به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

موضوع: اضطراب

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 فروردین 88 [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    2,893
    سطح
    32
    Points: 2,893, Level: 32
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اضطراب

    سلام !من از لحا ظ روحی شرایط خوبی ندارم !به خاطر یک سری از مشکلات دچار اضطراب شده ام وچون نتوانسته ام آنها را تغیر دهم چند بار دست به خودکشی زده ام وبعد از گذشت چند ماه از آخرین خودکشیم باز هم می خواهم این کار انجام دهم چون نمی توانم بیشتر از این دوام بیاورم اگر شما می توانید به من کمک کنید با کمال تشکر

  2. #2
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 اردیبهشت 03 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,088 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    به: اضطراب

    سلام سایان
    لطفا بیشتر از خودت برامون بگو.....
    ما دوست داریم بشتر ازت بدونیم.
    اینجا همه دوستارانت هستند.

    ما منتظریم.....


    در ضمن من تاپیك شما را كه مربوط به مسائل فردی میشه به تاپیك مشكلات فردی انتقال می دهم.

  3. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به: اضطراب

    سلام دوست عزیز؛به جمع دوستانه ؛کلبه همدردی خوش امدید.

    همانطور که مدیر محترم نوشته اند،دوست داریم بیشتر در مورد شما بدانیم.

    .......

  4. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 فروردین 92 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1387-9-07
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    4,142
    سطح
    40
    Points: 4,142, Level: 40
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 8
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    284

    تشکرشده 289 در 103 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به: اضطراب

    تعریف کن منتظریم ... چرا اخه بگو دیگه

  5. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 18:18]
    تاریخ عضویت
    1387-8-04
    نوشته ها
    1,150
    امتیاز
    16,194
    سطح
    81
    Points: 16,194, Level: 81
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,211

    تشکرشده 1,247 در 437 پست

    Rep Power
    132
    Array

    به: اضطراب

    سلام
    چقدر خلاصه گفتی . خودتو بیشتر معرفی کن . اگر خواستی در مورد مشکلاتت هم بگو .

    منتظریم ...

  6. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 17 شهریور 91 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1387-2-12
    نوشته ها
    292
    امتیاز
    7,139
    سطح
    55
    Points: 7,139, Level: 55
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    157

    تشکرشده 160 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به: اضطراب

    سلام دوست عزیز
    بهتر با کاوش درونی بیشتر به اون مزاحمی که این احساس در معرض خطر بودن رو القا میکنه دست پیدا کنید،
    ضمن اینکه با توجه به تجربه شخصیه خودم تو این موارد،اضطراب معمولا نتیجه ی یه روحیه یا احساس نا خوب هست.
    پس بهتر بیشتر با خودم معاشرت و تعامل کنیم.

  7. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 فروردین 88 [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1388-1-18
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    2,893
    سطح
    32
    Points: 2,893, Level: 32
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اضطراب

    سلام از همه شما برای هم دردی متشکرم نمیدانم از خودم چه بگویم ولی نمی توانم مشکلاتم را بازگو کنم نه اینکه نخواهم برای شما بگویم نه من تا امروز فقط وفقط با خدای خودم مشکلاتم رابازگو کرده ام مگر نه اینکه خود خدا گفته مرا صدا زنید شما را اجابت میکنم پس من هم با تمام قدرتم اوراصدا زده ام و حالا منتظر م جوابم را بدهد نمی دانم تا کدامین طلوع آفتاب دوام بیاورم ولی دیگر دار م به آخرش میرسم شاید تنها راهی که بتوانم این تصمیمم راعوض کند تغیر دین است که این هم از خودکشی برایم سخت تر است

  8. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    به: اضطراب

    سلام بر دوست عزیز و گرامی....به تالار خوش آمدید...

    دوست عزیز بنده که از توضیحات شما چیزی متوجه نشدم.....فکر کنم هیچ کس جز خود او نیز متوجه منظورتان نشد!
    ولی برایمان بنویس ...تا قدری آرام بگیری....تا قدری دردودل کنی...تا شاید سبک شوی و شاید....کمی .............

