به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    دردودل جوان 19 ساله

    سلام به همه دوستان عزیزم....خوب هستید.
    ای...اگه حال ما رو هم بپرسید بدک نیستیم.
    راستش بعضی وقت ها دل آدم بدجوری می گیره که باید یه جوری این احساس دلتنگی شو رفع کنه یا به نحوی خالی کنه تا کار دستش نده..خوب منم خواستم دردودلی کرده باشم.

    از کجا شروع کنم....از وقتی که کودکی بیش نبودم یادمه فرزند خوب و نمونه ای برای پدرو مادرم بودم ....توی همه فامیل با ادب تر و فهمیده تر از من نبود....همیشه سعی می کردم تابع خانواده باشم و کاری نکنم تا خدایی نکرده موجبات ناراحتی اونارو فراهم کنم....خلاصه اون پسری بودم که خانواده انتظارش را داشتند.
    در واقع فکر می کردم اگر رضایت خانواده را فراهم نکنم به عبارتی نمی توانم رضایت دیگران را نیز جلب کنم.(نا گفته نماند همه قوانین خانواده ام سبب پیشرفت من بود).
    اما قوانین و مقررات خانواده ام بیش از حد رنگ و بوی رسمی داشت ....چطوری بگم مناسب یک نوجوان نبود زیرا او را از حق طبیعی خود که بازیگوشی و کنجکاوی بود برهذر می دانست. البته چند نکته مثبت دیگری هم داشت اگر بشود نکته مثبت تلقی کرد و آنهم این بود که همه مرا دانا و اشباع از معرفت و ادب می دانستند چون در سن نوجوانی ویژگی یک جوان محجوب و پخته و بسیار خوب را داشتم.
    انتظار خانواده من بیش از حد بود..نمی دانم شاید من این گونه تصور می کنم اما هر سن : ویژگی .. بازیگوشی...شیطنت.. خود را دارد که من متاسفانه از آنها محروم بودم....همیشه باید نقش یک پسر مودب و باشخصیت را بازی می کردم(البته خودم هم این خصوصیات را بسیار دوست دارم اما هر چیز به وقتش)

    حالا هم که نوزده ساله هستم انتظار بالاست وبالاتر هم می رود....همیشه دیگر دوستانم برای راهنمایی پیش من می آیند می گویند انگار تو از همه ما بزرگتری ...انگار پخته تری....هیچ اشتباه نداری که بتوانیم سرزنشت کنیم...خلاصه بگم اعتقاداتم و افکارم مطابق با سنم نیست ....طوری که به نظرم روی روحم نیز تاثیر گذاشته ....زیاد علاقه ای به کارها و فعالیت هایی که جوانان انجام می دهند ندارم......می دانم هنوز هم دیر نیست...هنوز هم جوانم..اما این افکار کمی آزارم می دهند.

    نمی دانم متوجه منظورم شده اید یا نه....اگر هم منظورم را نفهمیده اید همین که حرف هایم را شنیدید از شما ممنونم.
    نا گفته نماند تلاش زیادی می کنم تا مشکلم را حل کنم و تاثیر زیادی هم روی خانواده ام گذاشته ام و عقاید آنها هم رو به بهبود است همیشه در کوشش هستم تا روحیه خود و خانواده ام را گسترش دهم اما بخدا سخت هست و نیاز به زمان و صبوری دارد ولی امکان پذیر هست...
    از شما دوستان عزیز هم خواهش دارم اگر پیشنهاد و راهنمایی به ذهنتان می رسد دریغ نکنید...
    مخلص همه اعضای تالار همدردی ""نقاب""

  2. #2
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: دردودل جوان 19 ساله

    کسی نبود؟؟؟

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 08 دی 91 [ 21:04]
    تاریخ عضویت
    1387-10-14
    نوشته ها
    768
    امتیاز
    18,761
    سطح
    86
    Points: 18,761, Level: 86
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,477

