به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 خرداد 97 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1396-11-21
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    381
    سطح
    7
    Points: 381, Level: 7
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    همسرم خیلی بهم سخت میگیره

    سلام
    5 ماهه عقد کردم. من 20 و همسرم 25 سالشونه.
    از همون روزای اول عقد همسرم کلی بهم سخت گیری داره. مثلا:
    1-با این که خودم دختر محجبه و چادری هستم با روسری رنگی موافق نبود و کلی بحث کردیم سر این موضوع دلیلش هم اینه باعث جلب توجه میشه با این که دوران صیغه هم زیاد روسری و شال سر میکردم(البته الان تا حدودی با کلی صحبت کردن راضی شده فقط تو بعضی جاها سر کنم)
    2-با این که دوران صیغه یه مقدار رژ لب خیلی کمرنگ میزدم ولی بعد عقد کلی مخالفت کرد
    3-روابط اجتماعی ام رو محدود میکنه حتی برای فرم دانشگاه اجازه نداد شماره خودم رو تو فرم بنویسم و بهم میگه چرا اصرار داری همه شمارتو داشته باشن!!!!!!!!
    4-یکی از شروطم برای ازدواج این بود که برم سر کار اما الان اصلا موافق نیست با محیط کاری که مرد باشه.
    5-خیلی اهل معاشرت نیست حتی واسه خونه خودمون هم باید زیاد بهش اصرار کنم بیاد
    6-خیلی زود رنجه، سر کوچکتررررین چیزی بحثمون میشه تقریبا هر روز یه بحث جدیدی داریم و ناراحت میشه و بیشتر هم من نازشو میخرم.
    7-وقتی هم که ناراحت میشه و عصبانی میشه هر حرفی که نباید بزنه رو میزنه. خیییلی شخصیتمو خورد میکنه

    و...


    دوسم داره ولی مدام بهم گیر میده
    به نظر خودش هم اینا اصلا سخت گیری نیست
    چیکار کنم؟؟؟ لطفا کمکم کنید...
    بعد ازدواج این سخت گیری ها ممکنه ادامه داشته باشه؟؟
    ویرایش توسط arezooo : سه شنبه 01 اسفند 96 در ساعت 16:45

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام ارزو جان

    دوران عقد برای شناخت همین چیزهاست.



    راستش با بعضی از کارهای همسرت من موافقم.اما این بستگی به شخص شما و نوع فرهنگ و تربیتت داره که بپذیریش.مثلا شاید یه خانم دیگه این چیزا رو اصلا قبول نکنه ولی منه نوعی بگم من تا حدودی موافقم.همش به خودت بستگی داره

    مثلا در مورد رژلب و وووهرچند کمرنگ من خودم موافق نیستم.دلیلی نداره لب های من بیرونه منزل رنگ قشنگی داشته باشه.چون پیغام خوبی نداره و یه جورایی به مرد نامحرم دارم میگم به لب های من توجه کن....به هر حال حتما اون رژ لب تغییری در شما ایجاد میکنه که خودتم مایلی استفاده کنی


    اگر شما شرط گذاشتی برای کار کردنت و در این مورد سنگاتو باهاش واکندی پس الان جدی در مورد این قضیه باهاش صحبت کن و با ملایمت بگو این کار شما خلف وعده است.

    ناز همسرت رو نخر.همیشه وظیفه شما نیست.دقت کن که این عادت نشه براش وگرنه هر روز مجبوری ناز بکشی و بخری و کلا جایگاه زن و مرد بودنتون عوض میشه

    ارزو جان

    با همسرت رابطه زناشویی برقرار نکن به هیچ عنوان و الان سعی کن خوب بشناسیش.بهتره باهم به یک مشاور مراجعه کنید تا بتونه تشخیص بده که با وجود تفاوتهایی که دارین میتونین کنار هم زندگی کنین یا خیر.

    بحث گیر دادن به شما یک چیزه و بحث زودرنج بودن ایشون و داشتن بحثهای مکرر خودش بحث جدا و بسیار جدیه که جای تامل داره
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.

