به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 02:35]
    تاریخ عضویت
    1395-8-09
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    2,393
    سطح
    29
    Points: 2,393, Level: 29
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    23

    تشکرشده 38 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چرا گريه من دم مشكمه؟چرا براي گريه آماده ام ؟

    سلام دوستان عيدتون مبارك
    من هميشه از اين موضوع رنج ميبردم كه زوووود گريه ام ميگيره اين موضوع ناراحتم ميكنه اذيتم ميكنه چون نميتونم از خودم دفاع كنم موقع حرف زدن بغض دارم و زود گريه ام ميگيره اين مشكل از بچگي با منه
    راه حلي داره؟
    چرا نميتونم كنترل كنم؟

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 فروردین 03 [ 23:18]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    557
    امتیاز
    19,364
    سطح
    88
    Points: 19,364, Level: 88
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 486
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,198

    تشکرشده 1,407 در 461 پست

    Rep Power
    133
    Array
    سلام عزیزم. اون لحظه به چی فکر میکنی که زود گریه ات میگیره؟
    علتش این نیست که از قبل خودت رو آسیب پذیر میدونی؟ و یا شاید ترس زیادی داری؟ ترست از چیه؟

    ریشه این بغض چی میتونه باشه، پیدا کردن علتش کمک بیشتری بهت میکنه. اگر خواستی بیشتر توضیح بده.

    - - - Updated - - -

    به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 02:35]
    تاریخ عضویت
    1395-8-09
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    2,393
    سطح
    29
    Points: 2,393, Level: 29
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    23

    تشکرشده 38 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اين موضوع ديگه داره اذيتم ميكنه شديييييد
    نكنه مشكلم از دوران كودكي نشئت ميگيره ؟؟
    من حتي نميتونم حرف دلم رو بگم
    خواسته ام رو بگم
    من ديگه خسته شدم
    دلم پر از حرفه و همسرم مشتاق به شنيدن و كمك كردن نيس
    همسرم هميشه طلبكاره حرف دلم رو هم بگم به خودش ميگيره و حالت تدافعي داره
    من نگران خودمم
    مخصوصا كه اطرافيان اصرار به بچه دار شدن ما دارن منو نگران كرده
    كاش يهوويي از اين حالت خلاص شم

  4. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    اعصاب ضعیفی دارید؟

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 02:35]
    تاریخ عضویت
    1395-8-09
    نوشته ها
    93
    امتیاز
    2,393
    سطح
    29
    Points: 2,393, Level: 29
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 57
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First Class1 year registered
    تشکرها
    23

    تشکرشده 38 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نه اتفاقا اعصاب خوبي دارم
    ولي ميدونيد مشكل چيه؟
    اعصبانيت من همراه با گريه هست
    دفاع از خودم همراه با گريه است
    اگه خواسته اي داشته باشم كه ميدونم جوابش نه هست همراه با گريه هست
    گريه دست از سرم برنميداره
    منو عقب انداخته

  6. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 فروردین 02 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1397-2-11
    نوشته ها
    240
    امتیاز
    7,883
    سطح
    59
    Points: 7,883, Level: 59
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 67
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    442

    تشکرشده 358 در 165 پست

    Rep Power
    48
    Array
    سلام
    راستش من هم این مشکل رو دارم. نه تنها با همسرم بلکه با اطرافیان دیگه هم وقتی بحث کوچیکی پیش میاد و عصبانی بشم گریه ام می گیره. حتی یکبار سرکار هم این حالت پیش اومد که بزور جمع کردم خودمو.
    نمی دونم مشکل از چیه؟ شاید چون می ترسیم نتونیم منظورمون رو به طرف مقابل برسونیم. شاید از عصبانیت شدید. شاید انقد منفعل هستیم که یکدفعه منفجر می شیم.
    همیشه حسودیم میشه به کسانی که خیلی راحت حتی در عصبانیت بدون اینکه گریه کنن حرفشونو میزنن.
    این گریه کردن بعضی وقتا خیلی گرون تموم شده برام. چون به گفته همسرم، وقتی توی دعوا من گریه می کنم اون خیلی خیلی عصبانی تر میشه. اینو خودش گفته.

