به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 22
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 شهریور 97 [ 23:58]
    تاریخ عضویت
    1397-6-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    140
    سطح
    2
    Points: 140, Level: 2
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 64.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    رابطه جنسی قبل ازدواج همسرم.

    سلام من یه مرد 23 ساله هستم و زنم 21 سالشه.ایشون با من فامیل هستند و خانواده مذهبی دارن.من ماه پیش با ایشان ازدواج کردم و رفتیم خونمون.من در اولین رابطه متوجه شدم ایشون باکره نیست.اولش انکار میکرد ولی وقتی گفتم فردا میبرمت پزشکی قانونی حرف زد.ایشان 2 سال پیش عاشق یکی از پسران اقوام میشه و باهاش بارها رابطه جنسی داشته.اما علی رغم اصرار همسرم اون شخص به خواستگاریش نیومده.من بعد شنیدن اینا دنیا رو سرم خراب شد.بهش میگم طلاق بدیم میگه مهریمو میذارم اجرا منم پول ندارم باهاش رابطه هم برقرار کردم نمیتونم عقدو فسخ کنم.ازون طرف خرجایی که برای مراسم عروسی کردم بماند.مجبورم باش زندگی کنم.اما چیزی که منو بیش از همه ناراحت میکنه اینه که اون پسره خیلی ازمن سرتره هم خوشگله و خوشتیپ هم هیکلش ورزشکاریه هم پولداره و ...
    من شنیدم دخترا در روابط جنسی قبل ازدواج چون معمولا عاشق طرف هستند و از طرف دیگه این کار هیجان بالایی داره و از طرف دیگه وقتی این دو عنصر با رابطه جنسی ترکیب میشه فراموش نشدنی میشه.اینا همه یکطرف مگه میشه کسی که با اون پسره رابطه داشته از رابطه با من راضی باشه.میخوام بمیرم تو را خدا راهنمایی کنید کمک کنید.

    - - - Updated - - -

    من مطمعنم زنم از بودن با من راضی نمیشه.راهنمایی کنید چطور برا طلاق راضیش کنم.

  2. کاربر روبرو از پست مفید abraham تشکرکرده است .

    فرشته اردیبهشت (شنبه 24 شهریور 97)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 شهریور 97 [ 23:58]
    تاریخ عضویت
    1397-6-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    140
    سطح
    2
    Points: 140, Level: 2
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 64.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    تو این خراب شده چرا کسی جواب نمیده
    پس چرا مینویسید سایت مشاوره

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 خرداد 99 [ 18:46]
    تاریخ عضویت
    1397-2-08
    نوشته ها
    137
    امتیاز
    2,714
    سطح
    31
    Points: 2,714, Level: 31
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    8

    تشکرشده 130 در 77 پست

    Rep Power
    26
    Array
    بحث خیلی اسونی نیست یکی اینکه جفت شما پخته نیستین 23 سال و 21 سال از نظر من خام هست.

    دوم اینکه شما می تونین شکایت کنین که همسرتون باکره نبوده و از طریق پزشک قانونی مشخص میشه که بکارتش خیلی وقت هست از دست رفته یعنی تازه از دست نداده پس جای استرس ندارین وقتی هم مشخص بشه ایشون به شما دروغ گفته و باکره نبوده طبیعتا مهریش نمیتونه بزاره اجرا...

    اما بحث این حرفا نیست
    بنظر من مشکل اینجاست که شما باید ببینی که واقعا عاشق هم هستین یا نه و گرنه حتی اگه ایشون باکره هم بود و بوسیله شما و شخص شما باکرگیش از دست داده دلیل بر خوشبختی نمیشه باید ببینین چقدر هم رو می خواین
    مورد بعدی هم این هست ایشون در گذشته دور که با شما نبوده بوده؟ پس خیانت ایشون تنها دروغ بوده حالا یا از روی شرم یا ترس اما با صداقت گفته. الان بنظر من بجای تصمیم احساسی به مشاوره خانواده مراجعه کن

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 شهریور 97 [ 23:58]
    تاریخ عضویت
    1397-6-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    140
    سطح
    2
    Points: 140, Level: 2
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 64.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Telegramid_TrueMotion نمایش پست ها
    بحث خیلی اسونی نیست یکی اینکه جفت شما پخته نیستین 23 سال و 21 سال از نظر من خام هست.

    دوم اینکه شما می تونین شکایت کنین که همسرتون باکره نبوده و از طریق پزشک قانونی مشخص میشه که بکارتش خیلی وقت هست از دست رفته یعنی تازه از دست نداده پس جای استرس ندارین وقتی هم مشخص بشه ایشون به شما دروغ گفته و باکره نبوده طبیعتا مهریش نمیتونه بزاره اجرا...

