به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آذر 87 [ 10:03]
    تاریخ عضویت
    1387-7-18
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    4,268
    سطح
    41
    Points: 4,268, Level: 41
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    معنی و مفهوم پرورش مذهبی فرزندان

    پرورش مذهبی در حقیقت مجموعه دگرگونی هایی است که در فکر و عقیده فرد به منظور ایجاد عمل و رفتار خاصی که متکی به ضوابط مذهب باشد انجام می شود . به عبارت دیگر در سایه دگرگونی هایی که درفکر و عقیده افراد ایجاد می گردد اخلاق، عادات ، آداب و رفتار، روابط فردی و اجتماعی شخص صورت مذهبی و شرعی می گیرند و مذهب به عنوان عامل مسلط بر زندگی فرد و جنبه های آن خودنمایی می کند.

    برای بررسی بیشتر این مسئله نخست باید ببینیم کهما از مذهب چه انتظاری داریم ؟ جای بحث نیست که انتظار ما از مذهب آن است که برای طرز برخورد ما با پدیده ها و موجودات ، ضابطه هایی معین کند. طبعاً هر قدر دامنه تعالیم مذهبی وسیع تر باشد نوع ضابطه ها متعددتر و فراخ تر است.

    بدین سان مذهبی چون اسلام که مدعی خاتمیت است باید ضابطه هایش متعدد ودارای کلیت و شمول باشد بدانگونه که تمام جوانب زندگی آدمی را فرا گیرد و اصولاً زندگی را رنگ دهد. مذهب باید برای تمام تجلیات زندگی ما خط مشی معیّن کند و نوع روابط ما را با موجودات و پدیده ها تحت کنترل آورد.

    پس کار مذهب ، تعیین ضوابط برای روابط است و پرورش مذهبی عبارت است از ایجاد زمینه برای نافذ ساختن ضوابط در روابط.

    لزوم ضوابط برای روابط
    ضوابط مذهب برای روابط انسانی ، ضروری تر از هرگونه ضابطه ای است. زیرا در این جهان که صنعت ، تمام جوانب زندگی بشری را تحت الشعاع قرار داده به زحمت می توان گفت که فرد دارای وظایفی نسبت به جامعه است مگر از دید مذهب.فرویدروانکاو اطریشیگمان می کرد که جامعه نیازی به مذهب نخواهد داشت و تنها تمدن قادر خواهد بود که انسان را اداره کند.

    ولی بی توجهی گردانندگان جنگ بین المللی به ارزش وجودی انسان و ویرانگری و خونریزی های بی حساب ، قتل ها و غارت ها که زن و مرد و پیر و جوان و کودک و حتی حیوانات و ساختمان ها را هم فرا گرفته بود باعث شد تا او از این نظر عدول و در آن تجدید نظر کند.

    در این عصر که بیماری های روانی و اضطراب ها و نگرانی ها از گله های انسانی !! قربانی های متعدد می گیردضوابط مذهبی بهترین داروی شفابخش و نجات دهنده بشر از نگرانی هاست.آدلر روانکاو معروف براساس تجارب سی ساله روانکاوی خود می گوید: هیچ یک بیماران روانی که حس مذهبی خود را باز نیافتند درمان نشدند.

    به هر حال کار مذهب تهیه ضوابط برای روابط بشر ، و پرورش مذهبی نفوذ دادن این ضوابط برای کلیه رابطه های بشری است.

    هدف ها در جنبه روابط
    برای این که دورنمایی از روابط یک فرد داشته باشیم می توانیم بگوییمکه آدمی لااقلدارای سه نوع رابطه است :رابطه ای با خود، رابطه ای با آفریدگار و خالق خود ، و رابطه ای با جهان به معنای اعم ، و پرورش مذهبی باید این روابط را تحت کنترل آورد . بدین سان ما سه نوع ضابطه برای سه دسته روابط خواهیم داشت . در این بحث به اختصار هدف هر یک از انواع روابط فوق را ذکر می کنیم و روش های وصول به این اهداف را مورد بررسی قرار می دهیم .

