به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مرداد 88 [ 13:40]
    تاریخ عضویت
    1387-12-27
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    2,942
    سطح
    33
    Points: 2,942, Level: 33
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 108
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +باید بمونم...

    سلام
    با آرزوی بهترین ها در سال جدید برای شما


    مشکل من با دختری اینه که 2 سال باهمیم که 7 ماه پیش پیامکی از طرفش واسم اومد که توش نوشته بود (با اینکه مهدی "یعنی من" رو دوس دارم اما هنوز دلم برات پر میکشه) که 2زاریم افتاد با کلی جنگ فهمیدم به کسی فرستاده که اون موقه گفت 5 ماه باهاش بوده و خاستگار بوده و وقتی فهمید به قوله خدش عاشق نیست و پسره چشم چرون تشریف داره ردش کرد اون پسره هم دوس دخترش ماجرا پیامکو میفهمه و شماره طرفه منو میگیره و میگه با عشقه من چی کار داریو.....
    که بدان با دیدن شدت ناراحتیم و بی اعتمادیم کله ماجرا رو تکذیب کرد و گفت پیامک من مخاطب نداشت و چون از عضابات ناراحت بودم واسه خدم پرش کردم...
    گذشت تا 7-8 روز پیش که بعد از چند ماه که رو قرارمون موند و آرایش زیاد نمیکرد و مقنعه سر میکرد باز آرایش میکرد (البته نه به زیادی اوایل) و روسریشم تا حدودی باز بود که گفت مادرم بهم گفته یکم آرایش کن روسریتو اینقدر کیپ نکن(در صورتی که با رضایت کامل نه از روی اجبار چند ماه سر قرار بود و خوشش اومده بود)
    من در خونشون که رسوندمش گفتم عزیزم برو خوب فکر کن منکه بد چیزی ازت نخاستم با حرف مادرت زیره قرار زدی که فرداش کلی خوردم کرد آخرشم گفت آره با فلانی 5 ماه بودم اون پیامکم کاره من بوده دنیا رو سرم خراب شد خاستم چند روزی قطع رابطه کنم تا تصمیم بگیرم اما هر بار بنا به دلایلی دیدم به اون باید وفادار باشم و بمونم و ازدواج کنیم شاید مشکل از من بوده اما فکرشو که میکنم چه کاریای که واسش کردم ...که باز محجبه شد و باز تکذیبه پیامک
    حقشو ضایه نمیکنم و میگم اون اویل اکثرا اون رجوع میکرد وقتی بحثمون میشد اونم به خاطر غرورم بود و اینکه قبلشو بدجوری غرورم شکست تا بدستش بیارم اما بگم الن جبران کدم 8 ماه یا بیشتره که تو 90% بحثا من رجوع کردم و به قولی نازشو کشیدم .
    حالا تو این 2-3 روزه پسرداییش بله برونشه که زنگ زد و کلی چرت برام کرد گفت خاک برسرت ازت کوچیکتره تو با این وضع مادی خانوادت واسه چی نمیای باید بگی
    الن 3روزه بی خبر رفته خونه عموش که تازه من زنگ زدم فهمیدم در صورتی که اگه با ماشینم مادرمو تا جایی ببرم و نگم کارم تمومه...
    چی بگم دلمم گیره میدونم خیلی دوسم داره به قول خدش تو گذشتش اگه با کسی بوده دنباله عشقه واقعی بوده هر کی عشقش نوده سره 2هفته تمومش کرده حالا که با منه اونم 2سال . . .
    کی میتونه سایه یه نفر دیگه رو تو زتدگیش تحمل کنه...

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 شهریور 91 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1387-12-22
    نوشته ها
    70
    امتیاز
    3,057
    سطح
    34
    Points: 3,057, Level: 34
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 14 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باید بمونم...

