شوهرم مدام باقهرهای طولانیش ازارم میدهد وحتی بعضی اوقات به خانه مادر یا خواهرش میرود الان هم باز از خانه رفته واینبار پدرم رادخالت داده ام کمکم کنید
تشکرشده 0 در 0 پست
شوهرم مدام باقهرهای طولانیش ازارم میدهد وحتی بعضی اوقات به خانه مادر یا خواهرش میرود الان هم باز از خانه رفته واینبار پدرم رادخالت داده ام کمکم کنید
تشکرشده 526 در 206 پست
سلام
یکمی بیشتر توضیح بدید
چند سالتونه، چقدره ازدواج کردید؟ میزان تحصیلاتتون چقدره؟
چطور باهم اشنا شد و ازدواج کردید؟
اصولا در چه مواردی قهر میکنید و عکس العمل شما چیه؟
khaleghezey (جمعه 16 مرداد 94)
تشکرشده 0 در 0 پست
سلام29سالمه و 8ساله ازدواج کردم لیسانس تربیتی دارم وبه وسیله خواهرهمسرم اشنا شدیم وبعد 9ماه مخالف خانواده من ازدواج کردیم مخالفت به دلیل اعتیاد 3برادرشون که 2تاشون ترک کردن ویکی از خانواده ترد شده بود ودانشجو بودن همسرم بود
مثلا مسله ای اگر برخلاف نظرسون باشه تا چندوقت رورخ سکوت مبگیرن وبعد اگه من بزارم تو تنهایی بمونه تا مدتها طول میکشه ور اعتراض کنم تبدیل به دعوای بزرگ میشه که قهر میکنه وسرخود میشه وهرکاری دلش خواست انجام میده یا میره خونه اقوام میمونه
3بار رفتم از خونه مادرش اوردم اما دیگه نمیرم
یه هفته خوشحاله وبهترین مرد دنیا ویه هفته ناراحت وافسرده بدترین مرد دنیا .واز من ودختر 5سالم فاصله میگیره خسته شدم بخدا
الانم بعد14روز 2روز اشتی کردیم وسرتربیت بچه بدترین حرفهها رو به من زد فردا زنگ زد واسه اشتی اونم بدون معذرت خواهی ومنن گفتم حرفهای شب رو فراموش نکردم گوشی رو قطع کرد پیام دادمیرم شب خونه خواهرم منم گفتم اگه اینبار تکرار کنی به خانوادم ارجاع میدم گفت هر ....خواستی بکن پدرم فهمید زنگزد بیا صحبت کنیم گفت شب میمونم فردا هم یا میام یا واسه همیشه میمونه پدرم هم گفت اگر مردی فردا ببابریم تکلیف روشن کن اومد ولی اخرشب اومد ودزدکی ولی شبهای بعد دیگه نیومد از این موضوع 5روزه میگذره دیروز پدرم زنگ زد وبازبان نرم گفت زندگیتون حیفه بیا صحبت کنیم ایشون گفت باشه ولی نیومد وحالا من موندم و واقعا نمیدونم چکارکنم.
- - - Updated - - -
در ضمن همسرم 34ساله وفوق لیسانس علوم سیاسی هستند
وخیلی مغرور تیرویید دارن وتاحدودی عصبی ودرموارد ج ن س ی هم مشکلی نداریم از لحاظ مالی هم خودم کارمندم وباهم خانه وماشین گرفتیم . وخانوادم خیلی بهش احترام میزارن وخانواده ایشون
ولی هیچ وقت تو دعواهامون وقهرهاش پا جلو نمیزارن برای وساطت حتی 14روز هم شده که اخر سر به یکی از اقوامش زنگ زدم بیاد وساطت تازه همسرم میگفت بیا سرکوچه ببرمت خونه وحتی حاضر نبود بیاد جلوی در
درهرصورت ممنون میشم از کمکهاتون
تشکرشده 446 در 203 پست
سلام عزیزم.. اول از همه چیز بهت پیشنهاد میکنم فایل اقتدار مردان از دکتر حبشی رو جتما حتما از اینترنت دانلود کنی و با دقت گوش کنی..
