به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 12 دی 96 [ 09:16]
    تاریخ عضویت
    1396-10-10
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    32
    سطح
    1
    Points: 32, Level: 1
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    با لغزشهای مداوم همسرم چه کنم؟

    سلام
    من 35 سالمه ،8 ساله ازدواج کردم.حدودا یکسال بعد از ازدواج متوجه شدم همسرم روابطی رو بیشتر به صورت مجازی با دختران دیگه داره.به ذهن خودم هر راهی میرسید رفتم.به مشاوران مختلفی مراجعه کردم.کلی کتاب خوندم اما متاسفانهموفق نشدم.برعکس روزبروز داغون تر و افسرده تر شدم...آخرین باری که متوجه ارتباط و خواهشش برا دوستی با خانمی شدم که خودمم میشناختمشون به شدت باهاش برخورد کردم همسرم ازم خواست که ترکش نکنم.منم قبول کردم و در ازاش حق طلاق خواستم...

    همسرم هربار میگه که دیگه تکرار نمیکنه اما رفتاراش کماکان همونن.گوشیش رو با خودش تو حموم و دستشویی هم میبره.شب تا پاسی از شب بیداره .واقعا نمیدونم باید چه کاری انجام بدم..از سال دوم ازدواجمون ارووم ارووم رابطه جنسیشو با من کم کرد تا اینکه در نهایت قطعش کرد .اینم بگم که تو دروران عقد فهمیدم اعتیاد به پورنو داره.سر همین مسیله هم کلی دعوامون شد تا اینکه الان این مسیله رو فقط تو محیط کارش انجام میده...همسرم مدیر یه اموزشگاهه با اینکه هر روز از ساعت 1تا3 اموزشگاه تعطیله.اما به بهانه کار حتی خونه هم نمیاد تمام خود ارضایی هاشم همونجا انجام میده...
    با وجودیکه بارها و بارها متوجه ارتباطش شدم اما هربار به اندازه دفعه اول غصه میخورم و رنج میکشم.تو روخدا کمکم کنید
    من بخاطر پدر و مادرم با وجود گرفتن حق طلاق بازم حاضر به جدایی نیستم.کمکم کنید چطور تحمل این زندگی رو برا خودم راحتتر کنم؟؟

    از ساعت 3 که از سر کار برمیگردم تمام روزم به فکر و خیال میگذره .دلم میخاد برم باشگاه برنامه و هدف داشته باشم اما واقعا دست و دلم به هیچکاری نمیره

    مدام به این فکر میکنم چطور تا الان تحمل کردم؟اینهمه تحقیر و توهین و کتک خوردن و ...
    خواهش میکنم راهنماییم کنید


  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    گلینا جان سلام

    خوش امدی به همدردی

    ما اینجا به شما منفعل بودن رو توصیه نمیکنیم.اینکه ازمون میخواهی راهی جلوی پات بذاریم تا این شرایط رو راحت تر تحمل کنی، اشتباهه.مثل این میمونی شما بیمار باشی و لازم باشه بری دکتر.بعد شما بیای بگی دکتر نمیرم.راهی بهم نشون بدین تا مریضیم رو تحمل کنم.خب هیچ عقل سلیمی اینو نمیگه...

    توی هر زندگی مشکلاتی هست...اگر این مشکلات اخلاقی باشه خب تحملش عقلانی نیست.
    اولین مرحله برای حل این مشکلات مراجعه به روانشناس و ...و بعد اقدام جدی ( مثل گرفتن حق طلاق ) و ...هست که شما انجام دادی.ولی به نتیجه دلخواه نرسیدی...
    اگر همسرت ازت میخواد که ترکش نکنی باید ایشونم به خواسته های شما احترام بذاره

    شما هم چیز عجیبی ازش نمیخوای.ازش امنیت اخلاقی خواستی که اونو نتونسته برات فراهم کنه

