به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 28
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array

    Posticon (5) انجام دادن کارها در دقیقه 90!

    سلام دوستانخوب همدردی
    بیشتر دوستام و خیلی از هم نسل های من کم و بیش این مشکلو دارن اما شرایط من خیلی حاده! در واقع من یه کار رو انقدر نگه میدارم و انجامش نمیدم تا وقتی که مطمئن شم اگه از همین لحظه شروع کنم امکان نداره به موقع تموم شه! زمانی که کارای پایان نامم رو انجام میدادم حتی دوستای صمیمیم هم باورشون نمیشد که من تا چند روز مونده به دفاعم هنوز کارای اساسیم مونده و فکر میکردن دروغ میگم! تازه قکر کنید که من بسیاااار شخصیت کمال گرایی دارم و وقتی یه کاری دارم باید خیلی خوب انجامش بدم. برای همین برای هر کاری کلی ایده و طرح جدید توی ذهنم دارم که انجامشون بدم اما انقدر معطل میکنم و دیر اقدام میکنم که همشون اونجور که دلم میخواد انجام نمیشه و برای همین همیشه از دست خودم ناراضی ام! جالبه که توی اون شرایطی که اصلا وقت ندارم و کلی کار مونده حاضر نیستم بعضی از قسمت های کارمو کم کنم و قضیه رو سرهم بندی کنم! انگار یه حسی عمدا جلومو میگیره و با اینکه واقعا دلم میخواد شروع کنم نمیتونم! دیگه از دست خودم خسته شدم و میخوام شرایطو تغییر بدم :((( دوستان ممنون میشم اگه شرایط مثل من داشتین و راهکارهایی دارین که از پسش بربیاین در اختیار منم بذارین

  2. 2 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    tanin-91 (یکشنبه 17 اسفند 93), TikTak (یکشنبه 17 اسفند 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 30 مهر 01 [ 00:16]
    تاریخ عضویت
    1387-6-19
    نوشته ها
    91
    امتیاز
    11,511
    سطح
    70
    Points: 11,511, Level: 70
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 139
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    64

    تشکرشده 167 در 67 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    1 - اول اینکه صبور باشید .
    2- کار هایی که هر روز باید انجام بدید را صبح آن روز یا شب قبل لیست کرده و هر کدام را که کامل انجام می دهید تیک بزنید و آنهایی را که ناقص انجام داده اید درصد پیشرفت برایش بنویسد . سپس روزهای بعد سعی کنید که درصد انجام کارهای ناتمام و یا انجام نشده رو بالا ببرید . البته در این راه زیاد آرمانی فکر نکنید و به خودتان اجازه دهید که در طول یک زمان معقول پیشرفت کرده و نه چند روزه و به سرعت .
    3 - اگر خیال پردازی و رویا بافی می کنید سعی کنید از این کار به شدت پرهیز کنید .
    امیدوارم موفق باشید
    هر که بی‌مشورت کند تدبیر * * غالبش بر غرض نیاید تیر

    بیخ بی‌مشورت که بنشانی * * بر نیارد بجز پشیمانی

  4. 3 کاربر از پست مفید TikTak تشکرکرده اند .

    sara 65 (دوشنبه 18 اسفند 93), واحد (یکشنبه 17 اسفند 93), شیدا. (یکشنبه 17 اسفند 93)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    سلام، وقت به خیر

    جواب سوالات و جملات زیر رو حداقل با کلماتی که مشخص کردم بدین، اگه خواستین، توضیح اضافی هم بدین:

