به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 29 تیر 97 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1394-4-09
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    4,330
    سطح
    41
    Points: 4,330, Level: 41
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    77

    تشکرشده 116 در 61 پست

    Rep Power
    27
    Array

    Tard به شوهرم شک کردم لطفا بگین چکار کنم؟

    سلام دوستان عزیز
    قبل از اینکه چیزی بگم میخام از همه دوستانی که میان و صادقانه نظر میدن و وقت میذارن تا مشکل یکی از هم وطناشون در آن سوی کشور که نه میشناسنش و نه اون رو دیدن حل بشه و چقدر خوبه این تالار که شده سنگ صبوره خیلی از ما خانما.



    دوستان دیروز بعداز ظهر من بهمراه دخترم خونه مادرم بود و شوهرم هم تنها خونه بود وقتی که برگشتم دیدم که شوهرم توی حمامه و اون روغن مخصوصی که حین رابطه ازش استفاده میکنیم روی میزه و جعبه دستمال کاغذی و گوشیش که کنار اونا بود و یه نگاه همینطوری به گوشیش پر از پیامای اینستا چون گوشیش فقط با اثر انگشت خودش باز میشه نمیتونستم برم توش خیلی دگرگون شدم کل خونه رو گشتم اما اثری از اینکه کسی توی خونه اومده باشه ندیدم اینم بگم که من حس کارآگاهی ام عالیه و زود مچ طرفو میگیرم و برعکس شوهرم که تو مخفی کاری اصلا وارد نیست تا 99درصد حدس میزدم که خودارضایی کرده و احساس میکنم که قبلا هم اینکار و کرده خیلی بهم ریخته شدم و اصلا توی صورتش نگاه نمیکردم چون حالم داشت ازش بهم میخورد. هر چی بهم گفت چی شده چرا اینطوری شدی اتفاقی افتاده گفتم نه هیچی نشده فقط یه چیزایی ازارم میده نمیتونم تغییرشون بدم نه میتونم کاری کنم فقط باید بپذیرمشون و این پذیرش خیلی سخته. اونم ناراحت شد و خوابید.
    قبل ازینکه این حرفارو بش بزنم وقتی که داشتم شام رو آماده میکردم از عمد گفتم که اون روغنی رو که استفاده کردی رو بزار سر جاش لطفا یهو چشمش که به رو غن افتاد مث آدمی که یهو یادش افتاده باشه با کمی تغییر رنگ چهره که من 99درصد اطمینان داشتم دروغ میگه گفت من استفاده نکردم و بردش سر جاش منم گفتم منم استفاده نکردم. حالا نمیدونم متوجه شد ک من میدونم یا نه
    دوستان الان بشدت از شوهرم متنفرم و دوستش ندارم و دوست ندارم باش حرف بزنم و اون هم از این رفتار من بدش میاد

    دوستان لطفا بگین چکار کنم و زفتار درست و منطقی چیه؟

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 15 شهریور 98 [ 16:46]
    تاریخ عضویت
    1395-9-10
    نوشته ها
    185
    امتیاز
    5,275
    سطح
    46
    Points: 5,275, Level: 46
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    361

    تشکرشده 311 در 123 پست

    Rep Power
    41
    Array
    سلام
    به عقيده من بهتره يكم نسبت به همسرتون بدبيني كمتري داشته باشيد.
    اما اگه حدستون درست باشه بايد علت بنيادي اين مشكل همسرتون رو درخودتون جست و جو كنيد.و نسبت به رفع اين مشكل هر چه سريعتر اقدامات لازم رو انجام بديد.
    تعلل در رفع اين مشكل ممكنه سرانجام ناخوشي براي زندگيتون داشته باشه و سروكله نفر سوم تو زندگيتون پيدا بشه.
    اما اگه مشكل مربوط به روان همسرتون هست بهتره اساتيد تالار نظر كارشناسي بدهند.
    ضمنا بهتون توصيه ميكنم كمتر هسرتون زير ذره بين قرار بدهيد چون اين مشكل قابل حل شدن هست و زياد جاي نگراني نيست.
    تو نت سرچ كن راجعبه مشكل همسرتون مقالات جالبي پيدا ميكني ....
    موفق باشيد

  3. کاربر روبرو از پست مفید sia518 تشکرکرده است .

    masamasa (شنبه 28 مرداد 96)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط masamasa نمایش پست ها
    سلام دوستان عزیز
    قبل از اینکه چیزی بگم میخام از همه دوستانی که میان و صادقانه نظر میدن و وقت میذارن تا مشکل یکی از هم وطناشون در آن سوی کشور که نه میشناسنش و نه اون رو دیدن حل بشه و چقدر خوبه این تالار که شده سنگ صبوره خیلی از ما خانما.