    از دوستان خواهش می کنم راهنمایی کنید.
    ویرایش توسط فرزانه 123 : دوشنبه 31 اردیبهشت 97 در ساعت 23:53

  7. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    یه سر به دکتر روان پزشک بزنید ضرر نداره.

  8. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 05 خرداد 97 [ 14:20]
    تاریخ عضویت
    1397-2-03
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    118
    سطح
    2
    Points: 118, Level: 2
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 14.0%
    دستاوردها:
    7 days registeredTagger Second Class100 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array


    سلام فکر میکنم شما روحیه حساسی دارید
    حساس ، زودرنج و پرتوقع
    لازمه یکم پوست کلفت و بی خیال بشید

  9. #9
    ترنم عشق
    مهمان
    سلام
    یه دلیلش ممکنه کمبود اعتماد بنفس باشه .تقویتش کنید

  10. کاربر روبرو از پست مفید ترنم عشق تشکرکرده است .

    میس بیوتی (پنجشنبه 03 خرداد 97)

  11. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    یادمه این حالت را زمانی که دبیرستانی بودم داشتم و خیلی در این مورد روی خودم کار کردم.
    بعد از این همه سال هنوز هم اثرات آون حالت ها هست که بعد از هر تجربه ای یک شناخت و یک نکته یاد می گیرم.
    الان دیگر در مقابل نزدیکانم، یا سابقا در محیط کار تسلط نسبتا کاملی روی این مورد دارم اما در مقابل افراد غریبه بعدش همون حالت گریه به من دست می ده.

    دوست عزیز باید مرحله به مرحله شروع کنی.
    اول از همه اینکه قبول کن شاید نتونی از حقت دفاع کنی
    اما مهم آینه که بی تفاوت نباشی و حرفت را بزنی.
    نکته مهم آینه که باید اول از همه به حقوقت آشنا بشی،
    گاهی ممکنه که واقعا مطلبی که ادعای حق بودن بر آن را داریم به واقع داریم اشتباه فکر می کنیم. در کنار این مطالعه تاپیک هایی که مربوط به خطاهایی شناختی است می تونه کمک کننده باشه.
    بعد از اینکه به حقوقت آشنا شدی باید تمرین کنی مهارت های ارتباطی رو.
    قبل از رویا رویی و حرف زدن بهتره تمرین کنی و حرف هات رو مرور کنی.
    موقعی که داری صحبت می کنی به این فکر کن که دنبال نتیجه نیستی بلکه داری تمرین می کنی که حرف دلت را بزنی.
    گاهی این حرف دل، دفاع کردن نیست، شاید بیان احساسه. باید سعی کنی احساساتت را جوری بیان کنی که کسی را قضاوت نکنی، فقط از احساست صحبت کنی.
    گاهی پیش می یاد که درمانده می شی و در لحظه نمی دونی چطور صحبت کنی، لازم نیست همان موقع حرف دلت را بزنی، سکوت کن. سعی کن حرف زدن را واگذار کنی به زمانی که آرامش پیدا کردی و کمی ذهنت را و حرف هات را جمع و جور کرده باشی و قضیه را از زوایای مختلف بررسی کرده باشی.
    همین سکوت و به تعویق انداختن دو حسن داره، یکی اینکه بعد از دادن زمان به خودت به این نتیجه می رسی که آون مطلب ارزش پاسخ دهی نداشته و دوم اینکه اگر قراره پاسخی بدی با تمرکز و آمادگی بیشتر می تونی آن کار را انجام بدی.
    فقط کافی بگی همسرم، دوست عزیزم، مادرم، راجع به آون مطلبی که پیش آمده بود فکر کردم و نظرم الان این است و ادامه بدهی.
    برای صحبت کردن هیچ زمان دیر نیست.
    ویرایش توسط بی نهایت : چهارشنبه 02 خرداد 97 در ساعت 13:07

  12. کاربر روبرو از پست مفید بی نهایت تشکرکرده است .

    فرزانه 123 (چهارشنبه 02 خرداد 97)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.