+می خواد منو جلب کنه

[*nadia*]

سلام مشکل من شبیه مشکل یکی از دوستانه با موضوع :" با هم کلاسی عجیبم چی کار کنم".

حدوداً 1 سال هست که جایی تحصیل می کنم . استادم دورادور به من ابراز علاقه کرد تا قبل از این من از بعضی خصوصیات این آدم خوشم میومد اما چون از دوستی خوشم نمیاد در رفتار بهش بی محلی کردم تا بهش بفهمونم با روشش مخالفم . چند ترم بعد کلاس رو بی دلیل کنسل کرد و بیشترین ضربه رو من خوردم که خیلی به کلاسام اهمیت می دادم وفکر کنم که اون متوجه حساسیت من روی کلاسهام شده بود و از اونجایی که خودش موسسه ای داره من حس کردم که با این کارش می خواد منو به اونجا بکشونه ولی من 6 ماه صبر کردم تا دوباره کلاس رو با خودش و نه در موسسه ی خودش بردارم، چون همه برای تدریس این استاد رو توصیه می کردن.

خلاصه موضوع اینه که سعی داره منو به خودش جلب و شیفته کنه ،فکرم رو مشغول کنه تا بهش بیشتر نزدیک بشم . قبلاً هم گفتم که تا قبل از این از بعضی خصوصیات این آدم خوشم میومد اما الان نسبت بهش با این رفتارها بی اعتماد شدم.
این رفتارها خستم کرد برای همین تصمیم گرفتم طوری باهاش برخورد کنم که بتونه بیاد جلو و حرفش رو بزنه و اگر دنباله دوستیه بگم که من با این روش مخالفم و بهش بفهمونم که اینقدر خودشو خسته نکنه و منو اذیت. اما به جای جلو اومدن و زدن حرفش لیست کلاسی رو که من الان بهش احتیاج دارم برای من و تعدادی از شاگردها فرستاده و طبق معمول الان منو منتظر جواب گذاشته که دوباره پیشش برم یا کنجکاو بشم که چرا جواب نداده و مدام فکر کنم.

الان شرایط طوریه که این احتمال وجود داره بخواد برای صحبت با من شماره ی تلفن منو ازم بخواد اما نمی دونم آیا اینطور رک و مستقیم صحبت کردن درسته یا تلفن رو بهش ندم و کاملاً ازش فاصله بگیرم؟ در ضمن درست در همین مدت مزاحم تلفنی پیدا کردم

من دیگه تاکیدی ندارم که در این موسسه کلاسمو با اون بردارم ولی به خاطر شرایط ممکنه کلاسم باهاش بیفته. متاسفانه به خاطر برنامه هام فوق العاده به کلاسهای موسسش احتیاج دارم اما با این اوضاع نمی دونم چی کار کنم؟ عقل می گه رفتن به اونجا درست نیست . چی کار کنم؟ به نظر شما اگر شرایط پیش اومد باهاش مستقیم صحبت کنم؟ اگر موقعیتی پیش نیومد چی کار کنم؟ کاملاً این آدمو از زندگیم بیرون کنم؟
خنده دار اینه که من 25 و ایشون حدوداً 28 سال دارن ، بعد این همه بچه بازی ...

[mehrdad24]

سلام خانم نادیا...
تنها ملاک جواب من و شناخت ایشون، تعریفی هست که شما از ایشون ارائه دادید...
کلا برخورد یک پسر با دختر رو اگه چند دسته تقسیم کنیم در ابتدا:
- برای دوستی و مسائل بعدی مرتبط و احتمالا وابسته با اون
- اقدام برای ازدواج
مورد اول در شرایط جامعه و بخصوص سن شما توصیه نمیشه، مخصوصا با شخصی که اینچنین تعریفش کردید و اینچنین با شما برخورد دارند..
مورد دوم که آشنایی منجر به کشش پسر برای پا پیش گذاشتن واسه ازدواج میشه، به هیچ عنوان چنین عمل ها و برخودهایی براش تعریف نشده. یعنی این آقا اگه از شما خوششون میاد و قصد ازدواج دارن، باید بیان سمت شما و بدون هیچ شبهه ای اون رو مطرح کنن... اون موقع شما با اطلاع خانواده خود و صلاح دید آنها رفتار کنید...
وگرنه، این رفتار ایشون، به نظر بنده، مقاصد بدی رو دنبال میکنه... طوری که من رو قانع میکنه حتی ازتون بخام به موسسه ایشون پا نگذارید... هدف دوستی هم داشتن، میتونستن در جایی که بودن ، ابراز کنند، نه اینکه با کشش به قصد شیفته کردن شما، بخوان شما رو به خود و موسسشون جلب کنن....
مراقب باشید.

