به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 31
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array

    مشکل من در هدف گذاری

    سلام
    ۳۲ ساله ، متاهل، دو فرزند دارم و خانه دار.

    یادمه اولین بار در دوران راهنمایی با واژه هدف گذاری آشنا شدم و اون این شد که خوب درس بخونم تا بتونم دانشگاه قبول بشم و شاغل شدن و ازدواج با یک کیس مناسب و....

    همیشه جزع بهترین ها بودم و مایه افتخار پدر و مادرم .

    در رشته مورد علاقه ام قبول شدم با بهترین رتبه فارغ التحصیل شدم و در همون رشته شاغل شدم و ازدواج کردم و صاحب دو فرزند.

    به خاطر شرایط زندگی دست از کار کشیدم و از اون شهر و آدم ها ،دوست و فامیل جدا شدم و الان خانه دارم.

    خوب می دونم که مهم ترین وظیفه و هنر یک زن اول از همه همسر داری و یک مادر خوب بودن هست .
    و می دونم که هدف نهایی رضایت خدا و رسیدن به اون هست.

    اما یک هدف های مقدماتی و میانی هم وجود داره .

    یک سری مشکلات بعد از خانه دار شدن داشتم و با توصیه مشاوران سایت به حمدلله تونستم با شرایط کنار بیام .
    اینکه ارزشها و لذت ها رو بالا ببرم تمرکزم رو از همسرم بردارم و به خودم توجه کنم و از لحظه های زندگی لذت ببرم.

    این چند ماهی که نبودم فرصت خوبی بود که آموزه ها رو به کار بگیرم و تا حدی موفق هم بوده ام .
    احساس آرامش دارم و از خارج شدن از ین شرایط احساس نا امنی می کنم.

    احساس تاسف اطرافیان به خصوص پدر و مادرم را بارها متوجه شدم و حتی سعی در توجیه کردنشون کردم که من ازشرایط راضی هستم. و واقعا هم آرامش دارم.

    سوال اینجاست که من تا حدی به آرامش رسیدم و از شرایطی که در اون هستم نسبتا راضی هستم اما از خودم ناراضی هستم احساس می کنم توانایی های ذهنی و تحصیلی و شغلی ام مسکوت مونده .

    خودم رو دوباره در نقطه شروع می بینم مثل همون دوران راهنمایی. اما این دفعه روبه روم نیمه دوم زندگی ام هست با یک تجربه جدید.

    هدف های مقدماتی و میانی من چی می تونه باشه؟از احساس هدر رفتگی بیزارم.
    ویرایش توسط بی نهایت : یکشنبه 26 بهمن 93 در ساعت 12:24

  2. 11 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 30 بهمن 93), meinoush (چهارشنبه 29 بهمن 93), meysamm (یکشنبه 26 بهمن 93), paiize (یکشنبه 26 بهمن 93), SHahr-Zad (یکشنبه 26 بهمن 93), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 27 بهمن 93), آویژه (یکشنبه 26 بهمن 93), بانوی آفتاب (چهارشنبه 29 بهمن 93), سوده 82 (چهارشنبه 29 بهمن 93), شیدا. (یکشنبه 26 بهمن 93), صبا_2009 (چهارشنبه 29 بهمن 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    122
    Array
    نگران هدر رفتن توانایی های ذهنی و تحصیلیت هستی و باید هم باشی.
    بنظر من اگر برای یه زن، داشتن درامد چندان مهم نباشه (که طبیعتا هم نباید باشه)، صرفا باید کاری رو انجام بده که بهش علاقه داره و از انجامش لذت می بره.
    با همسرت مشورت کن و برو دنبال یه همچین کاری.
    هدف ویژگی های زیادی داره و احتمالا یکی از اونها منحصربفرد بودنش هست، بنابراین کسی جز خود شما نمی تونه اهدافش رو تبیین کنه.
    می تونی هوشمندیت رو با پیدا کردن کار مناسب با موقعیتت نشون بدی. کاری که نه تنها مانع آرامشت نمیشه بلکه اون رو افزایش هم میده، قطعا همسرت هم استقبال میکنه.
    هیچی مهم تر از آرامش فعلیت نیست، آرامشتو به خاطر تایید دیگران ( پدر و مادرت یا هر کس دیگه) از دست نده؛
    اما حقیقت اینه که اگر این احساس نارضایتی از خودت ادامه پیدا کنه، نه تنها آرامش خودت رو از دست میدی، بلکه افراد خونوادت هم تحت تاثیر نارضایتی درونی شما قرار میگیرن.

