این روزها آدمها سرشان شلوغ است . بعضی حوصله خدا را ندارند ، حال او را نمی پرسند ، برایش نامه نمی نویسند ؛ اما تو این کار را بکن . تو حالش را بپرس . تو چیزی برایش بنویس . ساعتهایت را با او قسمت کن ؛ ثانیه هایت را هم .
و اما آن کتاب آسمانی ، یادت هست ؟ اسمش قرآن بود . کلمه های خدا بود در دستهای پیامبر . با اینکه روزها ، این کلمه ها همه جا هست ، اما کسی آنها را نفس نمی کشد ، کسی با آنها زندگی نمی کند . تو اما کلمه های خدا را نفس بکش و زندگی کن ؛ و این آیه ها که لا به لای این متن آمده است ، تلنگر کوچکی است به قلب بزرگ تو ، تا بروی و سراغی از ایشان بگیری .
سلام بچه ها ؛
این مقدمه ای بود بر نوشته هایی از کتاب نامه های خط خطی . چون کتاب تأثیر گذار هست ، تصمیم گرفتم قسمتهاییشو تو این تاپیک بذارم تا بقیه هم استفاده کنن. سئوال های داخل متن ذهن درگیر مشکلات ما رو کمی به چالش می کشه تا بدونیم کی هستیم و برای چی اومدیم . نویسنده ی کتاب هم آقای عرفان نظر آهاری هستند .
علاقه مندی ها (Bookmarks)