به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 اسفند 87 [ 16:21]
    تاریخ عضویت
    1387-12-15
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,975
    سطح
    33
    Points: 2,975, Level: 33
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Cool مطرح کردن به خانواده (مادرم)

    سلام به همگی...
    من 23 سالممه و عاشق دختری شدم که یکسالکوچیکتره و 1سالو 6ماهه که با هم آشنا شدیم.کوچکترین اعتقادی به رابطه دختر پسری و دوستی ندارم و نداشتم الانم اگه ارتباطی دارم اگه تعریف نباشه مطمئنم پاکه.تعریف بسه!

    همون 1سال و 6 ماهه پیش قرار شد هر چه زوتر برم خاستگاریش ولی خب مشکلای زیادی این اجازه رو بهم نداد.اوایل خیلی گله میکرد که چرا نمیرم به خاستگاریش اما بعدها با آشنایی بیشتر با مشکلاتمون خیلی کم شد.
    من پدرم فوت شده و باهاش که صحبت کردم قبول کرد تا با مادرم برای مدتی مشترک زندگی کنیم تو یه آپارتمان و قبول کرد چون خیلی بدم میاد اول زندگیم تو خونه استیجاری باشم خونم رنگین تر از بقیه نیس ولی یه اخلاقی دارم خوشم نمیاد وقتی نیستم صابخونه بیاد درمو که زنم تنهاست بزنه واسه کرایه و هزارتا مشکل دیگه.از طرفی مادرمم میشناسم و چون تک پسرم و 4تا خاهر دارم جونشون واسه عروسشون میره.ماشین شخصی دارم اما این وسط تنها مشکل من کاره .
    کار واسم زیاده اما کار دولتی و با یه حقوق ثابت رو تضمین کننده آینده خانوادم میدونم از طرفی دیگه طاقت دوریشو ندارم دلم میخاد برم خاستگاریش یا حتی به مادرم مطرح کنم آخه نمیدونن آخه همچین مسائلی تا به حال واسم پیش نیومده و شرایط خاص عقیده خانوادگی وطرح کردن رو واسم سخت کرده.
    من 2تا خاهرم که هر دو تو سن ازدواج و بالای 20سال هستن هنوز تو خونه ان بنابراین با این مشکله من هم کنار اومده قبول کرده تا رفتن خاهرام نامزد بمونیمخدایش خیلی خانومه و دلم میخاد بگم باتمام وجودم میپرستمش.
    اون میگه مهم نیس با مادرت مطرح کن و بیا پدرم مشکلی تا پیدا کردن کار نداره که نامزد بمونیم خدایشم پدرش خیلی فهمیدس.و الان 3ماهه ماجرای مارو میدونه و منو هم چند بار دیده و خیلی زاد ازم خوشش اومده.(بازم تعریف !)
    مادرش از همون اول خبر داشت و اونم به قول خدشون عاشقه پایبندیم به اعتقاداتم و اینکه تاحالا با کسی نبودم شده بود..
    ما حتی 6 ماه تو شرکتی که را انداخته بودم با یکی از دوستان باهام کار میکرد و این نشونه اعتماد مادرشه اما بنا به دلایلی ورشکست شدیم و خیلی ضربه خردم.
    حالا پیدا کردن یه کار زیاد سخت نیس چون 2-3 سال باز وقت دارم واسه جمع کردن خرج عروسی اما دوس دارم تا قبله عید مطرحش کنم چون واقعا دارم از دوریش رنج میکشم بااینکه هر لحظه دلم بخاد میتونم ببینمش اما دلم نومیخاد 1ثانیه مهربونیش و خانمومیشو بسازیش جای دیگه و خونه پدرش باشه.
    از اینور یکیاز خاهرام که 1سالی هست که ازدواج کرده با سوتی هایی که دادم مثلا تو جمع یکبار به جاب عباس که اسمه دامادمونه اسمه اونو صدا زدم که کلی تابلو شد حتی پیشه مادرم که به روش نیاورد.
    حالا این خاهرم بیشتره همه به من تیکه میندازه و هی مثلا میگه حاله اون دختری که داره لیسانس میگیره چه طوره(آخه قبلا واسه آماده شدن یه تیکه هایی مینداختم تو خونه)من که اصلا حیایه گفتن به مادرم رو ندارم لطفا نگین عاشق نیسو بی جر بزسو از ای حرفا نه ولی باور کنین شرایط خاصی دارم ولی میتونم به خاهرم بگم که واسطه بشه
    (وای چه قد شدددددددددددد توضیحم)
    چیزی دیگه به ذهنم نمیرسه لطفا راهنماییم کنید