    موفق باشی
    وقتی تو نیستی
    نه هست های ما
    چونانکه بایدند
    نه بایدها . . .

    هر روز بی تو
    روز مباداست!



  4. 8 کاربر از پست مفید meysamm تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 26 بهمن 93), khaleghezey (پنجشنبه 30 بهمن 93), paiize (یکشنبه 26 بهمن 93), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 27 بهمن 93), آویژه (پنجشنبه 30 بهمن 93), بی نهایت (یکشنبه 26 بهمن 93), سوده 82 (چهارشنبه 29 بهمن 93), شیدا. (چهارشنبه 29 بهمن 93)

  5. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    انتظار چقدر سخته.
    هر چه صبر کردم دوستان نظر بدن تا بعد یه جمع بندی کنم نتیجه نداد.

    شاید مشکلم به چشم نمی یاد یا فکر‌کمی کنید به تنهایی از پس حل مساله بر می یام؟

    اگر اینطور بود که تاپیک نمی زدم عزیزان دل.

    این سایت تو مهم ترین تصمیم گیری هام نقش زیادی داشته و این تاپیک هم برام خیلی مهمه و خوشحال می شم دوستا یک افق. پر بار ار نیمه دوم زندگی به من بدن.

    گاهی فکر می کنم نیمه دوم زندگی یعنی آمدن کهولت ، رفتن به دکتر و دائم در حال دوا درمون بودن وبعد د انتظار مرگ.
    من هیچ دیدی نسبت به زیبایی های زندگی در این نیمه ندارم وگاهی دچار ترس می شم.

    خارپشت عزیز اول از همه بازگشتت را به همدردی خوش آمد می گم و خوشحال می شیم در حال و احوال از خودت برامون بگی.
    اما در مورد پیشنهادت ، بله کار مورد علاقه می شه یک گزینه اما من این دوران رو هم پشت سر گذاشتم و نمی دونم بتونه به تنهایی پاسخگوی نیازهام باشه.

  6. 7 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 30 بهمن 93), meysamm (سه شنبه 28 بهمن 93), paiize (چهارشنبه 29 بهمن 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 29 بهمن 93), آویژه (سه شنبه 28 بهمن 93), سوده 82 (چهارشنبه 29 بهمن 93), شیدا. (چهارشنبه 29 بهمن 93)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 اردیبهشت 03 [ 13:02]
    تاریخ عضویت
    1391-8-10
    محل سکونت
    جنوب
    نوشته ها
    1,566
    امتیاز
    44,733
    سطح
    100
    Points: 44,733, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    7,973

    تشکرشده 6,451 در 1,461 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    359
    Array
    سلام بی نهایت عزیز
    راستش منم مشکل شمارودارم.
    دوست دارم بتونم هدفی رودنبال کنم.
    میدونم یه خانم خوب بودن ودراین مسیرحرکت کردن خودش میتونه هذف ارزشمندی باشه اما راستش دلم میخواد کاری غیرازاین ها انجام بدم.
    امااینکه چه کاری که بتونم...نمیدونم.
    فکرنمیکنم امکان ادامه تحصیل وپیداکردن شغل واین چیزها روبتونم داشته باشم.چون همسرم زیادموافق نیست.
    واسه همین به دنبال راه هایی هستم که حداقل بتونم روخ خودم روبه آرامش برسونم...
    ببخش راه حلی نداشتم...خواستم بدونی خیلی ها هستن که این مشکل رودارن...مخصوصا خانمها
    عمر که بی عشق رفت

    هیچ حسابش مگیر...

  8. 5 کاربر از پست مفید paiize تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 30 بهمن 93), meysamm (چهارشنبه 29 بهمن 93), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 29 بهمن 93), بی نهایت (چهارشنبه 29 بهمن 93), سوده 82 (چهارشنبه 29 بهمن 93)

  9. #5
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 29 بهمن 02 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,633
    امتیاز
    42,408
    سطح
    100
    Points: 42,408, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveVeteranTagger First Class25000 Experience Points
    تشکرها
    5,992

    تشکرشده 8,207 در 1,574 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    366
    Array
    احتیاج به کمک دارم از حال و احوالم می گم شاید کسی بتونه کمکم کنه.
    در عین اینکه ساده ترین لحظات برام زیبا هستن اما چیزی نه می تونه خوشحالم کنه و نه ناراحت.

    تمام روزم با بچه ها پر شده همسرم رو کم می بینم. رابطمون با هم خوبه این هم دلیل داره چون هیچ انتظاری ازش ندارم. هر چه کرد از لطفش می بینم. اما ایشون رو سنگ صبور دل پر حرفم نمی دونم.