    اما بحث این حرفا نیست
    بنظر من مشکل اینجاست که شما باید ببینی که واقعا عاشق هم هستین یا نه و گرنه حتی اگه ایشون باکره هم بود و بوسیله شما و شخص شما باکرگیش از دست داده دلیل بر خوشبختی نمیشه باید ببینین چقدر هم رو می خواین
    مورد بعدی هم این هست ایشون در گذشته دور که با شما نبوده بوده؟ پس خیانت ایشون تنها دروغ بوده حالا یا از روی شرم یا ترس اما با صداقت گفته. الان بنظر من بجای تصمیم احساسی به مشاوره خانواده مراجعه کن
    من اگه از طرف بهتر بودم طوری که دلم قرص بشه اون منو بهتر میدونه کنار میومدم.اما اون پسره خدای رو زمینه.امکان نداره کسی بعد اون منو بخواد.منی لاغر و سیاهم نه قیافه دارم نه پول آنچنان دارم حتی خانواده اون پسره از خانواده من بهتره.یه عمر خانوادم پسررو تو سرم میزدن گفتم ازدواج کنم خلاص بشم ازش بدتر شد.هر لحظه اون پسره وارد خانوادم بشه خانوادم از هم میپاشه.میخوام برم کفشاشو ببوسم التماسش کنم دیگه کاری با من نداشته باشه حتی نمیتونم کتکش بزنم زور اون زیاد تره.خدا عدالت نداره.من عاشق زنم بودم چرا اینطور شد.به من میگه تو ازون بهتری ولی دروغ میگه مطمعنم ته دلش اونو میخواست.اگه میومد خواستگاریش که من باش ازدواج نمیکردم که.به خانوادمم نمیتونم بگم اومدم مجازی درد ودل کنم.

  6. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 مرداد 98 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1396-6-04
    نوشته ها
    200
    امتیاز
    4,103
    سطح
    40
    Points: 4,103, Level: 40
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 47
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger Second Class
    تشکرها
    244

    تشکرشده 259 در 139 پست

    Rep Power
    40
    Array
    الان تصمیم چیه؟
    میخوای بری کفششو بوس کنی که کاری به زندگیت نداشته باشه یا طلاق بگیری؟
    بهتره اگه تصمیمت برای جدایی جدی هست ، از طریق وکیل اقدام کنی ، اونا راه و چاه رو بهتر میدونن.
    ولی اینو مطمئنم هیچ مردی تاحالا نتونسته بعد از فهمیدن گذشته همسرش، با اون گذشته کنار بیاد و تا آخر عمر زجرکش میشه.

  7. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام دوست عزیز، به همدردی خوش آمدید

    در این سایت باید یک مقدار صبورتر باشید تا به نتیجه برسید. انتظار نداشته باشید همه چیز زود حل بشه، حوصله کنید.

    نقل قول نوشته اصلی توسط abraham نمایش پست ها
    به من میگه تو ازون بهتری ولی دروغ میگه مطمعنم ته دلش اونو میخواست.
    بعنوان یک زن، احساسش رو می فهمم و حرفشو باور می کنم.

    چشم زن ها به قلبشونه. وقتی کسی قلبشون رو تسخیر می کنه، به چشمشون از هرجهت بهترینه.

    مهم ترین نیازهای یک زن، احساس امنیت هست. اون پسر، هر ویژگی ظاهری ای که داشته، نه تنها به همسر شما احساس امنیت نداده، بلکه احساس ناامنی ایجاد کرده. آرامشش رو گرفته و تکیه گاه خیلی بدی براش بوده.

    من بعنوان یک زن، بهتون اطمینان می دم، اگه شما همسرتون رو دوست داشته باشید و بهش احساس امنیت بدید، در نظرش بهترین خواهید بود.

    البته راستشو بخواید، من هم همین حس رو به همسرم دارم، با وجود اینکه نه تنها قلبم رو تسخیر نکرده، بلکه احساس امنیتم رو هم مخدوش کرده. همیشه هم عشق و احساس امنیت نیست که یک زن رو محدود به یک مرد می کنه.

    راستی همسر من هم لاغره، و هر پسر ورزشکاری که فکر کنه ازش خوش تیپ تره، از نظر من فقط یک احمقه. اینو جدی بهتون می گم.

