سلام من دختری 22 ساله هستم توی خونواده با فرهنگی بزرگ شدم تا الان با پسری دوست نشده بودم اما چند ماه پیش کلاسی میرفتم استادم از من خوشش اومد و بعد از پایان دوره بهم ابراز علاقه کرد. اینم بگم منم ازش خیلی خوشم اومده بود به نظر ادم خوبی میومد مهربون بود قلبش لطیف بود. این هم اضافه کنم که ایشون دارای مدرک عالی هستند و دانشجوی دکتری هستند 27 سالشون هم هست. خلاصه بعد از ابراز علاقه منم موافقت کردم که همدیگرو ببینیم. حدود 2ماه بیرون همدیگرو میدیدیم من تمام مدت مخالف هرگونه رابطه فیزیکی بودم اما هی منو قانع میکرد که بوس و بغل و اینا اشکال نداره منم خام شدم و همراهی کردم.اما بعدش یه بار تو ماشین منو مجبور کرد بهش دست بزنم من مخالفت کردم 3بار هم دستمو کشیدم اما اون دستم رو گذاشت و منم هول شدم و توی عمل انجام شده قرار گرفتم.
بعد از اون اتفاق از خودم متنفر شدم من که دختری بودم که تا اون موقع دستم به هیچ پسری نخورده بود هیچ وقت فکر نمیکردم همچین اتفاقی رو تجربه کنم. خودش هم بعدش پشیمون شد و به اصطلاح خودش جوگیر شده بود و اظهار پشیمونی کرد و قرار شد هیچوقت دیگه تکرار نشه.بعد از اون اتفاق ازش متنفر شدم طوری که بعد چند هفته باهاش بهم زدم .اون واقعا بهم علاقمند شده بود و وقتی بهش حرف جدایی رو زدم کلی گریه کرد. قصد جدی داشت ازم خواهش کرد بیاد خواستگاریم و با خانواده م درمیون بذاره اما من دیگه ازش خوشم نمیومد و یسری اخلاق هاش دستم اومد که اصلا با من همخونی نداشت. خلاصه که من از اون رابطه بد بیرون اومدم و الان توبه کردم و هیچوقت دیگه نمیخوام چنین کاری رو تکرار کنم مشکل من الان اینه که نمیتونم خاطرات اون اتفاق رو از ذهنم پاک کنم و حس میکنم دختر بدیم .از خودم بدم میاد نمیتونم خودمو ببخشم و به خاطر این موضوع روی درسم هم نمیتونم تمرکز کنماز شما میخوام کمکم کنید
چطور میتونم اون اتفاقارو فراموش کنم؟
ایا خدا منو میبخشه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)