    درخت عشق زندگی ما شاخ و برگ زیادی نداره اما به همینش هم قانع هستم.
    عکس های ۱۰ سال پیشم روی آینه اتاقمونه و هر روز یک نگاهی به اونها می ندازم و یک نگاهی به خودم.

    به تمام آرزوهام رسیدم دوباره سر نقطه شروع هستم.
    دوست دارم دست به قلم بردارم و فقط از گذشته بنویسم . از کودکی. از سرمای زمستان ها. از پوتین های پلاستیکی که هیچ وقت پاهامون رو گرم نمی کرد و تا مدرسه می دویدم تا زودتر به بخاری های نفتی پر از دود که هنوز روشن نشده بود برسم.

    دوران تحصیل ، دوران آرزوهایی بود که با سختی گذروندم تا به این روزها برسم الان رسیدم.
    اما هیچی اینجا نیست.

    خودمم و یک آینده نامعلوم.
    می تونم به اطمینان بگم کمتر کسی به اندازه من عاشق پدر و مادر وخانوادشه اما بارها مرگ عزیزانم از ذهنم گذشته و در ذهنم تونستم باهاش کنار بیام.

    نمی گم به پوچی رسیدم. چون خدا رو قبول دارم و هدفش از آفرینش.
    اما اون هدف خیلی بزرگه و من به عنوان یک انسان معمولی هیچ برنامه ای برای آیندم ندارم.

    چی می خوام آخه؟ مال دنیا؟ فرزند ؟ شوهر؟ تحصیلات ؟ شغل ؟ سلامتی؟

    فقط می دونم در چرخه حیات شاید همین ها رو هم از دست بدم .

    دیگه زمان به دست آوردن ها تمام شده زمان از دست دادن ها رسیده.

    تنها چیزی که می تونه به زندگی ام معنی بده هدفه واسه همین می گم من چه هدفی می تونم داشته باشم.

  10. 5 کاربر از پست مفید بی نهایت تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 30 بهمن 93), meysamm (چهارشنبه 29 بهمن 93), paiize (چهارشنبه 29 بهمن 93), آویژه (پنجشنبه 30 بهمن 93), شیدا. (چهارشنبه 29 بهمن 93)

  11. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 اردیبهشت 03 [ 23:31]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,699
    سطح
    100
    Points: 39,699, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,254

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام
    بی نهایت جان
    خوبی ؟پسرات خوبن
    منم خواهری دارم خیلی شبیه همید.
    کاملا درکت میکنم چون خودمم اینطوریم
    الان هم خواهرم مثل شما دچار مشکل شده.

    مشکل ازینجاست که ما ادمها جست و گریم در پی کاوشیم
    داریم دنبال چیزی میگردیم که انگار پیداش نمیشه ...
    جوابت در این ایه است:
    یاا یها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه
    این ایه خیلی عمیق و زیباست به ادم مسیر میده مسیری پر از ایده... البته مسیری که باید زیباتر بهش نگاه کرد نه اینکه رنج داد هرچند رنج اجتناب ناپذیره.
    این حس اگه کنترل بشه خیلی بجاست وگرنه باعث خستگی و درموندگی خواهد شد .قرار نیست خیلی سخت بگیریم گاهی فکر میکنیم.حتما باید کارای شاقی انجام بدیم اما چیزی که حداقل خودم تا اینجا درک کردم سادگی این راه بزرگه.. گاهی حواب بیخ گوشمونه و با یه منطق درست و ساده میشه بهش رسید اما ما پیچیدش می کنیم و چنان در هم میپیچیم که خود هدف مانع رسیدن به خودش میشه.فکر کن!

    بینهایت جان خودت که جوابت رو گفتی
    چندتا هدف میان مدت برای خودت انتخاب کن و مشغول باش
    ادم هایی با شخصیت شما نمیتونه بیکار باشه که بازهم ریشه در کمال گرایی داره.. اما در کل روح سالم همیشه نیاز به هدف و فعالیت داره.
    حالا شما میتونی بسته به شرایطت یسری کارها رو در منزل انجام بدی بیرونم بری که خوبه .

    مثلا میتونی رشته ای که دوست داری غیر حضوری شرکت کنی اگه فکر میکنی نیازه خونه باشی.
    حتما برات خوبه یکار هنری تو خونه انجام بدی مثلا هفته ای یه جلسه بری کلاس .تا جایی که فهمیدم روح بی هنر به ارامش نمیرسه.
    چیزی که روح رو تسکین میده معنویته و این معنویت با هنر میتونه هارمونی و زیبایی خودش رو هرچند کم تجلی بده و این باز تسکینه.
    چیزای جدید یاد گرفتن مرهم دلت و ذهنت میشه و لذت میبری.

