به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 مرداد 00 [ 08:21]
    تاریخ عضویت
    1392-7-04
    نوشته ها
    91
    امتیاز
    7,616
    سطح
    58
    Points: 7,616, Level: 58
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    94

    تشکرشده 160 در 69 پست

    Rep Power
    0
    Array

    فکر می کنم رئیس من ازم خوشش نمیاد و میخواد من برم

    یه دختر 27 ساله م خیلی ساده و معمولی می گردم.چندماه پیش از طرف یکی از آشناها به مدیرعامل یک شرکت معرفی و استخدام شدم.
    نفر قبلی که من پستش رو اشغال کردم وقتی داشت بهم آموزش می داد بهم هشدار داد مراقب همکارام باشم گفت "اینا زیرآب منو زدن و باعث شدن من اخراج بشم"،این حفش باعث شد من فوق العاده حواسم رو جمع کنم و مراقب باشم.
    95 درصد همکارای من جزو نخبه های کشور هستن و این برای من که دانشگاه آزاد یکی از شهرهای کوچیک درس خونده بودم یک مقدار سخت بوده و هست اونا خیلی از من باهوشتر بوده و هستن گرچه اعتماد به نفس من اصلا کم نیست ولی واقعا خیلی وقت ها کم می اوردم.
    داستان از اینجایی شروع شد که کارها رو به من می دادن ولی هیچ توضیح درست و حسابی ای نمی دادن همه ش جلوی بقیه کارهایی که خراب می کردند رو می انداختند گردن من،مثلا یک دفعه برگه ای از زیر دست من رد نشده می رفت قسمت مالی در صوتی که قبل از مالی باید از زیر دست من رد می شد ولی من مرخصی بودم .همکارا می بردن می دادند مالی،وقتی مدیرعامل داد و بیداد می کرد میگفتند خانم نانا این رو اورده مالی و مدیرعامل بیخیال می شد.درصورتی که من اون بگه رو اصلا ندیده بودم شرکت زیان می دید و مقصرهای واقعی راحت کارشونو می کردن تاجایی که من فهمیدم و به مالی گفتم اگه یه برگه از بخش ما رو به جز من از کس دیگه ای بگیرند من مسئول نیستم چون از همه برگه هایی که تحویل می دم کپی دارم به علاوه ساعت و تاریخ تحویلشونو یادداشت می کنم.
    خیلی موارد بوده که اتفاق افتاده اگه من از طرف مدیرعامل معرفی نشده بودم تا حالا صدبار به گناه نکرده اخراج شده بودم.
    چند تا اشتباه هم تا حالا خودم کردم که کاملا طبیعیه از نظر خودم به هرحال تا من با محیط و کارها اشنا می شدم زمان می برد.
    مساله من الان ئیس مستقیممه اون خیلی آدم پخته و با درایت و باهوشیه،من اصلا نشون نمی دم ولی ازش می ترسم،نگاهش خیلی ترسناکه و من همه ش این احساس رو دارم که از من خوشش نمیاد؛ هروقت ازش سوالی می پرسم انگار با نگاهش می خواد بگه "آخه چرا من باید گیر تو بیفتم؟چرا انقدر خنگی؟چرا از شرت خلاص نمی شم؟و....."
    هیچکس توی این چندماه توضیحات درستی درمورد وظایفم به من نداده بود حتی همین جناب رئیس همه ش ماموریت میره من همه چیز رو خودم با کمک یکی از همکارام که یک دختر خیلی مهربونه یاد گرفتم.رئیسم خیلی من رو نادیده می گیره مثلا:
    1-قرارداد من 20 روز بعد از اتمام دوره آزمایشی ام بسته شد و این توی اون شرکت عجیبه چون کسی اخراج نمیشه و اینکه قرارداد من تا سر ماه طول کشید تا بسته بشه عجیب بود جریانشم این بود که رئیسم انقدر قرارداد منو تائید نکرد که خود مدیرعامل وارد عمل شد و تائید قرارداد منو به یکی دیگه محول کرد از نظر من این یعنی رئیس مستقیم من نمی خواسته من اونجا بمونم گرچه یکی دیگه توی همون شرکت به من گفت قرارداد اون یک ماه طول کشید تا بسته بشه و یک ماه بدون قرارداد کار کرده که باز هم این با توجه به سیاست های شرکت عجیب بود البته رئیس من یک هفته از این بیست روزی که طول کشید رو ماموریت خارج از کشور بود و مدیرعامل چندتا شرکت مختلفه یعنی سرش خیلی شلوغه ولی من نمی دونم تمدید یک قرارداد دو صفحه ای چقدر وقت می برد که هرچی مدیر منابع انسانی بهش گوشزد می کرد پشت گوش می انداخت.
    2-زیاد با من حرف نمی زنه گرچه منم آدم حرافی نیستم ولی با تمام خانم های متاهل می گه و می خنده ولی به من که میرسه یه ادم فوق العاده جدی میشه که من فکر می کنم هرچی هست مربوط به نفر قبلی من میشه و همه ش احساس می کنم رابطه ای بین این دو تا بوده ولی نمی تونم از هیچکس توی اون شرکت بپرسم گرچه این چندماهی که باهاش کار می کنم .همین باعث شده فک کنم اصلا از من خوشش نمیاد.
    3-اون همه چیز رو می دونه!!حواسش به همه جا هست ولی یادش میره به من بگه گزارشات رو توی یک پورتال مسخره بنویسم که شامل پاداشی که همه اعضای یک شرکت می گیرند باشم من اینو اتفاقی فهمیدم ازش متنفرم اونم وقتی بقیه مدیران به زیردستاشون این رو گفتن هیچکس به خودش زحمت نداده به من بگه!من باید از کجا می دونستم؟

