به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 مرداد 96 [ 12:07]
    تاریخ عضویت
    1393-6-03
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    3,765
    سطح
    38
    Points: 3,765, Level: 38
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 64 در 43 پست

    Rep Power
    28
    Array

    6 همسرم خیلی تغییر کرده است ...

    با سلام به دوستان عزیزم ، من خیلی وقت است که مطالب شما عزیزان رو میخونم و خوشحالم که تونستم عضو سایت همدردی بشم ، حدود دوماهی میشه که دچار مشکلی در زندگیم شدم که نگرانم کرده از شما دوستان عزیز و مسئولین سایت تمنا دارم که راهنماییم کنید تا بتونم به طور صحیح با این مشکل برخورد کنم .
    من دختری 21 ساله هستم که حدود 6 ماهی میشه عقد کردم ، ازدواج من و همسرم خیلی سنتی بوده و از اقوام دورمون هستند و چون ایشون تهران زندگی میکنند و من مشهد فقط یه جلسه حضوری صحبت کردیم و سه ماه تلفنی با اطلاع خانواده ها خیلی رسمی صحبت کردیم و با توجه به سوالاتی که از ایشان پرسیدم تشخصیم این بود که معیارهامون یکیه و میتونیم باهم زندگی خوبی رو شروع کنیم خلاصه اینکه چند ماه اول بعد عقد خیلی بحث بینمون پیش میومد و متاسفانه از ایشون تا دو سه روز خبری نمیشد حس کردم اخلاق قهر کردن داره واکنشی در مقابل قهرش نشون نمیدادم تا عادت نشه براش ولی اگر جایی اشتباه میکردم عذرخواهی میکردم خداروشکر بعد مدتی بحث هامون کم شد و دیگه قهر نمیکردیم تا اینکه مادربزرگش فوت کرد و از نظر روحی داغون شد من تنهاش نذاشتم و تلاشمو کردم تا احساس های بد رو ازش دور کنم اما بخاطر راه دور مجبور بودم برم مشهد بعد یه مدت از اونجایی که دخترخالم جاریم میشه و هر دفعه که منو میبینه از شوهرم بد میگه و همچنین از خانواده شوهرم و خواهر شوهرم میگه که چه حرفهایی پشت سر من میزنن در عین حال زیاد جدی نمیگیرم اما خوب روم تاثیر میذاره ، ایندفعه گفت شوهرت خیلی مذهبی شده و دنیاش خیلی تغییر کرده منم گفتم اتفاقا اینجوری خوبه ایمانش قوی باشه حرف دخترخالمو جدی نگرفتم تا اینکه رفتم تهران و دیدم همسرم خیلی مقید شده و ریش گذاشته و میگفت از نظر اسلام مشکل داره که تیغ بزنم حرفشو قبول کردم ولی گفتم بخاطر منم شده کوتاهش کن و چندباری با زبون بازی گفتم اما اونم با شوخی گفت باید دوست داشته باشی . حتی سر این مساله یه بار دعوامون شد ولجبازی کردومن محکوم شدم و منو تهدید کرد منم سکوت کردم و ادامه ندادم که زندگیم با تهدید و لجبازی خراب نشه ، مشکل من اینه که خیلی بیش از حد تو دنیای مذهبی غرق شده و حتی با شنیدن صدای اذان گریه میکنه و جدیدا همش برام روایت و حدیث میگه ، دنبال نرم افزار آخرالزمان و شیطان و مرگ میگرده و نصب میکنه و میخونه و من خیلی حرص میخورم چون دوست دارم دنبال کارهایی باشه که به زندگی امیدوار باشه و دنبال شادی و بهبودی رابطمون باشه نه اینکه دنبال غم باشه و همش نوحه گوش کنه و گریه کنه اونم وقتی من در کنارشم حداقل توجهش به من باشه ، دوستان حس میکنم من ادم پر توقعی هستم یعنی خواسته زیادیه که وقتی پیششم توجهش به من باشه .من خوشحالم که ایمان شوهرم قوی تر شده و داره راهی رو میره که خدا توصیه کرده نگرانی من اینه که خواسته یا ناخواسته مقیدتاتش روی منم تاثیر میذاره مثلا قبل ازدواج میگفت من تو رو همینجوری که دیدم پسندیدم و من اونموقع ها گاهی شال سرم میکردم اما پوشش و حجابمو رعایت میکنم حالا میگه من از شال خوشم نمیاد به همه چی من جدیدا گیر میده که چرا فلان حرفو زدم چرا فلان کارو انجام دادم دیگه واقعا خسته شدم نمیدونم چکار کنم چجوری رفتار کنم چرا یهو عوض شد داریم از هم فاصله میگیریم حس میکنم دیگه نمیتونیم همو درک کنیم مقیداتمون دیگه به هم نمیخوره .دارم از انتخابم پشیمون میشم .لطفا کمکم کنید .

