به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 دی 87 [ 04:03]
    تاریخ عضویت
    1387-9-30
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    3,084
    سطح
    34
    Points: 3,084, Level: 34
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +نمیخوام از دستش بدم

    [/color][/font][/size]سلام.خوبین ان شاءالله؟ الان که دارم این نامه رو براتون تایپ میکنم گریه میکنم.اصلا اشکام نمیزاره کیبوردو ببینم.
    توروخدا فقط نگین که چون منو رضا باهم دوست هستیم پس بهتره هرچه سریعتر این رابطه رو قطع کنیم؟
    من 19 سالمه.دانشجوی سال دوم کارشناسی مامایی.رضا 24 سالشه.دانشجوی سال اول کارشناسی کامپیوتر.اون یه مغازه کامپیوتر فروشی داره.منو رضا 3 سال هست که با هم دوستیم.رابطه ما پنهونیه.حالا ما قصد ازدواج با هم رو داریم.اونو من خیلی همدیگرو دوست داریم.توی بیشتر چیزا هم با هم تفاهم داریم.مثلا..هردو از خانوداه ای مذهبی و هم طبقه.از نظر من ما مشکلی برای ازدواج نداریم.ارتباطمونم با همدیگه مثل دوستای امروزی نیست.شاید خیلی محدود باشه...ولی وابستگی من به اون خیلی زیاده.اونم بخاطر اخلاق و رفتارایی که داره.بخدا فکر میکنم اون همون مرد آرمانی و ایده ال من هست.چون همه شرایطی رو که میخوام داره.چند روز پیش ما با هم درباره خیلی چیزا حرف زدیم.اون به من حرفایی گفت که برام مبهمه.راستش منو رضا خیلی باهم دعوا میکنیم.اونم فقط سر اینکه اون بی برنامه هست.مثلا بهم قول میده ساعت 5 زنگ میزنه ولی اون روز اصلا ازش خبری نمیشه!بعدا هم معذرت میخوادو میگه کارم زیا بود!ولی اون روز که باهم صحبت کردیم اون گفت>>:ببین من تورو خیلی دوست دارم.میدونم هیچ دختری به خوبی و نجیبی تو نیست.ولی من خیلی اذیتت میکنم.اخلاقمون جوردرنمیاد!!میگه من منطقی هستم ولی تو احساساتی!!برای همین جوردرنمیاییم.برای چی اینقد بهم وابسته بشیم.بعدا جداشدنمون سختتر میشه.برای چی اینقدر پول تلفن و اس ام اس بدیم در حالی که آخرش بجایی نرسه؟>> راستی اینم بگم ما قرار گذاشته بودیم وقتی درسم تموم شد اون از من خواستگاری کنه.ولی الان میگه من نمیدونم تا 4 سال دیگه بتونم خودمو برای ازدواج آماده کنم یا نه؟!منم بهش میگم رضا تو که میگی دوسم داری پس چرا میخوای جدابشیم؟بخدا اگه بهم بگه منو نمیخواد من اینقدر که الان ناراحتم نمیشم.ولی اون با کمال تعجب میگه میخوام ولی اخلاقمون جور نیست.من خیلی اذیتت میکنم.منم میگم اذیتت مگه فقط دلخوریه من از زنگ زدنت نیست؟بعدا که ازدواج کردیم این مشکلو نداریم.
    بگین من به رضا چی بگم؟؟اگه جدابشیم خیلی بد میشه.آخه اکثر دوستام و زنداداشام میدونن که من با اون دوستم.خیلی هم بهم حسودی میکردن.میگفتن اینکه 3 ساله دوستین حتما عشقتون واقعیه.در ضمن من خیلی شکست میخورم.اگه جدابشیم من دیگه نمیتونم به هیچ پسری اعتماد کنم!حتی فکرمیکنم خواستگارامم دروغ میگن که دوسم دارن؟اگه اون رضایی که اینقد دوس داشتیم همدیگرو بخواد بخاطر یه رفتار کوچیک از من جدا بشه دیگه وای بحال دیگرون.اصلا توی اطراف،فامیلا،دانشگاه و...هیچ پسری رو نمیشناسم که اون ارزشایی که من بخوامو داشته باشه.
    توروخدا کمک...فقط کمک میخوام.اگه دوسم داره چرا اینجوری میکنه؟منظورش از حرفاش چیه؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 آبان 88 [ 19:25]
    تاریخ عضویت
    1387-8-26
    نوشته ها
    209
    امتیاز
    3,888
    سطح
    39
    Points: 3,888, Level: 39
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 22 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیخوام از دستش بدم