    دوستان دیروز بعداز ظهر من بهمراه دخترم خونه مادرم بود و شوهرم هم تنها خونه بود وقتی که برگشتم دیدم که شوهرم توی حمامه و اون روغن مخصوصی که حین رابطه ازش استفاده میکنیم روی میزه و جعبه دستمال کاغذی و گوشیش که کنار اونا بود و یه نگاه همینطوری به گوشیش پر از پیامای اینستا چون گوشیش فقط با اثر انگشت خودش باز میشه نمیتونستم برم توش خیلی دگرگون شدم کل خونه رو گشتم اما اثری از اینکه کسی توی خونه اومده باشه ندیدم اینم بگم که من حس کارآگاهی ام عالیه و زود مچ طرفو میگیرم و برعکس شوهرم که تو مخفی کاری اصلا وارد نیست تا 99درصد حدس میزدم که خودارضایی کرده و احساس میکنم که قبلا هم اینکار و کرده خیلی بهم ریخته شدم و اصلا توی صورتش نگاه نمیکردم چون حالم داشت ازش بهم میخورد. هر چی بهم گفت چی شده چرا اینطوری شدی اتفاقی افتاده گفتم نه هیچی نشده فقط یه چیزایی ازارم میده نمیتونم تغییرشون بدم نه میتونم کاری کنم فقط باید بپذیرمشون و این پذیرش خیلی سخته. اونم ناراحت شد و خوابید.
    قبل ازینکه این حرفارو بش بزنم وقتی که داشتم شام رو آماده میکردم از عمد گفتم که اون روغنی رو که استفاده کردی رو بزار سر جاش لطفا یهو چشمش که به رو غن افتاد مث آدمی که یهو یادش افتاده باشه با کمی تغییر رنگ چهره که من 99درصد اطمینان داشتم دروغ میگه گفت من استفاده نکردم و بردش سر جاش منم گفتم منم استفاده نکردم. حالا نمیدونم متوجه شد ک من میدونم یا نه
    دوستان الان بشدت از شوهرم متنفرم و دوستش ندارم و دوست ندارم باش حرف بزنم و اون هم از این رفتار من بدش میاد

    دوستان لطفا بگین چکار کنم و زفتار درست و منطقی چیه؟
    سلام

    نیازی به برخورد با این شدت نیست دوست عزیز..

    با صحبت حل میشه و در وهله دوم با کمک مشاور..


    البته اگه شما خودتون هم تو این قضیه تقصیری نداشته باشین ..

    مردان زیادی هستند که در کنار زناشوئیشون گاهی خود ارضائی هم میکنتند ( من تائید نمیکنم ولی میخوام شدت عصبانیت و تنفرتونو از بابت اینکه شوهرتون فقط این کار و میکنن کاهش بدم )..

  5. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    masamasa (شنبه 28 مرداد 96)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 29 تیر 97 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1394-4-09
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    4,330
    سطح
    41
    Points: 4,330, Level: 41
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    77

    تشکرشده 116 در 61 پست

    Rep Power
    27
    Array
    ممنون از پاسختون آقای جوادیان راستش من از همه بیشتر ازین ناراحت میشم که کسی من رو احمق فرض کنه راستش شوهرم همیشه دم از این میزنه که آدم دوست داره یوقتایی تنها باشه زن و شوهر که نباید همیشه با هم باشن منم این حرفاش رو قبول دارم واسه همین دیروز گفتم بزار یکم تنها باشه و بهش زنگ نزدم که بیا دنبالم اینم بگم که از صبح که از خواب بیدار شدم اون رفته بود خونه مامانش اینا که چندتا خونه از ما بالاترن منم بعداز ظهر که دیدم حوصلم سر رفته رفتم خونه مادرم. ولی دیدم که اصلا نیومد دنبالم منم 11شب خودم برگشتم خونه.

