شوهر خواهرم به من نظر داره
رفتارش عوض شده
ایمیل عاشقانه بزام میفرسته
دور از چشم خواهرم به من زنگ میزنه
من تا الان خودمو به نادانی زدم که حرمت ها شکسته نشه
اما میترسم خواهرم متوجه بشه و زندگیش اسیب ببینه
از طرفی کار خودمم شده گریه
تصویرم از یه دنیای پاک به هم ریخنه
هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده و شوهرخواهرم متلا میخواد به من بفهمونه دوستم داره و منم خودمو زدم به نفهمیدن
نمیدونم چه کنم به خدا
خونوادم نمیخوام بفهمن چوم همه چی از هم میپاشه
کمکم کنید لطفا
علاقه مندی ها (Bookmarks)