[دانا]

وای از دست اینجور استادایی

[sade begham...]

سلام
نادیا جان
من با نظر دوستمون مهرداد موافقم. به نظرم ایشون فقط یک قصد دارند. و اون هم دوستی و بعد ایجاد رابطه.. است. با توجه به اینکه موقعیت این کار رو دارند. فرض کنید توی اون موسسه ثبت نام کردید. کلاس هاشون رو زمانی تنظیم میکنند که تنها کلاس موسسه در اون زمان باشد. بعد آخر کلاس به بهانه رفع اشکال یا شهریه یا... شما رو در موسسه نگه میدارند و اقدام به عملی کردن مقاصد شومشون میکنند.
اگر قصدشون ازدواج میبود مطمئن باشید تو این مدت به صورت رسمی اقدام میکردن. به خصوص که سنشون از احساسات زودگذر گذشته. و با توجه به اینکه استادند، پس کمرویی یا بی تجربگی نمی توند دلیل اقدام نکردن شون باشد.
به نظر من سعی کنید توی مکان خلوت با ایشون قرار نگیرید.(شاید بگید ی کم بد بینم ، باور کن دست خودم نیست چون نمونه اون رو دیدم...) اگر مجبور شدید با ایشون صحبت کنید حتما با کسی باشید. هیچ وقت تلفن خودت رو نده. تو پا پیش نگذار، اگر واقعا دوستت داشته باشد برای رسیدن بهت هر کاری میکنه.خودش اقدام میکنه . اونم صریح و روشن ، نه اینکه بخواد تو رو به سمت خودش بکشونه.
موفق باشید.

[*nadia*]

ممنون از همه ی دوستان
البته فکر کنم یه کمی زیادی وحشتناک توضیح دادم ، من گاهی فکر می کنم که شاید از روی خجالت باشه؟ چون در موسسه صحبتی نمی کنه . 2 بار هم برای کاری به محل کار من اومد (جهت طولانی نشدن زیاد توضیح نمی دم) که هر دو بار با دوستش بود که از خودش بزرگتره و دوست ایشون بین حرفهاش گفت:"ایشون یه چیزی می خواد بهت بگه ولی روش نمی شه" و اون هم سرشو انداخت پایین من چیزی نگفتم و اونها هم سریع رفتن. نمی دونم بعد این مدته عمر هنوز اشتباه می کنم ؟ ولی در نگاهش علاقه بود . واقعاً خسته شدم . سعی کردم از طریق میل طوری صحبت کنم که اگر حرفی داره بگه ولی جوابی به میل نداد شاید هر کسی بود و منتظر شرایط فوراً اقدام می کرد.هیچ کس سر در نمیاره که واقعً خجالته ، ترسه یا نیت بد؟
دیگه حوصلم داره تموم می شه .چطور می تونم مطمئن بشم که مشکلش خجالت یا ترس از نه شنیدن نیست؟ این رو هم بگم که من، ایشون و دوستشون در یک محل همسایه هستیم و دوست ایشون از همسایه های قدیمی ما

[کامران007]

نادیا جون

قبل از هرچیزی بهت میگم مواظب باش!دوست عزیزم,من همسن شما هستم 25-6 سال و کارشناس ارشد میخونم,با این که سن زیادی ندارم ولی تا دلتون بخواد توی زمینه های مختلف بنا به موقعیت و شرایطی که داشتم تجربه کسب کردم و با افراد متفاوتی نشست و برخاست داشتم.با وجود این که هیچ وقت دوست دختر نداشتم حتی از نوع تلفنی!!! اما اکثر اطرافیان و آشنایان و دوستانم که به هردلیلی به این دوستی ها و روابط میپرداختند رو باهاشون همصحبت بودم و به قول معروف نخوردیم نون گندم اما......

