به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 شهریور 99 [ 18:07]
    تاریخ عضویت
    1399-6-30
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,688
    سطح
    23
    Points: 1,688, Level: 23
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Tavajoh واتساپ همسرم نصب کردم و دیدم بهم خیانت میکنه و الان نمیدونم چیکار کنم

    سلام

    مدتیه به همسرم مشکوک شدم رفتارای مشکوکی داشت و توضیحی هم نمیداد..
    قبلا از این کارا کرده و من بخشیدم و کلی عذر خواهی کرده که تکرار نکنه
    الان تقریبا سه سالی میشه چیزی ازش ندیدم اما همش فک میکردم شاید فقط زرنگ تر شده..
    اطرافیان بعضی وقتا با گوشه و کنایه یه چیزایی بهم میرسوندن که حواسم بهش باشه
    هیچ وقت تو فضای مجازی نبوده چون من راضی نبودم از این جهت که قبلا بهم خیانت کرده بود و نمیخواستم تو این محیط قرار بگیره
    الان کمتر از دو ماهه که هم با اصرار خودش که میگفت همه دارن و باید عکس فاکتور بفرستم خیلی لازمم میشه و از این حرفا و هم اصرار مامانش که دوست داشت تصویری حرف بزنن باهم چون شهر دیگه بود

    منم به ناچار قبول کردم و هم دلم براش سوخت..
    خلاصه خودم واسش نصب کردم چون اصلا از این چیزا سر در نمیاره حتی هنوزم بسته اینترنتی بخواد بگیره من واسش میگیرم بلد نیست

    اوایل که نصب کرده بود کلی ذوق داشت یکسره واسم عکس میفرستاد از خودش که تو مغازه ست وتماس تصویری میگرفت و اینا

    بعد دو هفته دیگه روال عادی شد مثل قبل که شاید در روز یه زنگی بزنه..

    اما شاید کی دو هفته ست مدام توخونهگوشیش سایلنته یا خاموشه یا یهو میبینی صبح زود بیدار شده و سرش تو گوشیه!!

    خلاصه بهش شک کردم و واتساپش نصب کردم روز اول خبری نبود اما روز دوم فهمیدم که بعله داره با یه خانومی که از مشتریهاشه چت میکنه واسش بوس فرستاده بود و ....

    همون روزی که فهمیدم شبش راجب یکی از نزدکانمون که به زنش خیانت کرده حرف زدم و نظر خودمو گفتم خیلی ابراز ناراحتی کردم و..
    بعدش خیلی تو فکر رفت و مهربونم شده بود دیروز و امروز ..
    فردای اون شبی که باهاش حرف زدم واتساپش واسم به سختی وصل میشد فقط یه بار دیدم خانمه بهش پیام داه راجب یک مسئله کاری و همسرم جواب نداده و بعد دیدم پیام پاک کرده

    صبر کردم که چند روز بگذره تا بفهمم تا چقدر رابطه دارن ولی امروز دیگه اصلا وصل نمیشه..

    هر لحظه میمیرم و زنده میشم تمام بدنم یخ کرده حالم اصلا خوب نیست نمی دونم چیکار کنم
    بهش بگم یا بذارم چند روز بگذره تا شاید دوباره بتونم به گوشیش وصل شم...

    ولی میترسم از اینکه یه رابطه تازه باشه و من باصبر کردن باعث شم بدتر شه

    از طرفی حالم خیلی بده و خیلی سخته حرف نزدن و طبیعی بودن هر لحظه دارم آب میشم از غصه

    اگه بخوام بهش بگم اون نمیفهمه که من گوشیش از راه دور کنترل کردم چون اون شب پیامارو یادش رفته پاک کنه و من از روگوشیش عکس گرفتم..

    لطفا راهنماییم کنید خیلی حالم بده

  2. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام بر شما
    سؤالاتی دارم لطفا پاسخ بدین؛

    ۱. شما و همسرتون چند ساله هستین؟
    ۲. چی از ایشون در گذشته دیدین و اگر خیانت بوده در چه مرحله ای متوجه شدین؟ ( پیامکی، تلفنی، اینترنتی، قرار بیرون از منزل و ... )
    ۳. زمانی که واکنش شما رو دیدن توجیه ایشان چه بود؟
    ۴. آیا مشکل یا مشکلات حل نشده ای در زندگیتون وجود داره؟

    محدودیت، چک ‌کردن مداوم و مچ گیری راه درمان مسئله ی زندگی شما نیست. باید ریشه های این اتفاق رو شناسایی کرده و سپس درمان مناسب رو پیدا کنین.