    شاید اگه همسر من هم کسی رو ببینه که من قبلا عاشقش بودم، دچار افکار شما بشه. چون اون آدم چه به لحاظ فیزیکی و چه به لحاظ شخصیتی و اجتماعی و شغلی و مالی، تاپ بود. و ما یک عشق کامل رو با همدیگه تجربه کردیم. اگر هم اون موقع باهاش ازدواج کرده بودم، طبیعتا با همسرم ازدواج نمی کردم.

    الان با همسرم نه اون عشق داغ هست، نه اون حس امنیت، نه چیزهای دیگه (بقیه ی فاکتورها مثل ظاهر و شغل و شرایط اجتماعی و مالی حتی ارزش نام بردن رو هم ندارن)، اما باور کنید من هیچوقت همسرم رو با اون آدم مقایسه هم نمی کنم، چه رسه که اونو خوش تیپ تر بدونم، یا دلم بخواد با اون باشم. چون اون هرچه که بود و هرحسی که یه وقتی بهش داشتم، همسرم نبود. نمی دونم می تونید این رو بفهمید یا نه. ولی مطمئنم دخترهای زیادی می فهمن.

    نگذارید اون پسر زندگی و عشق شما رو ازتون بگیره. اگه عاشق همسرتون بودید، پس یک زندگی عاشقانه باهاش بسازید.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...


    ویرایش توسط میشل : جمعه 23 شهریور 97 در ساعت 20:52

  8. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    Prime (دوشنبه 26 شهریور 97), خانم مهندس (چهارشنبه 28 شهریور 97), سرشار (جمعه 23 شهریور 97)

  9. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 بهمن 00 [ 00:33]
    تاریخ عضویت
    1394-1-19
    نوشته ها
    235
    امتیاز
    14,247
    سطح
    77
    Points: 14,247, Level: 77
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 203
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,750

    تشکرشده 764 در 211 پست

    Rep Power
    71
    Array
    سلام دوست عزیز

    من قبل از هر چیزی باید بگم که به عنوان یک مرد شما رو به خوبی درک میکنم .

    ببین دوست من اگه قرار بر انتخاب بهترین کس و شنیدن بله از اون شخص باشه ، خود شما هم به احتمال زیاد تن به این ازدواج نمی دادین و سعی میکردین با فرد زیباتر و ثرتمندتری ازدواج کنید.پس نباید بر همسرتون نیز خورده بگیرین .همونطور که شما بهترین نیستین ، همسرتون هم بهترین نیس و اگر بهترین بود ، حتی با وجود رابطه جنسی قبلی باز هم حاضر به ازدواج با شما نمیشد.

    در حال حاضر شما و همسرتون در شرایط مشابهی به سر میبرید .ایشون هم مانند شما سرخوردگی و سر شکستگی رو تجربه کرده است و نتیجه اعتمادش رو به بدترین شکل ممکن دیده است.احساس شما و ایشون دقیقا مشابه است . ایشون هم به این نتیجه رسیده که اون آقا خیلی سرتر بوده و اصلا حاضر به ازدواج با ایشون نبوده و فقط برای رفع نیازهای جنسی به سمتش اومده . مطمئن باشین که خانم شما ذهنا و قلبا از اون آقا متنفره . ولی اینکه به شما گفته تو از اون بهتری ، به نظرم بهتره به پست خانم میشل رجوع کنین. به نظرم همسر شما دروغی نداره که بهتون بگه . همسر شما اون موقع ممکنه به فکر رفع نیازهای جنسی و ازدواج با اون آقا بوده ، ولی الان به فکر حفظ زندگی مشترکش و تقویت بنیان های خانوادشه.

    در ضمن ممکنه شما فکر کنین که همسرتون چون باکرگیش رو از دست داده ، حاضر به ازدواج با شما شده و اگر باکره بود تن به این ازدواج نمیداد. به نظر من همسر شما حتی اگه طی اون رابطه جنسی پرده بکارتش رو از دست نداده بود ، باز هم با شما ازدواج میکرد. چون بعد از اون رابطه به احتمال زیاد معیارهای همسر شما تغییر کرده وگرنه باز هم سعی به ازدواج با یک پسر خوشگل و هیکلی داشت.

    ممکنه با خودتون فکر کنین که از سادگی و معذرت میخوام حماقت شما سو استفاده کرده !... که به نظر من باز هم درست نیست.چون ازدواج نکردن خیلی بهتر از ازدواج با شخصی است که احمق و نادانه . به نظرم ایشون با توجه به شناختی که از شما داشته به این ازدواج رضایت داده و روی شما به عنوان یک انسان با فهم و شعور حساب کرده و حتما از بخشش شما اطمینان داشته که این ریسک رو به جون خریده. چون در حال حاضر راه حل های ساده تری هم وجود داره!!!! میشد با یک هزینه اندک پرده بکارت رو ترمیم کنه و دوباره به شاهزاده رویاهایش فکر کنه ! ولی ترجیح داده به جای شاهزاده به یک همسر واقعی رضایت بدهد.