    آره تنهایی خوبه منم دوست دارم یوقتایی تنها باشم تلویزیون تماشا کنم کتاب بخونم و یا کیک و شیرینی درست کنم

    تنهایی زمانی خوبه که آدم اون زمان رو صرف کارایی که دوست داره بکنه نه اینکه زن و بچش رو دور بزنه و مشغول خودارضایی بشه.

    الان من نمیدونم چه عکسل العملی داشته باشم بروش بیارم یا نیارم آخه اون الان یه علامت سوال بزرگ توی ذهنش ایجاد شده که علت تغییر رفتار من چیه شاید هم فکر کرده بخاطر رفتنش خونه مامانش ازش ناراحتم از طرفی دوست ندارم بروش بیارم که غرورش شکسته بشه
    به نظر شما رفتار درست تو این شرایط چیه؟

    - - - Updated - - -

    علت اینکه یکی از پست های من حذف شده رو نمیدونم چیه ببخشیدکجای حرفام مشکل داشته ؟
    اگه جوابم رو بدین ممنون میشم

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 20 آبان 96 [ 23:36]
    تاریخ عضویت
    1394-5-30
    نوشته ها
    179
    امتیاز
    4,001
    سطح
    40
    Points: 4,001, Level: 40
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 149
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    33

    تشکرشده 208 در 97 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام دوست عزیز
    من وظیفه خودم دونستم بیام و هرچی میدونم رو به شما هم اطلاع بدم.
    اول اینکه الان تو روابط زناشویی مشکلی ندارین؟؟؟
    تو این ماه تو این سال چطور بوده؟؟
    فکر میکنید برای همسرتون راضی کننده بوده؟؟؟
    حد ایده آل برای اون چی هست تو این زمینه مطمئنا غیر مستقیم یه چیزایی گفته
    از نظر خانوادگی شما و همسرتون تو چه سطحی هستید؟
    از نظر تحصیلی و از نظر اجتماعی چطور؟؟
    من فکر میکنم یک آقا در دو صورت اینکار رو انجام میده
    اول اینکه اون حس اعتماد به نفس و ارزشمند بودن رو نداره و این خودش باعث میشه نتونه تو روابط زناشویی حس خوبی داشته باشه
    دوم اینکه تو روابط زناشویی مشکل داره و نیازی داره که برآورده نشده
    برای مورد اول بهتون توصیه میکنم که شوهرتونو جدی بگیرید بهش حس مهم بودن بدین نه اینکه فقط اداشو در بیارین چون در اینصورت فایده نداره باید باورش کنید قلبا. برای اینکار سعی کنید نقاط مثبتشو پیدا کنید.
    اگر مورد دوم مشکل شما باشه در اینصورت فکر میکنم البته شما بهتر از من بدونید چیکار باید کرد اما منم جهت یادآوری میگم که سعی کنید بفهمید نیازش چیه ببینید هر کسی یه معیارایی واسه زیبایی داره ببینید معیار همسرتون چیه
    و اینکه همیشه تو خونه خودتونو واسه همسرتون آراسته کنید
    یه نکته ای که همه خانم ها بهتره رعایت کنن غر نزدن و تیکه ننداختن هست یا منطقی حرفتونو بزنید یا اینکه بیخیال موضوع بشید این مورد زندگی رو گلستان میکنه
    سعی کن فراموش کنی چیزی رو که فکر میکنی اتفاق افتاده
    اگر میومدی خونه و کسی تو خونه بود چی؟؟ اونوقت با خودت میگفتی کاش خوارضایی کرده بود پس سعی کن مثبت ببینی

  8. کاربر روبرو از پست مفید زانکو تشکرکرده است .

    masamasa (شنبه 28 مرداد 96)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 29 تیر 97 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1394-4-09
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    4,330
    سطح
    41
    Points: 4,330, Level: 41
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    77