    عزیزم اون خانم شاید خوب باشه و دوست داشته باشه ولی هنوز رابطه قبلیش رو فراموش نکرده وکاملا از اون رابطه از لحاظ فکری خصوصا بیرون نیامده بنا براین رابطه شما به جایی نمیرسه اون خانم در برقراری رابطه به شخص دوم که شما باشید تعجیل کرده ایشون به مشهور احتیاج دارن تا مسایل گذشته رو فراموش کنن تا بتونن به اینده برن و اینده سالمی داشته باشن شما اگه می خوای بهش وفادار باشی بهش کمک کن و بهش مشاور یا روان شناس مجربی رو معرفی کن

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 مرداد 89 [ 10:29]
    تاریخ عضویت
    1387-12-19
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    2,912
    سطح
    33
    Points: 2,912, Level: 33
    Level completed: 8%, Points required for next Level: 138
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باید بمونم...

    با سلام
    اگر سن خودتونون و طرف مقابل رو ذكر ميكرديد خيلي بهتر بود
    به نظر ميرسه رابطه شما همراه با شناخت كافي و لازم نيست و علاقه اي هم كه در شما بوجود اومده بيشتر پايه اي احساسي داره تا منطقي
    دوست عزيز چند موضوع در رابطه شما مهم هست
    يك وجود شخص قبلي در زندگي ايشون و اينكه به احتمال زياد هنوز حل نشده باقي مونده
    مورد ديگه اختلاف عقيده شما درمورد پوشش هست كه به نظر ميرسه ايشون در خانواده اي زندگي ميكنند كه پوشش مورد نظر شما مورد قبول نيست و اين مي تونه در آينده مشكل ساز بشه
    و مورد ديگه غرور ايشون هست و اينكه در اكثر موارد شما بايد براي آشتي اقدام كنيد
    اين نشان دهنده سازگاري كم ايشون با شرايط موجود و با شماست
    اگر قصد ازدواج با ايشون رو داريد بايد اين موارد و مشكلاتي كه اين موارد ايجاد مي كنند رو در نظر بگيريد
    آگاهانه تصميم بگيريد نه بر اساس علاقه صرف دوست عزيز
    اگر مايل بوديد سن نحوه آشنايي و نيز وضعيت خانوادگي فرهنگي اعتقادي خود و ايشون رو بفرماييد تا بهتر بشه راهنمايي كرد
    موفق باشيد

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مرداد 88 [ 13:40]
    تاریخ عضویت
    1387-12-27
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    2,942
    سطح
    33
    Points: 2,942, Level: 33
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 108
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باید بمونم...

    فکر میکنم 2سال برای فراموش کردن کافی باشه
    الانم مشکلی جز مشکلاتی که بین همدیگه هست نداریم که به نظرم طبیعیه
    فقط میترسم تا آخر عمر سایه ای تو زندگیم باشه
    من نمیدونم خانوادش از اون پسر چی دیدن که مادرش خیلی بدش میاد با وجود اینکه اون پسر از فامیلاشون هست

    میدونم طرفم از اون پسر متنفره به قول خدش بعد اینکه یه کلام همچیو بهم زد حتی پسره دانشگاه میومد و گریه میکرد اما ردش میکرد تا بیخیال شد
    نمیدونم
    میگن اگه مشکل داشته باشه پسری و مردی ممکنه زن نیازی داشته باشه
    نظرتون چیه
    راستی
    تو مسائل دیگه و بیرون خیلی امتحانش کردم اما به کسی محل نمیده میدونم دلش فقط با منه میگه من کسی بودم که از لحاظ یه مرد همه چیو واسش تامین کردم و واقعا عاشقم شده
    اما خدشم میگه بعضی وقتا ناراحتش مینم

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اردیبهشت 92 [ 22:13]
    تاریخ عضویت
    1387-12-02
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    3,432
    سطح
    36
    Points: 3,432, Level: 36
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 25 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باید بمونم...

