سلام
ابراز علاقه زن و مرد باهمدیگه کاملا متفاوته...بعضی ها این تفاوتها رو خوب فهمیدن و بهش توجه میکنن بعضی ها هم نمیکنن...این طبیعیه...
همه زوج ها اوایل و در دوران عقد و نامزدی و ...خب شور و شوق بیشتری دارن.کم کم این شور و شوق کمتر میشه.و با منطق و عقل مواجه میشن.
شما نگرش به ابراز احساس و عشق و ...متفاوته و نگرش همسرتم متتفاوته...نباید انتظار داشته باشی همانطور که شما ابراز علاقه میکنی اونم بهت ابراز علاقه کنه
هر بار بیرون میرفتیم ازش نهایت تشکرو میکردم و ابراز دلتنگی و... ولی نه تنها نتیجه ای نداشت نتیجه ی عکس هم میداد :
شاید زیادی بوده.هرچیزی حد و مرزی داره که باید رعایت بشه
من نمیدونم شما چه دیدگاهی به زندگی مشترک داری اما به دلیل ابراز علاقه نکردن به شیوه و روش شما ، میری به همسرت پیشنهاد جدایی میدی ؟!؟!؟!؟!؟
میدونی همین کارت چقدر همسرتو سرد کرده....پس نباید گله کنی چرا همسرم روز به روز بدتر و سردتر میشه
برای من قابل درک نیست مردی یا زنی از شریک زندگیش دور باشه و یک روز تمام ازش خبری نگیره بگه سرم شلوغ بود و...
درک شما کاملا ایراد داره
شما در محیط کاری همسرت نیستی...
ادم ممکنه انقدر غرق کار و کرفتاری بشه که حتی یادش بره چایی رو میزشو بخوره که جلو چشمشه...چه برسه به پیام عاشقانه دادن !
شما خودت آتو دادی به همسرت...به جای مدام غر زدن و کنایه زدن بهتره با سیاست رفتار کنی
از خودت پرسیدی همسرت برای چی اصلا میره سرکار؟
برای رفاه شما.فقط جوابش همینه
دوست خوبم
زندگی همیشه گل و بلبل نیست
هنر زن بودن شما اینچا باید خودشو نشون بده
شما با غر زدن گیر دادن شک کردن و ....خودتو پیش همسرت بی اعتبار کردی و یک ادم شکاک و غر غرو ساختی از خودت.
در مورد مطلب اخری که نوشتی...
یعنی اون توضیحاتو دادی و حالا میگی میخوام برم و ....
به این نکات توجه کن:
1.شما یک زن متاهل هستی.هرچقدرم همسرت بهت کم توجه باشه دلیلی برای رفتن به این جمع برات نخواهد بود
2.اگر همسرت به دلیل شکاک بودن شما و غر زدنهای دائمی، بره سراغ اکیپ دختر پسری که القصه نامزد سابقشم تو اون گروهه چه حسی بهت دست میده؟
3.به همسرت با جون و دل وفادار باش.رفتنت به این جمع حتی اگر همسرت نفهمه نوعی خیانت محسوب خواهد شد
4.به طرز وحشتناکی دلت میخواد بری؟! پا بذار روی دلت و بگو من یک زن شوهر دار هستم و دلیلی نداره وارد این جمع ها بشم.همانطور که دوست ندارم همسرم هم بره اگر موقیعت هامون برعکس بود
5.اون چیزی که شما ازش به عنوان " منطق " صحبت میکنی، منطق نیست بلکه هوس و یک فکر کاملا احساسی و غلطه.
همین ساکت نکردن این افکار نتیجه اش میشه اینایی که تو جامعه میبینی: خیانت...فحشا...روابط نامشروع و ....
6.با رفتنت نه تنها حالت خوب نمیشه بلکه بهت قول میدم عذاب وجدان بدی تا مدتها عذابت خواهد داد.
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
ویرایش توسط maryam123 : چهارشنبه 25 بهمن 96 در ساعت 01:34
علاقه مندی ها (Bookmarks)