سلام....
دارم دیوونه میشم... توروخدا کمکم کنید....
من 18 سالمه
تقریبا یه ساله ازدواج کردم
مادرم بیماری افسردگی داره...هزاران بار برای درمان بردیمش ولی خودش تمایلی به درمان شدن نداره....زندگیو برا خودش و پدرم زهرمار کرده....
غذای درست و حسابی نمیپزه
خونه رو مرتب نمیکنه
دیر به دیر حمام میره
خونه اش همیشه بوی عرق میده
حتی روم نمیشه شوهرمو ببرم اونجا
پدرمو خیلی زیاد اذیت میکنه نمیزاره زیاد جایی بره
بهش بدبینی داره
مادرم زیاد هم حرف نمیزه ازخونه هم بیرون نمیاد
پدرمم معتاده...موادو میبره داخل خونه میکشه و مامانم برای این که پدرم همش تو خونه بمونه با اعتیاد پدرم مشکلی ندارم
یه برادر ۲۴ ساله هم دارم که توی یه شهر دیگه کارگری میکنه
مجرده
تحصیلات نداره
خیلی هم لاغر و افتاده شده و من میترسم معتاد شده باشه
وقتی هم میاد شهر خودمون مامانم همش باهاش بدرفتاری میکنه که زودتر بره و مامانم بتونه توی خونه با شوهرش تنها باشه
همه ی اینا شده برا من غصه....
غصه ی مامانم بابام و برادرم
من خیلی ترسوام و زود استرس میگیرم به خاطر همین درطول روز همش به اینا فکر میکنم و غصه میخورم
شوهرم خیلی خوبه
خیلی همو دوست داریم اما این اضطراب ها نمیذارن از کنار شوهرم بودن لذت ببرم و مثل بقیه مردم زندگی کنم....
لطفا راهنماییم کنید که این استرس ها از بین بره....
علاقه مندی ها (Bookmarks)