    شما با وجود سن کمت ازدواج کردی و الان از شما انتظار میره که مثل یک مرد عاقل و بالغ تصمیم بگیری .دو تا راه حل پیش روته !!! ایشون رو طلاق بدی و یا اینکه ببخشی و زندگی مشترکت رو حفظ کنی !!! من از قانونای حقوقی سر در نمیارم . ولی به گمانم طبق قانون و با نظر پزشکی قانونی شما نباید هیچ مهریه ای پرداخت کنید . حتی میتونین به راحتی ایشون رو مقصر جلوه بدین و آبروشون رو جلوی عالم و آدم ببرین .

    من خودم شخصا نمیدونم اگه به جای شما بودم کدوم راه رو انتخاب میکردم ! ولی به شما توصیه میکنم که از دید خودتون بهترین و عاقلانه ترین راه ممکن رو انتخاب کنین ! صد در صد شخصیت ، تربیت خانوادگی ، اعتقادات مذهبی و ... نقش به سزایی در این انتخاب مهم دارن !!! به نظرم بهتره حضوری و با کمک مشاور همه موارد لازم رو در خودتون بررسی کنی و بعد تصمیم بگیری که ادامه این زندگی مشترک به نفعته یا نه .

    در ضمن میزان لذت جنسی شاید رابطه مستقیمی با اندام و زیبایی شخص مقابل داشته باشه ، ولی این دلیل نمیشه که شما توانایی کمتری نسبت به اون آقا داشته باشین !!! بهتره در این زمینه مطالعه داشته باشین. حتما فرق است بین کسی که میداند و کسی که نمیداند.
    ویرایش توسط سرشار : جمعه 23 شهریور 97 در ساعت 23:23

  10. کاربر روبرو از پست مفید سرشار تشکرکرده است .

    میشل (شنبه 24 شهریور 97)

  11. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 فروردین 03 [ 05:33]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    775
    امتیاز
    24,207
    سطح
    94
    Points: 24,207, Level: 94
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,329

    تشکرشده 1,634 در 590 پست

    Rep Power
    161
    Array
    سلام

    من هم با این حرف میشل موافقم که همسر یک چیز دیگه هست برای آدم. دیگران هرچقدر خوش تیپ و پول دار و خانواده دار و... باشن همسر دیگری خواهند شد وجایی توی زندگی شخص ندارند اما همسر هست که شریک زندگی آدمه.
    اما به نظر می رسه شدت ضربه ای که از این اتفاق به شما رسیده چیزی بیش از اینه که بخوای با حرف های ما زندگی رو از نو شروع کنی ؛ هرچند مرحم موقتی برات باشه.
    در مورد شما نیاز تخصصی به مشاوره گرفتن هم تک نفره و هم دونفره وجود داره . مسأله خیلی خیلی جدی هست.
    راستی شما در مورد گذشته خودت و اینکه رابطه با جنس مخالف تا چه حد برات پذیرفته شده بوده چیزی ننوشتی.
    اندکی صبر، سحر نزدیک است.

  12. کاربر روبرو از پست مفید Eram تشکرکرده است .

    میشل (شنبه 24 شهریور 97)

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 آبان 97 [ 01:19]
    تاریخ عضویت
    1397-3-27
    نوشته ها
    87
    امتیاز
    1,737
    سطح
    24
    Points: 1,737, Level: 24
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 70.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    152

    تشکرشده 147 در 76 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    قطعا همسر شما از نظر روانی زخم عمیق روانی خورده ،مشکلات دیگه ای نداره؟خوابهای نا ارام .جبهه گیریهای تند،عدم اعتماد بنفس، نیازبه مشاوره نداره؟

    اما موضوع مطرح شده شما علاوه براینکه به فرهنگ وباور و البته رفتار جنسی پیش از ازدواج شما بستگی داره،بهتره فعلا مشکل پذیرش شما در چشم همسرتون رو به تاخیر بندازین،و ببینید اصلا خودتون در ارتباط با این مسئله چه اسیبی دیدین.بعضی اسیبها بمرور علائمشون مشخص میشه و با توجه به سن جوانی که شما دارین،ترمیم اسیبها سریعتر هست.

