به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 27 مرداد 94 [ 14:19]
    تاریخ عضویت
    1393-4-14
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    675
    سطح
    13
    Points: 675, Level: 13
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 7.0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    استرس و اضطراب نمیزاره از زندگی با شوهرم لذت ببرم....

    سلام....
    دارم دیوونه میشم... توروخدا کمکم کنید....
    من 18 سالمه
    تقریبا یه ساله ازدواج کردم
    مادرم بیماری افسردگی داره...هزاران بار برای درمان بردیمش ولی خودش تمایلی به درمان شدن نداره....زندگیو برا خودش و پدرم زهرمار کرده....
    غذای درست و حسابی نمیپزه
    خونه رو مرتب نمیکنه
    دیر به دیر حمام میره
    خونه اش همیشه بوی عرق میده
    حتی روم نمیشه شوهرمو ببرم اونجا
    پدرمو خیلی زیاد اذیت میکنه نمیزاره زیاد جایی بره
    بهش بدبینی داره
    مادرم زیاد هم حرف نمیزه ازخونه هم بیرون نمیاد
    پدرمم معتاده...موادو میبره داخل خونه میکشه و مامانم برای این که پدرم همش تو خونه بمونه با اعتیاد پدرم مشکلی ندارم
    یه برادر ۲۴ ساله هم دارم که توی یه شهر دیگه کارگری میکنه
    مجرده
    تحصیلات نداره
    خیلی هم لاغر و افتاده شده و من میترسم معتاد شده باشه
    وقتی هم میاد شهر خودمون مامانم همش باهاش بدرفتاری میکنه که زودتر بره و مامانم بتونه توی خونه با شوهرش تنها باشه
    همه ی اینا شده برا من غصه....
    غصه ی مامانم بابام و برادرم
    من خیلی ترسوام و زود استرس میگیرم به خاطر همین درطول روز همش به اینا فکر میکنم و غصه میخورم
    شوهرم خیلی خوبه
    خیلی همو دوست داریم اما این اضطراب ها نمیذارن از کنار شوهرم بودن لذت ببرم و مثل بقیه مردم زندگی کنم....
    لطفا راهنماییم کنید که این استرس ها از بین بره....

  2. کاربر روبرو از پست مفید مریم گلی خانوم تشکرکرده است .

    حسين40 (یکشنبه 31 خرداد 94)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آذر 96 [ 13:21]
    تاریخ عضویت
    1390-10-21
    نوشته ها
    214
    امتیاز
    5,696
    سطح
    48
    Points: 5,696, Level: 48
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 54
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    108

    تشکرشده 352 در 163 پست

    Rep Power
    38
    Array
    خانم مريم گلي سلام
    ببينيد شما بايد روي چند مورد زير تمرين كني و پيشرفت كني و گرنه زندگي خودت هم از دست ميدي:
    1- در كل و اساس، زندگي هر كسي به خودش مربوط است و كسي وكيل و وصي ديگران نيست و نبايد خود را وكيل بداند و بجاي آنها تصميم بگيرد يا غصه بخورد اما
    2- با درك مورد بالا ما بايد بهم كمك كنيم و اولي تر خانواده و نزديكانمان هستند احتمالاً وضع مالي خانوادتون اجازه نده درمانها و مشاوره هاي دقيق و هزينه بر را دنبال كنند لذا شما بايد اولاً با توجه به شخصيت خوب شوهرتون حتي المقدور ايشان را در جريان وضعيت و امكان كمك به خانوادتون قراربدين اولاً اوقات زندگيتون مال خودتون بايد باشه براي خانواده درصدي را در نظر بگيرين مثلاً هفته اي يك روز يا هردوروز چند ساعت كه متناسب با فاصله و امكانتون باشه از نظر نظافت و تهيه غذا و همصحبتي و حال خوش دادن به والدينتون تا كم كم وضعشون بهتر بشه
    3- در صورت امكان درمان اعتياد پدر و افسردگي مادر با كمك پزشك و ساير وابستگان كه برنامه جند ماهه لازم دارد
    4- برادرتون بايد وضعيت موجود خانواده را بعنوان يك بيماري قبول كند و مسير زندگي خودش را جداي از آنان پيش ببرد و در كنارش در حد معقول مثل شما اگر ميتواند بهشون كمك نمايد نه اينكه با درگير ذهني شدن خودش هم نهايتاً به جمع آنها بپيوندد خدا نكرده در هر صورت بايد اصل مسئله را پذيرفت و كمك كرد نه باهاش درگيري ايجاد كرد؟
    5-شما دوست عزيز و همه ما بايد اوقات و امكانات زندگيمون را تقسيم بندي و برنامه ريزي كنيم ساعاتي را براي كار ساعاتي براي خوراك و خواب و اوقاتي براي كمك به نيازمندانش مثل پدر و مادر و ساعاتي براي لذت زناشويي و ساعاتي براي درد دل و مصيبت اگر لازم است ؟؟؟ و بايد سعي كنيم وقت هيچكدوم مخصوصاً خوشيها و مفيد را به غم و بدي ندهيم و بهش فكر نكنيم اگر به ذهنون آمد بگيم وقت تو مثلاً فردا بعد از ظهره الان داريم با شوهرم معاشقه و... ميكنم بگذار ديگران هم براي خودشان مسئوليت داشته باشند و مطمئن باش اين شكلي بيشتر ميشود كمك كرد تا اينكه هميشه غصه بخوريم و زندگيمون را تلخ و بيارزش كنيم و هيچ قدمي بر نداريم.
    مجدداً تاكيد ميكنم : هركسي را مسئول زنگي خودش بدانيم و وكيل و وصي همه نباشيم - ساعات زندگيمون را بهينه تقسيم و ذهنمان را فقط در اوقات مقرر درگير ديگران و امورات مشكل دار نماييم- تا حدي كه از توانمان ساخته است بفكر مسايل غير زندگي اصلي باشيم 0( هيچ وقت نبايد بيش از پول توجيبي به ديگران قرض داد يعني از سرمايه لازمه زندگي نبايد به كسي قرض داد كه اگر برنگرداند زندگيت بهم بريزد)

  4. کاربر روبرو از پست مفید حسين40 تشکرکرده است .

    zolal (سه شنبه 09 تیر 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ریزش مو و اعتیاد پدرم و بیزاری از هویتم - چه کنم؟
    توسط Yellow.king در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 66
    آخرين نوشته: چهارشنبه 23 تیر 95, 21:31
  2. شوهرم به خانواده ام احترام نمیزاره
    توسط hamtta در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 آبان 93, 15:15
  3. آنچه در مورد آمیزش جنسی واجب ، مستحب ، مکروه ، حرام است
    توسط رامتين در انجمن معرفی سایر سایتهای جذاب از نظر شما
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 20 اردیبهشت 88, 07:49
  4. همه چیزدرموردچاقی
    توسط tina_asheghetanha در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: پنجشنبه 09 خرداد 87, 07:10

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 12:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.