شوهرت قهر میکنه دلیل قهرش به نظر من اینه که اقتدارش زیر سوال رفته و چون خودشو ادم ضعیفی میبینه نمیخواد جلو بیاد و معذرت خواهی کنه... عزیزم اول از همه باید قدر شوهرتو بدونی چون مشخصه نظر تو براش خیلی مهمه .. چون تا بهش ایرادی میگیری یا انتقادی میکنی ناراحت میشه. چرا؟ چون با این نوع حرف زدن تو باهاش اون فکر میکنه تو داری بهش میگی تو مردی خوبی نیستی و من نمیتونم بهت تکیه کنم. اگر اقتدار مردی از بین بره ممکنه حتی عصبانی بشه و شروع کنه به دادو بیداد اون هم برای اینکه زنش هیچ راهی برای برگشتن اقتدار اون بار نگذاشته...
من مطمئنم که شوهرت ادمیه که نظر تو براش خیلی خیلی مهمه تو زندگی و همیش تلاش میکنه تا یک مرد بی عیب و نقصی باشه... هر چند ممکنه ناموفق باشه... و اگر بدونه که تو اونو به عنوان مردی خوب و مقتدر قبول نداری شروع میکنه به نشون دادن رفتارهای منفی تا به این ترتیت حداقل به خودش اثبات کنه که اونقدرا هم ضعیف نیست و میتونه حتی مدت زمانی طولانی با تو حرف نزنه .. این رفتارهای منفی مردان تو این شرایط از نظر من فقط یه جور تخلیه روانی هست تا اون افتدار شکسته خودشونو جبران کنن.
پس عزیزم در درجه اول بایدددددد به اقتدار شوهرت توجه کنی... هیچ وقت هیچ وقت این ذهنیت را بهش نده که تو بدی ... تو بد رفتار میکنی... برعکس وفتی میبینی رفتاری بد نشون داد بهش بگو مثلااا شاید اگه من هم جای تو بودم این رفتارو میکردم . مثلا اگر چیزی گفتی وانجام نداد بهش نگو تو تنبلی و .. بگو میدونم که خسته ای .اشکالی نداره.
والان که رفته قهر بایددد به شیوه درست باهاش حرف بزنی .. طوری که اون بدونه تو دید بدی به اون نداری و دوباره با روحیه خوب با تو رفتارهای خوبی داشته باشه.. خوب صد در صد تو بجثی که داشتین تو هم مقصر بودی پس بهش زنگ بزن و بگو من به خاظر رفتارم ازت معذرت میخوام . میدونم رفتارم درست نبود و بهش بگو که دلت براش تنگ شده.
نکته مهم بعدی در مورد خانواده هاتون هست. عزیزم کااااااااااااملا اشتباه کردی که پدرتو در جریان گذاشتی (آخه چرااااااااا به پدرت گفتی و گذاشتی شوهرت بفهمه که پدرت میدونه..وااای خدایا)... حالا کار شوهرت برای برگشتن سخت تر شد.... چرا؟ چون نه تنها پیش تو خراب شده بلکه پیش پدرت هم الان جایگاهی نداره.. مگه اینکه بابات بهش بگه من با دخترم حرف زدم و میدونم دخترم یه جاهایی مقصر بوده... به شوهرت هم بگو که من به بابام گفتم تقصیر خودم بود و شوهرم مفصر نبوده...
قبل از اینکه خرابکاریهاتو درست کنی اول اون قابل دکتر حبشی را همین الان دانلود کن وگوش بده.
موفق باشی.
تشکرشده 0 در 0 پست
پدرم کاملا یکدفعه فهمید چون داشتم گریه میکردم اومد خونم.بعدهم گفتم چندروز پیش پدرم زنگ زد بیا صحبت کنیم ابشون گفت میام ولی نیومد
دیشبم اومو خونه معلوم بود رفته مسافرت البته من صبحش فهمیدم اومده معلومه حسابی خوش میگذرونده با خانوادش .صبح رفته بود اداره
اخه من کار ی نکردم اینبار که معذرت بخوام ایشون فحاشی کرده ورفته پیام داده میرم خونه خواهرم در ضمن میشناسمش انقدر پاجلو گذاشتم که ولی اینبار اگر قراره انفاقی بیفته خووش باید بیاد چون هم حرمته منو شکونده پیش خواهراش وهم پدرمو
ممنون حتما دانلود میکنم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)