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    211
    Array

    RE: مطرح کردن به خانواده (مادرم)

    سلام بر دوست عزیز...خوش آمدید به تالار همدردی.
    تا به حال فکر کرده ای که اگر خدایی نکرده بعد از نامزدی شما باز هم کار پیدا نکردید آیا دختر خانوم حاضرند این شرایط را تحمل کنند.....دوم اینکه آیا می توانید در این مدت بی کاری مخارج خود و او را تامین کنید...سوم اینکه ایا فکر نمی کنید بهتر باشد کمی صبر کنید تا خواهرانتان به خانه بخت بروند....اطمینان داشته باشید اگر او شما را دوست داشته باشد صبر می کند.
    اما اگر همه جوانب را سنجیده اید و تمام مشکلاتی وجود دارد را با دختر خانوم مطرح کرده اید و او هم راضی هست......عیبب ندارد انشاالله مبارک است....اما من باز هم توصیه می کنم کمی صبر کنید. موفق باشید

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 اسفند 87 [ 16:21]
    تاریخ عضویت
    1387-12-15
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,975
    سطح
    33
    Points: 2,975, Level: 33
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مطرح کردن به خانواده (مادرم)

    اول ممنون از توجهتون و پاسخی که دادین

    در مورد مخارج 2مورد رو اطمینان دارم اول اینکه فوق العاده دختری هست که شرایطمو درک میکنه دوم اینکه گفتم ماشین دارم حداقلش تا وقت جور شدن کار واسه اینکه مشکلی نباشه میشه باهاش کار کرد شرایط مادی خانوادمم خوب هست.
    در مورد خاهرامم اینکه : خب باهم توافق کردیم و میدونم که برای خانواده اون هم تا جایی که میدونم تا 2سال لااقر امادگی راه انداختن دخترشون رو ندارن در ضمن ایشون 8ماه دیگه درس میخونن
    بنا به تخصص هایی که دارم 100%مطوئنم اونور سال کار خوبی پیدا میکنم حتی قوله کار رسمی تو اداره برق رو هم گرفتم اما چه طور با خانواده مطرح کنم

  4. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 18:18]
    تاریخ عضویت
    1387-8-04
    نوشته ها
    1,150
    امتیاز
    16,194
    سطح
    81
    Points: 16,194, Level: 81
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,211

    تشکرشده 1,247 در 437 پست

    Rep Power
    133
    Array

    RE: مطرح کردن به خانواده (مادرم)

    سلام
    دوست من مطرح کردنش که مشکلی نیست . یه روز که با مادرتون تنها شدید . قضیه رو بهش بگو . من خودم توی این مساله مشکل داشتم ولی وقتی گفتم بعد از یه زمان کوتاهی برام صحبت در این باره عادی شد .
    یکی از فاکتور مهم برای کسی که میخواد ازدواج کنه توانایی برقراری خوب و صحیح رابطه با دیگران هست .
    موفق باشید .

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 اسفند 87 [ 16:21]
    تاریخ عضویت
    1387-12-15
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,975
    سطح
    33
    Points: 2,975, Level: 33
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مطرح کردن به خانواده (مادرم)

    دیگران که میگن تو روابطم باهاشون عالیم حتی سرپرست 4تا بازاریاب هم بودم تو شرکتی که داشتیم
    اما
    خب یه جور حیای وحشتناک وجود داره که نمیدونم تا تجربه نکرده باشین منم نمیتونم توضیح بدم 2-3 بار تو ماشین که تنها بودیم خاستم بگم هر بار انگار دهنم قفل میکرد حتی نزدیک بود تصادف کنم.
    نمیخام ادای عاشقارو در بیارم اما دل تو دلم نیس اونم اینجوریه شایدم بالاتر اما چاره ای نداره .
    فقط اینقدری از حیام بگم موقعی که باهاش آشنا شدم وقتی باهم مثلا پیتزا یا چیزی واسه ناهار میخردیم تا 2هفته بیشتر یکی 2 ثانیه نمیتونستم نگاش کنم...