    pioneer عزيز، بايد ببيني مشكل از كجاست ؟
    مطمئني كه اون خانم شما رو دوست داره ؟ اگه دوست داره پس چرا نامه ي فدايت شوم واسه يكي ديگه ميفرسته ؟
    اصلا آشنايي شما براي ازدواج بوده ؟ آيا تاريخ خاصي براي ازدواج معين كرده بودين كه اون دختر همش توي سر شما ميزنه كه چرا نمياي ؟؟ چرا نمياي؟
    موقعيت شما براي ازدواج چگونه است؟ آيا شرايطش رو دارين و بازم جلو نميرين ؟ شايد اون دختر فكر ميكنه كه شما بازيش دادين و نميخواين باهاش ازدواج كنين كه همچين رفتاري كرده ( گرچه فكر نميكنم رفتار ايشون هيچ توجيهي داشته باشه )
    اصلا آيا به خاطر شناختتون واسه اون دختره كه ميخواين هنوز هم باهاش ازدواج كنين يا صرفا به خاطر قولي كه واسه ازدواج بهش دادين ؟
    مطمدنين كه فقط همون يك دروغ بوده ؟
    خيلي كم توضيح دادين قضيه رو !

  6. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 اردیبهشت 92 [ 22:13]
    تاریخ عضویت
    1387-12-02
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    3,432
    سطح
    36
    Points: 3,432, Level: 36
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    39

    تشکرشده 25 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باید بمونم...

    2 سال براي فراموشي شايد كافي باشه ، ولي نه براي فراموشي كسي كه همش ميبينينش ! اون پسر توي فاميلشونه ، پس بايد يه دليل محكم و قانع كننده براي فراموش كردنش داشته باشه تا بتونه همه چيز رو فراموش كنه ! وگرنه اگه طرف رو دوست داشته باشه و صرفا مادرش نخواد و به همين دليل با طرف تموم كرده باشه ، به نظرم نمياد كه بتونه ظرف 2 سال ، اونم يكي از اعضاي فاميل رو فراموش كنه ؟؟!!!
    تازه واسش اس ام اس دوستت دارم هم كه فرستاده بوده !!!
    والا ما كه سر در نيوورديم ! اگه شما مطمئنين كه شمارو دوست داره ! لابد داره ديگه !
    مشكل شما الان چيه ؟ اينكه توي موارد جزئي باهم مشكل دارين ؟ مثلا سر مسئله ي حجاب يا چيزهاي ديگه ؟
    اگه مطمئنين كه واسه هم مناسبين و فقط مشكلاتتون اينها باشه ، خوب با يك صحبت جدي ميتونين حلش كنين ! شرايطتتون رو بهش بگين و به صورت جدي بخواين كه جوابتون رو بده كه آيا ميتونه توي زندگي به اين شروط عمل كنه يا نه ؟
    كه در صورت قبول كردن يا نكردن ايشون باز هم اين شمايين كه تصميم ميگيرين
    من فكر نميكنم كاري از دست بچه هاي تالار بربياد در اين مورد ؟ چون طرفي كه بايد شرايطتون رو قبول كنه ايشون هستن و ماالان با شما طرفيم نه با ايشون !

  7. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 بهمن 89 [ 15:28]
    تاریخ عضویت
    1387-9-13
    نوشته ها
    190
    امتیاز
    3,652
    سطح
    38
    Points: 3,652, Level: 38
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 148
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    158

