سلام وقت همه دوستان بخیر و شادکامی.
من یه تجربه مشابه شما داشتم و میتونم شرایط شما رو درک کنم.
من با یه دختر خانمی حدود 4 ماه پرسه آشنایی و شناختمون طول کشید و بعد از اینکه به یه شناخت نسبی رسیدیم و نظر دو طرف برای وصلت مثبت بود، جلسه خواستگاری برگزار شد.
از همون ابتدا مادرم ساز مخالف زد، ولی به هر حال جلسه خواستگاری برگزار شد، جلسه ای که بیشتر از 3 ساعت طول کشید . و وقتی از منزل ایشون خارج شدیم از نظر خودم ، همه چیز خوب پیش رفته بود. حتی شبش برای تشکر با ایشون تماس گرفتم و ایشون هم برگزاری مراسم کاملا رضایت داشت.
و به ظاهر همه چیز وفق مراد بود.
بعد 3 روز مادرم برای گرفتن جواب منزلشون تماس گرفتن، و مادرشون گفتن که شوهرم با این وصلت مخالفن و جواب ما منفیه. و مادر منم از خدا خواسته خداحافظی کرد.و دیگه اصلا پیگیری نکرد آخه چرا مخالفن؟
بعد دلایلی که برای دخترشون گفته بودن چی بود؟
گفته بودن آقا پسر توی جلسه خواستگاری نبایستی صحبت میکرد، صحبت کردن ایشون (یعنی من) نه تنها نشانه بی ادبی و بی حیایی بلکه بیانگر روحیه مرد سالار بودن ایشون هم هست.
توی جلسه بزرگترا یه معرفی کلی از من کردن بعد گفتن ما بقی رو به صورت ریز و کامل خود امیر مسعود میگه و من شروع کردم به معرفی خودم و پاسخ به سوالاتی که پدر و مادرشون میپرسیدن.
حتی وقتی من و دختر خانم رفتیم توی یه اتاق صحبت کنیم. ایشون کلی ذوق کرد از این که من توی جلسه خیلی خوب صحبت کرده بودم.
.
.
.
به هر حال با توجه به وابستگی که بین ما ایجاد شده بود حاضر شدم برم از پدرشون بابت این موضوع عذرخواهی کنم . ولی پدرش حاضر نشد که حتی صحبتای منو گوش کنه.
یکی از دلایلی که موضوع ما به سرانجام نرسید این بود که نقش خانواده ها رو زیاد جدی نگرفته بودیم.و پرسه شناخت اولیه بدون اطلاع خانواده ها صورت پذیرفته بود.
دلیل دیگه هم عدم انعطاف و تعامل مناسب خانواده ها بود که متاسفانه در اکثر خانواده های ایرانی شاهد این عدم انعطاف هستیم.
این تجربه من بود که سعی کردم به صورت کلی و مختصر برای شما بگم.
نتیجه ای که میخام بگیرم اینه که صحبتای خانواده طرف شما مبنی بر بی احترامی شما به دلیل سکوت و کم حرفی بهانه ای بیشتر نیست و به نظرم نباید اقدام خاصی هم برای رفع این ابهام و سو تفاهمی که پیش اومده بردارید
چون با توجه به این که شما رفتاری خارج از چارچوب ادب انجام ندادید و صبحت و دلایل خانواده آقا پسر بهانه ای بیش نیست هر اقدامی که از سمت شما برای حل موضوع انجام بگیره باعث دامن زدن به موضوع میشه. یعنی بیشتر بهانه دست خانواده ایشون برای بهانه جویی میدید و نه تنها مشکلی حل نمیشه بلکه به احتمال زیاد سبب شکسته شدن غرور و احساسات شما و همچنین پیچیده شدن موضوع میشه.
پس طرف شما باید خانواده خودشون رو راضی کنن و اقدام مجدد کنن.
موفق باشید
این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور
پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم!
سالها منتظر سیصد و اندی مردانیم ...
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید
به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم!!!
علاقه مندی ها (Bookmarks)