بهتون توصیه میکنم به هیچ وجه هیچ نوع اقدامی از طرف شما صورت نگیره,یه فردی که استاد باشه اگه واقعا قصد ازدواج داشته باشه بهتون میگه و سریعا خواستار آشنایی با خونواده ی شما هست و نه دوستی وقایم موشک بازی و....مخصوصا توی این سن (هر چند که استثنا هم وجود داره)
شمارتون رو هم در اختیارشون نذارین,اگه امکان داره با استاد دیگه ای پاس کنید,متاسفانه این استادی که میگین از نقطه ضعف شما آگاه شده که میخواهین با ایشون پاس کنین وعلاقه نسبی شما و سعی میکنه به مقاصد خودش برسه,خیلی مواضب باشین نقطه ضعف هم دست کسی ندین.

شاید فکر کنین من ادم مذهبی باشم که این طوری صحبت میکنم یا ..... اما اصلا اینطور نیست متاسفانه خودم چندین مورد از تجاوزهای اینچنین استادنماهایی رو سراغ دارم که از دانشجوهاشون سواستفاده کردنو...دوستی های دختر و پسری در ایران بماند.....!!!
من مدتی رو خارج از ایران زندگی کردم,اما اصلا اینچنین چیزهایی رو در هیچ جا مثل ایران ندیدم;توی ایران افراد ادعای دین داری میکنن اما دین که ندارن هیچ, بویی از انسانیت و وجدان هم نبردن,مملکتی که مسولین حراست و خوابگاه های دانشگاه های دولتی به دختران زیبا و جوان دانشجویش تجاوز میکند و به راحتی تبریه میشوند از استادش چه انتظاری میرود؟!!!

سخن به درازا کشید خلاصه کلام اینکه هرکسی در چنین جامعه ای باید مواظب حریم شخصی خود باشد تا درآینده دچار پشیمانی نشود و اماااااا هر پسری که واقعا خواهان و عاشق دختری بشه به خواستگاری دختر مورد نظر خودش میره و بعد خواهان آشنایی بیشتر میشه.

متاسفانه این ها گوشه ای از واقعیت های جامعه حال حاظر ایران هست.

پیروز باشین

[sade begham...]

ممنون از همه ی دوستان
البته فکر کنم یه کمی زیادی وحشتناک توضیح دادم ، من گاهی فکر می کنم که شاید از روی خجالت باشه؟ چون در موسسه صحبتی نمی کنه . 2 بار هم برای کاری به محل کار من اومد (جهت طولانی نشدن زیاد توضیح نمی دم) که هر دو بار با دوستش بود که از خودش بزرگتره و دوست ایشون بین حرفهاش گفت:"ایشون یه چیزی می خواد بهت بگه ولی روش نمی شه" و اون هم سرشو انداخت پایین من چیزی نگفتم و اونها هم سریع رفتن. نمی دونم بعد این مدته عمر هنوز اشتباه می کنم ؟ ولی در نگاهش علاقه بود . واقعاً خسته شدم . سعی کردم از طریق میل طوری صحبت کنم که اگر حرفی داره بگه ولی جوابی به میل نداد شاید هر کسی بود و منتظر شرایط فوراً اقدام می کرد.هیچ کس سر در نمیاره که واقعً خجالته ، ترسه یا نیت بد؟
دیگه حوصلم داره تموم می شه .چطور می تونم مطمئن بشم که مشکلش خجالت یا ترس از نه شنیدن نیست؟ این رو هم بگم که من، ایشون و دوستشون در یک محل همسایه هستیم و دوست ایشون از همسایه های قدیمی ما

