قضیه، مربوط به آزمایشی است که روی پنج میمون انجام شد. پنج میمون را در قفسی قرار دادند که از سقفش یک موز با طناب آویزان شده بود و زیر آن یک پلکان قرار داده بودند. محققان این میمونها را زیر نظر داشتند و به محض اینکه یکی از آنها به سمت پلکان میرفت که بالا برود و موز را بردارد، آزمایشگرها روی بقیه میمونها آب سرد میریختند. هر کدام از این پنج میمون یکبار از پلکان بالا رفتند و باعث شدند روی بقیه آب ریخته شود.
بدین ترتیب پس از مدت کوتاهی هر وقت یکی از میمونها به طرف پلکان میرفت بقیه میمونها از ترس خیس شدن با زور جلوی او را میگرفتند. پس از مدتی برای ممانعت از خورده شدن موز، دیگر نیازی به پاشیدن آب سرد نبود و میمونها خودشان جلوی همدیگر را میگرفتند. پس از مدتی، آزمایشگرها یکی از پنج میمون اولیه را با یک میمون جدید جایگزین کردند. میمون جدید که از همه جا بیخبر بود، طبیعتا به سمت پلکان رفت تا موز را بردارد. اما در کمال حیرت با برخورد شدید و خشن میمونهای دیگر مواجه شد. بعد از چند بار امتحان کردن متوجه شد که نزدیک شدن به پلکان موجب حمله دیگر میمونها میشود.
سپس محققان بار دیگر میمون دیگری از چهار میمون اولیه را با میمون جدیدی جایگزین کردند. میمون تازهوارد مجددا به مجرد نزدیک شدن به پلکان با حمله سایرین، از جمله میمون تازهوارد قبلی (که اصلا طعم آب سرد را نچشیده) مواجه شد. بدین ترتیب محققان میمونهای اولیه را یکی یکی جایگزین میمونهای جدید کردند تا در نهایت پنج میمون جدید که هیچوقت آبی به آنها پاشیده نشده بود در قفس باقی ماندند.
نکته جالب توجه این بود که کماکان هر کدام از این میمونهای تازهوارد که به پلکان نزدیک میشد مورد تهاجم بقیه میمونهایی که تا به حال آب روی آنها پاشیده نشده بود قرار میگرفت. این در حالی بود که هیچ کدام از این میمونها دلیل واقعی این تهاجم و ممنوعیت نزدیکی به پلکان را نمیدانستند، اما با این حال از رفتارشان دست بر نمیداشتند. و بدین ترتیب به تدریج دیگر هیچ میمونی برای رسیدن به موز تلاش نکرد.
*******************
نمونه ی این داستان و این آزمایش را در بسیاری از لحظههای زندگی میتوان مشاهده کرد. ترس از شکست و ترس از راههایی که تا به حال طی نکردهایم. یا ترس از راهی که دیگران رفتهاند و نتوانستهاند در آن موفق شوند و ما دیگر حاضر به امتحان آن نیستیم.
خیلی از افراد در طول سالیان یک رفتار و یک عملکرد را دنبال میکنند، بدون آنکه لحظهای ایستاده و به درستی یا نادرستی آن فکر کنند. لازم است هرازگاهی همه ما در هر موقعیت و مکانی که قرار داریم، لحظهای عملکردمان را متوقف کنیم و با اطمینان از درستی کاری که میکنیم، به راه خود ادامه دهیم.
از قدم گذاشتن در راههای جدید نترسیم و همه تلاشمان را برای رسیدن به هدف به کار گیریم و مهمتر از همه اینکه دچار عادت و روزمرگی نشویم که ممکن است چندین سال از عمر باارزشمان بدون اینکه متوجه باشیم به اشتباه هدر شود.
-------------------------
مجله اینترنتی رویای سبز
علاقه مندی ها (Bookmarks)