    عزیزم سلام نگران نباش با کمک بچه های اینجا میتونی بهترین تصمیم رو بگیری وفقط احساسی برخورد نکن آروم باش .این آقا چه ویژگی هایی داره که شما رو مجذوب کرده؟بعدشم مگه نمیگی مغازه داره پس در حدی درامد هم داره آیا خرج خانوادش روی دوش این آقاست؟من حدس میزنم ایشون شمارو فقط برای دوستی میخواد نه ازدواج اینا باهم فرق داره چون اگه مردی کسی رو بخواد به هیچ چیزی اهمیت نمی ده تا به اون برسه پس این بهانه است اگه میخواد دوستی تون قطع بشه این کار رو بکن .مگه نمیگی اگه نخوادت راحت تر کنار میای خوب با زبون بی زبونی همین رو گفته .موفق باشی .

  3. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 دی 88 [ 07:30]
    تاریخ عضویت
    1387-8-23
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    3,218
    سطح
    35
    Points: 3,218, Level: 35
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 132
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 4 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیخوام از دستش بدم

    سلام عزیزم درست الآن توی موقعیتی نیستی که بتونی درست تصمیم بگیری و احساساتت برتو غلبه کرده ولی نسیم عزیز اگر واقعا دوستت داره و قصد ازدواج داره چرا 4 سال دیگه بگو الان پیش قدم بشه و تو تکلیف خودتو بدونی واقعا درکت می کنم خیلی سخته ولی نزار سختر از این بشه بیشتر باهاش بمونی و بهش وابسته تر بشی بعد یه چیز کوچیکی رو بونه کنه و ازت جدا بشه جلوی ضرر و هروقت گرفتی منفعته پس تو هم حرفاتو باهاش بزن مگه نمی گی مغازه هم داره پس می تونه درحد یه نامزدی پیش قدم بشه اگر این کارو کرد پس بدون دوست داره ولی اگر.........ترکش کن واقعا می گم سخته ولی ترکش کن بهتر از اینه که بیشتر وابسته بشی و موقعیتهایت رو از دست بدی و بعد ترکت کنه توی این سایت این اتفاقا عادیه منم تجربه ی تلخ جدایی بعد از 5 سال دوستی رو دارم می چشم برات دعا میکنم .
    زندگی به من یاد داد که چگونه گریه کنم ، ولی گریه به من یاد نداد که چگونه زندگی کنم ؟
    ***** ***** *****
    تو به من یاد دادی که چگونه دوستت داشته باشم ،اما بهم یاد ندادی که چگونه فراموشت کنم ؟

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 دی 87 [ 04:03]
    تاریخ عضویت
    1387-9-30
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    3,084
    سطح
    34
    Points: 3,084, Level: 34
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 116
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیخوام از دستش بدم

    آره درامد داره...باباشم خیلی پولداره...اون فقط خرج خودشو میده..میخواد رو پای خودش وایسه
    اخلاقایی که منو جذب کرده مثلا خیلی سربزیره خیلی متین و مودب خیلی پشتکار داره اصلا جلف نیست خیلی دوسم داره اینو مطمئنم...خوشتیپ و خوشگلم هست...مومن و نماز خونم هست!!!!!!!
    ولی آخه منم تا 4 سال قصد ازدواج و حوصله نامزدی ندارم بخاطر درسم...منم میخوام منتظر هم بمونیم...تازه اون یه داداش بزرگتر از خودش داره که مجرده...نمیتونه از اون جلو بزنه...آخه این رسم بین آذری ها خیلی بده که داداش کوچیک از بزرگه بزنه جلو......
    توروخدا کمککم کنین

  5. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 آبان 88 [ 19:25]
    تاریخ عضویت
    1387-8-26
    نوشته ها
    209
    امتیاز
    3,888
    سطح
    39
    Points: 3,888, Level: 39
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    13

    تشکرشده 22 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیخوام از دستش بدم

    پس عزیزم مشکل مالی نداره چرا جلو نمیاد؟لازم نیست فرداش عروسی کنید فقط بگو با خانوادش یه صحبتی بکنه که شمارو برای ایشون نامزد کنن که خیال شما هم راحت باشه که فردا پس فردا لطمه نمیبینی هم بیشتر و با دید بهتر همدیگه رو میشناسین وجدیتر به این قضیه نگاه میکنید ولی اینطوری داره بهانه میاره خوش بین باش ولی اعتماد نکن من این جمله خیلی کمکم کرد امیدوارم تو هم بهش عمل کنی اگرم نیومد برو دنبال زندگیت تا چهار سال دیگه کی میدونه چی میشه شاید از کس دیگه ای خوشش اومد اونوقت تو میمونی و درد ...