    ویرایش توسط maryam123 : سه شنبه 01 اسفند 96 در ساعت 18:53

  3. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    mastanehh (چهارشنبه 02 اسفند 96), بارن (چهارشنبه 02 اسفند 96)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-11-02
    نوشته ها
    627
    امتیاز
    9,101
    سطح
    64
    Points: 9,101, Level: 64
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 249
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocial3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    199

    تشکرشده 1,077 در 458 پست

    Rep Power
    122
    Array
    سلام آرزو جان
    من بشخصه فرد معتقدی هستم و برام هنجارها و باید و نباید ها اهمیت داره.
    اما درباره شما
    اگر برای مشاوره تشریف آوردین پس من راحت تر بنویسم...
    سن شما مناسب ازدواج نیست. شاید این واست سوال شه که من چرا سنم مناسب نیست و من میتونم استقلال داشته باشم.
    اما اینطور نیست! قطعا دختری با سن بیشتر به این سرعت با چنین فردی عقد نمیکنه و سعی میکنه این چیزا رو در همون دوره ی آشنایی بسنجه و با توجه به شرایط عمل کنه. پس خیلی زود عقد کردین.
    گفتین به روسریتون گیر میدن.
    در اسلام رنگ ها منع نشده و خداوند زیباست و زیبایی رو دوست داره. نمیشه یک عمر با رنگ مشکی و خاکستری زندگی کرد. همسر شما علتش دینی نیست و بد دلی و بد گمانی خودش هست.
    توی خیابون و دانشگاه هزاران زن و دختر زیبا هستن اونقدر که چشم کسی دنبال روسری شما نباشه!
    رنگ روسری شما چیزی نیست که بخواد قلوب مؤمنین و مؤمنات رو جریحه دار کنه... نه از معصومین ع هستین و نه چهره ای مؤثر. فقط یک فرد عادی در جامعه
    درباره رژ لب عرض کنم رنگ های ملایم هیچ ایرادی نداره و آرایش اصلش برای زن هست. مرتب بودن و صورتی با آرایش ملایم هیچ بدی نداره در حالی که شما محجبه هستی.
    درباره رابطه ی اجتماعیتون بالاخره یکسری باید و نباید هست ولی بازم نباید خیلی محدود کرد.
    درباره شروطتون... بهای شکستن عهد و پیمان رو باید یک آدم مؤمن خوب بدونه و عهد شکنی نکنه اگر موافقت کرده خب اجازه بده در محیطی مرد و زن هستن کار کنین، ایرادی نداره.. مگر میشود شما در محیط تماما مردانه باشین؟ محیط تماما مردانه مثل چی مثلا؟
    فرموین اهل معاشرت نیست.. زود رنجه... شخصیتتو خورد میکنه و... که اینها علایم یک فرد نرمال نیست.
    من نمیدونم آیا رابطه ی جنسی داشتین یا نه.
    اما بهترین و مؤثرترین راه جلسه با پدر و مادرتون و بیان مشکلاتتون هست.
    بنظر میاد ایشون بدگمان و بد دل هستن و این بعد ازدواج بمراتب شدید تر خواهد شد. از طرفی یکسری مشکلات فردی دارن.
    زندگی در چنین جوی سخت هست و به افسردگی و خشم منتهی میشه.
    من نظرم این هست صدرصد با والدینتون.. اونی که بیشتر درکتون میکنه وارد بحث بشین و اونوقت با توجه به شرایط تصمیم بگیرین.
    ویرایش توسط sahar.66 : سه شنبه 01 اسفند 96 در ساعت 19:46

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    با سلام

    ما خانواده ای مذهبی هستیم. هم خودمون و هم بستگان. یعنی تا اون حد که روابط بین دختر و پسرهای فامیل هم کنترل شده است . مثلا پسرها خیلی با دخترها هم صحبت و همراه نمی شوند و برعکس. نه اینکه خیلی تند باشه ولی صمیمی نمی شوند!

    غرض اینکه با همچین پیشینه و تفکری نمی تونیم وجود همچین آدمی رو تحمل کنیم. این آقا احتمال داره دچار بیماری بدبینی باشه یا تفکر خیلی سخت گیرانه ای داشته باشه. هر کدام که باشه (یا هر دو) به سختی قابل درمان و معمولا درمان ناپذیر هستند.