    خودمم دارم تمرین میکنم که خیلی تو هدفم سخت نگیرم با کارهای ساده هم میشه این نیازو برطرف کرد قرار نیست حتمادانشگاه تدریس کنیم و بحثای علمی راه بندازیم .

    باشگاه و استخر هم بسیار تاثیر داره تو ایجاد روحیه. کلا فکرای جدید و انگیزه ها میاد سراغت.

    بینهایت عزیز فکر نمیکنی ظالمانه در مورد نیمه دوم زندگیت تصمیم گرفتی؟؟
    من که فکر میکنم هر دوره ای یه اقتضااتی داره یسری زیبایی های مخصوص به خودش رو داره وهمینطور محدودیت هایی.

    فکر کنم دچار یه بحران شدی که به کمال گرایی و دیدت نسبت به این سن برمیگرده.


    پ.ن: من خودم در این زمینه مشکل دارم اما باز جهت یاداوری حداقل برای خودم نوشتم.

    - - - Updated - - -
    ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : چهارشنبه 29 بهمن 93 در ساعت 21:13

  12. 7 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 30 بهمن 93), m.reza91 (چهارشنبه 29 بهمن 93), meysamm (چهارشنبه 29 بهمن 93), paiize (چهارشنبه 29 بهمن 93), بی نهایت (پنجشنبه 30 بهمن 93), شیدا. (چهارشنبه 29 بهمن 93), صبا_2009 (چهارشنبه 29 بهمن 93)

  13. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    122
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بی نهایت نمایش پست ها

    خودمم و یک آینده نامعلوم.


    نمی گم به پوچی رسیدم. چون خدا رو قبول دارم و هدفش از آفرینش.
    اما اون هدف خیلی بزرگه و من به عنوان یک انسان معمولی هیچ برنامه ای برای آیندم ندارم.

    چی می خوام آخه؟ مال دنیا؟ فرزند ؟ شوهر؟ تحصیلات ؟ شغل ؟ سلامتی؟

    فقط می دونم در چرخه حیات شاید همین ها رو هم از دست بدم .

    دیگه زمان به دست آوردن ها تمام شده زمان از دست دادن ها رسیده.

    تنها چیزی که می تونه به زندگی ام معنی بده هدفه واسه همین می گم من چه هدفی می تونم داشته باشم.

    مادر یا همسر ایده الی هستی?
    توی زمینه کاری یا تحصیلیت جای رشد دیگه ای نداری?
    یعنی چی که زمان بدست اوردن تموم شده??
    این دیگه چه ایده مزخرفیه??
    فقط ۳۲ سالته!

    چند وقته اینجوری شدی?
    فکر نمی کنی موقتیه?
    وقتی تو نیستی
    نه هست های ما
    چونانکه بایدند
    نه بایدها . . .

    هر روز بی تو
    روز مباداست!



  14. 3 کاربر از پست مفید meysamm تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 30 بهمن 93), paiize (چهارشنبه 29 بهمن 93), بی نهایت (پنجشنبه 30 بهمن 93)

  15. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    351
    Array
    سلام
    منم هم سن تو هستم. راستش تا جایی که دیدم همه ی ما که این سناییم لبخندمون اصولا تا گوشمونه گه و گاه اما میایم با هم حرف می زنیم تهش یه جورایی به پوچی رسیدیم :) فکر می کنم اثرات جنگ و دوران سختی هاش بوده باشه. تعداد زیادمون سخت بودن همه چی حتی کنکور... نمی دونم یادت هست؟ حتی امتحان هم می خواستیم بدیم یکی باید می رفت پایین رو زمین مینشست.... خلاصه به نسبت چند سال بزرگتر هامون و چند سال کوچیک تر هامون اسیب پذیری مون بالاتر بوده تا جایی که دیدم در اطرافم. دلیل هم نمی خواد. یکی هیچ مشکلی هم نداره اما افسرده شده تازه کار و زندگی هم می کنه!!

    در موردهدف. خیلی خوبه که به اهدافت رسیدی. خیلی عالیه که می خوای هدف های جدید برای خودت تعریف کنی. ببین من درست زندگی نکردم. یه جورایی سر خودم ول بودم خیلی هم کم حرف بودم واسه همین خیلی زیاد اشتباه کردم و ... درحدی نیستم که بخوام راهنماییت کنم. اما فکر کنم زندگی همینه. همین که هدف هایی تعریف کنی و بهشون برسی. تا اخرش هم همینه. اصلا اینطوری نیست که بگی بازنشسته میشه ادم نصفیشو. بقیه زندگیت هم مثل قبل میشه. چیزایی که دوست داری رو پیدا کن و سعی کن بهشون برسی. بازم همونطور که تا حالا رسیدی می رسی.

