به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 اسفند 93 [ 20:36]
    تاریخ عضویت
    1393-5-21
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    518
    سطح
    10
    Points: 518, Level: 10
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    از ازدواج با همسرم ناراحتمو مسئولیت زندگی به دوش من هستش و اون بی خیاله

    سلام
    قبلا نوشتم که برای ازدواج دودل هستم.همسرم هنوز هم مسئولیت قبول نکرده.
    در واقع به عنوان یک زن 29 ساله دارم خرج خودم و اونو میدم. براش اصلا مهم نیست. دانشجو هستش و اما اگه بخواد می تونه پول در بیاره اما به یک کار پارت تایم قانع شده و این منم که هر روز از 6 صبح تا 6 عصر میرم سرکار و بعدش هم کارای دیگه انجام میدم که خرجمون دربیاد.ما خارج از کشور هستیم.
    حس می کنم همسر من منو به خاطر اینکه دختر زرنگی بودم انتخاب کرد و این منو اذیت میکنه.
    افسرده شدم.
    سرد شدم.
    یادم رفته که یک زن هستم
    :( هروقت میام صحبت کنم قیافه می گیره و میگه برو ایران و طلاق بگیر.
    دلم می خواد بمیرم .شوهرمو خودم انتخاب کردم. با هم دوست بودیم از من 2 سال بزرگتره.
    نه عروسی واسم گرفتن نه چیزی واسم خریدن با همش کنار اومدم اما الان فکر می کنم که خودمو حروم کردم.اون منو دوس نداره .من همش از خودم میگذرم
    چیکار کنم؟ کمکم کنید

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    122
    Array
    به تدریج کارت رو رها کن.

    وقتی تو نیستی
    نه هست های ما
    چونانکه بایدند
    نه بایدها . . .

    هر روز بی تو
    روز مباداست!



  3. کاربر روبرو از پست مفید meysamm تشکرکرده است .

    عسل گیسو (سه شنبه 05 اسفند 93)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 اسفند 93 [ 20:36]
    تاریخ عضویت
    1393-5-21
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    518
    سطح
    10
    Points: 518, Level: 10
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الان اومدیم ایران و هفته دیگه قراره برگردیم تصمیم دارم کارمو کم کنم و حتی دارم بورس دکترا میگیرم و گفتم که می خوام فقط درس بخونم.
    از ازدواحم پشیمونم :( اصلا از طلاق خوشم نمیاد اما همش فکر می کنم که زندگیم سیاه شده

    - - - Updated - - -

    الان اومدیم ایران و هفته دیگه قراره برگردیم تصمیم دارم کارمو کم کنم و حتی دارم بورس دکترا میگیرم و گفتم که می خوام فقط درس بخونم.
    از ازدواحم پشیمونم :( اصلا از طلاق خوشم نمیاد اما همش فکر می کنم که زندگیم سیاه شده

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 98 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    432
    امتیاز
    10,650
    سطح
    68
    Points: 10,650, Level: 68
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,639

    تشکرشده 1,769 در 422 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    72
    Array
    سلام زهرا جان ...
    چرا احساس میکنی شوهرت دوستت نداره ؟ آیا فقط به دلیل اینکه شما بیشتر از ایشون کار میکنید یا اینکه دلایل دیگه ای هم داری ؟ بیشتر برامون توضیح بده که چی باعث شده این احساس رو داشته باشی ...
    و اما کار کردن شما ... به نظر من با تجربه مشابهی که داشتم کم کردن ساعت کار شما خیلی میتونه موثر باشه
    شما وقتی ساعت کارتون زیاده احساس میکنید که همه بار مسئولیت زندگی رو دوش شماست ... از طرفی ساعت کمی رو برای خانه داری و شوهر داری اختصاص میدین که باعث ایجاد فاصله و سردی روابط میشه ...
    علاوه بر کم کردن ساعت کاری یه تغییر در شیوه ارتباط با همسرتون میتونه کلی زندگیتون رو گرم تر کنه ...
    آدمک آخر دنیاست بخند
    آدمک مرگ همین جاست بخند
    دست خطی که تورا عاشق کرد، شوخی کاغذی ماست بخند
    آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا مثل تو تنهاست بخند ...