    شما میگی دارم رنج میکشم...برای برطرف کردن رنجت باید جسارت داشته باشی...
    ایا میتونی این رویه رو تحمل کنی؟
    بخاطر پدر و مادرت حاضر به طلاق نیستی؟منطقیه؟
    من اصلا تشویقت به طلاق نمیکنم.اما اگر میتونی این مدل زندگی رو ادامه بدی و داغون نشی، خب باید ادامه بدی.هم دارو نمیخوری و هم میگی میخوام خوب بشم؟خب نشدنیه


    در هر صورت داشتن یک زندگی با امنیت روانی حق هر انسانیه..حالا اگر کسی میخواد با قرار گرفتن در موضع ضعف اونو از خودش دریغ کنه ، دیگه به خوده اون شخص ربط داره.
    خیلی وقتها ما ترسهای خودمون رو به اطرافیان ربط می دیم.

    همسرت با وجود حضور شما در زندگیش ،برای برقراری رابطه با زن دیگه ای خواهش میکنه...ایشون یا بیماری جنسی داره یا اعتیاد به جنس مخالف.که در هر صورت موضوع کم اهمیتی نیست.
    چه دلیلی داره ایشون ارتباط جنسیش رو با شما کات کنه و بعد برای برقراری رابطه با زنهای دیگر خواهش التماس کنه و بعد از اون طرفم از شما بخواد ترکش نکنی؟!
    به نظرت همسرت سلامت روانی داره؟
    خودت فکر کردی نقشت در این زندگی چیه؟
    چند تا سوال
    شما بچه ندارید؟
    الان ایشون 6 ساله با شما ارتباط جنسی ندارن؟
    تحقیر و کتک و ...از سمت ایشون چی بوده؟
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  3. 6 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    Erica (دوشنبه 11 دی 96), mehdi.ma.mm (دوشنبه 11 دی 96), نادیا-7777 (دوشنبه 11 دی 96), میس بیوتی (سه شنبه 12 دی 96), بارن (دوشنبه 11 دی 96), جوادیان (سه شنبه 12 دی 96)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 12 دی 96 [ 09:16]
    تاریخ عضویت
    1396-10-10
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    32
    سطح
    1
    Points: 32, Level: 1
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام مریم عزیزم ممنونم که وقت گذاشتین و جوابمو دادین.من تمام حرفاتونو روزی هزار بار به خودم میگم.
    اما باور کنید واقعا چاره ندارم..الان اصلا شرایط برگشت به خونه پدرمو ندارم....یه حس شرمندگی دارم که نمیذاره تو چشمهاشون نگا کنم..تمام این سالها این مسائل رو ازشون قایم کردم..الان نمیتونم با 35 سال سن برگردم خونه پدری..حتما درکم میکنید چی میگم ..با وجودیکه من کار میکنم اما چون شغلم زیر مجموعه کار همسرمه عملا بعد از طلاق کار و درامدی هم نخواهم داشت....
    در مورد منفعل نبودن بخدا دلم میخواد بشینیم باهم منطقی حرف بزنیم.اما نمیشه همسر من فوق العاده پرخاشگر و عصبیه.براش آپارتمان و کوچه و خیابون فرقی نمیکنه.به محضی شروع به حرف زدن من شروع به فحاشی و کتک کاری میکنه


    بارها براش نامه نوشتم.بهش اس ام اس دادم و حرفامو زدم اما انگار نه انگار

    پیش هر مشاوری هم که رفتم گفتن باید همسرت همرات بیاد
    اما همسرم قبول نکرد برا حق طلاق هم واقعا بعد از گندی که بالا آورده بود چاره ای جز پذیرفتنش نداشت.

    واقعا مستاصل و درمونده ام...

