به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 فروردین 01 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1397-4-29
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    3,885
    سطح
    39
    Points: 3,885, Level: 39
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 48 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Dead دردسر جدید من

    سلام دو.ستان فک کنم همتون مشکل منومیدونین.
    خلاصه وار با یه اقایی دوست بودم دوسال عاشقش بودم و اونم دوسم داشت و چون سابقه داشت و اخلاقش بد بود و خلی تهدید میکرد و برام محدودیت درست کرده بود قطع رابطه کردم.
    سخت بود اما هرجور شده تونستم خودمو نجات بدم.
    خب من دوسال باهاش دوست بودم بخوایم نخوایم هنوز دوستش دارم یاد خاطراتمون میفتم اما به خاطر مصلحت جفتمون جلوی احساسمو میگیرم.
    اونم هر چند روز یک بار به یه بهونه ای زنگ میزنه که یا جواب نمیدم یا میدم مامانم صحبت میکنه تا یه وقت باز ترغیب نشه کار خطرناکی کنه.
    اما مشکل من چیه
    من یه دختر عمو دارم که خیلی حسوده تو یه محل هستیم و اون اقارو میشناسه همش میخواد راجبش حرف بزنه و میدونه باهاش دوست بودم
    ما چند روز پیش با خونواده هامون (خوانواده پدیریم که میشن دو تا عموهام با بچه هاشون و ما و عمم و بچه اش) خونه مادربزرگم جمع بودیم.
    من پسر عموم قبلا دوسم داشته ولی الان خداروشکر با یه دختریه و خیلیم دوست دارن همو منم با دختره آشنا کرده از شبکه های اجتماعی ولی خب پسر عموم با اون پسره که دوست بودم باهاش دعوا کردن و کتک کاری خیلی شدید که باعث شده دوست پسر قبلیم به شدت روش حساس باشه.
    یعنی این که ما بریم جایی و اینا خیل حساسه که پسرعموم نباشه
    دخترعموی من چون خبرچینه نمیدونه پسرعموم دوست دختر داره و بهش نگفتیمو
    ما اونجا پیش هم نشسته بودیم پسرعموم عکساشو نشون میداد یهو دیدیم دوست پسر قبلیم بهم اس داد که بیچارت میکنم منو بخاطر پسرعموت پیچوندی من تعجب کردم از کجا فهمید ما پیش همیم که رفتم مووعو به عمم تعریف کردم اونم گفت مهسا(دخترعموم) همش تو گوشیه بذار من بپامش
    که بعله عمم نامحسوس رفت بالا سر گوشیش دید داره امار منومیده به دوست پسر سابقم.
    بعد عمم و مادربزرگم چون منوخیلی دوست دارن و باهاشون راحتم درجریانن که اون پسره رو دوست دارم و چرا تموم شد و اون زندان رفته و قابل پیش بینی نیست و ...
    خیلی عصبانی شدن و گفتن الکی بزن زیر گریه و بگوداره با عشق من حرف میزنه مام بیایم بگیم فهمیدیم و دعواش کنیم.
    منم واقعا ناراخت بودم و حسودیمم شده بود یهو زدم زیر گریه و دادو بیداد که ای مردمو
    مادر مهسا هم فهمید و هی میخواس جمعش کنه
    مامان من و مادربزرگم و عمم هم مهسارو دعوا کردن و مهسا پاشد رفت بیرون.
    بعد دیدیم که دوست پسر سابقم که من و مامانم هی تلاش میکردیم اروم تمومش کنیم و به دهیچ کدوممون اسیب وارد نشه اومده جلو در مامانبزرگم که به من گفتن اهمیت نده و زنگاشم جواب نده ولی من بهش گفتم موضوع رو انم باور نمیکرد و میگفت بلخره میکشمت.
    تا امروز که داشتم صب میومدم دانشگاه دیدم جلوی درمونه باهاش حرف زدم و سعی کردم موصوع رو بخوابونم و ارومش کنم.
    مهسا هم حالا همه مارو بلاک کرده ولی شب یلدا دعوتن
    من چ رفتاری از خودم نشون بدم بهش چون حس میکنم بازم امار منو میده بهش

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 فروردین 01 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1397-4-29
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    3,885
    سطح
    39
    Points: 3,885, Level: 39
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 48 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کمکم کنین دوروز دیگ شب یلداس من چه رفتاری از خودم نشون بدم اخه
    تازه شرایط داشته اروم میشده

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 98 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1396-6-04
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    4,103
    سطح
    40
    Points: 4,103, Level: 40
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger Second Class
    تشکرها
    244

    تشکرشده 259 در 139 پست

    Rep Power
    40
    Array
    شما تشریف ببرید کلانتری و بگید که مزاحمت و تهدید به قتل دارید.
    بقیه رو بسپارین دست خود کلانتری.
    نگران اینکه چه رفتاری با مهسا داشته باشین هم نباشین، عادی باشین

  4. کاربر روبرو از پست مفید Happy.girl.69 تشکرکرده است .