    ابدا
    کمی
    تا اندازه ای
    خیلی زیاد

    1-اغلب اوقات تن به کار نمی دهم زیرا احساس می کنم در حالت احساسی خوبی نیستم
    2-گاهی اوقات از انجام کارها طفره می روم زیرا انجام آن ها به نظرم دشوار می آید
    3-گاهی اوقات از انجام کارها طفره می روم زیرا از شکست می ترسم
    4- اگر احساس کنم که نمی توانم کاری را به نحو احسن انجام دهم از انجام آن صرف نظر می کنم
    5- اغلب احساس می کنم کارم را به شکل مطلوب انجام نداده ام زیرا دربرخورد با کار بسیار سختگیر هستم
    6- وقتی کاری را که قرار بوده انجام نمیدهم احساس گناه میکنم
    7-وقتی از دیگران خشمگین هستم از انجام کارها طفره میروم
    8-اغلب چون نمیتوانم جواب نه بدهم انجام کارهایی خلاف میل تقبل میکنم
    9- گاهی اوقات چون احساس میکنم دیگران میخواهند ریاست کنند و از من انتظارات بی مورد دارند از انجام کارها طفره می روم
    10-اغلب احساس میکنم باید کارهایی انجام دهم که علاقه ای به آنها ندارم
    11 -انگیزه مقدم بر کار است یعنی تا انگیزه نباشد نمیتوانم کار را انجام دهم
    من دیوانه چو زلف تو رها می‌کردم / هیچ لایق‌ترم از حلقه زنجیر نبود




  6. 7 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    salehe92 (شنبه 23 آبان 94), sara 65 (دوشنبه 18 اسفند 93), tanin-91 (یکشنبه 17 اسفند 93), واحد (یکشنبه 17 اسفند 93), اقای نجار (یکشنبه 17 اسفند 93), شیدا. (یکشنبه 17 اسفند 93), صبا_2009 (دوشنبه 18 اسفند 93)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 02 فروردین 94 [ 03:20]
    تاریخ عضویت
    1393-12-16
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    177
    سطح
    3
    Points: 177, Level: 3
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 23
    Overall activity: 17.0%
    دستاوردها:
    100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    10

    تشکرشده 18 در 8 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    دوستان به نکات خوبي اشاره کردن
    جا داره بهت تبريک بگم که از حالت بد خودت متنفر شدي و مي خواي تغيير کني.
    همه ما هدف گذارهاي خوبي هستيم فقط خيليامون اين استعداد رو کشف نکرديم و يا اون رو به طريقي سرکوب کرديم، بايد اون مواقعي رو به ياد بياريم که تو بحران و دردسر بوديم و اونوقت بود که سرتاپا هدف براي برطرف کردن مشکل بوديم. شما هم همينطور هستيد، در دقيقه 90 احساس جديت بيشتري به شما دست ميده و در نتيجه اقدام به عمل مي کنيد اما در مرحله بعدش عواملي از جمله کمالگرايي باعث ميشه نتوني کارت رو تموم کني.
    کمالگرايي به نحوي عزت نفس انسان رو پايين مياره. بايد بدونيد که تو دنيا هيج چيز کامل نيست، خود انسان ها هم کامل نيستند و همواره نقص و ايراد جزئي از امور اين دنياست. پس بيام خودمون رو با تمام ايراداتي که داريم دوست داشته باشيم تلاش کنيم دونه به دونه ايراداتمون رو به تدريج بهبود بديم.

  8. 2 کاربر از پست مفید e.v تشکرکرده اند .

    sara 65 (دوشنبه 18 اسفند 93), شیدا. (دوشنبه 18 اسفند 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 آبان 01 [ 10:33]
    تاریخ عضویت
    1393-7-19
    نوشته ها
    134
    امتیاز
    8,639
    سطح
    62
    Points: 8,639, Level: 62
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    346

    تشکرشده 262 در 104 پست

    Rep Power
    35
    Array
    سارا جان درکت میکنم همه چیزایی که گفتی دقیقا توصیف اوضاع منه.
    انقدر معطل میکنم تا دقیقه نود همش استرس بکشم سر این قضیه خیلی استرس کشیدم
    ولی بازم هر کار جدیدیو بخوام شروع کنم نگهش میدارم برا روز اخر
    متاسفانه راه حلیم براش پیدا نکردم!

