به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 اسفند 87 [ 15:37]
    تاریخ عضویت
    1387-11-30
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    2,972
    سطح
    33
    Points: 2,972, Level: 33
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    حالا می فهمم چرا خیلی از دخترا از ازدواج گریزانند.

    سلام
    چند ماهی است که عقد کرده ام.با همسرم خیلی همدیگر را دوست داریم ولی یه مشکل تازگیها تو روابطمون پیش اومده که داره منو ازار می ده . اونم اینکه شوهرم انتظار داره من اونو در جریان ریزترین کارهایی که انجام میدم قرار بدم. مثلا اگه سر راه رفتن به خانه می رم مغازه ولو اینکه 5 دقیقه طول بکشه یا با پدر و مادرم میرم جایی و یا هر چیز جزئی دیگه ای قبل از اینکه انجام بدم باید به اون بگم.
    حس میکنم دیگه خودم برای کارهای جزئی خودم هم نمی تونم تصمیم بگیرم.همش باید با اجازه و نظارت آقا باشه.این برای من که از بچگی تا حالا دختر مستقلی بودم خیلی مشکله. البته من می دونم که زن و شوهر باید از کارای همدیگه خبر داشته باشند ولی باید به همدیگه اعتماد داشته باشند.من دوست دارم شوهرم در جریان کارام باشه ولی دوست ندارم مجبور با این کار باشم.
    من چیزهای مهم را حتما باهاش مشورت می کنم ولی چیزهای جزئی مثل خرید روز مره را نه.در اینصورت احساس محدود بودن و تحت کنترل بودن بهم دست میده.
    چطوری این رو به همسرم بفهمونم که بد تعبیر نکنه و یا حساستر نشه....
    لطفا کمکم کنید.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 26 اسفند 90 [ 18:20]
    تاریخ عضویت
    1387-11-21
    نوشته ها
    182
    امتیاز
    3,780
    سطح
    38
    Points: 3,780, Level: 38
    Level completed: 87%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    96

    تشکرشده 91 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حالا می فهمم چرا خیلی از دخترا از ازدواج گریزانند.

    ببین عزیزم تو می تونی با توضیح در مورد کارهایی که انجام می دی حس اعتمادشو جلب کنی . احتمالا شوهرت هنوز مطمئن نشده که تو به اون تعلق داری. به نظر من چند بار که براش کارهاتو با جزئیاتش گفتی دیگه براش عادی می شه . اونوقت تو هم آسوده تر می تونی به کارهات برسی. اینقدر از همین ابتدا در مورد رفتار و اخلاقش حساسیت به خرج نده.
    موفق باشی و خوشبخت.

  3. #3
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    426
    Array

    RE: حالا می فهمم چرا خیلی از دخترا از ازدواج گریزانند.

    عزیزم این کار همسرت به دلیل کنجکاوی در شروع رابطه است و شما باید خودت ابتدا به ساکن تمام مسائلی که فکر می کنی برایش می تواند حالب باشد را تعریف کنی تا حدی که وی مجبور به سئوال نباشد و شما هم حس نکنی که وادار به پاسخگویی هستی . این احساس همسرت دلیل و نشانه ی توجه و علاقه ایشان نسبت به ریزین عملکرد شما ست و برایش قطعا جذابیت دارد که سئوال می کند و به مرور این حالت کمتر خواهد شد و به همان مسائل بزرگ ختم می شود . تا زمانی که در دوران عقد هستید و یک مدت بعد از شروع زندگی باید این حالت را تاب بیاوری همه چیز درست می شود .

  4. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 اسفند 96 [ 15:33]
    تاریخ عضویت
    1387-11-29
    نوشته ها
    1,732
    امتیاز
    22,684
    سطح
    93
    Points: 22,684, Level: 93
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 666
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    4,250

    تشکرشده 4,202 در 1,430 پست

    Rep Power
    190
    Array

    RE: حالا می فهمم چرا خیلی از دخترا از ازدواج گریزانند.

    دليل اين كارا ميتونه بد بيني نباشه شايد نگرانت ميشه!!

  5. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 21 خرداد 88 [ 05:57]
    تاریخ عضویت
    1387-8-07
    نوشته ها
    264
    امتیاز
    4,364
    سطح
    42
    Points: 4,364, Level: 42
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 186
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    76

    تشکرشده 81 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حالا می فهمم چرا خیلی از دخترا از ازدواج گریزانند.

