به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 آبان 97 [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-9-12
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    3,410
    سطح
    36
    Points: 3,410, Level: 36
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    21

    تشکرشده 41 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    6 نمیخوام به ازدواج دخترخاله ام حسودی کنم.

    سلام دوستان.پارسال همین موقع ها بود که اومدم تاپیک زدم در مورد شکست عاطفی که داشتم و دوستان هم کمکم کردن.چند ماه بعدش هم یک تاپیک زدم در مورد خواستگاری که داشتم بازم دوستان لطف کردن.من پدر و مادرم جدا شدن.مادرم برای ما خیلی زحمت کشید.ما به لحاظ تحصیلی موفق ترین بچه هلی فامیلیم.امکانات مالی خیلی متوسط نسبت به بقیه.به لحاظ زیبایی تو فامیل زبانزدیم.ما خیلی سختی کشیدیم.من خودم 7سال دانشجوییمو تو خوابگاه و با ماهی 70هزارتومن زندگی کردم.هیچکس تو فامیل نمیدونه اینا رو.الان خواهر و برادر من خارج از ایران زندگی میکنن و شغل های عالی دارن.من همیشه دلم میخواست یک ازدواجی کنم که همسرم مثل کوه پشتم وایسته.چون من از خواهر و برادرم خیلی بیشتر سختی کشیدم و احساسمم این هست که هیج دستاوردی نداشتم تا الان. چون هنوز توی هیچکدوم از قسمتای زندگیم به ثبات نرسیدم.من یک دختر خاله همسن دارم.همیشه خیلی نسبت به من حساسیت داشت.خیلی پولدارن ولی همیشه به صورت واضح و اشکار به من که پدر نداشتم و امکانات مالی اونو هم نداشتم حسادت میکرد.الان اون داره ازدواج میکنه.برای اولین بار تو عمرم دچار حس گزنده و تلخ حسادت شدم.از خودم بدم اومده به خاطر این احساس.از وقتی فهمیدم همش تو فکرم.میگم چرا من انقدر سختی کشیدم ولی کار ندارم ازدواج نکردم ولی اون ک تو ناز و نعمت بوده همه چی داره.خواهر من 10ساله خارج از ایرانه دختر خالم تونسته بره پیشش من نه.دائم به من فخر میفروشه بابت این موضوع.کمکم کنید.میخوام خوش قلب باشم.از خوشحالی بقیه خوشحال باشم.من نمیخوام حسود باشم.کمکم کنید روی خودم و تفکراتم کار کنم.من خیلی وقته زبونم به دعا کردن نمیچرخه.از شکست عاطفی که خوردم فقط احساس مسکنم عادت کردم نه اینکه خوب شدم.لطفا کمکم کنید.
    ویرایش توسط شین خانوم : جمعه 29 اسفند 93 در ساعت 18:48

  2. کاربر روبرو از پست مفید شین خانوم تشکرکرده است .

    فدایی یار (شنبه 01 فروردین 94)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام دوست خوبم شین عزیز

    سال نو مبارک....

    یه سوال؟چرا ما همه فکر میکنیم وقتی یک نفر ازدواج میکنه یعنی به اوج خوشبختی رسیده ؟!

    مگر نه اینکه این طلاقهایی که رخ میده حاصل یک ازدواجه ؟ازدواجهایی پر خرج و زرق و برق که صدای کاروان عروسیشون گوش فلک رو کر کرده....چه تضمینیه که هر ازدواجی موفقیت امیز باشه ؟

    و چه تضمینیه که هر کی ازدواج میکنه خوشبخت باشه ؟(انشالله که همه خوشبخت باشن اما طلاق همیشه بوده و هست و خواهد بود)

    من حست رو درک میکنم...خودم در یک برهه زمانی وقتی میدیدم یک ماشین گل زده جلوی تالاره به زمین و زمان بد و بیراه میگفتم...در درجه اول به نظرم بپذیر شرایط خودت رو...یکی بیست سالگی ازدواج میکنه و بچه دار میشه و یکی هم سی سالگی ازدواج میکنه و بچه دار میشه....

    مثلا اگر یکی بیاد به شما بگه کاش من تحصیلات شما رو داشتم شما چی بهش جواب میدی؟

    دوست خوبم
    دلیل نمیشه چون شما سختی زیاد کشیدی دنبال یک ازدواج خاص باشی....همین دیدگاهت میتونه از زندگی عقبت بندازه...

    البته لازمه بیشتر بگی برامون

    سن و سال و تحصیلات و شغلت و .....

    یه چیزی ررو هم بهت بگم .یه مشاوری به من میگفت :

    همه ادمها رگه هایی از حسادت دارن در وجودشون...مثلا اگر شماخودت پراید داشته باشی و یک نفر رو ببینی که پشت یه مازراتی نشسته جز محالاته که لبخند بزنی و از ته دل بگی نوش جانش....همیشه در این جور مواقع ادمیزاد زود میگه کاش منم همچین ماشینی داشتم...

