به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 فروردین 98 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-10-11
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    1,318
    سطح
    20
    Points: 1,318, Level: 20
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    عدم سازش با خانواده و افسردگی بعد از فارغ التحصیلی

    سلام
    شاید خیلی ها بعد از فارغ التحصیلی خوشحال بشن اما برای من این مساله عذابه ...
    من دیروز با نمره 19/70 صدم از یکی از دانشگاههای خیلی معتبر دفاع کردم و ارشدم تموم شد 26 سالمه اما خیلی احساس بدی دارم احساس پوچی و نا امیدی دارم و بدتر از اون برگشتن پیش خانواده نمیدونم سوالم و باید تو این انجمن مطرح میکردم یا یه انجمن دیگه اما بذارین از اول بگم پدرم و قلبا خیلی دوست دارم و حاضرم جونمو براش بدم اما نمیتونم کنارش زندگی کنم علتش اعتیاد پدرم به تریاک هست و بخاطر همین مواد روی اخلاقش تاثیر میذاره و گاهی من و کتک میزنه من توی یه روستا بزرگ شدم روستایی که هیچی نداشت نه امکاات نه هوای درست و حسابی و نه فامیل من دختر با استعداد و درسخونی بودم و همه به اینده من خوشبین بودند پدرم هم معلم مدرسه روستا بود اما اصلا اخلاقش به معلمها نمیخورد نه طرز فکرش و نه رفتارش اخه کدوم ادم دختر 26 سالشو کتک میزنه نمیخام حاشیه برم فقط همین و بگم که هربار اومدم خونه با چشم اشک الود از خونه رفتم حالا هم که بازنشست شده تو خونه نشسته و با چند تا دوست معتادش از صبح تا شب تریاک میکشه بیچاره مامانمم مثل گارسن رستوران فقط میشوره و میپزه و فقط بخاطر بچه هاش سکوت میکنه در واقع زورش هم به بابام نمرسه و بابام هم اصلا منطقی نیست که حرف ادمو قبول کنه با این که سعی کردم دختر خوب و مایه افتخارش باشم به شدت بین دختر و پسرش فرق میذاره خیلی بچه هاش مخصوصا من و تحقیر میکنه بخاطر اینکه داره خرج خورد و خوراک من و میده خیلی منت میذاره البته خودمم میدونم تو این سن یا باید ازدواج میکردم یا سرکار میرفتم اما خوب خواستگار درست و حسابی نداشتم اوضاع کار هم که خودتون بهتر میدونین خیلی وضع بدیه
    من دوماه تو یه شرکت کار کردم اما اخرش ریییسم بهم نظر داشت و بهم پیشنهاد دوستی داد منم بیخیال حقوقم شدم و اومدم بیرون الان بعد از 7 سال زندگی خوابگاهی دلم نمیخاد برگردم تو خونه پدرم جایی که حتی سر غذایی که میخورم منته الان بابام چپ و راست زنگ میزنه درست تموم شد موندی اونجا چکار برگرد خونه منم بهش گفتم میخام دنبال کار بگردم اما راستش میترسم که تو کار جدیدهم باز صاحب کارم هرزه از اب دربیاد ترو خدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم

  2. کاربر روبرو از پست مفید arshida تشکرکرده است .

    m.reza91 (جمعه 18 اسفند 96)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    سلام

    اگه بخواید بمونید، میتونید از پس هزینه مسکن بر بیاید ؟

    در خصوص تجربه ای که در خصوص کار قبلیتون داشتید، باعث تاسفه ولی دلیلی نداره که بخواید با یه اتفاق ناخوشایند از کار کردن برای همیشه منصرف بشید. با در نظر گرفتن اون تجربه میتونید انتخاب بهتری اینبار داشته باشید.

    در هر صورت زندگی ما همش همینه. انتخاب های خیلی خوبی نداریم. باید فرصت ایجاد کنیم. در خصوص پدرتون هم تا یه سن و سالی (شاید تا همین الان) انتظار توجه و تشویقشو داشتین؛ به هر دلیلی اینکارو نکرده، شاید در شرایطی نبوده که بتونه نیازهای شما رو پوشش بده، یه نفر باید به خودش میرسیده. بهتره روی خودتون حساب کنید و به خود متکی باشید و زندگیتونو بسازید.

