سلام... من دو سه سالی هست کم طاقت تر شدم.. اصلا پذیرای انتقاد نیستم..جلو جلو پیش داوری میکنم.. و اکثرا تهش پیشیمون میشم.. مدیریت احساساتم ضعیف شده، چگونه میتونم روی این جنبه از شخصیتم کار کنم؟ پیشاپیش از راهنمایی هاتون ممنونم... یه نمونه: من الان دومین تجربه کاریم رو دارم میگذرونم... تجربه اولم با این که کارم خوب بود و همه تلاشم رو میکردم به خاطر تحریم ها چند سال پیش به طور شوک برانگیزی تعدیل نیرو شدم... الان سر کار جدیدم که باز هم یه شرکت خصوصیه همین دیروز کارفرما صدام زد و ایراداتی از کارم گرفت و من منطقی راجبش حرف زدم و یادامری کردم که فلان پروژه چرا متوقف شد و مشکل از من نبوده با دلیل درست و منطقی، و نهایتا با گفتن این که باشه من تلاشم رو بیشتر میکنم گفتگوی ما تموم شد البته ناگفته نماند که بهم گفت توی کار حواست جمع کارته و من راضی ام ازت ولی باید از پروژه ات دفاع کنی حتی نیازه غلو کنی پیش مدیر عامل کاری که اصلا بلد نیستم... با توجه به این که چند ماه پیش هم یه همکارم اخراج شد، حالا از دیروز همش فکر میکنم قراره منم اخراج بشم... واسه همین توی راه برگشت به خونه از دکه روزنامه فروشی نیازمندی ها خریدم... یعنی هنوز چیزی نشده ها...

- - - Updated - - -

از اون طرف محیط کارم و همکارامو دوست دارم...حتی کارفرما هم واقعا خانم خوبیه و من دوستش دارم... ولی این افکار افتاده به جونم.... از اون ور فکر اون اقا که هر چی تلا ش میکنم از ذهنم موقتا دور کنم بازم یادم هست بهش... اصلا دارم فکر میکنم همین صبر کم من و پیش داوری های زود هنگام من نکنه باعث شده فکر کنم حسی هست یا بوده... کلا این روزها خل شدم.. همین طور در مورد اریه پروژه و کارم بخوام غلو کنم یا بزرگنمایی کنم اینم بلد نیستم.. همیشه هم موقع ارایه فقط علمی توجیه کردم .. باید چی کار کنم؟