اسرار قرآن


گاهي آنقدر مقدسات و ارزشها تكرار مي‌شوند كه از ابهت وعظمتشان در نزد ما كاسته مي‌شود.
يكي ازاين ارزشمندترين چيزها، كتاب مقدسمان قرآن است كه گاهي در نزد ما بسيار بي‌اهميت مي‌شود كه‌حتي كوچكترين توجه و فكري در موردش نمي‌كنيم.
شكل قرآن وترتيب قرارگرفتن سوره‌ها وآيه‌هاي آن، خود عظمتي است كه بسيار جاي تفكر وتعقل دارد ومهمتراز همه اينكه سورة حمد يا همان فاتحة الكتاب در اول قرآن واقع شده است.
اين سوره، تنها سوره‌اي است كه طبق روايات مستند، دوبار بر پيامبر نازل شده وهمينطور تنها سوره‌اي است كه بسم ا... ابتداي آن جزء آيات محسوب مي‌شود.
مي‌توان گفت ( براساس قرار گرفتن سورات در قرآن ) خداوند سوره حمد را نازل كرد و چون آدميان اين سوره را درك نكرده وبه آن عمل نكردند 113 سوره بعدي به عنوان تفسير و توضيح اين سوره ، نازل شده يعني اگر بتوان همين يك سوره را فهميد، تمامي قرآن ، پيامها وپند واندرزهايي دارند كه جملگي تعبير اين سورة مباركند.سوره حمد از سپاس خدا شروع شده، عبرتها ،پندها ،هدايت ،ضلالت ،قيامت و ... را دربر دارد كه به عبارتي كل قرآن را شامل مي شود.
بسم الله الرحمن الرحيم خداوند باريتعالي با عنوان اين جمله در 114 سوره وبه عبارتي 114 بار گفتن اين جمله، قصد و اراده كرده كه به ما بياموزد كه" او مي‌بخشد"چرا كه رحمان ورحيم است و در ابتدا، اميد را به ما تلقين مي‌كند تا با اميد، زندگي و ايمانمان رابهتر شكل دهيم وبه مضموني ديگر اواين دو نام مبارك را برتري داده برتمامي نامها واسامي متبركش كه "رحمت او برغضبش سبقت گرفته ".
الحمدلله رب العالمين شكر كردن وستايش پروردگار، عبادت نيست وچيزي نيست كه باعث مباهات بندگان خاطي گردد، بلكه وظيفه‌اي است سنگين كه برعهدة ماست چراكه باتوجه به معناي اين جمله، ستايش براي خداست و ما چيزي را كه مخصوص او است ، به وظيفه، به او باز مي‌گردانيم چراكه او خلق كننده و پرورش دهنده تمامي آن چيزي است كه ما مي‌بينيم ويا نمي‌بينيم ودر تمامي عالم ساري وجاري است .
اينها را مرور كنيم نه به نيت تفسير بلكه به نيت عمل كردن به آنچه بسيار نياز است .
قدم به قدم با هرآية اين سوره، خود را به قرآن وجودمان نزديك گردانيم كه ما براين باوريم كه قرآن،كتاب وجود تمامي آدميان است كه برزبان رسول خدا جاري گرديده به همين دليل است كه در جاي جاي قرآن، كلماتي چون به يادآر ، بينديش، تفكر وتعقل كن ومهمترازهمه ذلك الكتاب آمده كه اينها خود دليل براين است كه ما كتابي وراي اين كاغذ و جوهر پيش رو درجايي محفوظ شده داريم كه غبار گناه و گذر زمان آن را از برابر ديدگانمان دور كرده وبايد با ياري خداوند غبار از آينة دل بزدائيم وقرآن وجود را كه به بياني ساده دراين قرآن آمده به درك ببريم وعمل كنيم .
بينديشيم و با همفكري و همراهي هم قرآن را به گونه اي برخود معناكنيم كه در خور عملي از جانب تك تكمان باشد. تاكنون تفسيرهاي بسياري را ديده وشنيده ايم اما اينك بگذاريم وجودمان به تعبيري نو، قرآني نو را بنگارد . ان شاء ا... تا پايان اين سوره همراه هم به عمل كردن مشغول باشيم .