  10. 2 کاربر از پست مفید محیا ناز تشکرکرده اند .

    sara 65 (دوشنبه 18 اسفند 93), شیدا. (دوشنبه 18 اسفند 93)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    مرسی از دوستانی که برام وقت گذاشتن
    Tik Tak عزیز
    هیچوقت توی زندگیم آدمی نبودم که با برنامه ریزی پیش برم! همیشه برنامه ریزی هام با شکست مواجه میشه! وقتی تصمیم میگیرم که یه کاری تا ساعت 2 انجام بدم مطمئنا ساعت 2 تموم نمیشه! با اینکه برنامه ریزی هام خیلی سخت هم نبوده. کلا خیلی وقته بیخیال برنامه ریزی های روزانه شدم! شاید برای خودم توی روز تصمیم بگیرم که یه کاری رو تا یه ساعتی انجام بدم که اون هم مشمول دقیقه 90 شدن میشه !! اهل خیال پردازی و رویا بافی هم زیاد نیستم

    e.v گرامی
    من خیلی زیاد به خاطر این اخلاقم دردسر و استرس تحمل کردم. خیلیییییییی زیاد ! امیدوارم بتونم مشکلمو حل کنم هرچند که حتی برای پیش بردن این تاپیک هم اونقدر باانگیزه نیستم

    محیا ناز جان
    تاپیک رو دنبال کن شاید نکات خوبی توش باشه که به درد هر دومون بخوره و امیدوارم با راهنمائی های دوستان نتیجه ی خوبی بگیری و همیشه موفق باشی

    - - - Updated - - -

    آقای m.reza91
    ممنون از لطفتتون

    راستش همیشه از پر کردن پرسشنامه با چند تا جواب کوتاه و محدود فراری ام سعی کردم با دقت به سوالا فکر کنم امیدوارم کمک کننده باشه

    1-
    اغلب اوقات تن به کار نمی دهم زیرا احساس می کنم در حالت احساسی خوبی نیستم

    ابدا! موضوع اصلا احساسات نیست. همین الان من توی فاز احساسی خوبی هستم اما هفته ی قبل کاری داشتم که حداقل هشت ساعت وقت میخواست اما من انقدر اون کار رو انجام ندادم تا ساعت 11 شبی که فرداش باید کار رو تحویل میدادم! لازم به ذکر نیست که تا خود صبح براش بیدار بودم!

    2-
    گاهی اوقات از انجام کارها طفره می روم زیرا انجام آن ها به نظرم دشوار می آید

    بله تا اندازه ای. گفتم که برای انجام یک کار بهترین حالت انجامش رو در نظر میگیرم و برای همین کار برام سخت میشه! گاهی این سخت بودن اجازه نمیده که اصلا طرفش برم. البته اکثر اوقات برعکسش صادقه یعنی من تصمیم میگیرم که چه کارهایی میخوام انجام بدم و وقتی خیالم راحته که میدونم میخوام چیکار کنم و چقدر زمان براش مورد نیاز هست تا آخرین لحظات از انجامش طفره میرم

    3-
    گاهی اوقات از انجام کارها طفره می روم زیرا از شکست می ترسم

    معمولا وقتی احتمال شکست رو میدم اصلا اون کار رو قبول نمیکنم! من کاری رو قبول میکنم که بدونم میتونم به بهترین نحو انجام بدم (هرچند در دقیقه ی 90)

    4-
    اگر احساس کنم که نمی توانم کاری را به نحو احسن انجام دهم از انجام آن صرف نظر می کنم

    دقیقا همینطوره! بدون هیچ توضیح اضافی

    5-
    اغلب احساس می کنم کارم را به شکل مطلوب انجام نداده ام زیرا دربرخورد با کار بسیار سختگیر هستم

    خیلیی زیاد. گفتم که حتی وقتی وقت هم ندارم حاضر نیستم قضیه رو سر هم بندی کنم. مثلا تصور کنین برای یه سمینار کلاسی دوستام یه مقاله میخوندن و از یه هفته قبل آمادش میکردن (چون نیاز به کار خاصی نداشت) اما من بالای 200 تا مقاله جمع میکنم و انقدر کارم زیاد بود که تا آخرین لحظات باز هم نمیتونستم به اون ایده الی که میخوام برسم و در نهایت نمره ها یکی بود!

    6-
    وقتی کاری را که قرار بوده انجام نمیدهم احساس گناه میکنم

    خیلی زیاد. حتی اگه نتیجه از نظر دیگران هم رضایت بخش باشه اما من به اون چیزی که میخوام نرسیده باشم احساس بدی دارم! شاید اسمش احساس گناه نباشه اما احساس بدی دارم

    7-
    وقتی از دیگران خشمگین هستم از انجام کارها طفره میروم

    شاید گاهی اوقات این اتفاق افتاده باشه اما همونطوری که گفتم انجام ندادن کارهام ربط زیادی به احساساتم نداره

    8-
    اغلب چون نمیتوانم جواب نه بدهم انجام کارهایی خلاف میل تقبل میکنم

    کمی! اکثرا اینطور نیست . میتونم نه بگم اما خب من هم مثل بقیه گاهی توی شرایطی قرار میگیرم که مجبور به قبول کردن یک کار میشم.