    بدان کسان دیگری هم هستند تا با شما همدردی کنند....و در حد توان راهنمایی...پس بگو...بغض خود را بشکن...احساساتت را خالی کن...مگذار روحت را تحت تاثیر قرار دهد....
    ما منتظر حرف هایتان هستیم....
    موفق باشید...""نقاب""

  9. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 دی 88 [ 07:03]
    تاریخ عضویت
    1387-3-12
    نوشته ها
    389
    امتیاز
    5,640
    سطح
    48
    Points: 5,640, Level: 48
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 110
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    357

    تشکرشده 375 در 164 پست

    Rep Power
    54
    Array

    به: اضطراب

    سلام سايان عزيز

    شايد من خودم يه جورايي مثل شما شدم و چون كه دردهام را با خدا ميگم نمي تونم و نتونستم با كس ديگه اي مطرح كنم اما شايد گفتنش باكسي كه بهش اعتماد داشته باشي صبر را برات راحت كنه بگذار يه داستان برات بگم كه تا حدودي هم واقعي مي تونه باشه

    روزي مردي قصد كرد از قله يه كوه بلند بالا بره و اون را فتح كنه اما چون مي خواست افتخار اين كار براي خودش باشه پس تنها قدم در اين راه گذاشت و از كسي كمك نگرفت ... مسير طولاني و سخت بود و كم كم هوا تاريك مي شد و ديدن راهي كه بايد از بين سنگلاخها بالا مي رفت سخت و سخت تر مي شد اما هر طور بود مرد ميخواست تا سپيده دم به بالاي كوه برسه هوا سرد بود و هر چه بالاتر مي رفت مسير برفي و خطرناك مي شد تا اينكه بخاطر تاريكي هوا و ليز بودن صخره ها پاي مرد سر خورد و از شكاف دره اي به پايين كوه پرتاب شد ...
    همه جا تاريك بود و مرد چيزي نمي ديد حتي صخره ها ديده نمي شد و به پايين سقوط مي كرد فرياد زد كمكم كنيد ولي صدايش به جايي نمي رسيد واقعا ترسيده بود تا اينكه با طنابي كه به كمرش بسته بود آويزان شد و در هوا معلق ماند زير پايش هيچ چيز ديده نمي شد و نمي دانست كه در چه ارتفاعي قرار دارد چون تا نزديكي هاي قله را رفته بود نمي دانست كه زير پايش چه مي تواند باشد و اصلا كسي هست فرياد كرد تا شايد كسي بشنود اما پيش خود گفت الان كه اينجا كسي نيست هيچ كس نمي دانست من به اينجا آمده ام و هوا با سرماي سختش او را بيش از پيش به وحشت انداخته بود آخر تا كي اينجا بمانم خدايا به جز تو كسي نمي داند اينجايم خودت كمكم كن ... خدايا اگر صدايم را مي شنوي راهي براي نجاتم نشانم بده ... و در سكوت صدايي شنيد بنده ام آيا به من اعتماد داري ... مرد گفت آري اعتماد دارم خدايا كمكم كن .... صدا گفت پس طناب را باز كن تا نجات پيدا كني ... اما اين ديوانگي است من با اين طناب از كوه آويزان شده ام اگر آنرا باز كنم پرت شده و خواهم مرد ... صدا مگر نگفتي كه به من اعتماد داري پس اگر چنين است همان كن كه مي گويم ... مرد فكر كرد اما چطور به صدايي كه نمي دانم از كجاست اعتماد كنم و همين تنها مايه زنده بودنم را از خود دور كنم پس چون ترسيده بود طناب را باز كند به همان صورت تا صبح از كوه آويزان ماند ... صبح روز بعد مردم جسد مرد را يافتند كه با طنابش با فاصله يك متري زمين از كوه آويزان بود و از سرما مرده بود ....

    حالا شايد اين داستان را قبلا شنيده بودي ولي ما واقعا اونقدر كه مي گيم به خدا اعتماد داريم و اين صبر كردنمان با اعتقاد و يقين هست يا اينكه گاهي شك مي كنيم و همين شك كافيست كه همه چيز دوباره از اول شروع بشه و تازماني كه واقعا خودمون را كامل و قاطع به خدا بسپريم و بهش اعتماد كنيم ادامه پيدا كنه ... مطمئن باش كه اگر تا الان صبر كردي باز هم صبر كن ولي شك نكن شايد در اين تأخير حكمتي هست كه شما از اون بيخبريد
    موفق باشيد
    او مـانده و قلب آهنـــی تان مردم!
    یا می نگـرد به دشمنی تان مردم!
    این پاسخ لطف یک درخت است؟تبر؟
    لعنت به نمکدان شکنی تان ! مردم!


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 08:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.