با سلام و خسته نباشید
من یه دختر 27 ساله آذری ساکن کرج هستم که مدت 2 سال هستش با یه پسر کرد که چند ماه از من بزرگتر هستن آشنا شدیم، از اول رابطه قصد ازدواج داشتیم ولی صبر کردیم که شرایطمون مناسب بشه چون موقع آشنایی بنده دانشجوی ارشد بودم. ایشون پسر خیلی خوبی هستن و گذشته شلوغ ندارن و در وافع رابطشون با من اولین رابطه جدی هستش. اوایل اصرار زیادی به رسمی کردن رابطمون داشتن ولی چند وقتی میشه یکم مشکلات مالیشون زیاد شده و سره یک سری مسائل مثل محل زندگی که ایشون ساکن هشتگرد هستن و منزل شخصی اونجا دارن به مشکل خوردیم. چون بنده هیچ جوره نمیتونم با این قضیه کنار بیام چون هم محل کارم تهران هست و هم مادرم تنها هستن و نمیتونم تو شهر دیگه دور ازشون زندگی کنم. برای همین ازشون خواستم که نگران هزینه اجاره نباشن چون خوده بنده شاغل هستم و گفتم که تو پرداخت هزینه های زندگی کمک میکنم. ولی ایشون ترس خاصی از من دارن که نمیدونم از کجا ناشی شده و فکر میکنه آدم پرتوقعی هستم (درصورتی که من در مورد خودم همچین نظری ندارم) و نمیتونه از پس یه سری مسائل بر بیاد و برای همین بهونه های مختلفی میاره که باهم مشکل داریم و اختلاف نظر داریم و این حرفا ولی خودشم میدونه که اینا بهونه اس همینه دل جدا شدن نداره و همینه وسط یه دوگانگی موندم و نمیدونم باید چیکار کنم ، اینو هم بگم چندین ماه پیش سره همین مسائل و مشکلات خواست که جدا شیم و جدا شدیم ولی بعد یک ماه دوباره برگشت و گفت که اینبار مصمم تر هس و قبول میکنه که جایی که میگم زندگی کنیم ولی باز بعد حدود 7 ماه حرفای قبلی داره تکرار میشه، و از طرفی نگران اختلاف فرهنگی هستم که ایشون کرد و ما آذری هستیم، هستم هرچند از نظر سطح خونواده و نوع و عقاید خونواده خیلی به هم نزدیکیم ولی این نگرانی همچنان در من وجود داره که از نظر ایشون نگرانی بی دلیلی هست. لطفا راهنمایی کنین ادامه رابطه به صلاح هس یا نه....
البته ببخشید که طولانی شد مطالبم
علاقه مندی ها (Bookmarks)