ما معناي بسيار هر آيه رابه اشارتي كوتاه، بيان مي‌كنيم باشد كه كلمه‌اي از كلام خداوند ما را رهنمون باشد به عملي بسيار.
من الله توفيق



اسرار آفرينش در قرآن
2ـ تلقيح در عالم نباتات: گردميان كيسه در انار، پرتقال، حبوبات و ... بوسيله باد روي چهره ماده گل‌ها مي‌نشيند و توليدمثل صورت مي‌گيرد و ميوه و گل بوجود مي‌آيند.
«وارسلنا الرياح لواقح...».حجر: 22
«و فرستاديم بادها را، آبستن كنندگان...».
3ـ حركت كردن زمين: «والارض مهداً» اين آيه از كره زمين به لفظ مهد تعبير مي‌كند كه اطفال كوچك با حركت آرام آن به خواب مي‌روند، و اين در حالي است كه دانشمندان آن زمان اعتقاد به ساكن بودن زمين داشتند، به همين دليل خداوند آن را به صورت اجمال بيان نموده است.
4ـ وجود قاره ديگر: «رب المشرقين و رب المغربين». رحمن: 17
«پروردگار 2 مشرق و 2 مغرب».
5ـ كروي بودن زمين: چون اين مطلب از فهم و درك مردم آن زمان به دور بوده با اشاره بيان شده است:
«اين است (برهان حق) كه خدا شب را در روز و روز را در شب فرو مي‌برد...». و اگر زمين كروي باشد اين امر ميسور است زيرا در اين صورت طلوع و تابيدن آ‏فتاب بر هر جزيي از اجزاي كره زمين مستلزم غروب آن از جز ديگر خواهد بود.
آيت‌الله مكارم شيرازي در كتاب تفسير نمونه ضمن ذكر مطالب فوق به موارد ديگري از اسرار آفرينش در قرآن اشاره داشته كه فهرست آن چنين است:
* اعجاز علمي قرآن در زمينه آ‏فرينش انسان
* عمل كربن گيري درختان سبز يكي ديگر از معجزات علمي قرآن
* اشاره‌اي به مسأله پيدايش زغال‌سنگ از گياهان
* اشاره به خاموش شدن منظومه شمسي و ستارگان
* اشاره قرآن به مسافرت‌هاي فضايي
* بيان قانون جاذبه و دافعه يكي از معجزات علمي قرآن
* جدا شدن آسمان‌ها از كهكشان
عبدالرزاق نوفل در كتاب معجزه‌القرآن، به اعجاز عددي قرآن پرداخته كه به ذكر مواردي از آن بسنده مي‌نماييم.
1ـ اعجاز قرآن در عدد 19. بسم‌الله الرحمن الرحيم و اهدنا الصراط المستقيم هر كدام 19 حرف دارند (صلوات نيز 19 حرف دارد).
اسماء حسني سميع و رحيم در قرآن به ترتيب 19 و 114 بار تكرار شده، همچنين سوره حمد 114 حرف است كه در هر 2 مورد (114: 6×19) مضربي از 19 هستند، و نهايتاً اينكه آيه 19 سوره آل عمران نيز مفهوم عظيمي دارد: «ان الدين عندالله الاسلام...» آل عمران: 19
«همانا دين نزد خدا اسلام است...».
2ـ«دنيا و آخرت» هر دو به طور مساوي و 115 بار «شيطان و ملائكه» 68 بار و «علم با مشتقاتش، و ايمان» 811 بار تكرار شده است. ايشان از رابطه بين اين 2 مورد نتيجه گرفته كه كسي كه شناختش بيشتر باشد ايمانش هم بيشتر است.
3ـ وجه ديگر اعجاز موسيقي قرآن است كه اگر با لحن مخصوص خود خوانده شود دلنشين و تأُثيرگذار خواهد بود.