    - - - Updated - - -

    در مورد بچه پرسیدین .نه خوشبختانه بچه ای ندارم.هیچ وقتم درخواستش از سمت همسرم مطرح نشد...
    رابطه جنسی هم همونطور که گفتم دو سال بعد از ازدواجمون کم و کم و کمتر شد تا اینکه قطع شد
    در مورد کتک کاری هم هربار که متوجه ارتباطش با دختری شدم و اعتراض کردم با بیرحمی تمام کتکم زد

  5. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام مجدد

    یه سوال

    الان شما چه سودی از این زندگی داری میبری؟

    بشین سودها و ضرر هاش رو برای خودت دسته بندی کن.و برای ما هم بنویس
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  6. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    mehdi.ma.mm (جمعه 15 دی 96), میس بیوتی (سه شنبه 12 دی 96), شیدا. (سه شنبه 12 دی 96)

  7. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط گلینا نمایش پست ها
    سلام مریم عزیزم ممنونم که وقت گذاشتین و جوابمو دادین.من تمام حرفاتونو روزی هزار بار به خودم میگم.
    اما باور کنید واقعا چاره ندارم..الان اصلا شرایط برگشت به خونه پدرمو ندارم....یه حس شرمندگی دارم که نمیذاره تو چشمهاشون نگا کنم..تمام این سالها این مسائل رو ازشون قایم کردم..الان نمیتونم با 35 سال سن برگردم خونه پدری..حتما درکم میکنید چی میگم ..با وجودیکه من کار میکنم اما چون شغلم زیر مجموعه کار همسرمه عملا بعد از طلاق کار و درامدی هم نخواهم داشت....
    در مورد منفعل نبودن بخدا دلم میخواد بشینیم باهم منطقی حرف بزنیم.اما نمیشه همسر من فوق العاده پرخاشگر و عصبیه.براش آپارتمان و کوچه و خیابون فرقی نمیکنه.به محضی شروع به حرف زدن من شروع به فحاشی و کتک کاری میکنه


    بارها براش نامه نوشتم.بهش اس ام اس دادم و حرفامو زدم اما انگار نه انگار

    پیش هر مشاوری هم که رفتم گفتن باید همسرت همرات بیاد
    اما همسرم قبول نکرد برا حق طلاق هم واقعا بعد از گندی که بالا آورده بود چاره ای جز پذیرفتنش نداشت.

    واقعا مستاصل و درمونده ام...

    - - - Updated - - -

    در مورد بچه پرسیدین .نه خوشبختانه بچه ای ندارم.هیچ وقتم درخواستش از سمت همسرم مطرح نشد...
    رابطه جنسی هم همونطور که گفتم دو سال بعد از ازدواجمون کم و کم و کمتر شد تا اینکه قطع شد
    در مورد کتک کاری هم هربار که متوجه ارتباطش با دختری شدم و اعتراض کردم با بیرحمی تمام کتکم زد

    با سابقه کارت و تجربه ات نمی تونی جای دیگه کار کنی؟
    یا خودت کاری را شروع کنی؟

    یعنی الان فقط بخاطر کار با این آقا زندگی می کنی که هر چند وقت یه بار کتکت بزنه و تحقیرت کنه و با روابط متعددش داغونت کنه و ... شما هم کار کنی براش که خرج خودت را بدی؟
    بعد هشت سال ازدواج بچه هم که نداری و رابطه جنسی هم که ندارید و .... کجاش شبیه زندگی مشترکه؟

    تنها چیزی که شما به عنوان نکته ی مثبت حضور این آقا تو زندگیت گفتی اینه که بهت کار داده.
    نکات مثبت دیگه؟
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  8. 10 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    abs (چهارشنبه 13 دی 96), Erica (چهارشنبه 13 دی 96), maryam123 (سه شنبه 12 دی 96), mehdi.ma.mm (جمعه 15 دی 96), mohamad.reza164 (سه شنبه 12 دی 96), niloofar_aabi (چهارشنبه 13 دی 96), نادیا-7777 (چهارشنبه 13 دی 96), میس بیوتی (سه شنبه 12 دی 96), جوادیان (سه شنبه 12 دی 96), زن ایرانی (چهارشنبه 13 دی 96)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.