    هدف ها در رابطه با خود:
    با دیدی کلی می توان گفت هدف در مورد خود ، نوآفرینی برای وصول به سعادتمندی است وسعادتمند کسی است که جسمش در سلامت ، فکرش در زایش برای کسب فضیلت ، و روان او قدرتمند و آزاد باشد.

    می دانیم که سعادت به دست آوردنی و کسب کردنی است نه یافتنی و برای همین، سازندگی در خود ضروری است .

    اما سازندگی در خود نیازمند به مقدمه ای است که آنشناخت خود است. بدین سان پرورش مذهبی در این زمینه دارای دو وظیفه شناخت خود ، و سازندگی خود است و کسی که پرورش مذهبی را عهده دار است باید به این دو مسئله در کودک توجه داشته باشد.

    الف – شناخت طبیعت کودک:
    مطالعه انسان برای شناخت او از یک سو کار زیست شناس ، از سوی دوم کار روان شناس و از جهت سوم کار جامعه شناس است. انسان موجودی است با منشاء خاکی که خلقتی توأم با رنج و در طی مراحل متعدد دارد. موجودی است دارای ترکیب های فیزیولوژیک و متشکل از ظاهر و باطن – ظاهر آن از گوشت وخون است که مرکب از عناصر موجود در خاک است و باطن او از عقل و نفس که دارای منشاء علوی است.

    در جنبه منفی موجودی است ضعیف و در عین ضعف به خود مغرور، سراسر خودپرستی و خودمداری ؛ از حق و حقیقت عدول می کند و در عین حال از دیگران رعایت حق و عدالت را می خواهد. آزمند است و می خواهد همه به او ببخشند ولی خود به دیگران نبخشد. به لحاظ اصل خلقت ، جاهل ، و نه تنها جاهل بلکه ظلوم و جهول است. بین دو قطب حرص و بخل گام بر می دارد . حریص در جمع مال و بخیل در توزیع آن . متعددی وخشمگین است . اگر قدرتی به دست آورد آن را در راه منافع شخصی خود اعمال می کند و در عین قدرتمندی ناتوان است؛ به هنگامی که گرسنه شود فریاد سر می دهد و به موقعی که دردی بر او مسلط شود آه و ناله می کند. بلندهمت و بلند پرواز است ولی درعین حال با یک ضرر متأثر می شود.

    در جنبه مثبت موجودی است جویای کمال و رو به کمال - در عین قدرتمندی غرائز، می تواند آن را مهار کند. و در عین خاکی بودن می تواند تا مقام قرب اوج گیرد. تلاش و کوشش او و تمرکز فکری و قوای ارادی او می تواند از فرشته بالاترش برد . به ظاهر کوچک است ولی جهان اکبر در او مـُنطوی ( پیچیده ) است . کتاب مبین خداست . در سایه سازندگی در خود ، کار خود می کند یعنی می تواند در عالم تصرف کند و پدیده ها را تحت نظام و فرمان خود درآورد ؛ در عین خاکی بودن دارای تجلی صفاتست و در عین طغیان نفس بر آن غالب است.

    مربی با این آگاهی که از آدمی در دست دارد باید در سازندگی او کوشش کند.

    ب – سازندگی در کودک:
    گفتیم سعادتمند کسی است که دارای جسمی در سلامت و اندیشه ای در طریق فضیلت ، و روانی توانا و قدرتمند باشد.

    بدین سان سازندگی در انسان باید شامل سه جنبه باشد : تن ، مغز، روان.

    1- پرورش تن از آن بابت مهم است که مَرکـَب روان است و تجلی عقل بدان قائم می باشد . آنچه که در این زمینه مورد نظر است عبارت است از پرورش تن، توجه به رشد و نمو تن ، حفظ سلامت و بهداشت ، کسب آرامش ، تفریح و استراحت معقول ، ایجاد هماهنگی بین اعضاء ، تغذیه از طیبّات ، پوشش آن در برابر عوامل طبیعی برای سلامت او.

    2- پرورش مغز : پرورش آن در جهت زایش اندیشه های نیکو، دور داشتن آن از اجتهاد در امور، یافتن عقل معاش، اطاعت از دین و قانون زندگی با رأی عقل و تدبیر در امور جاری و آینده خود .