  2. کاربر روبرو از پست مفید mahsa21 تشکرکرده است .

    من راضیه هستم (جمعه 29 اسفند 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 شهریور 94 [ 18:35]
    تاریخ عضویت
    1393-11-25
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    779
    سطح
    14
    Points: 779, Level: 14
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 67 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام۰ببخشید چقد جوگیر شده ایشون چن سالشه مگه? بعید میدونم بیشتر از ۲۳ _۲۴ بیشتر باشه۰ از نظر اسلا تیغ زدن گناهه معذرت میخام که خنده ام گرفت ولی مسلما حق با شماست۰ همونطور که گفتم این اخلاق و تمایلش گذریه البته ممکنه حتی یکی دو سالی طول بکشه و باید صبر کنید۰ این مورد رو به شخصه در چن نفر از اطرافیان دیدم۰ تنها راه حل که میتونه خیلی زود جواب بده اینه که دوستان و همسالانش توی فامیل و توی جمع خودشون دست بندازنش و یکم اذیتش کنن تا مثل قبل بشه۰ یه راه دیگه هم داره که اینجا نمیشه بیان کرد ولی شما همون راه اول رو در نظر بگیرید موفق باشید درست میشه۰ سال نو هم پیشاپیش مبارک

  4. کاربر روبرو از پست مفید Tombstone! تشکرکرده است .

    من راضیه هستم (جمعه 29 اسفند 93)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 مرداد 96 [ 12:07]
    تاریخ عضویت
    1393-6-03
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    3,765
    سطح
    38
    Points: 3,765, Level: 38
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 64 در 43 پست

    Rep Power
    28
    Array
    سلام دوست عزیز ، ممنون که مطلبمو خوندی ، این چیزها برای منم خنده داره اما چکار میتونم بکنم من از جانب خانواده ام دارم سرزنش میشم حتی خانواده همسرم فکر میکنن من باعث شدم اون اینجوری بشه حتی دوسه باری خانوادش بهش گفتن این چه قیافه و تیپی که برای خودت درست کردی بهشون گفته به شما مربوط نیست البته نا گفته نماند مادرش خیلی خوشحاله که پسرش انقدر مذهبی شده و تشویقشم میکنه و یکی از همکارانشم مشوقشه ، قبل ازدواج خیلی تیپ نسبتا اسپرتی داشت همچنین اعتقاداتش معمولی بود اما الان به من که رسیده تیپ سنگین میزنه مشکی میپوشه همش ، میگه عروسی مون باید مولودی باشه و هزار جور اعتقاد جدید دیگه که برام غیر قابله تحمله و سخت دیگه اون ادم قبلی که من ملاک انتخابم اون بوده نیست ، نمیدونم چجوری برخورد کنم که بهشم بر نخوره فکر نکنه من مقید نیستم .ایشون 26 سالشه همیشه میگه من قبلا گناه زیاد کردم و اشتباه زیاد داشتم دیگه نمیخوام گناه کنم میخوام توبه کنم دیگه واقعا دارم بهش شک میکنم که قبلا چجوری بوده که الان انقدر جوگیر شده گذشته اش برام مهم شده . خیلی داغون و کلافه ام ... عید امسال به من خوش نخواهد گذشت غم و غصه تو دلم زیاد شده . عذر میخوام که راحت صحبت میکنم ولی ایشون از لحاظ جنسی هم سرد شدن و من خلاف ایشون هستم این قضیه هم آزارم میده .

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    268
    Array
    سلام مهسا جان

    همسرتون احتمالا از فوت مادربزرگشون خیلی تاثیر گرفته اند...
    این خیلی خوبه که خودت خوشحالی ایمان همسرت بیشتر شده و در اصلش مشکل نداری...

    لطفا به حرفهای بعضی از آدم ها که در اوایل عقد خیلی دخالت می کنند و نظر شخصیشون را می خوان بهت غالب کنند به شدت بپرهیز که حست را بی خودی نسبت به شوهرت سرد می کنی...

