میان صفحات وب، چشمم به دلنوشته ای افتاد که نتوانستم از کنار آن بی تفاوت بگذرم.
دلم گرفته؛ عنوان این مطلبی هست که از «وبلاگ پرمحتوای شخص ثالث» ، انتخاب کرده و عینا در ذیل می آورم.
(هوالمحبوب)
گفت: دلم گرفته.
گفتم: چرا؟
گفت: نمیدونم.
گفتم: این روزا فصل شکفتن و باز شدنه.
گفت: باور نمیکنی؟
گفتم: چرا.
گفتم: به نظرت اگه یه غنچه رو که میخواد باز شه، دورشو با بند بپیچی، میتونه باز شه؟
گفت: خوب که چی؟ معلومه که نه.
گفتم: قبول داری این روزا که همه چیز دنیا میخواد بشکفه و باز شه، دل من و تو هم میخواد باز شه، میخواد بشکفه، میخواد قشنگ بشه، میخواد قشنگیاش دیده بشه، میخواد ...؟
هردومون ساکت شدیم...
گفت: یعنی میگی تقصیر خودمه؟ ولی آخه کدوم بند؟
گفتم: اگه یه خورده فکر کنی پیداش میکنی. اگه پیداش کنی میتونی بفهمی چجوری میشه بازش کرد. اگه بازش کنی دلتم باز میشه و میتونی قشنگیاشو ببینی. اگه قشنگیاشو دیدی برا دل منم دعا کن چون این روزا بدجوری دلم گرفته...
<img border="0" src="http://i32.tinypic.com/33emywj.jpg" width="300
" height="390" align="center">
صد دفه گفتم به خودم، آسته بیا آسته برو، دل به این و به اون نده
تا پر پرواز نداری، جوجه کبوتر دلو، به اوج آسمون نده
همت رفتن نداری، قول و قرار همراهی، ازش نگیر به اون نده
طاقت دوری نداری، با اون چشات چشمای مشکیشو به دل نشون نده
دل خونه فرشتههاست، هرکی بهجز فرشته بود، با چوب بزن امون نده
این خونه بلوری رو، میخوای ترک برنداره، تو بازیات تکون نده
دلی که مثل یک گُله، میخوای که شاداب بمونه، بهغیر باغبون نده
حرف دل از دل پا میشه، میخوای که بشنوی، تو گوش بهحرف دیگرون نده
اصلاً بذار ساده بگم، دلو به هیچ کسی بهجز خدای مهربون نده
منبع: «وبلاگ پرمحتوای شخص ثالث»
علاقه مندی ها (Bookmarks)