به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 30
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 مهر 88 [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1387-11-26
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    8,997
    سطح
    63
    Points: 8,997, Level: 63
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    331

    تشکرشده 338 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +ممکنه من را راهنمایی کنید؟

    سلام دوستان عزیز لطفا من رو راهنمایی کنید.

    خواستگاری دارم که با معرفی همسر دوستم باهم آشنا شدیم از اول هم به قصد ازدواج، وقت زیادی برای شناخت گذاشتیم روی هم رفته خصوصیات ایشون خوبه خصوصا اخلاقش، فرد با ایمانیه و...
    ایشون تهرانی هستن و من شهرستانی به همین دلیل ما زیاد همدیگرو نمی بینیم و واسه خواستگاری 2 بار به شهرستان اومدن البته من گاهی به خاطر کارم به تهران می رم . (خانواده ها همدیگرو می شناسن و مشکلی از این بابت هم نیست)...
    مشکل اینه که من تا زمانی که نبینمشون احساس خوبی بهشون دارم اما وقتی با هم هستیم خیلی احساس بدی دارم دوست دارم زودتری از هم جدا شیم... پسر پاکی هم هستش، از نظر ظاهری سادست، قیافش خوبه روی هم رفته ظاهرشم خوبه اما من نمی فهمم چرا برا من جذابیت نداره انقدر سعی کردم دلیل این احساسم رو بفهمم اما نمی دونم چیه؟ حالا قد بلند همیشه واسم مهم بوده اما از اینم گذشتم. ،( قدش 174) باز نمی دونم چمه؟ چرا اینجوریم؟ در ضمن یک سال از من بزرگ تر هستن اما منم از سنم کمتر به نظر می رسم.
    فکر می کنم ظاهرش خیلی بچه گونست، احساس می کنم با یه پسر بچه رو برو باشم تا یه مرد ، تا وقتی نبینمش خیلی بیشتر واسش احترام قائلم.البته اون از این احساس من خبر نداره...
    ما 4 جلسه پیش مشاور رفتیم البته چون از آشنایان ایشون بودن من راحت نبودم که همه چی رو بگم.
    بارها خواستم جواب رد بدم اما دلم واسش می سوزه چون طاقت نه شنیدن نداره...
    خدایا چرا من این احساس رو دارم؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 دی 91 [ 21:04]
    تاریخ عضویت
    1387-10-14
    نوشته ها
    768
    امتیاز
    18,761
    سطح
    86
    Points: 18,761, Level: 86
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 2,462 در 461 پست

    Rep Power
    92
    Array

    RE: ممکنه من را راهنمایی کنید؟

    سلام
    به به خواهر مهربان ما هم لب به سخن گشود !
    خواهر مهربانم ، آنچه براي ازدواج مهم هست داشتن معيارهاست ! شما بايد در اين سن حداقل چند معيار مهم و اساسي رو براي ازدواج در نظر بگيريد و بعد تجزيه وتحليل طرفتون ببنيد كه ايشون به دردتون مي خورن يا نه ؟!!

    به صرف ظاهر يا داشتن اخلاق بچه گانه نميشه قضاوت كرد ! چون هنوز شما مدت زيادي با هم نبوده ايد وشايد اين مسائل به خاطر داشتن شرم وحيا يا مسائلي ديگر است . البته نگراني شما هم امري طبيعي است اما بهتره كه شناخت بيشتري از ايشون كسب كنيدو اگه ايشون اون معيارهايي كه مد نظرتون هست رو ندارن جاي هيچ ترحم و دلسوزي نيست !! شما كه حتما تجربه زندگي بنده رو خونديد !! خواهر خوبم من به شما ميگم كه براي ازدواج حتي يك درصد دلسوزي و ترحم هم نداشته باشيد چون بحث يك عمر زندگي در ميونه و مثل خريد لباس نيست كه هر وقت خوشتون نيومد از تنتون درش بياريد !! خوب انديشه كنيد و بعد تصميم بگيريد و هيچ گاه اسير احساسات نشيد چون واقعا بزرگترين و مهمترين تصميم در زندگي امر ازدواج هست .
    با شناختي كه از شما دارم مي دونم كه بهترين تصميم رو براي زندگيتون خواهيد گرفت انشاءالله و يه توصيه از طرف من ( سعي كنيد بيش از حد مهربان دلسوز و احساساتي نباشيد )

  3. 2 کاربر از پست مفید آرمان 26 تشکرکرده اند .