    می تونم درکت کنم که تو از ایمانش ناراحت نیستی و از اینکه رفتارهایش نسبت به تو تغییر کرده خیلی ناراحتی...
    اول بگم که همین اوایل به نظر من خیلی بهش گیر نده... چون ممکنه گیر دادنهایت باعث بشه ازت بیشتر دور بشه... اصلا به شیوه جدیدش هم گیر نده... خب؟
    بعد خودت به مرور بهش نزدیک شو... ببین مرد مذهبی و غیر مذهبی نداره... مرد مرده! مرد هر چی باشه به یک زن نیاز داره که واقعا زنانگی داشته باشه...
    سعی کن سیاست های زنانه را اجرا کنی. همین کلیدواژه را در این سایت سرچ کن و سعی کن اجرا کنی...
    به مرور که بهش نزدیکتر شدی و از همه مهمتر بهش فهموندی که چقدر برات مهمه یواش یواش یه چیزهایی ازش طلب کن... با سیاست...
    اگر از همون اول مستقیم ازش طلب کنی بهش بر می خوره و دافعه براش ایجاد میشه...

    یواش یواش هم می تونی از سخنرانان مذهبی که در مورد روابط زن و شوهر می گن و اتفاقا چقدر توصیه می کنند که باید با همسر چه برخوردی داشت استفاده کنی تا کنار مداحی هایی که گوش می ده این ها را هم گوش کنه... از این راه می تونی...
    برنامه خانه آرام من(امیرمهرداد خسروی) شبکه تهران ساعت 9 صبح یکشنبه ها مثلا... یا خیلی چیزهای دیگه... مثلا صحبتهای آقای دهنوی که سی دی هم شده اند...


    موفق باشی
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  7. کاربر روبرو از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده است .

    tanin-91 (سه شنبه 26 اسفند 93)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 تیر 94 [ 17:55]
    تاریخ عضویت
    1391-10-29
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    3,271
    سطح
    35
    Points: 3,271, Level: 35
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    195

    تشکرشده 268 در 91 پست

    Rep Power
    30
    Array
    سلام
    منم فکر میکنم این رفتارا موقتی باشه و بعد از مدتی دوباره به حالت عادی برگرده.ولی شما میتونید بهش جهت بدید.و اتفاقا از راه خوشد وارد شید.نشون بده که تو هم خیلی مشتاق اعمال دینی هستی و همراهیش کن.مثلا وقتی میخاد نماز بخونه تو هم در کنارش نماز بخون و طوری رفتار کن که فک نکنه میخای جبهه بگیری.بعدش هم از روایات و احادیث خیلی زیادی که در مورد شاید بودن و خوب زندگی کردن هست استفاده کن و گاهی دعوتش کن باهم این چیزارو بخونید.قبلا خودت مورد های خاصش رو جدا کن.از این سایت ها که برات آدرسشو میزارم هم میتونی کمک بگیری تا کم کم فضای شادی رو بین خودت و همسرت بوجود بیاری.یک باره تغییر نمیکنه و به مرور زمان و با شیوه های دلبرانه خودت تعادل رو به زندگیش برگردون و عجله نکن

    بچه شیعه باس...

    https://instagram.com/bacheshiebas/

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 مرداد 96 [ 12:07]
    تاریخ عضویت
    1393-6-03
    نوشته ها
    149
    امتیاز
    3,765
    سطح
    38
    Points: 3,765, Level: 38
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    1

    تشکرشده 64 در 43 پست

    Rep Power
    28
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مصباح الهدی نمایش پست ها
    سلام مهسا جان

    همسرتون احتمالا از فوت مادربزرگشون خیلی تاثیر گرفته اند...
    این خیلی خوبه که خودت خوشحالی ایمان همسرت بیشتر شده و در اصلش مشکل نداری...

    لطفا به حرفهای بعضی از آدم ها که در اوایل عقد خیلی دخالت می کنند و نظر شخصیشون را می خوان بهت غالب کنند به شدت بپرهیز که حست را بی خودی نسبت به شوهرت سرد می کنی...

    می تونم درکت کنم که تو از ایمانش ناراحت نیستی و از اینکه رفتارهایش نسبت به تو تغییر کرده خیلی ناراحتی...
    اول بگم که همین اوایل به نظر من خیلی بهش گیر نده... چون ممکنه گیر دادنهایت باعث بشه ازت بیشتر دور بشه... اصلا به شیوه جدیدش هم گیر نده... خب؟
    بعد خودت به مرور بهش نزدیک شو... ببین مرد مذهبی و غیر مذهبی نداره... مرد مرده! مرد هر چی باشه به یک زن نیاز داره که واقعا زنانگی داشته باشه...
    سعی کن سیاست های زنانه را اجرا کنی. همین کلیدواژه را در این سایت سرچ کن و سعی کن اجرا کنی...
    به مرور که بهش نزدیکتر شدی و از همه مهمتر بهش فهموندی که چقدر برات مهمه یواش یواش یه چیزهایی ازش طلب کن... با سیاست...
    اگر از همون اول مستقیم ازش طلب کنی بهش بر می خوره و دافعه براش ایجاد میشه...

