سلام
شما بیشتر در موقعیتهای نا آشنا خجالت می کشید یا حتی در برخورد با آشنایان هم این حس را دارید؟
فرزند چندم خانواده هستید؟
رفتار والدین و اعضای خانواده با شما چطور است؟
و یه چیز مهم اعتماد به نفستون رو در چه حدی ارزیابی می کنید؟
آیا خودتون رو با ارزش می بینید و به توانایی هاتون ایمان دارید؟
وقتی میگید "زود یاد میگرفتم " پس چرا در تفکرتون، خود را باور ندارید و می ترسید موفق نشید؟
شما باید نکات مثبت خود و توانمندی هاتون رو یادداشت کنید و در ذهن و افکار هم خودتون رو برای تواناییهاتون و خوبیهاتون تحسین کنین.
اگه همیشه از خودتون بيش از حد انتظار دارید و خود رو مجبور میکنید که باید در همه زمینه ها عالی باشید، سعی کنید این تفکر را تغییر دهید.
همین خود فعلیتون رو دوست بدارید. از كمال گرايي مطلق كه باعث اضطراب و احساس حقارت میشه، دوری کنید.
آیا مدام خودتون رو با دیگران مقايسه می كنيد؟ اگه اینطوره، باید بدونید هر انسانی تواناییهایی داره که فقط مختص خودشه. شما یه ویژگیهایی دارید که بقیه ندارن. اونها هم همینطور.
وقتی در کاری اشتباه می کنید، خودتون رو سرزنش می كنيد؟
بیاد داشته باشد که از اشتباهات فقط باید درس بگیریم. نه برای اینکه مابقی زندگیمون رو بخاطرشون خودمون رو تحقیر کنیم. انسان جایز الخطاست.
این خیلی قابل تحسینه که مراعات پدر رو می کنید.
من از میزان شهریه ها بی اطلاع هستم ولی بعنوان یک پیشنهاد نمی دونم شاید ممکن میشد فقط برای شروع از پدر کمک بگیرید و بعد با تلاش و پشتکار خود و در طی تحصیل با مشغول شدن به کاری نیمه وقت در زمینه ای که آشنایی دارید مثل کارهای کامپیوتر، برنامه نویسی یا حتی تایپ، هزینه های تحصیل خودتون رو تامین کنید؟
یا قبل از رفتن به سربازی در این مدت بیکاری، اگر بتوانید در زمینه مورد علاقه تان کار و حرفه ای بیاموزید خوب است.
کلاً هرچه زودتر بتوانید روی پای خود بایستید و به خودباوری شما کمک می کند. البته اگر امکانش برایتان مهیا شود.
یا اصلاً توی خونه مسوولیت برخی از کارها رو بعهده می گیرید؟
واگذاری مسئولیت های مناسب با توجه به میزان توان جسمی و ذهنی برای درمان کم رویی خوب است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)