    آرمان 26 (چهارشنبه 02 اردیبهشت 88)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 16 دی 00 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1386-11-26
    محل سکونت
    تهران بزرگ
    نوشته ها
    1,452
    امتیاز
    50,483
    سطح
    100
    Points: 50,483, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First Class50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    1
    تشکرها
    2,842

    تشکرشده 3,286 در 817 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: ممکنه من را راهنمایی کنید؟

    درود

    افکار ما به ما خط می دهند . گاهی اوقات برایتان اتفاق افتاده است که دل می خواهد کاری انجام دهد اما چیزی دیگر سد راه آن می شود .... و یا برعکس ...

    از ابتدا جدا کردن و کشیدن خطی میان خود و آقای ذکر شده ، نا خداگاه بر ضمیر خودتان انفعالاتی را ایجاد کرده است که موجب به وجود آمدن حباب هایی شده اند که اصل ها را دچار ابهام کرده است .

    گاهی اوقات این حباب ها دچار اذیت خود شخص هم میشود ، چه بسا در اینده دچار دلخوری هم گردد .

    به عنوان مثال همین آقای آرمان در مورد همین تهرانی بودن یا نبودن یک روز سخنی بر میان آورد که موجب تغییر افکار من نسبت به ایشون شد .( هرچند هنوز هم دوست داشتنی هستند .)
    اگر مثالی عرض کردم فقط صرف لمس کردن بود همین .

    خانم estar7
    جدا سازی خودتان از آقای نامبرده شاید ملموس نباشد اما نخواهد گذاشت که مرد 174 سانتی متری را در کنار خود لمس کنید و او همچون کودکی دور نظاره کنید .

    وقتی از او دورید ، افکاری که در سر دارید با او مشاهده میکنید ، شاید ممکن است با او حتی در خیال به سفر هم رفته باشید و به قول معروف او را در ذهن خود محک زدید و بر اساس شناخت ها نیز عکس العمل هایی برای او می نوسید که او در سریال شما به طور ناخداگاه در حال ایفای نقش است .

    دوست خوب آقای آرمان ، پیشنهاد خوبی کردند ، شما به اصل ها توجه کنید . همدیگر را دور نبینید چون قرار است نزدیک هم زندگی کنید پس واقع بینانه عمل کنید .

    احساسات اگر در افکار وارد شوند همچون ابر روی واقعیت ها را می پوشاند .
    در ضمن ، تغییر مشاور را نیز در برنامه کاری قرار دهید و این کا را نیز با یکدیگر انجام دهید .
    و اگر در بین راه متوجه به نداشتن خطوط موازی فکری میان یکدیگر شدید ، آن را قطع کنید ، چون ادامه برای داشتن شرایط روحی لطیف موجب لطمه های بسیار می گردد .

    در مواجهه با مشکلات، آرام باش، توکل کن، تفکر کن، سپس آستینها را بالا بزن. آنگاه دستان خدا را می بینی که پیش از تو دست به کار شده اند.(امام علي)

    و در آخر در این بهار زیبا برایتان ، سفید بختی را آرزومندم .

  5. کاربر روبرو از پست مفید lord.hamed تشکرکرده است .

    lord.hamed (جمعه 28 فروردین 88)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 دی 91 [ 21:04]
    تاریخ عضویت
    1387-10-14
    نوشته ها
    768
    امتیاز
    18,761
    سطح
    86
    Points: 18,761, Level: 86
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 2,462 در 461 پست

    Rep Power
    92
    Array

    RE: ممکنه من را راهنمایی کنید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط Lord.Hamed
    به عنوان مثال همین آقای آرمان در مورد همین تهرانی بودن یا نبودن یک روز سخنی بر میان آورد که موجب تغییر افکار من نسبت به ایشون شد .( هرچند هنوز هم دوست داشتنی هستند .)
    اگر مثالی عرض کردم فقط صرف لمس کردن بود همین .
    ضمن عرض ارادت خدمت دوست عزيز لرد حامد

    دوست عزيز شما هنوز از شوخي بنده دلخور هستيد؟!!! عزيزم بنده عرض كردم تهراني بازي در نيار!!! مگه زرنگ بودن بده كه به شما برادر كوچيكم بر خورده ؟!!