    چه موندن چه برگشتن، راهی رو انتخاب کنید که از پویایی نیافتید.
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود




  4. کاربر روبرو از پست مفید m.reza91 تشکرکرده است .

    arshida (شنبه 19 اسفند 96)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 خرداد 99 [ 03:22]
    تاریخ عضویت
    1394-7-18
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    5,563
    سطح
    48
    Points: 5,563, Level: 48
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 187
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 35 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم
    بابت فارغ التحصیلیت تبریک میگم
    طبق تجربه خودم حتی اگر مشکل اعتیاد پدر و اذیت شدن تو خونه هم وجود نداشت مدت کوتاهی بعد از برگشت به خونه این احساس افسردگی به سراغت میومد، خود من بعد از ۷سال زندگی خوابگاهی و مستقل از خونواده وقتی درسم تموم شد و برگشتم خونه اصلا نمیتونستم فضای خونه رو تحمل کنم به هیچ وجه دیگه دختر سابق نبودم و نمیتونستم تو چارچوب مقررات خونه برخورد کنم، کاری که من کردم این بود که برگشتم خونه و اجازه دادم تو روزمرگی غرق شم ، ولی بنظر من شما با توجه به این مسائلی که تو خونه هم دارید براتون بهترین روش اینه که هر جور شده یه کار دیگه پیدا کنید ولو با درآمد کم ولی در همون حین پیگیر کار بهترم باشید ، برید خونه ممکنه دیگه نتونید و اجازه ندن برای پیدا کردن کار برگردید.
    تا اینجاشو خوب پیش رفتید از این ببعدشم تلاش کنید مستقل باشید و پیشرفت کنید.

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 فروردین 98 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-10-11
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    1,318
    سطح
    20
    Points: 1,318, Level: 20
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام اقا رضا
    ممنون از صحبتتون
    من 7 سال توی خوابگاه زندگی کردم و به این سبک زندگی عادت کردم اگه بخام خونه اجاره کنم از پس هزینه هاش برنمیام اما اگه خوابگاه بگیرم هم دهن مردم و فامیل بسته میشه هم اعتماد خانوادم مخصوصا پدرم و دارم چون توی فرهنگ ما مردم روستا این که یه دختر توی شهر بزرگ خونه بگیره خیلی وجهه بدی داره البته من ادم اپن مایندی هستم اما دوست ندارم پشت سرم حرف بدی باشه ...
    گاهی میگم بسه دختر هرچی دوری کشیدی بسته برگرد خونه و استراحت کن اما هر بار که رفتم خونه با رفتار بابام پشیمون برگشتم اخه پول توجیبی منم خیلی کمه ماهی 150000 تومن برای زندگی تو یه کلان شهر که با این پول باید برای خودمم غذا بپزم... انگار پول بخور نمیره ...
    برام خیلی سخته که بخام وارد یه کار بشم و میترسم باز صاحب کارم هرزه از اب در بیاد ...
    حق با شماست باید دلمو به دریا بزنم و دنبال کار برم...

    - - - Updated - - -

    سلام راضیه جان
    چه خوب که درکم میکنی
    من همیشه سعی کردم بهترین باشم اما شرایط جامعه اجازه نمیده کار بهدرد بخور پیدا کنم اصلا پشیمونم که دکترا نخوندم
    مارگزیده از ریسمان سیاه وسفید میترسه منم میترسم از تکرار تجربه قبلیم گرچه من همیشه پوشش مناسبی داشتم و سنگین برخورد میکردم صاحبکارم که یه مرد 45 ساله بود و یه دختر هم داشت بهم پیشنهاد داد من خیلی عذاب کشیدم تا دوماه توخودم بودم با این ترس چکار کنم؟؟

  7. کاربر روبرو از پست مفید arshida تشکرکرده است .

    m.reza91 (دوشنبه 21 اسفند 96)