  6. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 تیر 90 [ 23:07]
    تاریخ عضویت
    1387-9-13
    نوشته ها
    246
    امتیاز
    4,251
    سطح
    41
    Points: 4,251, Level: 41
    Level completed: 51%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    51

    تشکرشده 53 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیخوام از دستش بدم

    خیلی بی پرده میگم نسیم خانوم
    ممکنه یه مرد یه نفرو دوست داشته باشه ولی طرف اونی نباشه که تو رویاش داشته. و ایده ال های اونو نداشته باشه.
    این اقا رضا چون دوست داره نمیتونه رک بهت بگه ولی از صحبتاش کاملا مشخصه که نمی خواد کل زندگی ایندشو با شما باشه. داره بهونه میاره که شما خودت بفهمیو از ازدواج منصرف شی.
    این به این معنی نیست که شما خدای نکرده مشکلی داری نه, فقط با اون چیزایی که از قبل به عنوان همسر تو ذهن اقا رضا بوده همخونی نداری.
    اصلا به فکر حرف اطرافیات نباش چون اگه فردا تو زندگیت به مشکلی بخوری خودت باید تحمل کنی نه اونا پس الان یه تصمیمی بگیر که فردا پشیمون نشی.
    به نظر من دو تا راه داری یا اینقدر بهش اسرار کنی که تو رودرواسی مجبور به این کار بشه و در بهترین حالت یه عمر وانمود کنه دوست داره یا اینکه از ازدواج باهاش منصرف شی و راه خودتو پیدا کنی. (شاید در اینده خودش متوجه بشه اشتباه میکرده و شما بهترین گزینه بودین. شما که برای ازدواج عجله ندارین. پس صبر کنین.

  7. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 04 آذر 90 [ 02:02]
    تاریخ عضویت
    1387-3-24
    نوشته ها
    354
    امتیاز
    5,029
    سطح
    45
    Points: 5,029, Level: 45
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    325

    تشکرشده 334 در 122 پست

    Rep Power
    51
    Array

    RE: نمیخوام از دستش بدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط pooarot
    خیلی بی پرده میگم نسیم خانوم
    ممکنه یه مرد یه نفرو دوست داشته باشه ولی طرف اونی نباشه که تو رویاش داشته. و ایده ال های اونو نداشته باشه.
    این اقا رضا چون دوست داره نمیتونه رک بهت بگه ولی از صحبتاش کاملا مشخصه که نمی خواد کل زندگی ایندشو با شما باشه. داره بهونه میاره که شما خودت بفهمیو از ازدواج منصرف شی.
    این به این معنی نیست که شما خدای نکرده مشکلی داری نه, فقط با اون چیزایی که از قبل به عنوان همسر تو ذهن اقا رضا بوده همخونی نداری.
    اصلا به فکر حرف اطرافیات نباش چون اگه فردا تو زندگیت به مشکلی بخوری خودت باید تحمل کنی نه اونا پس الان یه تصمیمی بگیر که فردا پشیمون نشی.
    به نظر من دو تا راه داری یا اینقدر بهش اسرار کنی که تو رودرواسی مجبور به این کار بشه و در بهترین حالت یه عمر وانمود کنه دوست داره یا اینکه از ازدواج باهاش منصرف شی و راه خودتو پیدا کنی. (شاید در اینده خودش متوجه بشه اشتباه میکرده و شما بهترین گزینه بودین. شما که برای ازدواج عجله ندارین. پس صبر کنین.
    دقیقاً . این پست رو دوباره بخون. من هم جوابم دقیقاً همینه. شما نباید توقع داشته باشید مستقیم بهتون بگه شما رو برای ازدواج نمی خواد. آدم اگر 3 روز هم با یکی باشه روش نمیشه مستقیم بگه چه برسه به 3 سال.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. داستان غم زندگیه من
    توسط پدربزرگ در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 23 تیر 91, 11:05
  2. داستان زندگی کارافرین برتر کشور..احد عظیم زاده
    توسط بهار.زندگی در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 تیر 91, 14:49
  3. شرکت در ازمون های استخدامی
    توسط agirl در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: دوشنبه 22 خرداد 91, 20:41
  4. نقش ورزش در کاهش استرس(مدیریت استرس)
    توسط keyvan در انجمن تاثیر متقابل ورزش و روان
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 21 فروردین 88, 10:57
  5. داستانی از عشق (داستان کوتاه)
    توسط هوشیار در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 شهریور 87, 17:12

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.