    3- پرورش روان به منظور کسب قدرت جهت تعدیل غرائز ، تعدیل احساسات و و عواطف ، کوشش به سیر تکاملی برای بقای نفس ، بهداشت و تقویت روان، آرایش روان ، دوستی حق و دفاع از آن ، تملک نفس ، حفظ شخصیت و تمامیت وجودی ، داشتن آرامش در هجوم حوادث، روح گذشت و فداکاری ، شجاعت و شهامت ، انتقادپذیری، ایجاد ملکات فاضله چون ایثار، خیرخواهی ، صبر در مصائب ، و خلاصه داشتن هدف های عالی انسانی .

    کلاً در جنبه سازندگی ، آدمی می تواند به درجه ای برسد که معنی را در ماده دخالت دهد، مفاهیم اصیل معنوی را در زندگی حکومت بخشد، در راه حق فداکاری کند، و بالاخره به جایی رسد که دریابد:

    اِنـَّهُ لـَیسَ لِاَ نفسِکُم ثـَمـَن اِلّا الجَنة فـَلا تـَبیعوها اِلّا بَها

    آگاه باشید که برای وجود شما بهایی جز بهشت نتواند بود، آن را جز به بهای بهشت مفروشید.

    ادامه دارد .....

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 آذر 87 [ 10:03]
    تاریخ عضویت
    1387-7-18
    نوشته ها
    139
    امتیاز
    4,268
    سطح
    41
    Points: 4,268, Level: 41
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: معنی و مفهوم پرورش مذهبی فرزندان

    هدف آدمی از ارتباط با جهان و خالق جهان

    معنی و مفهوم پرورش مذهبی ( قسمت دوم )


    در قسمت قبل به تعریف پرورش مذهبی پرداختیم و گفتیم كه انسان دارای سه نوع رابطه است: رابطه با خود ، با پروردگار ، و با جهان . سپس به توضیح هدف ها در مورد خود پرداختیم . اینك در ادامه می خوانیم...
    هدف ها در رابطه با آفریدگار
    هدف كلی ، وصول به مقام قرب خداوند است كه قدرت و غنای مطلق است و جلب رضای او ، و یافتن عشقی ملكوتی كه پرتوش دیده بصیرتمان را بگشاید و ژرفنای دل و زندگی ما را روشن كند.
    این امر مستلزم شناخت او و آنگاه عبادت اوست.
    الف – هدف از شناخت خدا رسیدن به این مسئله است كه او سرچشمه جاودان هستی است ؛ جز او كسی و مصدری برای تنظیم امور این جهان نیست. در آفرینش شریكی برای خود نگرفته و زمام امر و نهی به دست اوست و هیچ چیز از حیطه تصرف او خارج نیست. هیچ خلل و سستی در كارهای او راه ندارد. او علم و غنای مطلق است ، قدرت و حیات مطلق است ، ازلی و ابدی و احد و واحد است.
    در جنبه عبادت نخست یادآور می شویم كه عبادت عالی ترین راه برای سیر ، و وصول به كمال است.عبادت ایجاد زمینه جهت پیوند دائمی با خداست كه درآن انجام هر عمل و رفتاری بر لباس مشورت با او و طبق نظام اوست . عبادت از آثار عملی رابطه با خداست چنان ارتباطی كه داد و ستدش با خدا، ترس و پروایش از خدا، محبتش به خدا و بازگشتش به خدا باشد.

    عبادت بدین گونه ای كه تصویر شد تنها شامل لحظاتی نیست كه در آن آدمی در نقطه ای معین قرار گیرد و به راز و نیاز و كـُرنش او بپردازد بلكه شامل تمام لحظات حیات و تمام جنبه های زندگی است؛ همه شئون زندگی را از رفتار و كردار ، تفكر و ادراك فرا می گیرد . عبادت به حقیقت قبول مسئولیتی است از منبع فیض ها ، وابستگی به قدرتی است كامل كه نتیجه آن پر و بال یافتن است زیرا تعلق به قدرت كامل ، خود قدرت آفرین است.

    عبادت جهت دادن تلاش ها به سوی او، جلب رضایش درهمه امور، گردن نهادن به فرمانش ، توجه به او در تمام جنبش ها و حركت هاست و در سایه آن احساس لذت و یافتن غنای روحی است.