  8. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 مهر 01 [ 02:09]
    تاریخ عضویت
    1395-4-23
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    8,211
    سطح
    61
    Points: 8,211, Level: 61
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 239
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    255

    تشکرشده 416 در 195 پست

    Rep Power
    50
    Array
    ارشیدا خانم، متاسفانه این مشکلاتی که براتون تو کار پیش اومده بعضی جاها وجود داره ولی بالاخره همه که اینجوری نیستن. اگر بتونی کار پیدا کنی که خیلی خوبه.
    امکانش هست به اسم کلاس های کنکور دکترا پدرت رو راضی کنی که تو همون کلان شهر بمونی؟ واقعا برای دختری که چند سال مستقل شده کتک خوردن از باباش خیلی سخته.
    قدر درس و زحمتی که کشیدی بدون و تمام تلاشت رو بکن که کار پیدا کنی. اگر امکانش هست از استادهای دانشگاهت هم برای پیدا کردن کار کمک بگیر.

  9. کاربر روبرو از پست مفید بهاره جون تشکرکرده است .

    m.reza91 (دوشنبه 21 اسفند 96)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 خرداد 99 [ 03:22]
    تاریخ عضویت
    1394-7-18
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    5,563
    سطح
    48
    Points: 5,563, Level: 48
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 187
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 35 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    همه یه جور نیستن عزیزم، دلیل نمیشه چون رئیس سابقتون خوب نبوده بقیه هم بد باشن، به هر حال اگه بازم همچین اتفاقی افتاد و کسی پیشنهاد بدی داد شما میتونید رد کنیو خو :) و باز برید دنبال یه شغل دیگه، ولی به امنیت محیط کاری دقت کنید مثلا کارش به صورتی نباشه که گاهی مثلا با صاحبکار تنها باشید، البته الان اونقدر خانما هستن که خودشون با آغوش باز استقبال میکنن از چنین پیشنهادایی که کسی دنبال دردسرای اجبار به یه دختر که تو این فازا نیست نمیره، تهش یه پیشنهاده که رد میکنید ، اینقدر نگران نباشید .
    درمورد اون فکرایی که به ذهنتون میرسه که "برگرد خونه بسه دوری برو استراحت کن" جدا میگم گول نخورید کار که پیدا کردید میتونید برید چند روز خونه استراحت کنید اونموقع با این آرامش خاطر که قرار نیست دائم رفتار پدر و محیط بسته روستارو تحمل کنید بیشترم بهتون خوش میگذره
    امیدوارم زودتر کار پیدا کنید

  11. کاربر روبرو از پست مفید razieh181 تشکرکرده است .

    m.reza91 (دوشنبه 21 اسفند 96)

  12. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 مرداد 98 [ 11:49]
    تاریخ عضویت
    1396-11-08
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    1,164
    سطح
    18
    Points: 1,164, Level: 18
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 86 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    زندگیتون بسیار تلخ بود بخصوص اینکه گفتید یک پدر فرهنگی یه دختر 26 ساله با تحصیلات عالی رو در کتک میزنه مو به تنم سیخ شد.

    در اینکه باید خودتون رو از اون محیط دور کنید شکی نیست به چند دلیل، اول اینکه محیط خونه عذاب آوره، دوم در روستا با توجه به تحصیلات شما جای پیشرفت نیست، سوم برای ازدواج احتمالش نزدیک به صفر هست بتونید شخص مورد نظر رو با موندن در اون محیط پیدا کنید.

    قدم بعدی رو محکم بردارید و برای کار جستجوی بیشتری کنید. مردهایی با ذهنهای آلوده ممکنه در محیطهای کاری باشن اما همه جا اینطور نیست و اینم در نظر داشته باشید اون شغل همیشگی نیست و یک شروع برای شغلهای بهتر خواهد بود.