    منظور اینکه این نحوه نگاه به مسئله "من در دید همسرم پایینترم" یکی از نشانه هایی خواهد بود که خبر از اسیب روحی است که شما رو متاثر کرده.و دیگر نشانه کاهش استانه تحمل شما در گرفتن پاسخ از تالار هست که نشاندهنده درماندگی فکری شماست.و نشانه دیگر پیشنهاد طلاق شما به همسرتون بوده که حاکی از شوک شدن شماست.بهتره ابتدا به خودتون بپردازین.

    در کنار اینها همسرتون رو هم به یک مشاور مناسب ببرین که اسیب درمانی بشه،
    بعد متناسب با میزان اسیبی که دیدین مشخص میشه شما توانایی ادامه یک زندگی خوب رو دارید یا نه.مسئله مهریه موضوع شما نیست،
    مطرح کردن این موضوع طلب مهریه از جانب خانمتون در عین حال که میدونه شما نسبت به این باکره نبودن صاحب حق هستین هم نشان از وحشت همسرتون در نتیجه اون اسیب توسط اون نامرد داره.

    اگر قرار باشه کمی احساسات و عواطف رو کنار بگذاریم،در کنار پنهان کردن چنین مسئله مهمی از شما(که میتونه ناشی از فشار روانی و اسیب روحی دخترخانم باشه،نه صرفا فریب دادن شما) ،برای اینکه در اینده اگر نتوانستین به خاطر این مسئله باکره نبودن باهم زندگی کنید و همسرتون از اهرم مهریه خواست شما رو مجبور به ادامه زندگی بکنه،یا الان باید نامه پزشک قانونی رو مرتبط با باکره نبودن خانم دریافت کنید یا ایشون مهریه رو ببخشند!

    پیشنهاد میکنم :
    1اول در هرصورت شما مجاز به فسخ عقد ازدواجتون هستین،پس این حق رو با نامه پزشکی قانونی یا بخشش مهریه محقق کنین
    2سپس در کنار مراجعه به روانشناس و بررسی روحیه خودتون و خانمتون به درمان اسیبهای روحی ناخوداگاهتون بپردازین،و چنانچه الفت بین شما قوی بود زندگیتون رو حفظ کنید.

    فقط لطفا با مراجعه به روانشناس یا مشاور تصمیم بگیرین،چون ادامه رابطه اسیب دیده شما به میزان اسیب شما ازین واقعه و توانایی ترمیم، وابستگی شدیدی داره.

    - - - Updated - - -

    در ضمن نرین همینطور یهویی به خانمتون بگین یا بریم نامه پزشک قانونی بگیریم یا مهریه ات رو ببخش.با مشاور صحبت کنید راجع به نحوه بیان موضوع. اسیبی نزنید که اگر خواستین ادامه بدین یا نخواستین ،خانمتون اسیب بیشتری ببینه و اونوقت ناجور میشه.

  14. کاربر روبرو از پست مفید هادی60 تشکرکرده است .

    میشل (شنبه 24 شهریور 97)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 شهریور 97 [ 23:58]
    تاریخ عضویت
    1397-6-23
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    140
    سطح
    2
    Points: 140, Level: 2
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 64.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Eram نمایش پست ها
    سلام
    راستی شما در مورد گذشته خودت و اینکه رابطه با جنس مخالف تا چه حد برات پذیرفته شده بوده چیزی ننوشتی.
    در خصوص بند آخر کامنت شما باید بگم من رابطه جنسی قبل ازدواج نداشتم و حتی دوست دختر هم نداشتم.کلا خودم خوشم نمیومد و ازدواج رو دوست داشتم و تو سن کم ازدواج کردم.یه سوال دیگه هم از دوستان دارم آیا درسته دخترایی که رابطه جنسی قبل ازدواج دارند هر اتفاقی که افتاد اونو با شوهرشون مقایسه میکنن.من خودم تجربه قبل ازدواج ندارم لطف کنید جواب این یکی هم بدید.راستی بحث مهریه هم حل شد خانمم نصف مهریشو بخشید.یه سوال دیگه هم دارم در محله ما یه دختر خانومی و مادرش زندگی میکنن که پدر خانواده ده ساله فوت شده و اون دختر خانم خیاطی میکنه و خرج خودش و مادرشو میده خیلی دختر پاکی به نظر میرسه حتی دوست پسر هم نداشته فکر کنم.آیا میتونم با ایشون ضمن ازدواج با زنم ازدواج کنم و خودم خرجاشونو بدم و به آرامش برسونمش.آیا کسی از دوستان تجربه مشابهی داره؟


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.