    در ایجاد رابطه با خدا ، گام اول ایمان است ؛ گام دوم اطاعت و گام سوم تقوا یعنی پروا داشتن از او ، و گام چهارم عمل مداوم به وظایف و مسئولیت هاست ، و گام پنجم احسان است.

    هدف ها در مورد با جهان :
    مذهب در قلمرو فعالیت خود برای روابط ما با جهان به معنای اعم نیز ضوابطی تهیه می كند. آنچه از جهان مورد نظر است قطعاً یكی همان كره خاكی ، و دیگر كلیه عوالم غیر از زمین است كه در مذهب اشاراتی راجع به رابطه بشر با آنها رفته است . جهان از نظر مذهب ، مدرسه و دارالتكمیل است و رابطه با آن باید منتج تغییرات مطلوب در آن و بهره برداری از آن ، به نفع خود و جامعه باشد.

    رابطه با این كره خاكی حداقل چهار نوع است : رابطه ای با انسان ، رابطه ای با حیوان ، رابطه ای با نبات و رابطه ای با جماد.

    رابطه ما با جماد و نبات رابطه بهره مندی ، استعمار و استثمار است . به عبارت دیگر با ایجاد تغییر و تبدیل در آن و پرورش آن ، برای زندگی خود و جامعه ، رفاه و آسایش و وسیله تنعم می آفرینیم .
    در جنبه رابطه با حیوانات ،
    ضوابطی تحت عنوان حقوق حیوانات داریم كه برای نمونه با اتكای به سخن معصوم می گوییم حیوان بر صاحبش شش حق دارد كه باید آنها را رعایت كند:1- بیش از طاقت بر او بار نكند 2- برای صحبت كردن با دیگران بر پشت او ننشیند 3- در هر منزلی كه پیاده شد نخست به آب و علف او بپردازد 4- صورت او را داغ نكند 5- هر وقت از آب عبورش داد آب را بر او عرضه كند 6- او را نزند زیرا تسبیح گوی خداست .

    البته درباره دیگر حیوانات حتی خفاش ، گربه ، سگ ، حیوانات موذی ، مورچه ها و... نیز توصیه هایی شده است.
    در جنبه ی رابطه با انسان
    دامنه بحث وسیع ، و نوع ضوابط متفاوت است . نوع ضوابط برای روابط افراد از نظر تعلق به مذهب ، از نظر رابطه خونی و رحمی ، رابطه همسایگی ، رابطه انسانی ، فرق می كند . فی المثل رابطه با والدین رابطه احترامی و احسانی است "و قـَضی رَبَّك الا تعبـُدوا اِلّا ایاه و بـِالوالدینِ اِحساناً" و نوع رابطه با برادر و خواهر با آن فرق دارد و همین طور نوع رابطه با همسر یا عمو وعمه و دایی و خاله .نوع ضوابط برای رابطه با افراد انسان آن قدر متنوع است كه ما مجبوریم فقط خود را در چهارچوب ذكر آنها محدود كنیم . این روابط عبارت اند از:

    - رابطه والدین با فرزندان : رابطه با فرزندان از نظر جنس ، رابطه با فرزندان از نظر ارشدیت.

    - رابطه فرزند با والدین : والدین مسلمان ، اهل كتاب ، كافر؛ رابطه با پدر؛ رابطه با مادر.

    - رابطه با محارمی چون عمه ، خاله ، عمو، دائی ، پدر بزرگ ، مادربزرگ، جد و جده.

    - رابطه با ارحام درجه دوم : یعنی فرزندان عمو، عمه ، دایی ، خاله .

    - رابطه با همسایه :همسایه خویشاوند ، همسایه بیگانه ، همسایه مسافر، همسایه همكیش، همسایه كافر

    - رابطه با افراد جامعه : رابطه با جامعه انسانی ، با مسئولان جامعه ، با حاكم ، و رابطه مسئولان جامعه با مردم.

    - رابطه با همكیشاناگر چه در جامعه ما نباشند.

    - رابطه با اهل كتاب :رابطه با افراد الهی ، رابطه با انسان فقط به خاطر این كه انسان است .

    ادامه دارد ...

    در قسمت بعد به روش های پرورش مذهبی می پردازیم.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:38 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.