نگاهی نو
با سلام و درود بر جانهای بیدار
هدف از ایجاد این تایپیک، نگاهی عمیق و منطقی به برخی کلیشه های اشتباه اعتقادی، اجتماعی و فردی ست که به دلیل تکرار زیاد تبدیل به شبه حقیقت شده اند:
احتمالا همه این جملات به ظاهر حکمیانه را شنیده اند؛
ترجیح می دهم با کفشهایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا این که در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم..
شاید خداوند از حق خودش بگذره از حق مردم نمیگذره
یا «به نماز و روزه نیست، به انسان بودن است...»
من در دل با خدا گفتگو میکنم، نیازی به نماز نیست"
خداوند بزرگتر از آن است که بخواهد با نماز خواندن یا نخواندن ما کاری داشته باشد
یک وجه این سخنان درسته که اهمیت یاد قلبی خداوند، بهنجار بودن، حق الناس ، انسان بودن و انسان ماندن رو یادآوری میکنه اما کلیشه به شدت آسیب زایی از دل آنها شکل میگیرد، " حالا نماز هم نخوندی ، نخوندی! " این نتیجه بسیار سطحی و آسیب زننده ست. آثار نماز به تمام اعمال روزانه تسری پیدا میکند. یعنی همانطور که در نماز به انسان احساس پاکی، معنویت و رشد دست میدهد ، با حفظ و تداوم نماز، این پاکی و معنویت به بقیه اعمال و رفتار و نیات روزانه هم تسری پیدا میکند، و برعکس با قطع آن کم کم نور درونی خاموش میشود بنابراین ترک نماز یک گناه نیست یک فاجعه است.
فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ" (وای بر نمازگزارانی که از نمازشان غافلاند...). حال چه رسد به کسی که نماز را اصلاً کنار گذاشته و آن را بیاهمیت تلقی میکند.
نماز نخواندن، فقط یک «ترک فعل نیست یک فروپاشی آرام و بی سروصداست، نوعی بی معنایی و تشتت روانی از جنس خودش دارد. انسان به دنبال هزار چیز میدود، چون اتصال قطع شده،
یک عده با دیدن نمازخوانهای ظاهر پرست گمراه میشن؛ اگر نماز خوب و تأثیر گذاره چرا یک عده نمازخوان کارهایی میکنند که بی نماز شرمش می آید؟ برخی از روی عادت نماز میخوانند، ظاهری بسیار مذهبی دارند اما هر جا حرامی مخصوصا مال حرام ببیند به هیچ بهانه ای از خوردن آن امتناع نمیکنند و نمازشان نیز تاثیر دنیوی و اخروی روی آنها ندارد
بعضی تازه شروع به خواندن میکنند اما برخی بلاهای جدید که می آید، آنرا ترک میکنند اولا ممکن بود با نخواندن این بلاها پیچیده تر میشد ثانیا بلا و آزمون بخش جدایی ناپذیر زندگی و مخصوصا رشد ایمان است به آن جهت و معنا میدهد.
برخی نیز به بهانه های مختلف آنرا به تاخیر میاندازن"وقتی حال و هوای معنوی پیدا کردم، میخوانم". این همان فریب شیطان است. نماز خودش درمان بیحالی معنوی است. همانطور که برای درمان بیماری نباید منتظر شد تا خودش خوب شود، برای درمان روح هم نباید منتظر معجزه ماند.
" تو قدم در راه نه راه خود بگویدت که چون باید رفت"
ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.
ویرایش توسط ammin : سه شنبه 06 خرداد 04 در ساعت 13:23
علاقه مندی ها (Bookmarks)