    شاید حس شما ظاهرا شبیه حس حسادت باشه اما در واقع اینجوری نیست...شما میخواهی به اندازه دختر خاله ات موفق باشی(البته اصلا مشخص نیست ایشون واقعا موفقه یا خیر)

    به نظر من مشکل اینه که ما ادمها به داشته های خودمون قانع نیستیم....همیشه میخواهیم ببینیم این و اون چی دارن و سریع میگیم چرا من ندارم....این در حالیه که زندگی حتی دو تا خواهر دووقلو هم شبیه هم نیست چه برسه عین هم باشه.....

    شاید خیلی ها هم الان دوست دارن جای شما باشن ......
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  4. 2 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    کیت کت (شنبه 01 فروردین 94), شین خانوم (شنبه 01 فروردین 94)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام.سال نوی شما پیشاپیش مبارک.

    این فایلو گوش کنید Hesadat-Shojaee (DrFarhang.mihanblog.com)

    بعدش توی نماز هاتون هم از خدا بخواید این حسادت رو ریششو خدا بخشکونه واقعا کمکتون میکنه.

    خیلی خوبه که میخواید حسود نباشید...ممطمئن باشید ریشه کن میشه به امید خدا.

  6. کاربر روبرو از پست مفید فدایی یار تشکرکرده است .

    شین خانوم (شنبه 01 فروردین 94)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 آبان 97 [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-9-12
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    3,410
    سطح
    36
    Points: 3,410, Level: 36
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    21

    تشکرشده 41 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستان سال نو مبارک.خیلی ممنون از نظراتتون. من 28ساله هستم.م واقعا تا حالا حسودی نکردم به پول کسی یا به ازدواج کسی باره اوله.مریم عزیز من دنبال ازدواج خاص نیستم.دنبال ادمی بودم که ادم من باشه.

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 04 مرداد 94 [ 22:07]
    تاریخ عضویت
    1393-12-15
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    383
    سطح
    7
    Points: 383, Level: 7
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 27 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    سال نو همگی مبارک
    دنبال آدمی بودین که آدم شما باشه؟! ►میگه دیگه نیستین؟
    والا ماهم توی زندگی دچار حس حسودی شدیم تا حالا
    البته بیشتر حس حسادتم زمانی قوی میشه که یه فخر فروشی اساسی بهم بشه
    اگر فکر می‌کنید که دختر خاله‌تون به شما فخر می‌فروشه بدونین که براش مهم هستین(باورتون میشه؟)
    من یه پسر دایی داشتم همینطوری بود، خیلی فخر می‌فروخت به ما، خلاصه ما می‌گذشتیم
    (البته کار دیگه‌ای هم نمی‌تونستیم بکنیم)
    راستش ما به علت یه اختلاف کوچیک خانوادگی همدیگر رو ندیدیم
    یه چند وقت بعد از اون زمان من با خودم فکر می‌کردم مگه پسر داییم چقدر توی زندگی من تأثیر گذاره؟
    اصلاً توی زندگی آینده چقدر اون رو می‌بینم؟ یه دو 2تا 4تا کردیم دیدم اصلاً برام اهمیتی نداره
    خلاصه رفت تو لیست آدم‌های کم اهمیت زندگیم

    راستش اصلاً برام مهم نبود که تا 10 سال دیگه نبینمش... خداییش مهمم نبود...

    باورتون نمیشه 3 سال پیش بعد از یکی 2 سال همدیگه رو دیدیم توی یه مهمونی گفت بریم بیرون یه چرخی بزنیم گفتم باشه، آقا خلاصه فهمیدم این یه نقشه بوده تا ماشین جدیدش رو بهم نشون بده
    راستش من اون موقع از وضعیتم خیلی راضی بودم خیلی عادی گذاشتم از خودش تعریفاش رو بکنه منم که تو ذهنم می‌گفتم "باشه تو خوبی"

    منم زبونم به دعا نمی‌چرخید... :) یه جورایی بیشتر فقط برای خودم دعا می‌کردم
    به نظرم زمانی ما از ته دل برای دیگران آرزوی خوشبختی می‌کنیم که خودمون در آرامش باشیم.
    یا کسانی رو می‌بینیم که شایسته‌ی دعای ما هستن
    من خودم هم با مشکلاتی که بقیه دارن دارم دست و پنجه نرم می‌کنم ولی برخی تاپیک ها رو میخونم سعی می‌کنم دعا کنم براشون (البته اگر لایق باشم).این خصوصیات رو خیلی از بچه‌های سایت دارن توی متونشون پیداس.(منم ازشون یاد گرفتم)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 آبان 97 [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-9-12
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    3,410
    سطح
    36
    Points: 3,410, Level: 36
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    21

    تشکرشده 41 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام جناب محمدرضا.خیلی ممنون از حرفاتون.راستش من یکمقدار تو اعتقاداتم دچار شک شدم.احساس میکنم اگر خدا بخواد تلاشه منو به نتیجه برسونه فرقی نمیکنه که نن دعا کنم یا نکنم.اون دعا کردن فقط خواهش دل منو بیشتر میکنه.یک مدتی هست اصلن برای خودم دعا نمیکنم.

