سلام دوستان
من مشکلات زیادی دارم برای درد ودل و راهنمایی، فقط از اینجا شروع میکنم که ما ساکن یکی از کشور های خلیج هستیم و به خاطر رسم مردهای عرب که شبها دور هم جمع میشن شوهر منم تا ساعت 2 یا 3 شب میره به این مکان ها البته ایشان ظاهرا خیلی مذهبی هستند ولی ای کارو بخاطر سلام بودن مکان ان غیر شرعی نمی دانندو متاسفانه صحبت های من و دیگران تاثیری نداره من واقعا از این دست تنهایی با یک پسر 2 ساله خسته شدم بارها خواستم برگردم ایران ولی به خاطر اینکه پسرم از پدرش دور نشه صبر کردم ،ولی احساس می کنم دارم کم میارم،شما اگه جای من بودید چکار می کردید؟
مشکلات دیگم رو هم به مرور مطرح میکنم که با وجود اونها این صبر برام طاقت فرسا شده...
علاقه مندی ها (Bookmarks)