    تشکرشده 2,462 در 461 پست

    Rep Power
    92
    Array

    RE: دردودل جوان 19 ساله

    با عرض سلام خدمت دوست عزيز ( صابر جان گل و گلاب) درست گفتم صابر؟!!
    صابر جان من تا حدود زيادي مي تونم موردي رو كه مطرح كردي درك كنم ، چون تقريبا خود بنده هم در همچين محيطي رشد كرده ام و از ابتداي نوجواني معمولا دوستانم كسايي بودن كه بزرگتر از خودم بوده اند و اخلاق و رفتار و منش بزرگترهاي خودم رو بيشتر مي پسنديدم شايد باور نكني ولي بهترين دوست دوران زندگي من حدود 9 سال از خودم بزرگتره من از دوران نوجواني از طريق مسجد محله با ايشون دوست شدم و خود همين دوستي باعث شد تا خيلي از رفتارهاي همسن و سالان خودم برام قابل درك نباشه و كلا اون شيطنت و بازيگوشي رو كه بايد طبق اقتضاي سنم مي داشتم رو در اون ايام نداشتم و بيشتر رفتارهام رو از اون دوستم الگوبرداري مي كردم ، در عين حال اون دوستم چون خيلي برخورد سنگين و مودبانه اي داشت و كمي هم خشك بود اون به قول خودش از من تاثير گرفته بود و تا حدودي بذله گو وشوخ طبع شده بود ، به هر حال در روابط اينچنيني دو طرف هم از خصوصيات هم تاثير مي پذيرن ، بنده ذاتا انسان شوخ طبق و كسي بودم كه هميشه لبخند به لب داشتم اما بعد از آشنايي با اون دوستم ديگه زياد بازيگوشي نميكردم و سعي مي كردم طوري رفتار كنم كه حداثل چهار پنج سال بزرگتر از سنم نشون بدم بگذريم ....،الان اون دوستم دوتا بچه هفت ساله داره دو قلو داره ( خداحفظشون كنه ) و تا حدودي از هم دور شديم اما باز هم به ياد خاطرات اون دوران هميشه وقتي همديگه رو مي بينيم خيلي صميمي و گرم و مثل دوتا برادر هستيم . صابر جان در مورد موضوعي كه مطرح كردي بهت توصيه مي كنم اگه مي خواي از اين احساسي كه الان داري يه كم دور بشي ، سعي كن نقش شادي رو در زندگيت پررنگتر كني ، شوخ طبعي همراه با متانت و عفت كلام - داشتن دوستان شادابي كه در عين حال ادب و نزاكت رو هم رعايت مي كنند هم مي تونه مناسب باشه - همچنين ايجاد فضايي صميمي بين اعضاي خانواده ( با بذله گويي مؤدبانه - تعريف و تمجيد از اعضاي خانواده - گفتگوي صميمانه - تعريف خاطره و داستان در كنار اعضاي خانواده و دوستان و ....) مواردي هست كه باعث افزايش روحيه و احساس شادابي و لذت از زندگي ميشه اگه فرصت شد بازم در اين مورد صحبت مي كنيم دوست عزيز و گرامي

  4. #4
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: دردودل جوان 19 ساله

    ممنون آرمان عزیز از راهنمایی شما....
    اما دوستان من هم اعضا کوچکتر از خود و بزرگتر از خود را تشکیل می دهند..... ودر مورد شوخ طبعی: اصولا من فرد بسیار شوخ طبعی هستم به طوری که وقتی دوستانم با من هستند روحیه بالایی از من می گیرند و بارها از خود آنها شنفته ام که می گویند : تو واقعا سرزنده هستی و در مقابل مشکلات مقاوم. در محیط خانواده ام هم در تلاش هستم تا محیطی خوبی ایجاد کنم و موفق هم شده ام...
    اما مشکل اصلی من این است که حال و هوای جوان نوزده ساله را ندارم....البته بسیار کوشش می کنم از ورزش کردن از بیرون رفتن و با خانواده بودن....تا حال و هوایم عوض شود کمی هم موفق شده ام ولی نمی دانم چرا از فعالیت ها و افکار جوانان خوشم نمی آید....چطور بگم برایم جالب نیستند....

  5. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 اردیبهشت 88 [ 15:20]
    تاریخ عضویت
    1386-11-29
    نوشته ها
    166
    امتیاز
    4,059
    سطح
    40
    Points: 4,059, Level: 40
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 143 در 53 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دردودل جوان 19 ساله

    سلام نقاب عزیز .

    حالتون خوبه ؟

    فکر میکنم علت انتخاب نام کاربریتون رو کشف کردم ! البته اینکه حدسم درسته یا نه رو نمیدونم !

