+بعد از 7 ماه وقتی 2 نفر هیچ تماسی با هم نگرفتن، امید برگشت وجود

[slimslim]

سلام. خلاصه میگم حوصله کسی سر نره. من 24 سالمه. لیسانسم. شاغلم. 5 سال با یه دختر دوست بودم. هیچ وقت دعوا نکردیم تو این مدت. رابطه مون خوب بود. اما خوب بعضی وقتا یه سری مشکلات پیش میاد که طبیعیه. تا اینه 7 ماه پیش بعد از یه مشاجره و چند روز حرف نزدن با هم، ( من جوابشو نمی دادم) یه دفعه اومد گفت که عوض شده، میخواد روابط اجتماعیشو بیشتر کنه و درسشو ادامه بده و دیگه اون آدم سابق نیست و نمی تونه و مشکل از خودشه، نه من و از این حرفا که همه معمولا میزنن...(البته خوب این حرفا پیش زمینه هایی هم از قبل داشت). ما قرار بود ازدواج کنیم مثلا...خلاصه تو یکی دو روز یه دفعه قید همه چیو زد و رفت، هیچ حرفی هم دیگه روش اثر نداشت. من تو همون یکی دو روز خیلی سعی کردم که نظرشو عوش کنم اما نشد. چون خودش میخواست که آزاد باشه و ... من دیگه نمی خواستم عذابش بدم. با اینکه هنوزم بعد از این مدت روزی نیست که به فکرش نباشم اما نه رفتم سراغش نه زنگی زدم، هیچی ی ی ی ی ی ی... با اینکه خیلی سخته برام. اونم همینطور، هیچی ی ی. نمی دونم حالا اون به فکر من هست یا نه یا اینکه با کسه دیگه ای هست و ... ایناش دیگه مهم نیس. حدودا 10 روز دیگه یعنی آخرای بهمن تولدشه، آیا کار درستیه من بهش اس ام اس بدم یا اینکه براش چیزی بفرستم یا اینکه ...؟ لطفا راهنمایی کنید و نظر خودتونُ بگین.

[sayehhaye_mah]

سلام دوست عزيز

آيا توي اين مدت كه ميگيد با هم قطع رابطه كرديد سعي كردي كه ازش خبري بگيري يا باهاش تماس بگيري يا نه ؟ دوم اينكه مشاجره اي كه داشتيد اگر اشكالي نداره مي شه بگيد سر چه موضوعي بود چون وقتي آدم از كم و كيف ماجرا خبر نداشته باشه نمي شه حرفي زد و آخر اينكه آيا واقعا بهش علاقه داشتيد و قصد داشتيد باهاش ازدواج كنيد يااينكه فقط با هم دوست بوديد و علاقه شما و ايشان آنقدر نبود كه بشه روش حساب كرد

[homa_59_25]

دختری که 7 ماهه رفته ، رفته دیگه چرا بهش فکر میکنی ؟ زندگیتو از نو بساز . نمی خواد بهش اس ام اس بزنی یا کادو براش بگیری .اون اگه به تو فکر میکرد باهات تماس میگرفت . خواسته ازاد باشه پس ولش کن دیگه فکر کن که اصلا ندیدیش تا حالا.

[sayehhaye_mah]

البته با احترامي كه به عضو فعال گروه هماي عزيز مي گذارم

درسته كه رفته اما شايد علتي داشته يا غرورش اجازه برگشت نداده يا اينكه احساس كرده كه اين آقاي عزيز كه خودش هم مي گه بعد از مشاجره جوابشو نمي ده خواستار اين قطع ارتباط هست

گاهي وقتها مي شه آدم واسه اينكه دل كسي را بدست بياره يا اينكه ببينه چقدر مهمه واسه طرفش از اين حرفها كه ميخوام برم و اينها مي زنه ولي در اصل مي خواد كه طرفش جلوشو بگيره يا چيزي بگه كه نشان بده چقدر بهش علاقه داشته و داره و آيا واقعا مي تونه رفتنش را بپذيره يا نه خوب شما هم كه گذاشتي راحت بره اگر واقعا هيچ حرفي را قبول نكرده و رفته و شما سعي كرديد كه برگرده و برنگشته با دوست عزيزمون موافقم بايد شما هم فراموشش كنين و ديگه بهش فكر نكنين و خودتون را درگير نكنين ولي اگر فكر مي كنين چيز ديگه اي هست كه بايد بگيد پس بگيد تا بشه روش فكر كرد