  6. 2 کاربر از پست مفید terme00 تشکرکرده اند .

    واحد (سه شنبه 05 اسفند 93), اقای نجار (سه شنبه 05 اسفند 93)

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 اردیبهشت 98 [ 09:11]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    939
    امتیاز
    15,687
    سطح
    80
    Points: 15,687, Level: 80
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 163
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6,262

    تشکرشده 5,821 در 1,048 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    139
    Array
    سلام زهره جان
    اگر واقعا احساس ناراحتی میکنی و مطمئن هستی با این رویه نمیتونی کنار بیای از کارت همینطور که دوستان گفتن کم کن.

    چون هرچقدر هم که بخوایم بگیم زن و مرد فرقی باهم ندارن و زن هم میتونه مثل مرد کار کنه و خرج خونه رو بده ولی بازم در ناخودآگاهمون چون میدونیم واقعا زن با مرد تفاوت داره در خیلی از ساختارها، دچار دوگانگی و سرخوردگی میشیم.

    ماهیت زن با مرد متفاوت هست و در فرهنگ ما جور دیگه ای تعریف شده.البته واقعا کسی نمیتونه بگه که چه تعریفی درست هست و چه تعریفی غلط،این به خود آدما و تربیت و فکرشون برمیگرده

    شما هم ببین فکرت چجوریه

    یکی از همکارای من سالیان سال هست که داره کار میکنه و شوهرش خونه هست و کار نمیکنه و درآمد خیلی ناچیزی هم شوهره داره،ولی خوب الان 7ساله به همین منوال دارن زندگی میکنن و با هم خیلی هم خوب و خوش هستند چون فکرشون یه جور دیگست...ولی یه همکار دیگه ام که خانم هست داره کار میکنه ولی اصلا از این مساله راضی نیست و همش ناراحت و عصبیه و میگه چرا شوهرم درآمدش جوری نیست که من مجبور به کار نباشم.

    شما ببین خودت چجوری هستی.

    ضمن اینکه حالا همسرت دانشجو هست. ممنکنه درسش تموم شه شغل خوبی پیدا کنه با توجه به رشتش.ببین در آینده میتونه شغلی دست و پا کنه که تمام مسولیت زندگی روی دوش خودت نباشه؟

    تمام اینا برمیگرده به مهارت خودت در کنترل زندگی
    زندگی زیباست

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 آبان 94 [ 18:23]
    تاریخ عضویت
    1393-11-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    954
    سطح
    16
    Points: 954, Level: 16
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 32 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    وااااااااای خدای من!!!
    عزیزم منکه وحشت کردم تا حالا چطور با این اقا زندگی کردی!!!! ازت خواهش میکنم کتاب ایا تو ان گمشده ام هستی؟ و بخون.تو داری خودتو نابود میکنی بخدا لیاقت تو این نیست.تو یه زن هستی.با خودت بیرحمانه صادق باشی.من مطمعنم یه زن قوی هستی و تصمیم درست میگیری حتی اگه اون تصمیم خیلی تلخ باشه یادت باشه که ماهی و هروقت از اب بگیری تازه ست.