    امروز شما رو محدود می کنند ولی فردای ازدواج همین ها رو هم اجازه نخواهید داشت. به همین جا هم ختم نمیشه چپ و راست باید حساب پس بدید، توهین بشنوید (گفتید که الان هم هر حرفی رو که نباید بزنه میزنه) و حتی کتک هم خواهید خورد که چرا به فلان کس نگاه کردی، چرا اون کار رو کردی یا اونطور پوشیدی که بهت نگاه کنند، این شماره کیه؟ ... از این موارد نمونه هاش خیلی زیاده.

    توصیه هائی که می تونم بهتون بکنم:
    * به نظر من سن شما برای ازدواج کم نیست. یعنی خیلی هم خوبه ولی اینقدر نیست که تعجیل کنید. اگر اجبار و الزامی به ازدواج فوری ندارید از این آقا دوری کنید. به معنی واقعی کلمه ازشون فرار کنید. این قبیل افراد بهتره با خانم هائی هم فکر خودشون ازدواج کنند. البته اگر مشکل فقط تعصب مذهبی باشه. درصورتی که بدبینی داشته باشند با هرکسی ازدواج کنند اون شخص و زندگیش رو سیاه و نابود می کنند.
    * در ازدواج با این افراد باید تا حد امکان سخت گیری و محکم کاری کرد. یعنی مهریه سنگین، قید کردن واضح و صریح حقوق مادی و معنوی مورد درخواست در عقدنامه مانند حق ادامه تحصیل و اینکه در شهر خود یا شهرهای دیگه هم باشه، حق انتخاب محل سکونت، حق حضانت فرزند درصورت طلاق، حق وکالت از طلاق و .... قول و قرارهای شفاهی مفت ارزش نداره. پسر و دختر قبل از ازدواج خیلی حرف ها می زنند که بعد از ازدواج بهش عمل نمی کنند. در این موارد بیشتر دخترها و درصد کمتری پسرها متضرر می شوند و زندگی و خوشبختی را می بازند.
    (علت این سخت گیری هم واضحه چون خیلی راحت خلف وعده و کلام می کنند. اگر تعصب هم داشته باشند جنبه خدائی هم بهش می دهند و منکرش رو هم بی دین می دونند و تقریبا نصیحت ناپذیر و خود عقل کل پندار هستند. دختر هم پس از ازدواج بجز این ها هیچ چیزی نداره که ازش حمایت کنه. مگر خانواده خیلی مرفه یا بانفوذی داشته باشه.)
    * حتما با روان شناس و مشاور خانواده جهت تشخیص اینکه بیماری بدبینی دارند یا خیر و با چه شدتی و تاثیر آن در زندگی مشترک احتمالی تان، مشاوره کنید. اینقدر مشاوره کنید تا مطممئن شوید.
    * تحقیق کنید روابط در بین اعضای خانواده وی به چه صورت است. و آیا ایشون هم همانند سایر اعضای خانواده هستند یا متفاوت؟
    * با چند نفر از بزرگترهای فامیل تون مشورت کنید.
    * در ازدواج عجله نکنید. حداقل 6 ماه تا 1 سال رو برای آشنائی صرف کنید.


    درهرحال همه تلاش تان ازدواج با کسی باشه که همفکر و هم کفو (اعتقادی، مالی، احصیلی، خانوادگی) خودتان باشد و مشکلات روحی هم نداشته باشند.

    موفق باشید

  6. کاربر روبرو از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده است .

    mercedes62 (جمعه 04 اسفند 96)

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 27 مرداد 98 [ 11:49]
    تاریخ عضویت
    1396-11-08
    نوشته ها
    50
    امتیاز
    1,164
    سطح
    18
    Points: 1,164, Level: 18
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 86 در 38 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ازدواج واقعا یکی از سختترین تصمیمات هر فردیه. دو حالت برای همسرتون و البته بسیاری از آقایان مشابه ایشون هست.