    کاملا شما رو درک می کنم ، تا مدتی پیش من هم به درد شما مبتلا بودم و نکته ی بسیار جالب اینجاست که وقتی همسن شما بودم موضوعی مثل همین تاپیک شما در یکی از تالار های گفتگو مطرح کرده بودم که راهنمایی بگیرم !
    من دچار این خطای شناختی بودم که باید بی عیب و نقص باشم ، کامل باشم و ... (هر چند که این رو بارها بهم گفتند) اما بعد فهمیدم که اینطوری باید طوری باشم که همه تاییدم کنند که کاری غیر ممکنه . البته محیط هم بی تاثیر نبود . موقعی که فقط 20 سال داشتم مربی گری رشته ای رو به عهده گرفتم که اسمش رو تریلی نمیکشه ! زمان گذشت و معروف شدم . چون میدونستم نگاه های زیادی بهم دوخته شده و جامعه انتظارات زیادی ازم داره ... خیلی روی خودم کار کردم اما بالاخره متوجه شدم که من هم یک انسانم . نقاط قوت و ضعف دارم . هیچ کس کامل نیست و من هم نباید خودم را در چشم دیگران انسانی بی عیب و نقص بنمایانم . الان هم از اینکه در مقابل شاگردانم به نقاط ضعفم اشاره کنم عبایی ندارم . چون احساس می کردم بعضی هاشون دارن از من یه آدم فوق طبیعی میسازن ! اما الان که خودم هستم (بدون نقاب یا persona) خیلی راحتم و قضاوت دیگران اهمیت گذشته اش رو از دست داده . الان خیلی راحت با شاگردام شوخی میکنم ، میگم من این مشکل رو دارم (البته به شکل نامعقول این کار انجام نمیدم ، بلکه ملاحظاتی رو در نظر میگیرم) و ...
    به نظرم خوندن مطلب زیر بسیار مفید باشه :
    http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=6009

    خوندید ؟! بسیار خوب ! ادامه میدیم !
    فکر میکنم این کودک درون شماست که صداش دراومده و برای نشون دادن خودش میدون میخواد ! فکر میکنم مبحث کودک ، والد و بالغ از دکتر اریک برن (مبدع روانشناسی تحلیل تبادلی یا میان فردی) رو در درس روانشناسی شخصیت خونده باشید . اگر هم تا حالا نخونده اید ، مقالات زیر به شما کمک خواهند کرد :
    http://www.hamdardi.com/fa_default.asp?RP=M_content.asp&P1N=ContentID&P1V= 231
    http://www.hamdardi.com/fa_default.asp?RP=M_content.asp&P1N=ContentID&P1V= 232
    اینکه ما این مهارت رو داشته باشیم بین این سه تا (حالت کودک ، والد و بالغ) بتونیم سوئیچ کنیم و به اختیار خودمون روی هر کدوم مانور بدیم ، میتونه خیلی خوب باشه ! برای مثال از حالت بالغ به کودک سوئیچ میکنیم و دوباره به بالغ برمیگردیم :
    مراسم عروسیه ، جناب نقاب که خیلی مودبانه نشسته و با اطرافیانش صحبت میکنه (حالت بالغ) بلند میشه و با حرکات موزونش (!) هنرنمایی (!) میکنه ! (حالت کودک) همون جا یه لحظه چند نفر که زیاده روی کردن مراسم رو به هم میزننن و نقاب به شکلی منطقی موضوع رو بررسی میکنه که باید اینجا چیکار کرد ؟! زود از بزرگتر های مجلس کمک میگیره و اون ها رو از محیط دور میکنه تا مراسم به هم نخوره (حالت بالغ) و ...

    حله ؟!

    یه سوال که خیلی دوست دارم جوابش رو بدونم :

    شما بیشتر جذب دختر های شیطون و پر جنب و جوش و با کودک قوی نمیشید ؟ :;)D


  6. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 اردیبهشت 88 [ 10:09]
    تاریخ عضویت
    1387-5-31
    نوشته ها
    428
    امتیاز
    6,511
    سطح
    52
    Points: 6,511, Level: 52
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 39
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    80

    تشکرشده 79 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دردودل جوان 19 ساله

    نقاب جان مبحث پیچیده ایه فقط نظر دادم بگم راه درستی رو بنظرم در پیش گرفتی! و البته داستانتو خوندم!
    موفق و شاد باشید.
    یاعلی

  7. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 17 شهریور 91 [ 18:32]
    تاریخ عضویت
    1387-2-12
    نوشته ها
    292
    امتیاز
    7,139
    سطح
    55
    Points: 7,139, Level: 55
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    157

    تشکرشده 160 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دردودل جوان 19 ساله

    سلام دوست عزیز،
    به نظر من حسن این ویژگیی که شما داری خیلی بیشتر از اینه که بخوای نگران وضع موجودت باشی ، توی این جامعه ای که وضعیت جوانا ، لبه ی تیغی هست(اصطلاح بهتری بذهنم نرسید)،این ویژگیه شما میتونه بیشتر از اون که الان متوجه اش باشی بهت کمک کنه،ضمن این که با وجود این ویژگی میتونی تجربه های مفید و بیشتری (با کمترین خسارت روحی و روانی نسبت به همسنات)کسب کنی.
    به نظر بنده که شما اگه این ویژگی رو تقویت کنی ،تو این مقطع زندگیت خیلی میتونه کمکت کنه؛ضمن اینکه از شرایط و تفریحات و حال و هوای همسن و سالاتم نباید غافل بشی.