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 فروردین 98 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-10-11
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    1,318
    سطح
    20
    Points: 1,318, Level: 20
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام بهاره جون
    یه چیزو بگم باورت نمیشه من برای کنکورارشدم یه جلد کتاب هم نداشتم چون پدرم بهم پول نمیداد کتاب بخرم من سه ماه پول پس انداز کردم شد 50 هزارتومن که باهاش کتاب مدرسان شریف و خریدم و با خوندن همون کتاب هم ارشد قبول شدم ...
    من برای انالیز نمونه های ازمایشگام به 600 هزار تومن پول احتیاج داشتم وقتی به بابام گفتم یه قیامتی برپا کرد که بیا ببین ... گفتم بابا بعدا دانشگاه پول و پس میده گفت تو دروغ میگی میخای منو تیغ بزنی...
    این که به بهانه کلاسای کنکور دکترا اینجا بمونم بهانه خوبی نیست چون بابام ادم بی منطقی هست اگه بدونه یه همبرگر 3هزارتومنی بیرون خوردی میگه ولخرجی!!!
    با این فرد میشه اسم کلاس کنکور دکترارو زد اخه؟؟؟
    من با استادم هم حرف زدم اما گفت نمیتونه کاری برام بکنه ...
    امروز چهارمین روز بعد دفاعم هست دانشگاه بهمون غذا نمیده منم موندم توخوابگاه بابام بهم گفت برگرد خونه گفتم کار دارم حتی بهم پول غذا هم نداده دارم با سیب زمینی و تخم مرغ زندگی میکنم
    بهار جان من یه عمر ارزوی کلاس زبان رفتن داشتم تا یکسال پیش که تونستم با وام دانشجویی برم کلاس البته بابام نمیدونه که اگه بدونه قیامت میکنه

  14. کاربر روبرو از پست مفید arshida تشکرکرده است .

    m.reza91 (دوشنبه 21 اسفند 96)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 20 فروردین 98 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-10-11
    نوشته ها
    27
    امتیاز
    1,318
    سطح
    20
    Points: 1,318, Level: 20
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    15

    تشکرشده 7 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بازم ممنون
    خوابگاه تعطیل میشه و من ناچارم 23 اسفند برگردم خونه و دوسه هفته ای خونه باشم بعد از اون سعی میکنم از طریق سایت دیوار یا روزنامه دنبال کاربگردم این چند روز مثل افسرده ها کنج خوابگاه نشستم و فقط و فقط فیلم نگاه کردم سخت ترین روزهای زندگیمه خیلی بده... البته امروز توی سایت خبر ازمون استخدامی اموزش و پپرورش و خوندم و امیدوارم مثمرثمر باشه اگه رشتمو بخان شانس خوبیه

  16. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط arshida نمایش پست ها
    بازم ممنون
    خوابگاه تعطیل میشه و من ناچارم 23 اسفند برگردم خونه و دوسه هفته ای خونه باشم بعد از اون سعی میکنم از طریق سایت دیوار یا روزنامه دنبال کاربگردم این چند روز مثل افسرده ها کنج خوابگاه نشستم و فقط و فقط فیلم نگاه کردم سخت ترین روزهای زندگیمه خیلی بده... البته امروز توی سایت خبر ازمون استخدامی اموزش و پپرورش و خوندم و امیدوارم مثمرثمر باشه اگه رشتمو بخان شانس خوبیه
    برای آگهی ها میتونید به سایت ای استخدام سر بزنید. یه کاریابی اینترنتیه خوبه برای کل کشور. کانال تلگرامی هم برای هر استان داره میتونید عضوش بشید.
    اگه رشتتون مناسب آموزش و پرورش باشه خیلی خیلی ایده آله براتون. ارزششو داره براش تلاش کنید بخصوص اینکه مشخصه پشتکار زیادی برای توفیقات علمی داشتین و حتما موفق میشید.
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود




  17. کاربر روبرو از پست مفید m.reza91 تشکرکرده است .

    arshida (سه شنبه 22 اسفند 96)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. انصراف از تحصیل
    توسط Pooh در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 تیر 95, 21:10
  2. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 02 اسفند 93, 12:21
  3. ادامه تحصیل در داخل یا خارج؟
    توسط taha91 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: شنبه 07 بهمن 91, 12:20
  4. تحصیلات خواستگارم پایین تر از تحصیلات منه
    توسط میترا در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: یکشنبه 23 مهر 91, 00:28
  5. پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: پنجشنبه 22 تیر 91, 14:33

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.