ذارن كه راجع به حجاب زنش به اون تذكراتي بده كه قائدتا عملي هم بشه! پس به نظر من سوال اينه كه آيا خانواده پسر همچين حقي دارند كه از او چنين چيزي بخوان؟ و اگه پسر بخواد اين مطلب رو به همسرش بگه چطور بگه كه خانمش متوجه نشه از طرف خانوادش به اين كار واداشته شده و البته ناراحت هم نشه.

اگه صورت مساله چنين چيزي هست پس مي شه اينجوري به قضيه نگاه كرد:
آيا مساله اي كه مورد بحثه يه موضوع پيش پا افتادس (اختلاف در دستور پخت قورمه سبزي)، يا اينكه مساله چندان مهمي نيست (اختلافات سياسي) يا اينكه از نگاه يك طرف واقعا مساله مهميه (رعايت حجاب، اجراي دستورات ديني و ...)؟
شايد بشه گفت كه مسايل كوچك و حتي كم اهميت هيچ ربطي به سايرين نداره و به هر حال مربوط به زندگي شخصي مي شه. اما بعضي چيزها خيلي هم شخصي نيستند و سايرين (درست يا غلط) حق خودشون مي دونن كه راجع به اون نظر بدن و توقع عمل كردن رو هم دارن.
دوباره حجاب رو مثال مي زنم.
وقتي يه خانواده مذهبي براي پسرش همسري انتخاب مي كنه، انتظاراتي از اون داره، نمي خوان به بعضي از اصولي كه سالها براي حفظش تلاش كردن، بي احترامي بشه. اگه به اين موضوع از طرف دختر اهميتي داده نشه، روي اون حساس مي شن. توي يه همچين مسايلي بايد كمي هم به خانواده ها (طرفي كه قصد دخالت داره) حق داد. همه ما مي دونيم كه ازدواج فقط يه قرار داد دو نفره نيست، ايجاد تعهد نسبت به دو خانواده است، هم اين طرف و هم اون طرف و بلكه هم گسترده تر.

به نظر من بهتره راجع به موضوعي كه مورد دخالت قرار گرفته توضيح بدين تا بشه بهتر نظر داد.

[مثل من]

سلام
ممنون mostafun گرامی
می دونی مشکل بر عکس تصور شما ست یعنی خانواده دختر به خانواده پسر زنگ میزنه و از پسر انتقاد میکنه و از خودشون و دخترشون تعریف و تمجید!!! و مادر شوهر هم فقط به این حرفها گوش میده و نمیتونه درست و حسابی دفاع کنه. در آخر خانوداه دختر میگن نکنه این ها رو به پسر بگیدا، در حالی که از سیاستشونه که این چیزها رو به خانواده پسر میگن تا خانواده پسر برای اصلاح پسر دخالت کنند و خودشون این وسط نقشی نداشته باشن و اسمی هم ازشون برده نشه!!! حالا این کار درسته که خانوداه پسر یه جوری به پسره بگن که هواست رو جمع کن و اینقدر ساده نباش و . . . اگه این کار درسته که پسر رو از خواب ناز بیدار کنند چه طور میشه این کار رو کرد که نفهمه از کجا آب میخوره تا دعوا نشه؟ به نظر من دختره از رفتارهای همسرش ناراضی نیست ولی خانواده داره زیادی حساسیت نشون میده و میخواد گربه رو دم حجله بکشه!!! یا از سیاست و زرنگی دختره هست که خودش رو جلو نمی ندازه تا این وسط بده نشه!!!

[sayehhaye_mah]

دوست عزيز سلام

با صحبتي كه در آخر كرديد به نظر من اين يك دلسوزي يا مشورت در بهتر كردن زندگي كسي نيست بلكه دخالت بصورت مستقيم و هم غير مستقيم هست بخاطر اينكه اين دو نفر دختر و پسر هستند كه بايد از زندگي در كنار هم راضي باشند كه ظاهرا هستند ، شايد كساني كه از دور مي بينند احساس كنند مشكلاتي دارند اما اين مربوط به خود اون دو نفر مي شه نه به كس ديگري كه بخواهند خانواده ها با هم تماس گرفته و بخواهند خانواده ها را دخالت در امور يه زندگي بدهند و اصلا اين كار درستي نمي تونه باشه و اگر مي گيد ممكنه كار خود دختر باشه كه از خانواده اش خواسته باشه كه باز اگر خودش بصورت مستقيم از همسرش بخواد خيلي سريعتر به آنچه كه مي خواد مي رسه و اينجوري فقط تشنجي را در هر دو خانواده ايجاد مي كنه
و البته خانواده پسر هم زماني كه خانواده دختر باهاشون تماس گرفتند و چنين و چنان گفتند بايد اظهار مي كردند كه اين موضوع به خود دو نفر مربوطه و نياز به دخالت تا زماني كه خود آنها مشاوره نخواستند نيست و به اين وسيله پايه چنين دخالتهايي را كم مي كردند

[مثل من]

عزیزم من فقط میخوام بگم حواسش رو جمع کنه و کاری نکنه که کسی بتونه ازش سوتی بگیره میخوام بگم جلوی دیگران مواظب رفتارش باشه. آخه آدمی هست که تو این خطها نیست. اما میترسم این رو بگم پیگیر بشه که چرا این حرف رو میزنم.