    Quality (پنجشنبه 29 آذر 97)

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 09 تیر 98 [ 00:53]
    تاریخ عضویت
    1396-12-10
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    1,541
    سطح
    22
    Points: 1,541, Level: 22
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    30

    تشکرشده 36 در 19 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم من قبلا تاپیک هاتو خونده بودم و در جریانم تا حدودی. اول از همه بهت تبریک میگم بابت تصمیمی که گرفتی امیدوارم رو تصمیمت مصر باشی و پشیمون نشی چون بهترین کارو کردی. این جور آدما بسیار خطرناکن من خودم تجربه اش کردم من الان دو ماهی میشه که با کابوس اسید و کتک کاری و چاقو کشی میخوابم. یادمه من تاپیک گذاشته بودم و داستان خودمو تعریف کرده بودم دوستان اومده بودن منو راهنمایی کرده بودن جالبه آقای یه دوست عزیز خیلی زود طرف مقابل منو شناخته بود و منو از خطرایی که ممکنه برام پیش بیاد آگاه کرده بود، بعضی از دوستان در جواب آقای یه دوست گفته بودن بابا این‌حرفا چیه اینجوریا نیست قضیه جنایی نیست داری اشتباه راهنمایی میکنی‌اما حق با آقای یه دوست بود و ایشون آخر داستان رو همون اول بهم گفت، من فهمیدم که این قضایا فقط تو فیلم ها نیست.
    ازت خواهش میکنم خیلی خیلی حواستو جمع کن و از هر راهی که این آقا بهت دسترسی پیدا میکنه دوری کن به دختر فامیلتون هم بسیار جدی و محکم بگو که دیگه نمیخوای اسمی از این آقا رو بشنوی و بگو رابطشو قطع کنه خیلی جدی باش جوری رفتار کن که بدونه ازش ناراحتی و تصمیمت چیه. از خانوادت کمک بگیر و تنهایی جایی نرو واقعا خطرناکه. داستان شکایت و اینام خیلی طول میکشه شما اول باید خودت از خودت مراقبت کنی من خواستم شکایت کنم اما مدرک معتبر خواستن و خیلی طول میکشه. خوبه شکایتم کنی اما مراقب خودت باش.
    در این زمینه به هیچ وجه سراغ احساست نرو چون باعث میشه اشتباه کنی خاطرات و این حرفا رو دور بریز محکم و قوی باش. امیدوارم جدی بگیری حرفامو و از تصمیمت منصرف نشی. این قضایا با چند روز حل نمیشه تا جایی که میتونی بی محلی کن از صحبت کردن باهاش دوری کن و یه جور رفتار کن که انگار وجود نداشته‌.
    این ازدواجا و این رابطه ها سرانجام خوشی نداره واقعا خطر داره و جز عذاب هیچ چیز دیگه ای نیست منطقی باش. موفق باشی.

  6. 2 کاربر از پست مفید a.sadeghiani تشکرکرده اند .

    Quality (پنجشنبه 29 آذر 97), زن ایرانی (پنجشنبه 29 آذر 97)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 آذر 97 [ 04:23]
    تاریخ عضویت
    1393-5-29
    نوشته ها
    38
    امتیاز
    3,295
    سطح
    35
    Points: 3,295, Level: 35
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    18

    تشکرشده 44 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ازش شکایت کن چون سابقه داره خیلی میترسه اون دختر عموت رو هم بهش بگو کم مثل دختر های خراب خودش رو برای همچون پسری لوس کنه و امار بده و حتما با عموت صحبت کن و بهش بگو دخترش با پسر سابقه دار زندان رفته ریخته رو هم و از عموت بخوا جبوی دخترش رو بگیره

  8. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 فروردین 01 [ 16:34]
    تاریخ عضویت
    1397-4-29
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    3,885
    سطح
    39
    Points: 3,885, Level: 39
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 48 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Heart

    بچه ها من از تک تکتون متشکرم برای راهنمایی هاتون.
    همش رو به کار میبندم و روش فکر میکنم.
    مهسا رو هم عمم به عموم تعریف کرد و از خجالتش درومدن خداروشکر
    منم دیگه دوست و دشمن ر شناختم فهمیدم که به هرکسی اعتماد نکنم.
    باز روال عادی رو در پیش گرفتم و اصلا با دوست پسر قبلیم کار ندارم تا خودش بیخیال شه.
    ممنون دوستان