  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 شهریور 99 [ 18:07]
    تاریخ عضویت
    1399-6-30
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,688
    سطح
    23
    Points: 1,688, Level: 23
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    من30 و ایشون 35
    8 ساله ازدواج کردیم بچه نداریم خودمون نخواستیم چون درگیر درسم بودم و بعدم مشکلات روحی که خودش برام درست کرد و هیچ وقت نتونستم بهش اعتماد داشته باشم و به بچه فکر کنم..
    همسرم تو مجردی هم همینطور بوده و اینو بعد ازدواج فهمیدم تو عقد هم چند بار پیامک تو گوشیش دیدم و لی چون خیلی زود واکنش نشون دادم نمی دونم در چه حدی بوده
    هر بار هم کلی معذرت خواهی و پشیمونی و دعوا وقهر
    و مدتها طول کشیده تا نرم شم
    بعد عروسیم فقط یکبار اونم چند سال پیش بود تقریبا دو سه هفته بعد از فوت پدرم ...... خودم تو غصه بودم و با اینکارش بدجوری شکستم...
    تا مدتها حالم بد بود و از درس و کار و همه چی افتادم خیلییی پسرفت کردم....
    چند ساله چیزی اش ندیدم اما زیاد از اطرافیانکه نزدیک مغازن هستن چیزی شنیدم بصورت کنایه و تیکه به شوهرم یا به خودم که حواسم بیشتر بهش باشه..
    اما هر بار شک کردم به بن بست خوردم
    همییییشه تمام پیاماش پاک میکنه و هیچی تو گوشیش نیست...
    اما این بار واتساپش نصب کردم و خونه نبود که بخواد پاک کنه دیدم
    یه حسم میگه این رابطه تازه ست اما یه حسم میگه این چند سال فقط زرنگتر شده همین
    نمی دونم چیکار کنم الان
    دلم میخواد این بار محکم برخورد کنم و یکسری تعهدات ازش بگیرم الان نمیتونم ازش جداشم چون پدرومادرم فوت کردن و پشتوانه ای ندارم
    میخوام دوباره برم دنبال تخصصم و کار یاد بگیرم و مستقل شم و تو این یه سال به اونم فرصت بدم ببینم چیکار میکنه..

    اینم بگم که قبلا شغلش طوری بوده که تمام مشتریهاش خانم بوددن از مجردی همین شغل رو داشت و چند سال پیش که خیانتش فهمیدم خودش میگفت بخاطر شغلشه و از هون روزی که فهمیدم همه جنساش حراج زد و مغازه رو جمع کرد و یه مغازه دیگه زد که دیگه محصولات مصرفی هست و مشتریهاش هم آقان هم خانم.. اینارو انجام داد تا باورش کنم تنها کار محکمی که کردم همین بود ...

    لطفا راهنماییم کنید که بهش که گفتم چه تعهدی بگیرم و اینکه چطور بهش اعتماد کنم میترسم از اینکه بازم زرنگتر بشه
    دلم میخواد واتساپش علنا رو گوشی خودم نصب کنم و دیگه بهش اجازه ندم تو این فضا ها باشه شاید بگین کسی که خیانت میکنه درهرصورت کارشو میکنه آره منم میدونم اینارو
    ولی نمیشه من هرروز تن و بدنم بلرزه
    اگه بخواد ادامه بده زرنگتر هم شده و دیگه باز تا مدتها نمیفهمم نمیخوام بازیچه بشم..

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط سحر بهاری نمایش پست ها
    سلام بر شما
    سؤالاتی دارم لطفا پاسخ بدین؛

    ۱. شما و همسرتون چند ساله هستین؟
    ۲. چی از ایشون در گذشته دیدین و اگر خیانت بوده در چه مرحله ای متوجه شدین؟ ( پیامکی، تلفنی، اینترنتی، قرار بیرون از منزل و ... )
    ۳. زمانی که واکنش شما رو دیدن توجیه ایشان چه بود؟
    ۴. آیا مشکل یا مشکلات حل نشده ای در زندگیتون وجود داره؟

    محدودیت، چک ‌کردن مداوم و مچ گیری راه درمان مسئله ی زندگی شما نیست. باید ریشه های این اتفاق رو شناسایی کرده و سپس درمان مناسب رو پیدا کنین.