[sorena_arman]

خب، اون مشابه عمده خانومها حق انتخاب داره!! کافیه که تو این کارو می کردی. احتمالا شیطان و تو به یک اندازه مواخذه می شدید. ولی از من به عنوان برادرت با تجربه های واقعی می خوای بشنوی رابطه تموم شده بدون. شخص دیگری در زندگی ایشون هست. ممکن هم هست برگردند ولی اگر مطمئن شوند بین تو و اون تو حائز مزایایی بیشتر هستی!!
نقطه روشنی نیست در امتداد این رابطه.به زندگیت بچسب داداش

[keyvan]

رابطه تموم شده بدون.

[slimslim]

والا راستشو بخواین ما رابطه مون خیلی خوب بود. خیلی با هم خوب بودیم. من به دلیل مشکلات خانوادگی و کاریم خوب بعضی وقتا شاید کم باهاش حرف می زدم یا بی حوصله بودم... اون 16 سالگی با من دوست شد. من تقریبا 20 داشتم. اونم بچه بود. خودش همیشه می گفت خیلی چیزا ازم یاد گرفته. اما خوب رفت دانشگاه، دماغشو عمل کرد. یه ترمم شاگرد دوم دانشگاه شد. انتظار داشت من خیلی تحویل بگیرمش شاید. خوب منم می گرفتم. اما این اواخر همش از دانشگاه و دوستاش و پسرای دانشگاه و استادا و ... می گفت. در صورتی که ما حرف برای گفتن زیاد داشتیم.

بابا مامانش هم از همون اول مخالف شدید بودن. راستی قبل از اینکه بهم بزنه مشاوره رفت. اون حرفایی که روزای آخر به من میزد نمی دونم حرفای خودش بود یا بابا مامانش یا مشاور؟! در هر صورت منم واسه خودم کم کسی نیستم اما هیچ وقت به رخ نمی کشیدم. هیچ وقت. رفته بودن مشهد، برگشت بعد یه هفته، برام هیچی ی ی نیاورد...ببینید چیز آوردن مهم نیس اما آخه چطور این ممکنه؟ حتی یه دونه نخود!! شرایط بد منو درک نمی کرد و من حدود 2 هفته جواب زنگاشو ندادم. فقط شبا زنگ می زد، می دید که جواب نمی دادم دوباره فرداییش همون موقع زنگ می زد! یه بار نیومد مثلا محل کارم زنگ بزنه ببینه زندم؟ مُردم؟ یا اینکه مثلا صبح زنگ بزنه! یا ظهر یا بعد از ظهر!! فقط شبا! یه جوری احساس میکردم میخواد رفع مسئولیت کنه که بگه: آره من زنگ زدم. تو جواب ندادی. بعدشم که جواب دادم و گریه زاری کردُ بعدش هم که گفتم چی شد...

من قبل از قضیه بهم خوردن، یه ایمیل یه ماه پیشش زدم و گفتم چه مشکلاتی داریم و کم توجه شده. جواب اون ایمیلم نداد. می گفت شرایط روحی مناسب برا جواب دادن نداره. شایدم جوابی نداشت نمی دونم. در هر صورت من خیلی دوسش داشتم و هنوزم دارم. البته من مثه بعضی ها نرفتم و هی موس موس نکردم تو این مدت 7 ماه... خودش خواست. گفت عذابم نده و ... قضیه هم برای من حل شده هست البته خیلی سخت بود اما تونستم... اما خوب با این اوصاف باید تولدشو تبریک بگم؟ شاید بگه که بعد این همه مدت (5 سال) حتی نمی تونستی یه اس ام اس بدی و تبریک بگی؟ ممکنه پیش خودش این فکرو کنه. من نمی خوام جایی هیچ حرف و حدیثی باقی بمونه. حالا چیکار کنم؟ نظرتون چیه؟

