سلام دوست عزیز
برای اینکه اینجا دوستان باهات همفکری کنن بهتره که برامون کامل توضیح بدی.درک میکنم که شرایط روحی خوبی نداری اما مطمئن باش وقتی خدا هدایتت کرده به سمت اینجا یعنی روزنه از از امید رو به روی تو باز کرده و اینجا ادمهایی هستن که اگر کمکی هم بهت نکنن حداقل میتونن باهات همدلی کنن...این رو هم در نظر داشته باش که در 24 ساعت فقط 3 پست میتونی بذاری .پس سعی کن پستهات کامل باشن.نه بریده بریده.
خیلیها در ذهنشون میگن چرا من :
مثلا یک بیماری سرطانی میگه چرا من....
یک انسان فلج میگه چرا من....
یک ادم طلاق گرفته میگه چرا من....
یک ادم ورشکست شده میگه چرا من....
یک مادره داغ دیده میگه چرا من.....
و هزاران از این چرا من ها هست و اگر خوب نگاه کنی همه (بدون شک) در زندگیمون از این چرا من ها داریم.
خیلی از ادمها هستن که شکست میخورن و دوباره بلند میشن و می ایستن و زندگی رو میسازند.اینکه شما دچار این بیماری هستی ابدا به معنی نابود شدن ارزوهات نیست.
از همسرت برامون بگو..چه شخصیتی داره ؟چی در وجودش هست ازارت میده؟ من با توجه به توضحیات مختصر شما فکر میکنم ایشون حتما شما رو دوست داشته که با علم به اینکه شما دچار صرع هستین با شما ازدواج کرده.البته بازم تاکید میکنم این یک نقص نیست و نباید شما رو از رسیدن به اهدافت بازداره ولی پسرای این دوره و زمونه اکثرا بسیار مشکل پسند شدن و حساس...پس حتما علاقه زیادی از سمت ایشون بوده.درسته؟
برامون بیشتر بگو تا بیشتر بهت کمک بشه
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)