    شما نمیدونین چه قد بسازه و شرایطمو قبول کرده نه به ظور و اکراه بلکه درکم کرده اما مطرح کردنش به مادرم سخته هر چند میدونم عشق آسون وجود نداره امید به اینه که مطمئنم خانوادش باهام موافقن

  6. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 اسفند 87 [ 16:21]
    تاریخ عضویت
    1387-12-15
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,975
    سطح
    33
    Points: 2,975, Level: 33
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مطرح کردن به خانواده (مادرم)

    راستی ممنون از
    digitalman و نقاب جان

    فکرشم نمیکردم به این سرعت جواب ببینم آرامش نسبی خاصی تو وجودم اومده واقعا ممنون و موفق باشید

  7. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 30 مرداد 94 [ 18:18]
    تاریخ عضویت
    1387-8-04
    نوشته ها
    1,150
    امتیاز
    16,194
    سطح
    81
    Points: 16,194, Level: 81
    Level completed: 69%, Points required for next Level: 156
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    1,211

    تشکرشده 1,247 در 437 پست

    Rep Power
    133
    Array

    RE: مطرح کردن به خانواده (مادرم)

    نقل قول نوشته اصلی توسط 1315
    دیگران که میگن تو روابطم باهاشون عالیم حتی سرپرست 4تا بازاریاب هم بودم تو شرکتی که داشتیم
    اما
    خب یه جور حیای وحشتناک وجود داره که نمیدونم تا تجربه نکرده باشین منم نمیتونم توضیح بدم 2-3 بار تو ماشین که تنها بودیم خاستم بگم هر بار انگار دهنم قفل میکرد حتی نزدیک بود تصادف کنم.
    نمیخام ادای عاشقارو در بیارم اما دل تو دلم نیس اونم اینجوریه شایدم بالاتر اما چاره ای نداره .
    فقط اینقدری از حیام بگم موقعی که باهاش آشنا شدم وقتی باهم مثلا پیتزا یا چیزی واسه ناهار میخردیم تا 2هفته بیشتر یکی 2 ثانیه نمیتونستم نگاش کنم...

    شما نمیدونین چه قد بسازه و شرایطمو قبول کرده نه به ظور و اکراه بلکه درکم کرده اما مطرح کردنش به مادرم سخته هر چند میدونم عشق آسون وجود نداره امید به اینه که مطمئنم خانوادش باهام موافقن
    من همین دو ماه پیش تجربه کردم .
    سخت نیست شما فقط حرفتو آماده کن یه روز که تو خونه فرصتش پیش اومد در عرض یک دقیقه موضوع را بگو .

  8. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    211
    Array

    RE: مطرح کردن به خانواده (مادرم)

    دوست عزیزم.....ببینید احساس شما را می توانم درک کنم....هم حس شما را به همسر آینده خود و هم حس شما را نسبت به دودل بودن در مورد مطرح کردن موضوع به مادرتان.(خجالت)
    اما دوست گرامی مطرح کردن این موضوع از جانب شما باید مرحله به مرحله پیش رود و در واقع به سرعت سر اصل موضوع نروید در این صورت هم بیان مسله برای شما آسان خواهد بود و هم فرصت کافی را به مادرتان خواهید داد تا کمی تفکر کند.......
    امیدوارم همیشه در این حال باشی....تعجب نکن از این حرفم چون این حالت(حیا و کمی با حجب بودن نسبت به او و مطرح کردن موضوع) یکی از بهترین و زیباترین حالت های زندگی یک فرد است. موفق باشید و برای هر دوی تان آرزوی خوشبختی دارم

  9. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 اسفند 87 [ 16:21]
    تاریخ عضویت
    1387-12-15
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,975
    سطح
    33
    Points: 2,975, Level: 33
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مطرح کردن به خانواده (مادرم)

    همین دیگه ...
    شرایط به شما اجازه داد
    و گفتین
    اما چون میذونم و امتحان کردم انگار زبونم بسته میشه از طریقه خاهرم میترسم بگم مادرم نارحت بشه چون تکپسرم شاید انتظار داشته باشن اولین نفر باشه
    شما میتونید دقییقا باچی شروع کردین و ادامه دادین هر چند باز نمیتونم حیام جلو مادرم زیاده خدمم ناراحتم ولی خب چی کارش میشه کرد خانواده بسته ای داشتم باز الان خیلی بهتر شده

  10. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 30 اسفند 87 [ 16:21]
    تاریخ عضویت
    1387-12-15
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,975
    سطح
    33
    Points: 2,975, Level: 33
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مطرح کردن به خانواده (مادرم)

    نقاب جان به نظرتون موافقم اما سخته یه حالت خاصیه فکرشم نمیکردم دیگه اینقدر سخت باشه
    فکر کنم با خاهرم مطرح کنم راحتر باشه میتونم اما نتیجه و مسیرش طولانی تره


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:46 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.