    9-
    گاهی اوقات چون احساس میکنم دیگران میخواهند ریاست کنند و از من انتظارات بی مورد دارند از انجام کارها طفره می روم

    خیلی زیاد. اگه برخلاف میلم کاری رو قبول کنم تنها شرایطیه که حاضرم یه کار سرسری رو انجام بدم و اونقدر سختگیر نباشم.

    10-
    اغلب احساس میکنم باید کارهایی انجام دهم که علاقه ای به آنها ندارم

    شاید توی چند وقت اخیر اینطور بوده. اما وقتی به کاری علاقه هم دارم بازم لحظات آخر رو برای انجامش انتخاب میکنم

    11 -
    انگیزه مقدم بر کار است یعنی تا انگیزه نباشد نمیتوانم کار را انجام دهم

    تا اندازه ای.

  12. 2 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    m.reza91 (سه شنبه 19 اسفند 93), صبا_2009 (دوشنبه 18 اسفند 93)

  13. #7
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 خرداد 94 [ 00:02]
    تاریخ عضویت
    1393-9-18
    نوشته ها
    175
    امتیاز
    4,145
    سطح
    40
    Points: 4,145, Level: 40
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registeredTagger First Class
    تشکرها
    462

    تشکرشده 404 در 152 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دو تا سوال دارم:

    وقتی بچه بودی کارهاتو مادرت برات انجام میداد یا خودت؟

    تو دوران مدرسه نمره ی الکی زیاد میگرفتی و معلمات زیاد جدی نبودن؟

  14. 2 کاربر از پست مفید شکوه تشکرکرده اند .

    sara 65 (دوشنبه 18 اسفند 93), شیدا. (دوشنبه 18 اسفند 93)

  15. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    سارا فکر می کنم تا حدی با کمال گراییت ارتباط داره.

    من هم تا حدودی این اخلاق را دارم. گاهی اوقات اون کار توی ذهنم تا آخرین مرحله پیشرفت کرده، اما روی برگه هیچی ندارم!
    چون دلم راضی به شروع کردن و نوشتن نمی شه. همش می گم حالا می نویسمش، حالا شروع می کنم
    بدون قصد قبلی و تا حدودی ناآگاهانه، اون موضوع را شفاهی (ذهنی) خیلی جلو می برم، اما عملا چیزی دستم نیست.
    خیلی طول می کشه تا راضی به زدن استارت عملی کار بشم.

    معمولا هم توی اون ساعات فشرده کار خوبی از آب درمی آد، اما پدر من هم باهاش در می آد

    ولی می بینم کسانی را که خیلی راحت از همون روز اول شروع به نوشتن می کنند.
    کار را ساده می گیرند، با سادگی هم پیش می برند و بدون فشار و استرس روزهای پایانی یه کار متوسط یا خوب تحویل می دن و خیلی هم راضی و راحتند.

    این کمال گرایی نمی ذاره من همون روز اول و با همون اطلاعات ساده شروع کنم.
    دائم تو فکر بهتر کردنش هستم و به تعویق می ندازمش.

    گاهی کاری که به قول شما در حالت عادی (برای خودم، نه دیگری) هشت ساعت زمان لازم داره در شرایط فشار دقیقه نود، سه چهارساعته عالی تمامش می کنم.

    نظر کلی من، با نگاهی به پشت سر خودم و زندگیم اینه که
    بدترین روش کار کردن همینه که ما داریم (البته اگر درست متوجه شده باشم و مشکل شمام همین باشه)

    تا جایی که می تونی باید سعی کنی این روند را عوض کنی.