    تشکرشده 116 در 61 پست

    Rep Power
    27
    Array
    راستشو بخایید من اصلا نمیدونم مشکلی داریم یا نه من که هیچ مشکلی ندارم اما فاز شوهرم رو اصلا نمیدونم راضیه؟ راضی نیست؟خیلی آدمیه که بروز نمیده ولی خودم حدس میزنم بخاطر فیلماییک قبلا میدیده و بعضا میبینه یه ایده آلی توی ذهنشه که من براش در اون حد نیستم بارها بهش گفتم بیا حرف بزنیم مشکلمون رو حل کنیم یه مشکلی داره مطمعنم ولی نمیدونم چه مشکلیه
    حاضر نیست در موردش هیچ حرفی بزنه

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    144
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط masamasa نمایش پست ها
    .

    الان من نمیدونم چه عکسل العملی داشته باشم بروش بیارم یا نیارم آخه اون الان یه علامت سوال بزرگ توی ذهنش ایجاد شده که علت تغییر رفتار من چیه شاید هم فکر کرده بخاطر رفتنش خونه مامانش ازش ناراحتم از طرفی دوست ندارم بروش بیارم که غرورش شکسته بشه
    به نظر شما رفتار درست تو این شرایط چیه؟
    من فک میکنم متوجه شده باشه .. و اگه خیلی این مسئله براتون مهمه حتما تو یه شرایط نرمال باهاش حرف بزنین و بهش بگین من احساس کردم خودارضائی کردی..

    اگه مشکلی از جانب من در روابط زناشوئیمون هست که تو رو راضی نمیکنه بهم بگو تا حلش کنم..

    اگه گفتن همچین کاری نکردم ازشون بخاطر شکتون عذرخواهی کنین ..

    در این صورت شما وظیفتونو انجام دادین و ایشون اگه این کارو کرده باشن متنبه میشن.. ولی اگه مشکلی از جانب شمارو ذکر کردن به حرفاشون گوش بدین و حلش کنین..

    بازم میگم خودارضائی رو انقد برا خودتون بزرگش نکنین.. اگه تازه زیر سقف رفتین شاید طبیعی باشه ولی بعد یه مدتی لذتی براش نخواهد داشت ..

    دیدنه فیلم های پورن به مرور باعثه ایجاد افکار مقایسه گرانه در شوهرتون خواهد شد و ایشون باید بدونن که بیشتر اونها حاصل گریم زیاد و ساختگی هستش..

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 29 تیر 97 [ 23:45]
    تاریخ عضویت
    1394-4-09
    نوشته ها
    138
    امتیاز
    4,330
    سطح
    41
    Points: 4,330, Level: 41
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    77

    تشکرشده 116 در 61 پست

    Rep Power
    27
    Array
    با سلام خدمت همه دوستان.
    آقای جوادیان عزیز من چند روز روی حرفای شما و دوستان فکر کردم. راستش هر کار کردم نتونستم راجع به شکی که بهش کرده بودم حرف بزنم چون میدونستم که خیلی ناراحت میشه و کلا بی خیالش شدم و طبق گفته خانم زانکو سعی کردم حتی تیکه هم نندازم و بروش هم نیاوردم.
    از طرف دیگه تلاش یرای برقراری رابطه کردم و خیلی خوب و عالی بود و حتی رفتار همسرمم تغییرخوبی کرد.
    در واقع یکی از بزرگترین مشکلات من و همسرم در برقراری رابطه وجود دختر دوساله ام هست که من و همسرم با تمام وجود دوستش داریم اما بخاطر شیطنت و پر جنب و جوش بودن و کم خواب بودنش باعث شده با هم بودنماون خیلی کمتر بشه و حتی جای خواب مون هم جدا بشه
    از دوستانی که توی این تالار هستن و بچه کوچیک دارن میخام اگه تجربه ای دارن بگن و این که چطور مدیریت میکنن؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید masamasa تشکرکرده است .

    جوادیان (پنجشنبه 02 شهریور 96)

  13. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام دوست خوبم

    اگر سوال دیگه ای داری باید تاپیکی جداگانه بزنی.چون موضوع تاپیک شما درمورد شک به همسرتون بوده و الان سوال دیگه ای دارید.
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.



 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.