    ببخشید. صلاحیت راهنمایی کردن رو ندارم اصلا در این زمینه. امیدوارم موفق و خوشحال باشی.

  16. 5 کاربر از پست مفید meinoush تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 30 بهمن 93), m.reza91 (پنجشنبه 30 بهمن 93), paiize (پنجشنبه 30 بهمن 93), بی نهایت (پنجشنبه 30 بهمن 93), شیدا. (پنجشنبه 30 بهمن 93)

  17. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array
    سلام بی نهایت جان

    من کاملا درکتت میکنم، چون شخصیت خودم همین جوریه.

    شاید بدست آوردن همسر و فرزند و خونه و ماشین و ... یه زمانی هدف کوتاه مدت یا میان مدت باشه، اما بعد از بدست آوردن اینها هدف میشه حفظشون.
    حفظ زندگی زناشویی به بهترین شکل. بیشترین کردن درک و عشق و محبت.
    تربیت فرزند به بهترین شکل. من معتقدم آدم هایی که فرزند دارن دو و یا حتی چندبار فرصت زندگی کردن و تجربه کردن دارند. چند بار می تونند کودکی کنند. چند بار فرصت یادگیری چیزهای جدید دارن. یکبار در دوران کودکی خودشون و یک بار دیگه هم در کنار فرزندشون. همه اینها می تونه به شما کمک کنه در تعیین هدفتون.
    حفظ سلامتی، حفظ ایمان و بهبودش و حفظ خیلی از چیزهایی که با سختی بدست آوردین بدون برنامه ریزی میسر نیست.

  18. 5 کاربر از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده اند .

    khaleghezey (پنجشنبه 30 بهمن 93), m.reza91 (پنجشنبه 30 بهمن 93), paiize (پنجشنبه 30 بهمن 93), بی نهایت (پنجشنبه 30 بهمن 93), شیدا. (پنجشنبه 30 بهمن 93)

  19. #10
    Banned
    آخرین بازدید
    یکشنبه 03 خرداد 94 [ 14:19]
    تاریخ عضویت
    1393-7-11
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    3,278
    سطح
    35
    Points: 3,278, Level: 35
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 42.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    162

    تشکرشده 593 در 152 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    از این که در حضور بزرگان تالار ، جسارت میکنم عذر مخام.

    خانم بی نهایت عزیز ،

    بنده تا حالا نشنیدم بیل گیتس بگه از این همه پول در اوردن خسته شدم.
    تا حالا نشنیدم پرفسور حسابی که تا دم مرگش داشت کتاب میخوند گفته باشه از درس خوندن خسته شدم.
    تا حالا نشنیدم پیامبر گفته باشه از بس خدا رو فهمیدم خسته شدم.
    تا حالا نشنیدم استفان هاوکینگ گفته باشه از بس بهم اثبات شد خدایی وجود نداره خسته شدم و دیگه هدفی ندارم.
    تا حالا نشنیدم کریستیانو رونالدو گفته باشه از این همه گل زدن خسته شدم ، از این همه توپ طلا خسته شدم.
    تا حالا نشنیدم دانشجوی 25 ساله برنده جایزه نوبل گفته باشه من که به ته این علم رسیدم ، دیگه خسته شدم.
    میدونید؟ من خیلی چیزا رو هنوز نشنیدم.

    به نظر بنده ، پاسخ شما در نام کاربریتون نهفته است. بی نهایت.
    لذت مباحثی که مطرح کردید ، اصل لذتش در ، در نوردیدن مرزهاشه. در میل به سمت بی نهایت بوندنشه.

    ظاهرا شما فقط سقف کوتاهی رو از هر کدوم، واسه خودتون به عنوان هدف تعیین کرده بودید.
    در حالی که گویا بلند تر می اندیشید.

    بازم ببخشید.
    موفق و موید.

  20. 6 کاربر از پست مفید love less تشکرکرده اند .

    meysamm (چهارشنبه 29 بهمن 93), paiize (پنجشنبه 30 بهمن 93), بی نهایت (پنجشنبه 30 بهمن 93), بانوی آفتاب (چهارشنبه 29 بهمن 93), شیدا. (پنجشنبه 30 بهمن 93), صبا_2009 (چهارشنبه 29 بهمن 93)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:37 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.