    برنامه ریزی را به خودت تحمیل کن. از همون اول ذره ذره برو جلو.
    برنامه را هم سبک و ساده بنویس که قابل اجرا باشه. برای خودت برنامه سخت و فشرده نذار.
    ولی خودت را ملزم کن هر روز یه ذره از کار را انجام بدی.
    اگه بهش عادت کنی خیلی خوبه.

    ----------------------------
    شکوه من الان سوالات را دیدم.
    چون مشکل سارا را دارم با اجازه منم جواب می دم.

    تقریبا مستقل بودم و همیشه خودم کارهام را می کردم. اما مادرم اهل کنترل و بکن نکن هست.
    نمره الکی نمی گرفتم. نمی شه که یه عمر نمره الکی بگیری. حالا یکی دوبار ...
    معلمها هم که نمی شه گفت همشون مثل هم بودند. اون همه معلم! بالاخره همه جور اخلاقی توش بوده.


    -------------------------
    سوالات آقای رضا را هم در پست بعدی جواب می دم.
    اگر سارا جان اجازه بدن، با هم مشترک تو این تاپیک باشیم و اگر مشکلمون مشابه هست و به پیشرفت تاپیکش کمک می کنه.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا
    ویرایش توسط شیدا. : دوشنبه 18 اسفند 93 در ساعت 16:29

  16. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    sara 65 (دوشنبه 18 اسفند 93), آویژه (یکشنبه 24 اسفند 93), صبا_2009 (دوشنبه 18 اسفند 93)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 آبان 01 [ 10:33]
    تاریخ عضویت
    1393-7-19
    نوشته ها
    134
    امتیاز
    8,639
    سطح
    62
    Points: 8,639, Level: 62
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    346

    تشکرشده 262 در 104 پست

    Rep Power
    35
    Array
    بچه ها منم تاپیکو دنبال میکنم میدونم بیشتر به کمال طلبی مربوط میشه
    خیلی عادت بدیه
    پدرم دراومده سر این قضیه

  18. 2 کاربر از پست مفید محیا ناز تشکرکرده اند .

    sara 65 (دوشنبه 18 اسفند 93), شیدا. (دوشنبه 18 اسفند 93)

  19. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    سلام دوباره
    شکوه جان کسی کارهای منو انجام نمی داد اما اینجور که یادم میاد و مادم هم همیشه میگه از همون اول موقع مشق نوشتن هم همین مشکل رو داشتم! البته همیشه هم جزو شاگردای اول کلاس بودم. در مورد معلم ها هم که شیدا درست میگه نزدیک 20 سال درس خوندیم توی این مدت با صدها معلم و استاد طرف بودیم و نه بطور کل اینجور نبوده که با الکی نمره گرفتن بالا اومده باشم!!

    یادمه دوران راهنمایی بودم و امتحان حرفه و فن داشتم. من یه مشکلی داشتم که اصلا نتونسته بودم بخونم. ساعتهای آخر بود و من تازه شروع کرده بودم به خوندن. با استرس و با سرعت میخوندم و توی آخرین لحظه ها تونستم کلشو تموم کنم. اون امتحان هم عالی بود و 20 شدم. این برام یه تجربه ی خوشایند بود. فکر میکنم ازاون موقع به بعد بود که مشکل من شروع شد! بارها از این روش نتیجه ی خیلی خوبی گرفتم (جدا از استرس وحشتناکش) و توی دوران دانشجویی هم که به اوج رسید و الان دیگه برام یه عادت شده

    شیدای عزیززز
    میتونم بگم تک تک جمله هایی رو که نوشتی انگار خودم نوشتم! این تاپیک هم که قابلتو نداره صاحب اختیاری فقط امیدوارم یه راهکار عملی باشه برای اینکه بتونیم تغییر کنیم! اصلا قدرت ماورایی که توی لحظات آخر میگیریم قابل باور نیست :)) البته با اون همه فشار و استرسی که بهمون تحمیل میشه! من هر بار میگم این دفعه اگه بخیر بگذره دیگه به هیچ وجه کارمو برای روز آخر نمیذارم!! ای کاش اونقدر که کمال گرا فکر میکنم، عمل هم میکردم

  20. 3 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    محیا ناز (دوشنبه 18 اسفند 93), شیدا. (دوشنبه 18 اسفند 93), صبا_2009 (دوشنبه 18 اسفند 93)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.