درود
یکچیز را توی زندگیم خوب متوجه شدم بنظرم دوست و رابطه ای که با دوستانمانب رقرار می نماییم بهتره تعریف داشته باشه و طبقه بندی باشه.
مثلا
دوست صمیمی
دوست همکار
دوست معمولی
و...... بر طبق ان انتظار داشت و سعی در برقراری رابطه و ادامه دادن آن رابطه کرد.مثلا خود من تا حالا البته سعی میکنم کمترش بکنم ولی بازم بعضی وقتها البته الان خیلی کم شده اشتباهات کمتری مرتکب میشم با هر دوستی تا یه سطحی رابطه دارم و بهش نزدیک میشم.مثلا با یکی از دوستام در حد یک یا دوساعت بیرون رفتن و خوش گذراندن ولی با یکی دیگه از دوستام که متاهل هم هست مسافرتم رفتم و البته بازم دوست دارم چون واقعا به من و همسرم خوش گذشت البته مشکلاتی هم داشتیم ولی خوب بود. با یک عده دیگه خوش و بش با خنده و شوخی و بگو بخند میگم دیگه حد را سعی میکنم رعایت کن اینجوری خیلی بهتره انتظاراتم کمتر میشه و دلخوری کمتر یهم پیش میاد بنظرم در پیدا کردن دوست و برقراری ارتباط عمیق و صمیمی شدن با دوست بهتره عجول نباشید و پله پله جلو برید.
خود من بشخصه دوست ندارم با بعضی افراد فامیل هرچند نزدیک چه برسه به فامیل برای همین سعی میکنم احترام ها حفظ بشه و خوش برخوردی خودم را حفظ کنم.طول میکشه تا روی غلتک بیوفتی برای من که 30 سالم شده هنوزم بعضی وقتها اشتباه میکنم ولی حالا دیگه خیلی خیلی کم شده
بشین برای خودت دسته بندی کن بهش خوب فکر کن و سعی کن براساس اون رفتار کنی کم کم متوجه میشی چه اشتباهاتی مرتکب میشدی
راستی 6 اردیبهش میشم مرد سی و یک ساله متاهل تالار
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)