[sogand66]

عزیزم من فقط میخوام بگم حواسش رو جمع کنه و کاری نکنه که کسی بتونه ازش سوتی بگیره میخوام بگم جلوی دیگران مواظب رفتارش باشه. آخه آدمی هست که تو این خطها نیست. اما میترسم این رو بگم پیگیر بشه که چرا این حرف رو میزنم.

فکر می کنم تا زمانی که شخصا از شما کمک نخواسته مطرح نکنید بهتر باشه .

[مثل من]

ببینید اون اصلا در جریان نیست که بعضی وقتها ناخواسته باعث برداشتهای غلط میشه پس چه طوری از من کمک بخواد؟ من گفتم فکر کنید اون طرف از نزدیکان هست پسر همسایمون که نیست. نمیتونم ببینم پشت سرش ازش بد میگن تو روش ازش تعریف میکنند. میخوام بگم یکم مواظب باشه که اینقدر سوء تفاهم نشه. اینم بگم که در مورد مشکلاتش با من مشورت میکنه اما الان از این مورد بی خبره. میخوام ببینم چه جوری بهش بگم؟
کسی دیگه نظر نداره ؟

[bloom]

و البته خانواده پسر هم زماني كه خانواده دختر باهاشون تماس گرفتند و چنين و چنان گفتند بايد اظهار مي كردند كه اين موضوع به خود دو نفر مربوطه و نياز به دخالت تا زماني كه خود آنها مشاوره نخواستند نيست و به اين وسيله پايه چنين دخالتهايي را كم مي كردند

منم با سایه های ماه موافقم

[sayehhaye_mah]

مثل من عزيز

قصد شما آگاه كردن كسي از رفتارهايي هست كه ازش اطلاعي نداره اما ممكنه روي زندگي اش تاثير بدي داشته باشه در حاليكه خودش نمي دونه كه از كجا آب مي خوره اگر ايشون با شما مشورت مي كنند شما هم توصيه دوستانه بكنيد بهش البته هرگز اشاره به موضوع اصلي در مورد خودش نكنيد فقط سعي كنيد به فكر وادارش كنيد و مي تونيد بصورت اشاره غير مستقيم به موضوع يا مطرح كردنش بعنوان ماجرايي كه براي شخص ديگه اي اتفاق افتاده و شما شنيديد و اينكه هميشه همه چيز را سرسري از كنارش نگذره و تأمل روش داشته باشه مطرح كنيد و ببينيد خودشون متوجه امر مي شن يا نه و البته بيش از اين هم اصرار شما شايد باعث ناراحتي هاي بعدي بيشتري بشه ...

[mostafun]

اگه مشخص مي شد اين "سوتي ها" از چه نوعي هستند خوب مي شد. به هر حال بهتره اينجور به مساله نگاه كنيم:
1. آقاپسر قصه ما داره توي يه جمع عمومي سوتي ميده.
2. ايشون سوتي هاشون مربوط به جمع خصوصي (مربوط به زندگي خصوصي خودش) هست.

در باره مورد اول كه شما مي تونيد مورد "سوتي" رو علنا به ايشون تذكر بدين. مثلا بگين "يه جا بهت دقت كردم فلان حرف رو زدي يا فلان كار رو كردي يا انگار اينجوري به نظر مي رسيد كه ..."

اما مورد دوم اگه مربوط به زندگي خصوصي باشه مثلا دختر مسايل رو به مادرش انتقال مي ده و مادرش اونو به خانواده پسر، به نظر من بايد دختر (همسر آقا پسر) رو يه مقدار آگاه كرد. يعني به ايشون فهموند كه ايشون بزرگ شدن و مي تونن مشكلاتشون رو خودشون حل كنن (البته با آگاهي) و لازم نيست همه مسايل رو به مادرشون گزارش بدن.

البته اون خانواده اي هم كه دايم داره به مادر آقاپسر گزارش ميده كار اشتباهي مي كنه!

در هر صورت يه راه هم اينه كه صريحا به خانواده دختر بگيد كه بهتره اين مسايل رو خودشون يا از طريق دخترشون به آقاي داماد انتقال بدن تا سوء تفاهمي هم پيش نياد!