    سلام صنم جون
    مشکلی که تو داری دقیقا مشکل من در اوایل دوران نامزدیم بود و دقیقا عین تو فکر می کردم چون احساس می کردم که استقلال خودم را از دست دادم و همش به شوهرم می گفتم تو به من اعتماد نداری تو به من شک داری. تو تعصبی هستی و خیلی چیزهای دیگه. ولی اون در جواب به من می گفت من نگرانتم و چون دوست دارم می خوام بدونم کجا میری و من در جریان کارهات باشم .بعد با خودم که نشستم فکر کردم و مطالعم رو در مورد مردان و روحیاتشون بالا بردم فهمیدم که اون بدبین نیست بلکه این یک چیز طبیعی در وجود هر مردی که دوست داره قدرت نمایی کنه وبا این کارش ثابت کنه که مرد و پشتیبان زنش هست و اما کاری که من کردم هر جا می رم بهش می گم کجا می رم و الان کجا هستم و در مقابل من هم همین انتظار از او دارم و و گذاشتم تا احساس کنه که قدرت در دست اون .با این کارم علاقه اون نسبت به من بیشتر شده و چون خودش از من این توقعات رو داره سعی میکنه خودش هم کاری نکنه که من ناراحت شم.در حقیقت جوی به وجود اوردم که نه اون بر من مسلط و نه من بر اون.تو هم همین کار کن وبا شوهرت مخالفت نکن. بزار فکر کنه قدرت دست اون .باورش کن و به حرفاش اعتماد کن .موفق باشی

  6. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آذر 91 [ 15:32]
    تاریخ عضویت
    1387-6-13
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    3,455
    سطح
    36
    Points: 3,455, Level: 36
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    5

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حالا می فهمم چرا خیلی از دخترا از ازدواج گریزانند.

    سلام
    ممنون از همه دوستانی که با نظرات خودشون منو راهنمایی کردن
    تو این چند روزه تو کارای شوهرم دقیق شدم.تو رفتار پدر و برادرش دقیق شدم. شاید من زیادی حساس بودم. شاید اون بخاطر دوست داشتن زیاد منه که میخواد در جریان کارای من باشه. در هر حال من باید این را بپذیرم و سعی کنم با درایت بیشتری با این مساله برخورد کنم

  7. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 04 شهریور 91 [ 13:34]
    تاریخ عضویت
    1387-8-22
    نوشته ها
    164
    امتیاز
    6,163
    سطح
    51
    Points: 6,163, Level: 51
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 187
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    289

    تشکرشده 290 در 73 پست

    Rep Power
    33
    Array

    RE: حالا می فهمم چرا خیلی از دخترا از ازدواج گریزانند.

    عزیزم اینو بدون که مردا حساسیتشون دراوایل ازدواج خیلی بیشتر هستش وبه مرور زمان وبا گذشت زمان بطوریکه شناخت کاملی روازهمسرشون پیدا بکنند حساسیتشون کمتر میشه ودوعلت داره:1. تازه ازدواج کردند وتشکیل خانواده دادند وبه قول دوستمون شادزی میخوان یه قدرت نمایی ویه خودی از مردونگیشونو توی زندگی نشون بدهند جدا ازاونکه احساس نگرانی هم دارند2.شناخت کامل وعادت به زندگی جدید کمی زمان بر است..به نظرم لازم نیس اصلا درموردش باایشون حرف بزنی بزار یه مدتی بگذرد به مرورزمان بهتر میشودالبته اگر این موضوع برایت خیلی حاد نیست وشکوه وزاری نمی کنی وگرنه می توانی باهاش صحبت بکنی اول کارش را تثبیت بکنی ودر آخر بایه البته واما گفتن حرف دلت را بصورت دلخوش بزنی...اما اگر حرف نزنی بهتره چون حساسیتش روی موضوع بیشتر میشه!! وقتی دوست داره بشین براش سیرتاپیاز صحبت بکن خودش خسته میشه بالاخره!!موفق باشی


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ریزش مو و اعتیاد پدرم و بیزاری از هویتم - چه کنم؟
    توسط Yellow.king در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 66
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 تیر 95, 21:31
  2. ما مشکلی نداریم اما سر کوچکترین چیزا بطور افتضاحی باهم قهر میکنیم
    توسط Agreen در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: سه شنبه 05 شهریور 92, 21:05
  3. کم کردن میزان خواب
    توسط داملا در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 05 شهریور 90, 07:46
  4. همه چیزدرموردچاقی
    توسط tina_asheghetanha در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 09 خرداد 87, 07:10

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.