    داداش كوچيك اما انديشمند من ، اگه بنده از تهرانيها بدم مي اومد هيچگاه تصميم به زندگي و ازدواج در تهران نمي گرفتم !!! خودم هم چندين سال در تهران بوده و مي دونم تو تهران افراد مختلف از قشرهاي مختلف با ديدگاههاي مختلف زندگي مي كنند و يك نوع رفتار خاص رو نميشه براي ساير ساكنان تهران تعميم داد . به هر حال فكر نمي كردم يه شوخي ساده موجب تغيير افكار شما نسبت به بنده بشه !!! ولي اين رو از حساسيت و زودرنجي و مهرباني شما دوست عزيز مي دونم و همينجا از حضور شريف شما و ساير عزيزان تهراني معذرت خواهي مي كنم !بابا ما هم پس فردا كه انشاالله اگه خدا خواست زن تهراني گرفتيم بچه هامون تهراني ميشن اونوقت منم نسبت به تهران حساسيت و تعصب خاصي پيدا مي كنم :D اصلا از همين الان دفاع مي كنم !! پس خواهش مي كنم با يه شوخي ساده افكارت به هم نريزه و تغيير نكنه دوست من
    موفق وپيروز و شاد باشيد در ضمن تمام صحفه رو با اون امضا و تبليغاتت گرفتي حامد جان :D

  7. کاربر روبرو از پست مفید آرمان 26 تشکرکرده است .

    آرمان 26 (جمعه 28 فروردین 88)

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: ممکنه من را راهنمایی کنید؟

    سلام بر دوست عزیز و گرامی....خوب اول از همه انشاالله مبارک است...خوب وقتی استادان من یعنی "آرمان و لردحامد گرامی" سخن می گویند جایی برای بیانات ما نیست ولی در حد توان کمک خواهیم کرد...
    شما می گویید او برایم جذاب نیست......این بستگی دارد که ""جذابیت"" را چطور معنی کنیم.به نظر خود بنده ""جذاب"بودن یک نفر بسیار ارزشمندتر و بالاتر از ""زیباتر"بون اوست..
    شما در درک "جذابیت"گ دچار مشکل هستید و همین است که جذابیت را در قیافه یا در وضع اندام جست و جو می کنید....ولی به نظر بنده در اشتباهید...چون طرفا اگر معیار وضع جسمی و ظاهری او باشد بعد از مدتی این ویژگی(ظاهر و وضع جسم) تازگی خود را از دست خواهد داد و یکنواخت خواهد بود.....اما اگر ملاک ""جذابیت" باشد ...(.که جذابیت را هم باید در رفتار و منش جست و جو کرد)هیچگاه این ویژگی تازگی و لذت بخش بودن خود را از دست نخواهد داد....
    به فرض اگر ملاک شما اگر قد و وزن است.......کمی فکر کنید بعد از مدتی زندگی با او این قد و وزن دیگر نه برایتان جذاب است و نه غیر جذاب.....پس اگر از نظر جسمی در حد عالی باشد هم بعد از مدتی برایتان طبیعی خواهد شد و اگر در حد بد و زشت هم باشد برایتان یک نواخت و طبیعی می شود....
    جذابیت را در انسانیت او جست و جو کنید....در منش او....در انعطاف پذیری او.....اگر از این لحاظ برایتان جذاب بود دیگر ......مشکلی نخواهد بود..
    سعی نکنید همان مرد رویایی که در ذهن خود پروراندید را به بیرون از ذهن خود انتقال دهید و به دنبال معیارهای ذهنی خود در روی زمین باشید....دنیای درون متفاوت تر از دنیای بیرون است....نمونه اش هم همین است که می گویید وقتی از او دور هستم دوستش دارم....چرا؟؟؟چون در افکارتان او را مانند فرد رویای خود تصور می کنید..نه؟آره دیگه.
    و در آخر نمی خواهم بگوییم ظاهر اصلا مهم نیست...اتفاقا بسیاری از ما در برخورد اول با کسی جذب ظاهر او می شویم....چراکه این ظاهر تنها چیزی است که برایمان شناخته شده است.....و در مرحله بعد شیفته اخلاق طرف.....اگر شما هم از وضعیت جسمانی و ظاهر او خوشتان نمی اید....بهتر است مدتی با او باشید تا متوجه اخلاقیاتش شوید.... اگر منش او را پسندیده اید قول می دهم ...ملاک دوم(اخلاق) بر ملاک اول(ظاهر) غلبه خواهد کرد....
    موفق باشید ..

