به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 تیر 01 [ 08:51]
    تاریخ عضویت
    1393-11-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    5,829
    سطح
    49
    Points: 5,829, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Tavajoh دوست داشتن شدید جنس موافق

    سلام به همه دوستان
    امروز اینجا رو اتفاقی پیدا کردم!
    خوشحالم از اینکه وارد جمع شما شدم!
    راستش من یه چندتا مشکل دارم که امیدوارم دوستان کمکم کنن!


    حدود 5 سال پیش وارد دانشگاه شدم، البته یه جورایی یه دانشگاه خاص تو حالت شبانه روزی و فقط برای جنس مذکر.
    یک سالی اوضاع عادی بود تا با یه بنده خدایی اشنا شدم، تقریبا هم سن و سال خودم ولی آدمی بود به شدت مغرور ، کم کم بیشتر باهاش اخت شدم تا یه جایی که حتی یه لحظه نبودنش دیوونم میکرد!
    اینم بگم ایشون ظاهر زیبایی دارن،
    وقتی میدیدم با یه نفر دیگه داره صحبت میکنه از شدت عصبانیت نمیدونستم چیکار کنم اما سعی میکردم این ناراحتیمو به روش نیارم!
    بعضی وقتا که باهاش تنها میشدم التماسش میکردم تنهام نذاره. گریه میکردم جلوش.
    یه کم که گذشت ، دیگه نمیتونستم اینو تحمل کنم که با کسی غیر از من صحبت کنه، چندبار که بهش گیر دادم به همین دلایل ، باعث شد بینمون کدورت پیش بیاد، البته الان که چند سال گذشته دارم از این زاویه که حرفای من و کارای من باعث این میشد که با هم یه جورایی قهر کنیم به مسئله نگاه میکنم، اون روزا همش احساس این میکردم که منو تنها گذاشته...
    باور کنید این جملاتی که دارم مینویسم با اشک مینویسم...
    وقتی باهام قهر بود هرروز کارم شده بود گریه کردن ، دیگه سر کلاسا غیبت میکردم . فقط میخوابیدم!
    خیلی وقتا حتی نهار و شام هم نمیخوردم، زندگیم شده بود همین!
    حالم از دنیا بهم میخورد!
    چندبار میخواستم خودکشی کنم اما فقط بخاطر مادرم ازاینکار منصرف شدم!
    نمیدونم چرا اما وقتی اون بود انگار دنیا معنی پیدا میکرد، وقتی نبود انگار من ، تنها تو یه سیاره که هیچ موجود زنده ای نداشت گیر افتاده بودم!
    شاید سخت ترین کار تو کل دنیا که من بتونم بگم همینه که فرق بین بودن و نبودن اون رو برای یه نفر دیگه حتی خودش(!) توضیح بدم !
    اصلا تو لغت نمیگنجه که بگم حاضر بودم و هستم که چه کارایی براش انجام بدم.
    با این حرفایی که زدم میدونم الان فکرتون سمت مسائل جنسی و همجنسبازی و ...میره، اما خدا شاهده حتی یک لحظه فکر همچین چیزایی هم سرم نزده بود ، فقط یه دوست داشتن پاک و صادقانه بود و هست، فقط میخواستم که اون کنارم باشه، میخواستم نزدیکتر از داداش باهاش باشم،من تمام عمرم حتی یه دوست صمیمی نداشتم، هیچ وقت نتونستم با جنس مخالف ارتباط برقرار کنم،خلاصه بگم تنهای تنها بودم...
    حدود سه سال با هم دوست بودیم ، حالا که دانشگاه تموم شده من تو شهر خودم هستم و اون هم شهر خودش که البته کلا یک ساعت راهه فاصلمون، اما همچنان باهاش در تماسم، هنوز بهترین و تنها دوستمه .
    همیشه احساس میکردم وقتی زمان یه مقدار بگذره من پشیمون میشم از کارایی که کردم، از حسی که داشتم، اما هنوز که هنوزه احساس میکنم اگه صدبار بمیرم و زنده شم بازهم همین حس دوست داشتن رو خواهم داشت!