    - - - Updated - - -

    اینو جا انداختم من هیچ مورد غیراخلاقی ای ازش تا حالا ندیدم بشدت مودبه وقتی عصبانی میشه فقط از حالت خاصی که به خودش میگیره میشه فهمید تا حالا فقط یکبار داد زده اونم یکی از همکارام خرابکاری کرده بود سر من که اصلا تا حالا داد نزده
    من از کجا باید بفهمم اون من رو به عنوان کارمندش قبول داره یا نه؟من کلا احساس زیر سوال بودن رو دارم احساس نمی کنم کارمند اونجام احساس می کنم یه جای اشتباهی اومدم

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    236
    Array
    سلام نانا

    من توی یه شرکت بزرگ کار میکنم که موسسش نفرات اول کنکور و کارآفرین نمونه و کارشناسانش هم که همه نخبه ان ، منم دانشگاه آزادیم و اتفاقا بار علمیم خیلی کمه خیلی هم بی سوادم اما هیچ ربطی به دانشگاهم نداره

    واسه همین با توجه به مدرکم در پست خیلی پایینی استخدام شدم چون دوست داشتم سوادم از پستم بالاتر باشه و اعتماد به نفس داشته باشم ، حتی وقتی مدیرانمون گفتن بیا برو فلان پست که هم حقوقتو افزایش بدیم هم ..

    قبول نمیکردم اما تجربه هامو بهت میگم:

    عزیزم دانشگاه آزاد مهم نیست و تو یا اونها به واسطه دانشگاه آزاد و صنعتی شریف و..معلومات ندارید بلکه به واسطه تلاشتونه،خواهر من دانشگاه آزادیه و وکیلن ، پرونده های سنگین و چرب میگیره چک و زمین و.. و موفقه، همکارش

    که اتاق بغلیشه دانشگاه تهرانیه و رتبه 2 رقمی و.. پدر مادر تحصیلکرده و همسرشم وکیل شاید سالی 2تا پرونده خانواده بگیره اونم چون خیلی تخفیف میده بهش پرونده میدن

    پس فکر اینکه دانشگاه آزادی هستی رو بنداز دور ، شروع کن به یادگیری .

    عزیزم این خانمها و آقایون آموزشگاههای بیرون رفتن دوره دیدن و دوره های کاربردی رو گذروندن تازه شاید سابقه کاری بالایی هم داشته باشن و وضعیت شما طبیعیه ،

    شما یک دوره کاربردی مرتبط با حرفه ای که بهش نیاز داری برو ، نرم افزار x یا مدیریت y ، زبان فلان کارگاههای آموزشی یا هرچی که لازم داری رو برو یاد بگیر ،

    سوالاتت رو از اینترنت و این فرومهای تخصصی بگیر از همکاران کنار دستیت هیچی نپرس . حتی من یه بار خیلی لنگ بودم و شرایطم بحرانی بود نمیتونستم از کسی بپرسم واسه همین یه مهندسی رو شمارشو از اینترنت

    پیدا کردم ازش میپرسیدم و در عوض ازش خواستم حق المشاوره ازم بگیره تا هروقت میخواستم سوالاتمو بپرسم تا فردای روز بعضی از همکاران نروند پشت سرم بگن این خانوم فلان چیزو بلد نیست.

    از کسی توقع محبت و پذیرش و تایید و حتی احترام نداشته باش اما خودت محترم و قابل اعتماد باش اون آقا رو هم فراموش کن خودت رو ببین و مسئولیتت رو.

    خودتو خوب نشون بده سر حال باش اگه گل و گیاه دوست داری یه گلدون با خودت ببر بزار سر میزت بهش نگاه کن اگه شعر دوست داری تابلوی کوچک شعرتو بزار سرمیزت خلاصه محل کارتو واسه خودت لذت بخش کن

    شما الان شروع کردی به یادگیری مثلا نرم افزارx اما هکارت 4 ساله باهاش داره کار میکنه احتمالا یک دوره کلاسشم رفته و از یه دوست خبره توی این زمینه هم قبلن سوالاتشو به مرور پرسیده و حالا خبره شده خوب خیلی طبیعیه

    که شما ناشی باشی پس شروع کن به یادگیری، توی هر رشته و هر سمتی که هستی آبدارچی یا مدیر فنی حتما شروع به یادگیری زبان کن علی الخصوص زبان تخصصی رشتتون،

    هر مدرک یا کاغذ باطله ای هم روی زمین توی شرکتتون پیدا کردید بردارید و بخونید، یه روزی اطلاعاتش به دردتون میخوره ،از قراردادهای کاری تا رزومه شرکت یا رزومه محصولات و خدمات شرکت , مثل کسی که تشنه یادگیریه فقط

    یادبگیر مطمئن باش آینده شغلیت رو تضمین میکنی.

    موفق باشی .
    ای خواجه درد نیست... وگرنه طبیب هست

    ای بی خبر.. از خورشیدِ پشتِ ابر !



  3. 2 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    nana0cute (شنبه 31 مرداد 94), اقای نجار (شنبه 31 مرداد 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مادرشوهرم هیچوقت ازم راضی نیس!!!!
    توسط mahbube در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: شنبه 08 خرداد 95, 12:04
  2. چرا من کیس مناسب ازدواج ندارم؟
    توسط sara9595 در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: یکشنبه 05 مهر 94, 15:49
  3. ماندن در میان دو رابطه با دوکیس و انتخاب یکی از آنان
    توسط نیروان در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: شنبه 16 خرداد 94, 07:50
  4. !!!!!مشورت در مورد عضو شدن در فیس بوک!!!!!!
    توسط دانوب در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 15 دی 90, 09:21
  5. فیس بوک شوهرم
    توسط نیلا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 اردیبهشت 90, 11:34

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.