دوست خوبم
اگر تو پست قبلیم یه کم تند رفتم عذر میخوام.
همان طوری که خودتون گفتید ایشون محل زندگی و محل کار شما رو بلدند. پس هر وقت مطمئن بشود و تصمیم شون از انتخاب شما قطعی باشد. صبر نمیکنند.
به نظر من اگر از ان دست آدم هایی نباشد که تو پست قبلیم گفتم. پس احتماا هنوز در این انتخاب مردد است.شایدم اینکه محل زندگیتون نزدیک هم است این جسارت رو از ایشون گرفته. (این موضوع احتمال اینکه واقعا به شما علاقه مند باشند رو زیاد میکنه. چون از روی شناخت نسبی صورت گرفته.)
با همه این ها عقل حکم میکنه که شما جوانب احتیاط رو رعایت کنید .و هیچ اقدامی انجام ندید. یهش فرصت بدید تا اول با خودش کنار بیاد بعد به شما بگه.
اگر واقعا دوست تون داشته باشد شهامت گفتنش رو هم پیدا میکنه.

[*nadia*]

سلام دوستان خوبم مرسی از توضیحاتتون
در اول باید ببخشید شاید هم من کمی بد توضیح دادم.
دوست این آقا همون طور که گفتم از همسایه های قدیمی ماست و ما رو خوب می شناسه (البته خودش مجرده)و خانواده ی ما هم طوری هستن که توی محل همه می شناسن و خدا رو شکر همه ما رو سنگین و متین و خیلی متشخص می دونن طوری که یک بار خواستگاری برای تحقیق اومده بود محل کارم(من محل کار و منزلمون به هم نزدیکه) گفته بودن همه ی دخترهای این محل یک طرف این دختر یک طرف! و خود ایشون مادر من رو هم دیدن و حتی زبانن جلوی خود من به مادرم گفتن دخترتون واقعاً خانومه!!! اینه که گاهی فکر می کنم ممکنه از صحبت واهمه داشته باشه چون ما در یک محل هستیم و هر چند وقتی هم رو می بینیم.مجموع این رفتارها منو گیج کرده .
به هر حال هر علتی که داره این فرد قصد جلو اومدن نداره پس اقدامی نمی کنم و اگر اتفاقی افتاد باهاتون در میون می گذارم تا از راهنماییهاتون استفاده کنم .
sade begham عزیز ممنون که وقت می گذاری

[mehrdad24]

توجه کنید خانم نادیا.. به نظر بنده کمی هم بدبینی به این مسائل باعث میشه در مواقع خطا، درست خطا کنیم.. اره، درست خطا کنیم...
شما همونطور که دوستان خوبم فرمودن، برخورد کنید و سعی کنید طوری برخورد کنید که به هیچ عنوان احساس نکنند دارید سمتشون میرید... چون مطمئنن که میدونید خواسته ای دارند و پیش رفتن شما، هیچ معنی ای جز موافقت شما از نظر ایشون و شنونده دیگه ای نخواهد داشت... ایشون با سن 28 سالگی که دارند، در صورتی که بخواهند، حتما اقدام رسمی خواهند کرد... البته الین رو هم عرض کنم خدمتتون خانم نادیا، که دارید مطئله رو برا خودتون معما میکنید.. مسائل رو یک جا میارم تا تصمیم ساده تر شه:
شما به تدریس ایشون نیاز دارید...
شما میدونید که ایشون خواسته ای دارند...
شما میدونید که کم رویی ایشون بی معنی هست،حتی، حتای در این صورت دلیل وجود نداره که بخواید اقدامی کنید...
شما میدونید نیازی به دوستی با ایشون ندارید.
شما میدونید در صورتی که شما رو به عنوان موردی برای ازدواج زیرنظر داشته باشند، باید اقدام کنند..
و...
پس موضوع رو برا خودتون شاخ و برگ ندید و مراقب باشید...

[*nadia*]

تصمیمم گرفتم کاملاً از زندگیم بیرون بگذارمش
از کمکها ممنونم