دوستان خوبم سلام امیدوارم که حال همتون خوب باشه تو رو خدا بهم کمک کنید که بیشتر دوستش داشته باشه توی تاپیک قبلی از خودم وهمسرم و مهم تز از اون خانواده ای که همسرم توی اون رشد کرده براتون گفتم و نوشتم اما حالا می خوام در مورد موضوعی که باعث دلسردی من از همسرم می شه براتون بنویسم و اون هم عصبانی شدنهای زود به زود همسرم و مهم تر از اون حرفها و فحشها و کلمات رکیک و بسیار زشتی هست که وقتی عصبانی می شه به خودش به در و دیوار و هر چی و هر کی که در مقابلش باشه می ده و این باعث میشه که بعضی موقع ها احساس کنم که اصلا دلم همچین مردی رو نمی خواد. فکر می کنم براتون گفتم که توی دوران وحشتناک نامزدی خیلی بد و بدتر از این بود درسته که حالا زمان هر روزه ی عصبانی شدنهاش به 15 روز یکبار یه کم بیشتر و کمتر تغییر پیدا کرده و طول مدت عصبانی بودنش هم کمتر شده چون همیشه شاید 1 ساعت بیشتر طول می کشید عصبانیتش و سرزنش کردن هاش اما الان یه کم کمتر شده تقریبا نیم ساعت و کمتر از اون.
این رو هم بگم که تمام این ها به خاطر اینه که من خیلی سعی کردم که حداقل علل عصبانیت هاش از طرف من نباشم یا در مواقع عصبانیت سربه سرش نذارم و در مقابلش مقابله به مثل نکنم یا باهاش سر هر موضوعی لج بازی نکنم و اینکه خیلی زود سر هر موضوعی ناراحت نشم و مهمتر از اون اینکه همیشه با یه لحن دوست داشتنی و مهربون و در موقعیت های مناسب باهاش حرف بزنم یا ازش درخواست کنم اما همه ی این ها یک طرف و طرف دیگه موقعی هست که حتی عصبانیتش بابت مثلا کارش یا خرید ماشین یا حتی موضوع کوچیکی مثل سردبودن آب حمام باشه وقتی که توی حموم هست اون وقته که دیگه وا ویلا شروع می کنه به داد و بیداد و گفتن بدترین کلمات و فحشها و ناسزاها که بعضی موقع ها من خودم از شنیدن اونها خجالت می کشم و ناراحت می شم.
این موضوع از دو نظر برام مهمه 1. به خاطر ارزش و شخصیت و حرمتی هست که دلم می خواد توی خونه ای که من و همسرم می سازیم باشه و احترامی که برای همدیگه قائل باشیم و 2. به خاطر آینده ی بچه ای که بعدها قراره به زندگی ما بپیونده و من وهمسرم قراره که به عنوان مادر و پدر مسئولیت تربیت و رفتار اون رو به عهده داشته باشیم
خیلی نگرانم تو رو خدا کمکم کنید بعضی موقع ها وقتی این رفتارها رو ازش می بینم احساس می کنم که علاقه ای به همچین مرد بی ادب و بددهنی ندارم
علاقه مندی ها (Bookmarks)