    یواش یواش هم می تونی از سخنرانان مذهبی که در مورد روابط زن و شوهر می گن و اتفاقا چقدر توصیه می کنند که باید با همسر چه برخوردی داشت استفاده کنی تا کنار مداحی هایی که گوش می ده این ها را هم گوش کنه... از این راه می تونی...
    برنامه خانه آرام من(امیرمهرداد خسروی) شبکه تهران ساعت 9 صبح یکشنبه ها مثلا... یا خیلی چیزهای دیگه... مثلا صحبتهای آقای دهنوی که سی دی هم شده اند...


    موفق باشی

    با سلام ، متشکر از راهنماییتون اره شما درست میگید اطرافیانم همش سعی دارند تو مسائل خصوصی من و همسرم دخالت کنند و ما رو نسبت بهم سرد کنند فکر میکنم تا حدودی موفق شدند اما دیگه این اجازه رو بهشون نمیدم ، یعنی بهش نزدیک بشم درست میشه ؟؟ من کمی ازش فاصله گرفتم گفتم شاید این راه حل درستی باشه موضوعاتی که اون جدیدا بهش توجه میکنه برای من جذاب نیست و گوش دادن بهش برام سخته و غمگینم میکنه نمیدونم چجوری تحمل کنم و به روی خودم نیارم و کمکش کنم تا کم کم ازون دنیا خارج بشه و احساس خلاهاشو با من پر کنه فکر میکنم تعطیلات عید فرصت خوبیه تا بهش نزدیک بشم ، خیلی عادی رفتار کنم و مخصوصا که این تغییر رفتارش روی روابطمونم تاثیر گذاشته و تغییر کرده ، من اون مردی رو میخوام که انتخابش کرده بودم اما این مرد خیلی تغییر کرده و یکدفعه ای هم تغییر کرده .

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 تیر 94 [ 17:55]
    تاریخ عضویت
    1391-10-29
    نوشته ها
    128
    امتیاز
    3,271
    سطح
    35
    Points: 3,271, Level: 35
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    195

    تشکرشده 268 در 91 پست

    Rep Power
    30
    Array
    روزی یکی از یاران امام حسین (ع) وارد خانه امام شد و دید که امام یک لباس خوش رنگ به تن داردند و نیز اتاقی از خانه با رنگ و لعاب خاصی ( آنهم در آن زمان ) و بسیار بسیار زیبا تزئین شده است ،

    آن شخص با تعجب از امام پرسید ( همان سوالهائی که بسیاری از متحجران امروزی میپرسند ) ؛

    شما میگوید زهد و خودتان دنیا پرستی میکنید؟؟؟

    امام -علیه السلام- فرمودند :

    آنجا اتاق خانمِمان است ،

    ما مهریه ایشان را اول ازدواج میدهیم او نیز هر طور که دوست دارد تزئین میکند.

    در مورد لباس هم فرمودند :

    چون همسرم دوست دارند اینگونه باشم.




  11. #8
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,077
    امتیاز
    155,393
    سطح
    100
    Points: 155,393, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,706

    تشکرشده 36,065 در 7,430 پست

    Rep Power
    1099
    Array
    با سلام

    عنوان تاپیک شما کلی است و گویای اصل موضوع شما نیست . لطفاً از طریق گزارش پست عنوانی متناسب تنظیم کرده ارسال کنید تا جایگزین شود و تاپیک باز گردد

    با تشکر






 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ایا تغییر شخصیت امکان پذیر است ؟ضروری
    توسط حلمانصیر در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 دی 95, 00:27
  2. تغییر از موقعیت بد به خوب چگونه است ؟
    توسط 1dokhtar در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 18 مهر 91, 19:57
  3. درخواست ازدواج قبل از تغییر جنسیت
    توسط soheil02 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 بهمن 90, 02:09
  4. آیا به تغییر می شه دل بست ؟(یک سئوال)
    توسط tamas در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: جمعه 12 فروردین 90, 12:06
  5. به نظر شما امیدی هست به این همه تغییر ؟
    توسط setare_tk در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 27 اردیبهشت 87, 15:24

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.