  9. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 24 اسفند 93 [ 20:36]
    تاریخ عضویت
    1393-5-21
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    518
    سطح
    10
    Points: 518, Level: 10
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 32
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط terme00 نمایش پست ها
    سلام زهرا جان ...
    چرا احساس میکنی شوهرت دوستت نداره ؟ آیا فقط به دلیل اینکه شما بیشتر از ایشون کار میکنید یا اینکه دلایل دیگه ای هم داری ؟ بیشتر برامون توضیح بده که چی باعث شده این احساس رو داشته باشی ...
    و اما کار کردن شما ... به نظر من با تجربه مشابهی که داشتم کم کردن ساعت کار شما خیلی میتونه موثر باشه
    شما وقتی ساعت کارتون زیاده احساس میکنید که همه بار مسئولیت زندگی رو دوش شماست ... از طرفی ساعت کمی رو برای خانه داری و شوهر داری اختصاص میدین که باعث ایجاد فاصله و سردی روابط میشه ...
    علاوه بر کم کردن ساعت کاری یه تغییر در شیوه ارتباط با همسرتون میتونه کلی زندگیتون رو گرم تر کنه ...
    سلام احساس می کنم به فکر آرامش خودشه بیشتر و براش مهم نیست چه بلایی سر من میاد اینجور حس می کنم که کلا فقط واسه اینکه من می تونم مشکلات اونم حل کنم با من هستش همش به خودم می گم که چرا باید اینجوری باشه. چرا اون منو به خاطر خودم دوس نداره.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط زی زی گولو نمایش پست ها
    وااااااااای خدای من!!!
    عزیزم منکه وحشت کردم تا حالا چطور با این اقا زندگی کردی!!!! ازت خواهش میکنم کتاب ایا تو ان گمشده ام هستی؟ و بخون.تو داری خودتو نابود میکنی بخدا لیاقت تو این نیست.تو یه زن هستی.با خودت بیرحمانه صادق باشی.من مطمعنم یه زن قوی هستی و تصمیم درست میگیری حتی اگه اون تصمیم خیلی تلخ باشه یادت باشه که ماهی و هروقت از اب بگیری تازه ست.
    سلام مرسی از نظرتون. راستش می ترسم از جدایی. از اینکه مهر طلاق روم باشه. من ایران زندگی نمی کنم اما واسم خیلی سخته. از طرفی خودمو تو این مسائل خوش شانس نمی بینم و همش فکر می کنم بهتر سراغم نمیاد اعتماد به نفس ندارم.

  10. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 27 آبان 94 [ 18:23]
    تاریخ عضویت
    1393-11-23
    نوشته ها
    40
    امتیاز
    954
    سطح
    16
    Points: 954, Level: 16
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 46
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 32 در 15 پست

    Rep Power
    0
    Array
    شماکه تا اینجاش طاقت اوردی من میگم این راهم امتحان کن...کلا کارکردنتو بزارکنار یا اگه دوس نداری کارتو رها کنی یه کارپاره وقت جورکن.کارتو بزارکنار وبعد ببین که شوهرت چه تصمیماتی اتخاذ میکنه.شماکتاب ایا تو ان گمشده ام هستی؟رو بگیربخون.اونجا توضیح داده چطورازتکنیک تعکیس ونامه نگاری میتونیم حرفامونو به عزیزانمون بزنیم.خدایا خسته شدم ازبس به همه گفتم این کتاب وبخونید نمیدونم چطورمردم ازوجود کتاب به این مهمی خبرندارند.واسه شوهرت بنویس که تمام اقتداروشکوه یه مرد درتامین هست.میدونی این دیوارازاول کج رفته بالا.ولی این راه وهم امتحان کن چند ماهی ببین شوهرت حالا که ببینه دیگه سرکارنمیری به خودش میاد و فعالیتشو بیشترمیکنه.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 39
    آخرين نوشته: دوشنبه 25 اسفند 93, 09:32
  2. داستانک (مدیریت - کار و...)
    توسط baby در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: جمعه 26 آذر 89, 15:54
  3. مدیریت استرس در روابط عاطفی
    توسط mardomak در انجمن اضطراب و استرس
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 26 اردیبهشت 88, 18:34
  4. نقش ورزش در کاهش استرس(مدیریت استرس)
    توسط keyvan در انجمن تاثیر متقابل ورزش و روان
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 21 فروردین 88, 10:57
  5. عدم رضایت بهنگام هم بستر شدن
    توسط 50%mahdi در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 50
    آخرين نوشته: دوشنبه 30 دی 87, 19:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.