    ببخشید پاسخ تون بالا دادم اینجا پاک شد

  4. #4
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    وقت بخیر
    تا دیرتر نشده به روانشناس بالینی مراجعه کنید
    باید روان درمانی بشوید
    ایا شما کاری نکردید که ایشون این رفتار رو داشته باشن خودتان مقید هستید?
    حرف دیگران مهم نیست مخصوصا الان که ازدواج کردید مهم رفتار شما و همسرتان است
    تا میتونید با همسرتان صمیمی شوید ولی نه الان
    اول قضیه مشخص بشود
    تا میتونید صحبت کنید با همسرتان احساستان را با ایشون به اشتراک بگزارید
    یک مدت از تمرکز روی همسرتان دست بردارید به زندگیتان بپردازید
    شغل شما چیست
    تحصیلات شما چیست
    به جایی برسید که همسرتان کمی احساس خطر کنند که ممکن از دستتان بدهند

    روی اعتماد بنفس و عزت نفستان کار کنید
    روی شخصیتتان کار کنید
    زیاد که باشید زیادی میشید
    برای خودتون و همسرتون حد حدود بزارید
    کتاب بخوانید فیلم ببینید و همیشه صحبت تازه برای گفتن داشته باشید
    نه فقط برای همسرتون بلکه در جامعه بتوانید حرفی برای گفتن داشته باشید
    ویرایش توسط خادم رضا : یکشنبه 30 شهریور 99 در ساعت 21:22

  5. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1399-5-06
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,439
    سطح
    47
    Points: 5,439, Level: 47
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 423 در 177 پست

    Rep Power
    46
    Array
    به همسرتون اعتماد سازی کنید . دیگه وسایل شخصی اون را چک نکنید . تو روابطتون یه بازنگری کنید و بهترش کنید .
    ی مشاوره حضوری برید .

  6. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 شهریور 99 [ 18:07]
    تاریخ عضویت
    1399-6-30
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,688
    سطح
    23
    Points: 1,688, Level: 23
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خادم رضا نمایش پست ها
    سلام
    وقت بخیر
    تا دیرتر نشده به روانشناس بالینی مراجعه کنید
    باید روان درمانی بشوید
    ایا شما کاری نکردید که ایشون این رفتار رو داشته باشن خودتان مقید هستید?
    حرف دیگران مهم نیست مخصوصا الان که ازدواج کردید مهم رفتار شما و همسرتان است
    تا میتونید با همسرتان صمیمی شوید ولی نه الان
    اول قضیه مشخص بشود
    تا میتونید صحبت کنید با همسرتان احساستان را با ایشون به اشتراک بگزارید
    یک مدت از تمرکز روی همسرتان دست بردارید به زندگیتان بپردازید
    شغل شما چیست
    تحصیلات شما چیست
    به جایی برسید که همسرتان کمی احساس خطر کنند که ممکن از دستتان بدهند

    روی اعتماد بنفس و عزت نفستان کار کنید
    روی شخصیتتان کار کنید
    زیاد که باشید زیادی میشید
    برای خودتون و همسرتون حد حدود بزارید
    کتاب بخوانید فیلم ببینید و همیشه صحبت تازه برای گفتن داشته باشید
    نه فقط برای همسرتون بلکه در جامعه بتوانید حرفی برای گفتن داشته باشید
    سلام
    قسمتی از حرفاتون خودمم دنبالش هستم اینکه دنبال کار کردن رو خودم و مستقل شدن و .. باشم تا دوباره اگر خیانت دیدم بیشتر از این عمرم تلف نکنم و شرایطش داشته باشم جداشم

    برام جالبه که صحبت شما به گونه ای هست که یا دو پست منو کامل نخوندین یا تفکرتون اینطوریه
    چطوره که شما اصلا همسر من رو مورد خطاب قرار ندادید
    خدمتتون عرض کنم که بنده کارشناسی هستم و وقتی دانشجو بودم ازدواج کردم و همسرم دیپلم هستن و شغلشون هم آزاده، از همون اوووول عقدمون همین پنهان کاری هارو داشت مدام گوشیش قایم میکرد تا تو حموم هم با گوشی میرفت و من چند بارر پیاماش با دخترای مختلف دیدم و چند بار علنا لو رفته... درصورتی که اون موقع اوایل ازدواجمون بود و مثلا ماب باعشق ازدواج کردیم از وقتی با ایشون ازدواج کردم فقط پنهان کاری ازش دیدم و بعد ازدواج از خانواده شنیدم که قبل ازدواج به قول خودشون دختر باز بوده ...
    من قبل ازدواج و چه الان که متاهلم هیچ رابطه ای نداشتم و کاملااااااا متعهدم اصلا تو خانواده همچین چیزایی نبوده و نیست من قبل ازدواج اصلا نمی دونستم خیانت یعنی چی

    یه دختر پرانرزی شاد فعال تو اجتماع و درسخون بودم بعد ازدواج انقدرررر بی مهری دیدم کلی تو درسم افت کردم و اصلا دیگه آرامش نداشتم...
    آره اون موقع هم شرایطش نداشتم که بخوام جدا شم چون تو خانوادمون اصلا پسندیده نیست و اصلا طلاق قبول ندارن..