  9. کاربر روبرو از پست مفید حسین پور تشکرکرده است .

    حسین پور (جمعه 28 فروردین 88)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 شهریور 91 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1387-12-22
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    3,057
    سطح
    34
    Points: 3,057, Level: 34
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ممکنه من را راهنمایی کنید؟

    من فکر میکنم به خاطر دور بودنتونه منم با نامزدم این مشکل رو دارم وقتی دوریم من راحتم پشت تلفن یا اس ا اس هیچ مشکلی ندارم ولی وقتی پیشش هستم اصلا احساس نزدیکی نمی کنم باهاش

  11. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 مهر 88 [ 19:01]
    تاریخ عضویت
    1387-11-26
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    8,997
    سطح
    63
    Points: 8,997, Level: 63
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 53
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    331

    تشکرشده 338 در 126 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ممکنه من را راهنمایی کنید؟

    سلام مهربونای نازنین قربون دستتون و فکرتون خیلی زیبا پاسخ گفتید. ممنون

    1- داداش مهربونه آرمان عزیز اگه تا حالا از خودم نگفتم چون نخواستم وقت شما عزیزان رو بگیرم و مزاحمتی داشته باشم و فکر کردم از موارد مشابه استفاده کنم و مقالات مفید موجود در سایت را بخونم مشکلم حل می شه. که چون قانع نشدم، مزاحم شما مهربونا شدم.

    2- خیلی خوشحالم که این تاپیک باعث شد دو تن از بزرگان تالار با هم مهربونی کنن. خدا رو شکر این دلخوری حل شد. تبریک می گم.

    راستش معیارهای زیادی داشتم اما به خاطر اخلاق و ایمان ایشون از برخی گذشتم. و مطمئنم که الان دیگه مسئله ای مثل قدشون مطرح نیست.
    و خوب می فهمم که بعد از ازدواج ظاهر طرف عادی می شه. اما مشکل اینکه هیچ رقبتی به با ایشون بودن ندارم. وقتی می بینمشون احساس کسالت می کنم.(خدا از من بگذره دست خودم نیست) احساس نمی کنم با یه مرد روبرو شدم حرکاتشون خیلی آروم و با نازه می دونید در کل من خیلی باانرژی و شاد و فعال هستم و تو ارتباطم با دیگرون این رو انتقال می دم اما با این شخص نه نمی تونم یعنی خیلی سختمه، اصلا درک کردنش مشکله... این که قدشون رو بهونه کردم واسه این که دلیلی پیدا نکردم...
    در ضمن ایشون خودشون ارشد مشاور می خونن و کارشون مشاورست اما تحمل نه شنیدن را ندارند. بارها زمینه این کار رو فراهم کردم اما مجبور شدم بگم می خواستم شما رو بسنجم. از اول این احساس رو داشتم به خانوادم و دوستانم گفتم اما همه گفتن عادی می شه. اما بعد از گذشت ماها عادی نشده البته من هنوز جواب مثبتم ندادم و وقتی بحث جواب شده گفتم باید شناختم کامل بشه و کاملا با عقل به این نتیجه برسم نگرانی ایشون از نه شنیدن به خاطر مسائل مالیشون هست که می دونم با اینکه مهمه اما واقعا واسه من اهمیتی نداره و حرفی نداشتم. بارها هم گفتم، اما بنده خدا ترسش واسه اینه و خیلی هم تلاش می کنه...

  12. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: ممکنه من را راهنمایی کنید؟

    با سلام...
    بسیار عالی او که خود مشاوره می خواند...بعضی اوقات قبول ""نه"" بسیار دشوار است اما برای ایشان قطعا آسانتر خواهد بود....
    شما هرگز نگران حالت روحی و روانی ایشان بعد از ""نه"" گفتن نباشید......خواهر گرامی خواهش می کنم اگر ایشان را نمی پسندید همین امروز با او صحبت کرده و مسله را بازگو کنید حتی اگر او بیهوش شود......اگر این رابطه ادامه داشته باشد و شما در آخر ""نه"" را بگویید ...من شخصا خود شما را مقصر خواهم دانست.....خواهش می کنم...
    ممنون ...موفق باشید

  13. کاربر روبرو از پست مفید حسین پور تشکرکرده است .