راستی در جواب اون دوستمون هم، باید بگم بله، قصد ما ازدواج بود. حتی من اون روزای آخر دیدم ناراحته، گفتم شاید از این رابطه خسته شده... گفتم می خوای بیام جلو و بعد از یکی دو سال ازدواج کنیم. یه جورایی شکه شده بود. فکر نمی کرد من چنین پیشنهادی بدم. می دونست تو موقعیت مناسبی نیستم. اما اونقدی جربزه و درآمد داشتم که یه زندگی 2 نفره رو بگردونم که خودش هم می دونست. من تو همون دو سه روز آخر خیلی تلاش کردم اما اصلا هیچ حرفیو قبول نمی کرد و خیلی غیر منطقی شده بود. مادرم با مادرش و خودش حرف زد. خودش که هیچ حرفی برا گفتن نداشت! همش ساکت بود. می گفت آره حق انتخاب داره و باید منو با 10 نفر دیگه مقایسه کنه!! در صورتی که این جور آدم نبود! نمی دونم حرف خودش بود یا ... یا اینکه واقعا تغییر کرده یا نه.... هیچی نمی دونم. مادرش می گفت اون نمی خواد، ما کاره ای نیستیم و اینکه تو پسر خوبی هستی و بذار به پای بچگی و بی لیاقتش و از این حرافایی که همه می زنن...

[سارا5]

سلام.
به نظر من تبریک گفتن اگه منفعتی براتون نداشته باشه، ضرری هم نداره. شاید شما با جواب ندادناتون غرورشو شکستید. شاید از شما ناامید شده.. شاید اونم فکر میکنه شما با کس دیگری هستید.. شاید میخواسته یه کم نازشو بکشید.. شاید اونم منتظر شما باشه...... و هزار شاید دیگه..
با smsزدن حداقل تکلیفتون مشخص میشه. اگه با کس دیگه ای باشه می فهمید ودیگه بهش فکر نمیکنید.
فقط قبلش هر احتمالی رو در نظر بگیرید که اگه احیانا جوابش منفی بود خیلی تو ذوقتون نخوره.

[niloofar 25]

"درسته كه رفته اما شايد علتي داشته يا غرورش اجازه برگشت نداده يا اينكه احساس كرده كه اين آقاي عزيز كه خودش هم مي گه بعد از مشاجره جوابشو نمي ده خواستار اين قطع ارتباط هست "
سلام!
این حرف دوستمون خیلی حرف مهم و تاثیر گذاریه!شما نمیتونید منتظر کسی باشید که حتی جواب تلفناشو نمیدین /شاید اون تو موقعیت دیگه ای نتونسته با شما تماس بگیره یا بعد از دعوا روش نمیشده بیاد محل کارتون!
اگه واقعا میگین دوستش دارین باید تو روابططتون تجدیدی نظر کنید و اگه میخواین ادامه بدین یه روش درستی رو برای اینکار در نظر بگیرین!
موفق باشید!

[slimslim]

"درسته كه رفته اما شايد علتي داشته يا غرورش اجازه برگشت نداده يا اينكه احساس كرده كه اين آقاي عزيز كه خودش هم مي گه بعد از مشاجره جوابشو نمي ده خواستار اين قطع ارتباط هست "
سلام!
این حرف دوستمون خیلی حرف مهم و تاثیر گذاریه!شما نمیتونید منتظر کسی باشید که حتی جواب تلفناشو نمیدین /شاید اون تو موقعیت دیگه ای نتونسته با شما تماس بگیره یا بعد از دعوا روش نمیشده بیاد محل کارتون!
اگه واقعا میگین دوستش دارین باید تو روابططتون تجدیدی نظر کنید و اگه میخواین ادامه بدین یه روش درستی رو برای اینکار در نظر بگیرین!
موفق باشید!

من فقط چند روز جواب تلفناشو ندادم. می تونسته زنگ بزنه روزا. اس ام اس هم حتی یه بار نداد! اونم نمی تونست؟ می دونم که می تونسته. اما براش مهم نبوده.دعوایی نگرفتیم ما! مشاجره مون هم تا اون حد نبود. رابطه 7 ماهه قطع شده تو چیش تجدید نظر کنم؟؟! ممنون از اینکه جواب میدین. اما گمونم با دقت نخوندین چیزایی که نوشتمو.