    بگذریم!
    سرتونو درد آوردم!
    الان شاید اصلی ترین مشکل من اینه که برای ازدواج هر دختری رو میبینم با اون مقایسش میکنم(!)
    احساس میکنم هیچ وقت اون حس خوشحالی که با بودن اون تجربه میکردم با کس دیگه ای نمیتونم تجربه کنم!
    احساس میکنم اون کاملترین انسان روی زمین هست و هرکس دیگه ای بیاد توی زندگیم نمیتونم خوشبختش کنم...
    ویرایش توسط مسافر زمان : یکشنبه 19 بهمن 93 در ساعت 00:02

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 22 آبان 94 [ 21:48]
    تاریخ عضویت
    1393-8-06
    نوشته ها
    606
    امتیاز
    14,528
    سطح
    78
    Points: 14,528, Level: 78
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 322
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    775

    تشکرشده 2,481 در 570 پست

    Rep Power
    166
    Array
    سلام دوستم.
    لطف کنید به روان شماس و البته پزشک جهت بررسی اصالت احساستون مراجعه کنید.گاهی این احساسات بخاطر عدم تعادل در هورمون ها یا ژن های جنسی به وجود میاد.

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 تیر 01 [ 08:51]
    تاریخ عضویت
    1393-11-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    5,829
    سطح
    49
    Points: 5,829, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط کیت کت نمایش پست ها
    سلام دوستم.
    لطف کنید به روان شماس و البته پزشک جهت بررسی اصالت احساستون مراجعه کنید.گاهی این احساسات بخاطر عدم تعادل در هورمون ها یا ژن های جنسی به وجود میاد.

    ممنونم از پاسختون، اما میشه یه مقدار بیشتر توضیح بدید دقیقا منظورتون از عدم تعادل هورمونهای جنسی چیه؟
    من که گفتم، به هیچ عنوان هیچ احساس جنسی ندارم نسبت به ایشون.

  4. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 11 اسفند 97 [ 06:21]
    تاریخ عضویت
    1393-10-28
    نوشته ها
    68
    امتیاز
    4,507
    سطح
    42
    Points: 4,507, Level: 42
    Level completed: 79%, Points required for next Level: 43
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    151

    تشکرشده 141 در 56 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز چند سالتونه ؟ من فکر می کردم که یه دختر اینو نوشته تا اینکه متوجه اسمتون شدم ، به نظر من شما باید به روانشناس مراجعه کنید .

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 تیر 01 [ 08:51]
    تاریخ عضویت
    1393-11-18
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    5,829
    سطح
    49
    Points: 5,829, Level: 49
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 121
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط aloneman نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز چند سالتونه ؟ من فکر می کردم که یه دختر اینو نوشته تا اینکه متوجه اسمتون شدم ، به نظر من شما باید به روانشناس مراجعه کنید .
    22 سال!
    راستش چندین بار حتی تا جلوی درب مطب روانشناس هم رفتم و برگشتم!
    اصلا نمیدونم چطور این موضوع رو توضیح بدم.
    اصلا روم نمیشه، چون خودم میدونم در موردم چه فکری میکنن...

  6. #6
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 07 اردیبهشت 03 [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,387 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط امیرعلی15 نمایش پست ها
    22 سال!
    راستش چندین بار حتی تا جلوی درب مطب روانشناس هم رفتم و برگشتم!
    اصلا نمیدونم چطور این موضوع رو توضیح بدم.
    اصلا روم نمیشه، چون خودم میدونم در موردم چه فکری میکنن...
    سلام.

    تو قبل ازهرکسی داری خودت رومتهم میکنی.دوحالت داره یایک احساس بدلیل تنهایی بیش ازحده که درمانش میکنه

    یاریشه درتمایلات خاص داره

    درموردفرض اول که تومشکلی نداری قضاوت بشی درموردفرض دوم هم مطمئن باش کسی قضاوت نمیکنه خصوصا روانشاس که اگه قرارباشه قضاوت کنه همون وسط کار نمیتونسته ادامه تحصیل کنه وبشه روانشناس.
    عنوان تایپکت رو هم از طریق مثلث گوشه سمت راست درخواست بده تغییر بدن
    ویرایش توسط ammin : شنبه 18 بهمن 93 در ساعت 22:45


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
    توسط ارشیدا در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 11:00
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.