    حالت اول: این حساسیتها در اوایل ازدواج و آشنایی وجود داره و دلیل اصلیش عدم شناخت کافی و اعتماد لازم هست. با شناخت و اعتماد بیشتر مشکل حل میشه و حساسیتها به مرور کمتر و کمتر میشه.

    حالت دوم: همسرتون از نظر روانی آماده ی ازدواج نیست و بعد از ازدواج هر روز این حساسیتها بیشتر و بیشتر میشه و زندگی برای شما تبدیل به یک زندان خواهد شد.

    این هنر شماست که تشخیص بدید همسرتون جزو کدوم دسته هست.

    مشکلی که ایشون دارن اینه که دنیای شمارو از چشمان خودشون میبینن. مثلا از نظر ایشون وقتی یه خانم رژ میزنه حتما میخواد منظوری رو برسونه یا لباسهای رنگی نشونه ی جلف بودنه. شما برای تشخصی اینکه همسرتون جزو کدوم دسته هست باید باهاش صحبت کنید و ببینید آیا این دید رو به صورت کلی دارن یا حساسیت فقط روی شماست، اگه حساسیت فقط روی شما باشه بعد از ازدواج و با گذر زمان کمتر و کمتر میشه.

  8. کاربر روبرو از پست مفید reza.m1986 تشکرکرده است .

    نیکیا (چهارشنبه 02 اسفند 96)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 خرداد 01 [ 02:25]
    تاریخ عضویت
    1396-9-29
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    5,314
    سطح
    46
    Points: 5,314, Level: 46
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 144 در 79 پست

    Rep Power
    28
    Array
    ایشون در دوران صیغه خیلی چیزها رو مطرح نکردن یا به دروغ پذیرفتن چون معتقد بودن بعدا شما رو تغییر خواهند داد و این یعنی عدم صداقت!

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 تیر 98 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1396-11-04
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    1,413
    سطح
    21
    Points: 1,413, Level: 21
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    38

    تشکرشده 19 در 11 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام عزیزم

    من در حدی نیستم بخوام راهنماییت کنم اما یک نکته مهم

    اینه که هیچوقت نباید به امید تغییر ازدواج کنی

    هران چیزی که در همسرت میبینی در اینده هم خواهی دید،من نمیگم کدام حق دارید

    فقط دارم میگم شما همینی همسرت هم همین ببین میتونی باهاش کنار بیای بخاطر ارامش زندگیت یا نه ؟؟

  11. کاربر روبرو از پست مفید صلحیه تشکرکرده است .

    Ye_Doost (چهارشنبه 02 اسفند 96)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 23 خرداد 97 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1396-11-21
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    381
    سطح
    7
    Points: 381, Level: 7
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط reza.m1986 نمایش پست ها
    ازدواج واقعا یکی از سختترین تصمیمات هر فردیه. دو حالت برای همسرتون و البته بسیاری از آقایان مشابه ایشون هست.

    حالت اول: این حساسیتها در اوایل ازدواج و آشنایی وجود داره و دلیل اصلیش عدم شناخت کافی و اعتماد لازم هست. با شناخت و اعتماد بیشتر مشکل حل میشه و حساسیتها به مرور کمتر و کمتر میشه.

    حالت دوم: همسرتون از نظر روانی آماده ی ازدواج نیست و بعد از ازدواج هر روز این حساسیتها بیشتر و بیشتر میشه و زندگی برای شما تبدیل به یک زندان خواهد شد.

    این هنر شماست که تشخیص بدید همسرتون جزو کدوم دسته هست.

    مشکلی که ایشون دارن اینه که دنیای شمارو از چشمان خودشون میبینن. مثلا از نظر ایشون وقتی یه خانم رژ میزنه حتما میخواد منظوری رو برسونه یا لباسهای رنگی نشونه ی جلف بودنه. شما برای تشخصی اینکه همسرتون جزو کدوم دسته هست باید باهاش صحبت کنید و ببینید آیا این دید رو به صورت کلی دارن یا حساسیت فقط روی شماست، اگه حساسیت فقط روی شما باشه بعد از ازدواج و با گذر زمان کمتر و کمتر میشه.