    بیشتر هوای خودتو داشته باش.

  8. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    210
    Array

    RE: دردودل جوان 19 ساله

    ممنون از همه دوستان...و تشکر بخاطر توجه شما.
    و یک سپاس به دوست خوب هم زبانم آقای asrin gozali. آره دلیل نام کاربریم همین هست و اینکه علاقه زیادی به "نقاب" ها دارم و دربارش تحقیق کردم.
    اگر اشتباه نکنم رشته شما روان شناسی هست...چون زدی به خال. به هر حال ممنون.....خودم هم مدتی در تلاش هستم تا وضع موجود را تغییر دهم امیدوارم موفق باشم.
    اما در مورد سوال تان ""من اصلا جذب دختر نمی شوم"" نه اینکه ...........نه! فقط سعی کردم وارد این جور قضایا نشم.(جذب شدنو...شیفته شدنو) ...ولی علاقه زیادی به دخترانی دارم که ..چطور بگم رفتارو منش به قول خودمون "لارج" داشته باشند.در واقع آره به نوعی پرجنب و جوش باشند..اما نه اگر رفتار کودکانه و شیطنت زیادی داشته باشند خوشمم نمی آید.

  9. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 18:18]
    تاریخ عضویت
    1387-8-04
    نوشته ها
    1,150
    امتیاز
    16,194
    سطح
    81
    Points: 16,194, Level: 81
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,211

    تشکرشده 1,247 در 437 پست

    Rep Power
    132
    Array

    RE: دردودل جوان 19 ساله

    سلام ، نقاب گرامی بنظرم نباید برای هر دوره از زندگی چارچوب خاصی ایجاد کرد . شما از یک طرف میخواهی مثل یک جوانان 19 و 20 ساله سرزنده باشی و از یک طرف افکار و طبیعتا بعضی از اعمال جوانان در این سن را نمیپسندی . بنظر من بهتریمن کار اینه که سخت نگیری و خودت باشی . برای سرزنده بودن هیچ وقت دیر نیست من آدم 40 ساله میشناسم که از پسر 18 ساله شاداب تر است . خودمونی بگم : هر جور راحتی !
    هر کاری که بنظرت مناسبه همونو انجام بده . کاری نداشته باش برای این سن هست یا نه . زندگی کن ؛ در طول و عرض و ارتفاع و عمق ؟!

  10. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 اردیبهشت 88 [ 15:20]
    تاریخ عضویت
    1386-11-29
    نوشته ها
    166
    امتیاز
    4,059
    سطح
    40
    Points: 4,059, Level: 40
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    140

    تشکرشده 143 در 53 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دردودل جوان 19 ساله

    نقل قول نوشته اصلی توسط نقاب
    ممنون از همه دوستان...و تشکر بخاطر توجه شما.
    و یک سپاس به دوست خوب هم زبانم آقای asrin gozali. آره دلیل نام کاربریم همین هست و اینکه علاقه زیادی به "نقاب" ها دارم و دربارش تحقیق کردم.
    اگر اشتباه نکنم رشته شما روان شناسی هست...چون زدی به خال. به هر حال ممنون.....خودم هم مدتی در تلاش هستم تا وضع موجود را تغییر دهم امیدوارم موفق باشم.
    اما در مورد سوال تان ""من اصلا جذب دختر نمی شوم"" نه اینکه ...........نه! فقط سعی کردم وارد این جور قضایا نشم.(جذب شدنو...شیفته شدنو) ...ولی علاقه زیادی به دخترانی دارم که ..چطور بگم رفتارو منش به قول خودمون "لارج" داشته باشند.در واقع آره به نوعی پرجنب و جوش باشند..اما نه اگر رفتار کودکانه و شیطنت زیادی داشته باشند خوشمم نمی آید.
    به به ! هم زبون هم که در اومدیم !

    رشته ی من شبه روان شناسی هست ! :D بالاخره هر کاری از دستم بر بیاد دریغ نمی کنم !

    و باز هم خوشحالم که حدس هام درست از آب دراومد !

    یکی از استاد هام تذکر داد که فلانی ! بالغت خیلی قویه ! با کودکت هم در ارتباط باش ! و تذکر داد که اونایی که بالغشون قویه جذب دختر هایی با کودک قوی_شاداب و سرزنده و شیطون (منظورم شر و جلف نیست) میشن . فکر کنم در نظر گرفتن این موارد هم براتون مفید باشه ، چون خود من هم از همچین دخترایی خوشم میومد و میاد ، اما بعد از تذکر استادم بیشتر احتیاط می کنم که به درد سر نیفتم ...


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:14 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.