    حسین پور (چهارشنبه 02 اردیبهشت 88)

  14. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 18:18]
    تاریخ عضویت
    1387-8-04
    نوشته ها
    1,150
    امتیاز
    16,194
    سطح
    81
    Points: 16,194, Level: 81
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,211

    تشکرشده 1,247 در 437 پست

    Rep Power
    132
    Array

    RE: ممکنه من را راهنمایی کنید؟

    سلام
    با نقاب گرامی موافقم . اگر ایشون رو نپسندیدی و به دلت نمیشینه . ردش کن . هر چه رابطه طولانی تر بشه قطع رابطه هم سخت تر میشه .
    موفق باشی .

  15. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 آبان 89 [ 22:07]
    تاریخ عضویت
    1387-12-09
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    4,231
    سطح
    41
    Points: 4,231, Level: 41
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 119
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    144

    تشکرشده 147 در 67 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: ممکنه من را راهنمایی کنید؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط estar7
    و خوب می فهمم که بعد از ازدواج ظاهر طرف عادی می شه. اما مشکل اینکه هیچ رقبتی به با ایشون بودن ندارم. وقتی می بینمشون احساس کسالت می کنم.(خدا از من بگذره دست خودم نیست) احساس نمی کنم با یه مرد روبرو شدم حرکاتشون خیلی آروم و با نازه می دونید در کل من خیلی باانرژی و شاد و فعال هستم و تو ارتباطم با دیگرون این رو انتقال می دم اما با این شخص نه نمی تونم یعنی خیلی سختمه، اصلا درک کردنش مشکله... این که قدشون رو بهونه کردم واسه این که دلیلی پیدا نکردم...
    در ضمن ایشون خودشون ارشد مشاور می خونن و کارشون مشاورست اما تحمل نه شنیدن را ندارند. بارها زمینه این کار رو فراهم کردم اما مجبور شدم بگم می خواستم شما رو بسنجم. از اول این احساس رو داشتم به خانوادم و دوستانم گفتم اما همه گفتن عادی می شه. اما بعد از گذشت ماها عادی نشده البته من هنوز جواب مثبتم ندادم و وقتی بحث جواب شده گفتم باید شناختم کامل بشه و کاملا با عقل به این نتیجه برسم نگرانی ایشون از نه شنیدن به خاطر مسائل مالیشون هست که می دونم با اینکه مهمه اما واقعا واسه من اهمیتی نداره و حرفی نداشتم. بارها هم گفتم، اما بنده خدا ترسش واسه اینه و خیلی هم تلاش می کنه...
    سلام دوست و خواهر گرامي estar7
    از اينكه مسئلتونو مطرح كرديد خرسنديم.:D
    به قول نقاب عزيز، صحبت در جايي كه آرمان و لرد حامد عزيز هستند كمي سخته اما به نوبه خودمون در خلال صحبتهاي ارزشمندشان كلمه اي مي گنجونم.
    خانم estar7 سعي كن در درون خودت دنبال اين سوال خوب بگردي كه چه عاملي باعث شده كه احساس بي رغبتي كني؟شايد اصلا ربطي به ايشون نداشته باشه.
    و ضمنا همان طور كه دوستان گفتند و من هم تجربه كردم به خاطر دلسوزي و فداكاري براي ايشون تصميم به ازدواج نگيريد.
    مطمئن هستم شما منطقي و حساب شده جلو ميريد .
    براتون آرزو مي كنم بهترين تصميمات رو بگيريد.

  16. کاربر روبرو از پست مفید انديشه تشکرکرده است .

    انديشه (جمعه 28 فروردین 88)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: دوشنبه 04 اردیبهشت 96, 00:33
  2. درخواست راهنمایی در خصوصی شدت بالای حساسیت بین فردیی (راه حل پرسشنامه کمالگرایی هیل)
    توسط آقای ام در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 خرداد 95, 19:05
  3. پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: جمعه 04 مهر 93, 23:28
  4. تنهایی - 24 سالمه، نمی خواهم با کسی دوست بشم، تنهایی اذیتم می کنه
    توسط sara19 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: پنجشنبه 23 آذر 91, 01:10

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:15 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.