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط a.sadeghiani نمایش پست ها
    سلام عزیزم من قبلا تاپیک هاتو خونده بودم و در جریانم تا حدودی. اول از همه بهت تبریک میگم بابت تصمیمی که گرفتی امیدوارم رو تصمیمت مصر باشی و پشیمون نشی چون بهترین کارو کردی. این جور آدما بسیار خطرناکن من خودم تجربه اش کردم من الان دو ماهی میشه که با کابوس اسید و کتک کاری و چاقو کشی میخوابم. یادمه من تاپیک گذاشته بودم و داستان خودمو تعریف کرده بودم دوستان اومده بودن منو راهنمایی کرده بودن جالبه آقای یه دوست عزیز خیلی زود طرف مقابل منو شناخته بود و منو از خطرایی که ممکنه برام پیش بیاد آگاه کرده بود، بعضی از دوستان در جواب آقای یه دوست گفته بودن بابا این‌حرفا چیه اینجوریا نیست قضیه جنایی نیست داری اشتباه راهنمایی میکنی‌اما حق با آقای یه دوست بود و ایشون آخر داستان رو همون اول بهم گفت، من فهمیدم که این قضایا فقط تو فیلم ها نیست.
    ازت خواهش میکنم خیلی خیلی حواستو جمع کن و از هر راهی که این آقا بهت دسترسی پیدا میکنه دوری کن به دختر فامیلتون هم بسیار جدی و محکم بگو که دیگه نمیخوای اسمی از این آقا رو بشنوی و بگو رابطشو قطع کنه خیلی جدی باش جوری رفتار کن که بدونه ازش ناراحتی و تصمیمت چیه. از خانوادت کمک بگیر و تنهایی جایی نرو واقعا خطرناکه. داستان شکایت و اینام خیلی طول میکشه شما اول باید خودت از خودت مراقبت کنی من خواستم شکایت کنم اما مدرک معتبر خواستن و خیلی طول میکشه. خوبه شکایتم کنی اما مراقب خودت باش.
    در این زمینه به هیچ وجه سراغ احساست نرو چون باعث میشه اشتباه کنی خاطرات و این حرفا رو دور بریز محکم و قوی باش. امیدوارم جدی بگیری حرفامو و از تصمیمت منصرف نشی. این قضایا با چند روز حل نمیشه تا جایی که میتونی بی محلی کن از صحبت کردن باهاش دوری کن و یه جور رفتار کن که انگار وجود نداشته‌.
    این ازدواجا و این رابطه ها سرانجام خوشی نداره واقعا خطر داره و جز عذاب هیچ چیز دیگه ای نیست منطقی باش. موفق باشی.
    ممنون عزیزم اره برام خیلی سخته خیلی بهش عادت داشتم ولی خب ادم باید با عقلش پیش بره
    امیدوارم توهم کلا ازش رها شی قشنگ درکت میکنم

  9. کاربر روبرو از پست مفید shirinam تشکرکرده است .

    khaleghezey (پنجشنبه 29 آذر 97)

  10. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود بانو

    قطع رابطه کامل چه پیامک چه تلفنی و چه دیدار حضوری و صحبت کردن ، دلیلی نداره مادر شما با ایشون حرف میزنه،شما هم خطت را عوض کن شماره خودت هم به کسی نده

    قطع رابطه کامل دیگه هم در موردش تاپیک جدید نزن، خودت را سرگرم کن به کاری هروقت یاد گذشته افتادید

    برای بار ده هزارم وارد اینگونه روابط نشید


    عنوان تاپیک مشخص نیست درخواست بدهید برای تغییر عنوان تاپیک
    ویرایش توسط khaleghezey : پنجشنبه 29 آذر 97 در ساعت 12:14

  11. #8
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,057
    امتیاز
    147,222
    سطح
    100
    Points: 147,222, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,670

    تشکرشده 36,010 در 7,405 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    با سلام

    شما در این زمینه نیاز به مشاوره ندارید و راه واضح است و لطفاً در رابطه با این آقا و این موضوع دیگر تاپیکی ایجاد نکنید که موظف به قفل آن هستیم .

    بیشتر سعی کنید به مسائل جدی زندگیتون بپردازید و حتی پیشنهاد می کنیم از فضای مجازی هم فاصله بگیرد حدااقل برای مدتها

    این تاپیک قفل می شود

  12. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    khaleghezey (شنبه 01 دی 97)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:11 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.