    تشکرشده 159 در 70 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باید بمونم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط pioneer
    [align=center][color=#008000]
    گذشت تا 7-8 روز پیش که بعد از چند ماه که رو قرارمون موند و آرایش زیاد نمیکرد و مقنعه سر میکرد باز آرایش میکرد (البته نه به زیادی اوایل) و روسریشم تا حدودی باز بود که گفت مادرم بهم گفته یکم آرایش کن روسریتو اینقدر کیپ نکن(در صورتی که با رضایت کامل نه از روی اجبار چند ماه سر قرار بود و خوشش اومده بود)
    من در خونشون که رسوندمش گفتم عزیزم برو خوب فکر کن منکه بد چیزی ازت نخاستم با حرف مادرت زیره قرار زدی که فرداش کلی خوردم کرد آخرشم گفت آره با فلانی 5 ماه بودم اون پیامکم کاره من بوده دنیا رو سرم خراب شد خاستم چند روزی قطع رابطه کنم تا تصمیم بگیرم اما هر بار بنا به دلایلی دیدم به اون باید وفادار باشم و بمونم و ازدواج کنیم شاید مشکل از من بوده اما فکرشو که میکنم چه کاریای که واسش کردم ...که باز محجبه شد و باز تکذیبه پیامک
    اولین و مهم ترین الگو برای هر دختری ما در هست . شما زمانی می تونید قرار محجبه شدن بذارید که خود این خانوم به موضوع حجاب اعتقا د قلبی پیدا کنه در غیر این صورت تاریخ اعتبار این قرارداد یا قرار خیلی زود به پایان می رسه .
    پروردگارا
    به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم.
    دلیری ده
    تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم.
    بینش ده
    تا تفاوت این دو را بدانم.
    مرا فهم ده
    تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتار کنند.

  8. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مرداد 88 [ 13:40]
    تاریخ عضویت
    1387-12-27
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    2,942
    سطح
    33
    Points: 2,942, Level: 33
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 108
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باید بمونم...

    خب من باید بهنر اطلاعات میدادم.
    - من 23 سالمه و اون 22
    - هدفون از اول ازدواج بوده وهست
    - تاریخی واسه رسمی شدن تعیین نکردیم اما هم خونه دارم هم ماشین فقط قرار شده کا ر(دولتی) پیدا کنم بعد خاستگاری کنم.
    - گفتم-اون پسر فاملشون هست اما هم قطعه رابطه کردن هم اینکه چون فامیل خیلی دورن اصلن همدیگرو نمیبینن تازه خانواده اون پسر اهله یه شهره دیگه ان
    - اگه در مورد مسائل عقیده ای توضیح دادم گفتم شاید کاملتر باشه وگرنه مشکلی نیس که حل نشه و شاید بد رسوندم به شما - - - اما خانوادش مثلا همون مادرش نماز خونه اما افراطی نیس من دوسش دارم و پدر و مادرش قبولم دارن و غیر مستقیم جوابه مثبتو از هردو گرفتم
    - خیلی حساسه و من اون اویل چون تجربه اولم بود بعضی وقتا جایه اون ناز میکردم سر بحثامون؟!؟
    - درست نیس اینو بگم اما میدونم وضع مادی خودشونو با ما مقایسه میکنه با 4تا خاهر من میدونم ناراحت میشه بلاخره اونم دختره و یه نیازایی داره انصافا منم حساب میکنم ماهی 100-150 واسش خرج کرم همیشهام بهش میگم توام میخای عروس این خانواده بشی اونم تنها عروس خانواده
    - مورد آخر اینکه اون پسر به این زنگ زده و کلا آدمیه که زود بدی رو فراموش میکنه میدونم کرم از پسره بوده
    اما بازم به نظر من میتونست به من بگه یا مادرش که پسررو رد کنه
    میگه اون لحظه که اس ام اس میزدم خدم نبودم بی محلی تو و اینکه تو بعضی مشکلات تنهام میذاری باعث شد.

    ممنون از راهنمایی همگی...

  9. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 12 مرداد 88 [ 13:40]
    تاریخ عضویت
    1387-12-27
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    2,942
    سطح
    33
    Points: 2,942, Level: 33
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 108
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باید بمونم...

    لطفا کمکم کنید

  10. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 تیر 89 [ 01:14]
    تاریخ عضویت
    1387-11-02
    نوشته ها
    73
    امتیاز
    3,542
    سطح
    37
    Points: 3,542, Level: 37
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 108
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: باید بمونم...

    سلام
    به نظر من بشین رو در رو باهاش صحبت کن و تمام حرفهایی رو که توی دلتون هست رو بهش بگو ، ببین اون برای حرفهات چه پاسخی داره .
    موفق باشید .


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.