به: اضطراب ،دلهره... شما
سلام
اظطراب و استرس من درست از روزهاي آخر تابستان شروع شد كه مي خواستم برم مدرسه و بعداز اون هر سال اول مهر ماه و شبهاي قبل امتحان اين درد و دلشوره اين دستپاچگي كه مثل يه دود سياه اطرافم را مي گرفت و گلومو فشار مي داد و ضربان قلبم اينقدر تند مي شد كه نفس كشيدن برام سخت مي شد حس گريه كردن و از دست دادن را برام داشت حتي الان كه سالهاي زيادي است از مدرسه دورم باز اول مهر برام زجر آوره حالا مواجه شدن در يه روز سخت كاري با مديرعامل عصباني و بهانه گير برام استرس هر روزه شده ترك كردن سر كار براي رسيدن به كلاسم كه اگر نتونم به موقع برم سر وقت نمي رسم عوامل زيادي هست كه مي تونه توي زندگي هر كسي تنش ايجاد كنه و البته هميشه هم خوب نيست چون اكثر اوقات باعث مي شه نيرويي كه در جهت مثبت ميشه بكار ببريم رو صرف فراموش كردن و از بين بردن اين حس كنيم كه باز چندان موفق نخواهيم بود و تنها زمان را از دست مي ديم ، يا حتي فرصتهاي خوبي را كه براي انجام كارها داريم بخاطر استرس كه از انجام كارهاي تازه داريم از دست مي ديم اما بيشترين حس استرس را زماني كه توي مسابقات شركت مي كرديم ديدم كه حتي باعث افزايش فشار خون و حتي كم شدن سرعت عكس العمل افراد مي شد تنها راهش فكر مي كنم اين بود كه با منحرف كردن فكر خودمون از موضوع اصلي و صحبت كردن راجع به مطالب ديگر ايجاد حس آرامش - خودم براي از بين بردن اين فشار از خودم به خدا توكل كردم و با ذكر و ياد خدا به آرامش نسبي رسيدم و استرسي كه دارم ديگه ناراحتم نمي كنه
او مـانده و قلب آهنـــی تان مردم!
یا می نگـرد به دشمنی تان مردم!
این پاسخ لطف یک درخت است؟تبر؟
لعنت به نمکدان شکنی تان ! مردم!
علاقه مندی ها (Bookmarks)