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 22:56]
    تاریخ عضویت
    1392-12-18
    نوشته ها
    524
    امتیاز
    13,135
    سطح
    74
    Points: 13,135, Level: 74
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 115
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,154

    تشکرشده 1,301 در 451 پست

    Rep Power
    102
    Array
    سلام شین خانم.

    جسارتا فکر میکنم فسلفه ی دعا رو همون طور که برای منم یه زمانی درست جا ننداخته بودند برای شما هم همین طور هستش.

    لطفا در این باره تحقیق بیش تری بکنیدو پای سخن بزگران بشینید..اون وقت بیش از گذشته دعا خواهید کرد فارغ از این که نتیجه چی میشه...دعا وسیله ای هست برای بییش تر نزدیک شدن به خدا و الزاما همه ی دعاها که نباید مستجاب بشه...بعضی وقتا خدا راه های بهتری رو برای بنده هاش سراغ داره....

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 آبان 97 [ 15:24]
    تاریخ عضویت
    1393-9-12
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    3,410
    سطح
    36
    Points: 3,410, Level: 36
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 90
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    21

    تشکرشده 41 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array
    والا جناب فدایی من از بس هی تلاش کردم و در کنارش دعا کردم و نشد به این نتیجه رسیدم که یک اراده دیگری در طول اراده من هست که برای من تصمیم میگیره.فارغ از اینکه من چه کردم و چه خاستم.پس دیگه چرا من دعا کنم؟

  12. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 31 شهریور 96 [ 00:40]
    تاریخ عضویت
    1393-12-10
    نوشته ها
    21
    امتیاز
    2,264
    سطح
    28
    Points: 2,264, Level: 28
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 36
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 19 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز منم دقیقا شرابط شما رو دارم هم در مورد دختر خاله هم در مورد دعا
    با این تفاوت که دختر خاله من به من فخر نمیفروشه اما من ته دلم همش میگم وای الان که دیدمش بازم از خوشبختیش دلم میگیره ولی بنظرم چاره هردو ما اینه که افکارمون رو تحت کنترل بگیریم
    و سعی کنیم در زمانی که احساسات آزار دهنده بهمون غلبه میکنه نفس عمیق بکشیم و به خودمون انرژی مثبت بدیم و به چیزهای خوب فکر کنیم
    گلم داشته هات رو بنویس و بشمار ... ببین خدا چقدر در حقت لطف داره و چقدر بهت نعمت داده ولی تو بی خبری
    منم دقیقا بعضی وقتا مثل تو فکر میکنم و از خدا گله مند میشم میگم خدایا تو که هرچی من بخوام بازم کاره خودتو میکنی پس من دیگه هیچ چی ازت نمیخوام
    ولی شاید ما دعا رو با درخواست کردن اشتباه گرفتیم

    به این فکر کن که تواین دنیا فقط خدا رو داری که بیشتر از همه دوست داره....بهش بگو خدایا بهت نمیگم که چی میخوام چون خودت از درون من بیشتر آگاهی ولی کمکم کن تا با آرامش و شادی دنیامو بسازم ...کمک کن تا همیشه راهی برای امید داشتن پیدا کنم
    عزیزم ما نباید فکر کنیم خدا برای ما معجزه میفرسته چون در واقع معجزه اصلی اون خوده خودت هستی ... اون تو رو مثل یه معجزه آفریده که قابلیت کنترل هر چیزی تو این دنیا رو داری
    قهرمان زندگی خودت باش و توپت رو تو زمین خدا ننداز

    این حرفارو هم برای شما گفتم هم خودم که گاها فراموش میکنم
    روزهای خوشی برات آرزو میکنم دوست عزیز

  13. کاربر روبرو از پست مفید سپیده_7071 تشکرکرده است .

    شین خانوم (دوشنبه 03 فروردین 94)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سوء تفاهم های کوچک اما تاثیر گذار
    توسط majid_k در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 فروردین 94, 19:08
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 19 شهریور 93, 17:41
  3. سوال از خانم های متاهلللللللل
    توسط amykate در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 27 شهریور 90, 14:47
  4. سوءظن و بدبینی مرد به همسر و راه حل آن
    توسط گام به گام در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: پنجشنبه 30 تیر 90, 11:05
  5. سانسور ...خودسانسوری...بی سانسوریه محض؟؟؟
    توسط NIM-KHAK در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 07 شهریور 87, 10:43

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.