    نسبت به خانواده خودش هم این حساسیت رو داره مثلا یه بار دوست همسرم اومده بود دم در خونشون مامانش در رو باز کرد بعد دوستش یه چیزی گفت که مامانش یه لبخند کوچیک زد و همسرم با مامانش بحث کرد که چرا بهش لبخند زدی
    یا اینکه اصلا با آتلیه و فیلمبردار که همشون خانم هستن موافق نیست و میگه عکست توسیستمشون میمونه و یه وقت مردی میاد پشت سیستم میبینه!!!

  13. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 آبان 97 [ 18:56]
    تاریخ عضویت
    1395-7-29
    نوشته ها
    595
    امتیاز
    9,965
    سطح
    66
    Points: 9,965, Level: 66
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 85
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    646

    تشکرشده 951 در 409 پست

    Rep Power
    114
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط arezooo نمایش پست ها
    نسبت به خانواده خودش هم این حساسیت رو داره مثلا یه بار دوست همسرم اومده بود دم در خونشون مامانش در رو باز کرد بعد دوستش یه چیزی گفت که مامانش یه لبخند کوچیک زد و همسرم با مامانش بحث کرد که چرا بهش لبخند زدی
    یا اینکه اصلا با آتلیه و فیلمبردار که همشون خانم هستن موافق نیست و میگه عکست توسیستمشون میمونه و یه وقت مردی میاد پشت سیستم میبینه!!!
    هیچ زنی و حتی مردی این نوع افراد رو نمی تونه تحمل و باهاشون زندگی کنه. مادر ایشون هم احترام خاص دارند و هم سنی ازشو کذشته و موردنظر کسی نیستند اینطور برخورد می کنند. فکر می کنید با شما (و هر دختر دیگه ای) که اون نوع احترام مادری رو نداری و جوان هم هستید و طبیعتا گاهی موردنظر واقع میشوید و خودتان هم تمایل به داشتن آزادی های مشروع و متعارف خانم ها هستید، چه برخوردی خواهند داشت؟
    هر دختر کمی عاقل همونجا که گفتید "بهم میگه چرا اصرار داری همه شمارتو داشته باشن" حتی اگر روز عروسیش بود بلافاصله و به هرقیمت این ازدواج رو بهم میزد.

    شما در خانواده و فامیل بزرگ تری ندارید که این مسائل رو بهشون بگید؟

    قبل از همه این حرف ها بگید شما خودتون این شخص رو می خواهید؟ تا چه حد؟ یعنی دنبال راهی هستید تا با ایشون ازدواج کنید یا براتون یک خواستگار مانند هر خواستگار دیگه است؟
    ویرایش توسط Ye_Doost : چهارشنبه 02 اسفند 96 در ساعت 12:34

  14. 2 کاربر از پست مفید Ye_Doost تشکرکرده اند .

    mercedes62 (جمعه 04 اسفند 96), کلانتر جو (یکشنبه 06 اسفند 96)

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 22 تیر 98 [ 17:11]
    تاریخ عضویت
    1396-6-17
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    1,424
    سطح
    21
    Points: 1,424, Level: 21
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 14 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام خدمت شما سوال کننده محترم
    راستش من قبل از این پیام اخر شما یه نظری نوشتم که البته از ارسال منصرف شدم که در اون از دوستانی که نظر میدن خواسته بودم یمقدار با ارامش تر و همگام با سوال کننده پیش برن و نه تند تر و جلوتر و در کل سعی داشتم یک مقدار محتاطانه تر از نظرات دوستان بنویسم.
    اما با توجه به پیام اخر شما نظر من هم این هست که اگر شما هم فکر ایشان نیستید که بنظر میاد نباشین از نوشته هاتون ، نظر من به عنوان یک برادر برای شما این است که بیش از این زمان دادن به این رابطه و شناخت جایز نیست.
    انشالله عاقبت بخیر باشید.

  16. کاربر روبرو از پست مفید @lirez@ تشکرکرده است .

    mastanehh (چهارشنبه 02 اسفند 96)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.