+درخواست كمك از دوستان
[/font]سلام دوستان خسته نباشيد
من تازه عضو اين سايت شدم . اميدوارم بتونم ازتون راهنمايي بگيرم
راستش من دختر داييمو خيلي دوست دارم 2 سال ونيم پيش بهش پيشنهاد ازدواج دادم اون جواب قطعي نداد ولي ما با همديگه ارتباط تلفني داشتيم .تا اينكه من متوجه شدم اون يكي ديگرو دوست داره و با منم به خاطر اينكه دلش واسم ميسوخت ارتباطشو قطع نميكرد البته بيشتر دلش به درس خوندن من ميسوخت چون من اون موقع داشتم واسه كنكور به عشق اون درس ميخوندم. خلاصه من دانشگاه قبول شدم . آخر ترم يك بودم كه باهام قطع رابطه كرد .خيلي واسم سخت بود كسي رو كه من شبها به عشقش تا صبح بيدار ميموندمو درس ميخوندم كسي كه من نميتونستم اشكشو ببينم كسي كه من باهاش واسه آيندم برنامه ريزي كرده بودم از دست بدم.
تاچندمدت شبها گريه ميكردم يه مدت خواستم درس و دانشگاهو بذارم كنار ولي دوستام نذاشتن الن يه ساله كه نديدمش نه ميتونم فراموشش كنم و نه نميتونم بهش نزديك شم/ حتي نميتونم به كسي غير اون حتي فكر كنم. [/font]
(( ..... عشق و محبت گوهري است گرانبها ، اگر با عفت توام باشد..... ))
علاقه مندی ها (Bookmarks)