    ایشون شخصیت منو از بین برد و من تبدیل به یه آدم دیگه شدم


    من الان پرغصه ام غصه ای که از رنجی که از رفتن پدرو مادرم کشیدم سنگینتره
    خیلی از حرقفتون رنجیدم...

    وقتی کهخ من علنا خیانت دیدم چطور اعتمناد کنم ؟؟؟؟؟ اعتماد از چی به وجود میاد اون باید این اعتماد رو با شفاف سازی بوجود بیاره

    شما طعم خیانت رو نچشیدید و اصلاااااا درک نکردید

    لطفا با پاسخ تون بیشتر ازین منو رنج ندید

  7. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم حق بهت میدم
    ولی من نگفتم اعتماد کنید نیاگارا گفت
    همش تقصیر ایشونه
    هرچه فریاد دارید ...
    عزیزم من خواستم با این صحبتها تمرکزت بر روی خودت بیارم نه فقط دور از جون جدایی بلکه همسرت این فکر کنند که بهتر از شما برای ایشون نیست قدر بدونن یه خورده احساس ترس کنند
    ویرایش توسط خادم رضا : دوشنبه 31 شهریور 99 در ساعت 13:38

  8. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 31 شهریور 99 [ 18:07]
    تاریخ عضویت
    1399-6-30
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,688
    سطح
    23
    Points: 1,688, Level: 23
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط خادم رضا نمایش پست ها
    عزیزم حق بهت میدم
    ولی من نگفتم اعتماد کنید نیاگارا گفت
    همش تقصیر ایشونه
    هرچه فریاد دارید ...
    عزیزم من خواستم با این صحبتها تمرکزت بر روی خودت بیارم نه فقط دور از جون جدایی بلکه همسرت این فکر کنند که بهتر از شما برای ایشون نیست قدر بدونن یه خورده احساس ترس کنند
    بله پیامای هردوتون پشت سرهم خوندم البته از ایشون بیشتر رنجیدم که دیگه پاسخ شون ندادم.. ببخشید اگه تند رفتم

    بله صحبتاتون کاملا درسته و قبول دارم من خیلی نیاز دارم رو خودم کار کنم و از این به بعد این کار میکنم قطعا

    ولی الان نمیدونم این مسئله رو بهش بگم که من همچین پیامی دیدم و خبر دارم یا نه
    البته میدونم با گفتنش دلم آروم نمیشه اما اینکه اصلا به روی خودم نیارم خیلی بیشتر سخته
    حس میکنم فهمیده که من پیام رو از روگوشیش خوندم (چون اون شب یادش رفته بود پاک کنه)
    و بعد از اون شب خیلی مهربون شده ...
    ومنم خیلی میخوام طبیعی باشم اما بازم یکم سر سنگینم باهاش چون خیلی دلم رنجیده ست
    ویرایش توسط pegah6886 : دوشنبه 31 شهریور 99 در ساعت 16:29

  9. #9
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    پگاه عزیز
    تابحال همسرتون مراجعه داشتن؟ اگر بتونین ایشون رو با آرامش ‌متقاعد کنین به یک مشاور یا روانشناس بالینی مراجعه کنن قدم اول خوبی هست که میشه برداشت. جدی بودن شما در این تصمیمتون برای ادامه زندگی مشترک بسیار مهم هست.
    مراجعه ی ایشان و رفع ناهنجاری ها میتونه ضامن عدم تکرار چنین مسائل در آینده بشه، پس در دنیای بیرون پیگیر باشین.

  10. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 شهریور 00 [ 17:32]
    تاریخ عضویت
    1396-1-29
    نوشته ها
    193
    امتیاز
    7,864
    سطح
    59
    Points: 7,864, Level: 59
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    373

    تشکرشده 325 در 136 پست

    Rep Power
    43
    Array
    به نظر من صبر کنید ببینید تا کجا قراره پیش بره.اینجور بهتر میتونید تصمیم بگیرید.
    دلیلی برای گفتن به همسرتون نیست.


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:51 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.