آيت‌الله مكارم شيرازي نيز آهنگ مخصوص لغات و كلمات قرآن را در نوع خود معجزه‌آسا معرفي كرده و داستان جالبي را از سيد قطب مفسر معروف نقل مي‌كند كه حاكي از تحت تأثير قرار گرفتن زن مسيحي پس از گوش دادن به خطبه‌هاي عربي علامه سيد قطب (در نماز جمعه داخل كشتي) است. آن زن چنين گفت: من هر چند يك كلمه از مطالب شما را نفهميدم اما به وضوح ديدم كه اين كلمات آهنگ عجيبي داشت، اما در لابلاي خطبه‌ها جمله‌هايي وجود داشت كه از بقيه ممتاز بود، آنها داراي آهنگ فوق‌العاده مؤثر و عميقي بودند آنچنان كه لرزه بر اندام من مي‌انداخت و مراد ايشان همان آيات قرآني بود كه در اين حين تلاوت شده بود.
ميرمحمدي در كتاب تاريخ و علوم قرآن ضمن بيان وجوه اعجاز قرآن، فصاحت و بلاغت و حسن اسلوب را كه در تمام سوره‌هاي قرآن مشاهده مي‌شود، به عنوان وجه اصلي اعجاز معرفي مي‌نمايد و اين امر بر كسي پوشيده نيست.
بنابراين دليل عمده اعجاز قرآن شريف، همان تحدي و مطالبه نظير آن است كه با قاطعيت از مردم عرب و غيرعرب خواسته شد كه اگر شك دارند نظير و مانند آنرا بياورند، ولي علي‌رغم اينكه قرآن از همان حروف الفبايي است كه با آن صحبت كرده و مي‌كنند اما نتوانسته و نمي‌توانند و اين بهترين دليل بر نزول قرآن از جانب خداوند متعال است، چرا كه حتي كنار هم قرار گرفتن آيات و سوره‌ها و ارتباط آنها با هم، و همچنين ربط صدر و ذيل يك سوره يا يك آيه به سوره يا آيه بعد، و محتواي سوره‌هاي مكي و مدني وكوتاه و طولاني بودن سوره‌ها و آيات آنها (كه حتي برخي از علما، سال نزول را از اين مطلب درك كرده‌اند) هر كدام مشخص و حساب شده و منطقي و قابل تحسين است.
* ديگري از حضرت رسولاكرم صلي الله عليهوسلم و حضرت عليكرم الله وجه به انديشه كردن و تدبر در قرآن سفارش شده، و نيز فرموده‌اند كه مأنوس بودن با قرآن زنگار قلوب را زدوده و دل‌هاي مرده را زنده و انسان را از كردار زشت و منكر باز مي‌دارد.
همچنين در روايات تأكيد شده كه قرآن را از روي مصحف و با صداي بلند بخوانيم تا چشم و گوشمان نيز از اين نور بهره گيرد و هر چه زودتر به اين كار مبادرت ورزيم بيشتر با گوشت و خونمان آميخته گشته و وجودمان نوراني مي‌شود چرا كه خداوند نور است
«الله نورالسموات و الارض». نور 35
و هر چه به او منتسب شود نيز نوراني است، در نتيجه كتاب او قرآن نيز نور است.
حضرت علي كرم الله وجه در اين زمينه مي‌فرمايند: «به نور قرآن استشفاء نماييد كه شفاي امراض سينه‌هاست». همچنين در حديثي ديگر چنين متذكر مي‌شوند: «خانه‌اي كه در آن قرآن خوانده شود و ياد خداي عزوجل گردد بركتش بسيار و فرشته‌ها در آن حاضر شوند و شياطين آن را ترك كنند و براي اهل آسمان بدرخشد، چنانچه ستارگان براي اهل زمين مي‌درخشند».
آري همانطور كه در حديث فوق مشاهده كرديم، با خواندن قرآن به ياد خداوند مي‌افتيم «الا بذكر الله تطمئن القلوب». رعد 28
«با ياد خداست كه دل‌ها آرامش مي‌گيرد». انشاءالله كه از اين فيض بيكران بهره گيريم تا شكر اين نعمت عظمي را به جا آورده و مشمول آيه ذيل گرديم.
«اگر شكر نعمت به جاي آريد بر نعمت شما مي‌افزاييم و اگر كفران كنيد به عذاب شديد گرفتار مي‌كنيم».
آيا عجيب نيست كه انسان به تأمين غذاي جسم فاني بپردازد اما از تغذيه روح باقي غافل شود؟!!
منبع:
ـمعجزة القران، عبد الرزاق نوفل.
ـ برگرفته ازمقاله " اعجاز قران" مليحه علمچي،