به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 61
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اسفند 93 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1393-9-09
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    625
    سطح
    12
    Points: 625, Level: 12
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 44 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array

    رابطه 3 ساله ای که شکست خورد

    سلام
    متاسف هستم. مثل خیلی ها هیچ وقت فکر نمیکردم راهم به اینجا باز بشه.اما.
    من حدودا 3 سال پیش در تور های مسافرتی که داشتیم با خانمی اشنا شدم و تقریبا 6 ماه بعد با ایشان رابطه عاطفی محکمی رو شروع کردم تا شهریور ماه امسال.ما هیچ دعوا و ناراحتی نداشتیم. اگر هم بوده بخشیده بودیم. شهریور ماه به دلیل تغییر محل زندگی و ... رابطه من باهاش بسیار کم شد و در کنارش میدیدم که با دوستاش برنامه میگذاره و بیرون میره و ... که بزرگترین دعوامون رو داشتمیم و من هرچی تو دلم بود رو بهش گفتم و رابطمو تمام کردم.
    خانواده ها در جریان مسایل ما بودند و بنده نیز منتظر بودم بهمن امسال در محل جدید که استخدام شدم، جهت خواستگاری اقدام کنم.
    اما با پا در میانی مادر بنده رابطه ما پس از یک هفته دعوا و یک روز کامل بی اطلاعی از هم (میخواست تنها باشه و فکر کنه )مجدد شروع شد تا 3 هفته پیش که من سر یک مسله بی ربط از طریق اس ام اس ناراحتی خودمو بهش اطلاع دادم و فردا صبح رابطه ما تمام شد.البته حق هم داشت من رفتار های بدی از دیدش داشتم.
    به موی بلند من شاید 20 بار ایراد گرفته بود که کوتاه کنم و من همیشه امیگفتم نه.
    معمولا به حرفاش توجهی نمیکردم.
    مهمترین چیز این بود که به دوستاش اهمیت نمیدادم. دوستاش بعد از خانواده بزرگترین ارزش بودن براش و من در جمع دوستانش یا نمیومدم یا
    اگر میومدم خیلی خیلی کم حرف و ساکت بودم.

    یک هفته بعد از دومین دعوا به من اس ام اس زد که دیگه نمیتونم. خیلی تلاش کردم خیلی زیاد که به این رابطه ادامه بدم اما نمیتونم. تا به حال انقدر جدی و مصر ندیده بودمش. حتی تهدید کرد اگر اس ام اس بدهم شمارشو عوض میکنه.
    بعد از این ماجرا ما یک هفته ارتباطی نداشتیم و من به شدت و به شدت افسرده شدم.
    یکی از دوستان معتمد من و او بهش اس ام اس زد و خواست پا در میانی کند اما گوش نکرد.
    مادرش خواست پا در میانی کند اما گوش نکرد.
    بالاخره مادر من انگار باهاش صحبت کرده بود که من تغییر کردم و واقعا متاسفم. فردای اون روز به من اس ام اس زد که میخواد منو ببینه. سه شنبه بود. از چهار شنبه تا شنبه شب همش برنامه رو تغییر میداد. تا اینکه دیشب گفت میخواست رو در رو بگه دیگه نمیتونه و ... .که فکر کنم اخرین صحبت های زندگیم رو باهاش داشتم.
    من ازش برای خودم بت ساخته بودم و واقعا خوشحال و راضی از زندگیم بودم و انتخاب اینده من بود برای 3 سال هر جای این شهر خاطرات اون هست.
    خواهش کردم به من فرصت بده اما همش میگه نمیتونه. نمیتونه نمیتونه. و الان تمام شد.
    هیچ کس. هیچ موجودی هم نمیتونه راضیش کنه و خواهرش گفت الان نسبت به نام من حس تدافعی داره.
    آدم لجبازی هست. و مرغش یک پا داره.

    من چه کار کنم؟ خودم در وضعیت روحی بسیار بسیار بدی هستم. غذا نمیتونم بخورم و بدنم پس میزنه. من آخرین بار 8 سال پیش گریه کردم. اما الان دو هفته هست روزی حداقل یک بار گریه میکنم.
    اما الان هم که دارم این تاپیکو میزنم امید دارم شاید یک ماه دیگه برگرده. بعضی ها میگن بر میگرده بعضی ها میگن اینجوری که این داره میکنه نه. حتی خواهرش میگه نیم درصد هم احتمالش نیست.

    عشقی که بین ما بود واقعا زبانزد همه بود اصلا نمیفهمم چجوری شده که این رفتارو داره با من.خواهرش و خانوادش هم در مسایل شخصیش اصلا دخالت نمیکنن و کمکی هم به من نمیکنن.به ط.ری که اگر بفهمه من یک بار با خواهرش حرف زدم با اون هم قطع رابطه میکنه. به خدا نمیدونم.

    دیشب قسم میخورد که ازم متنفر نیست اما نمیخواد این رابطه رو ادامه بده.
    حق داره، من اخلاقی که دارم این هست که بهم تذکر که میدن عمل میکنم اما یک هفته. بعد دوباره همان کارو میکنم.

    دوستان خود من هم که میگن مرد باش. التماس نکن و ... .البته درست میگن اما من به شدت گیج هستم. سه سال از زندگیم صبحا یا کنارش بودم یا اسم ام اسش بود. توی جلسه کاری بودم. توی مغازه. همه جا. الانم دارم گریه میکنم باز.

    مرسی.

    - - - Updated - - -


    دیشب به قدری گریه کرد که داشت خفه میشد.
    طی این سه هفته اونم وضعش مثل من بوده.
    ازم متنفر نیست و از من بدش نمیاد- خودش میگه. اما نمیتونه این رابطه رو ادامه بده. گیجم.

    التماس کردم بهم فرصت بده اما همش میگه نمیتونم
    حاظر نیست حتی منو ببینه. در هر صورت این عشق هم به تاریخ پیوست.

    نمیدونم تلاش کنم؟ میدونم صبر کنم زمان درست میکنه (یا این رابطه رو یا حال من رو) اما واقعا میتونه با این شرایطی که بخشیش رو توضیح دادم ؟ امید داشته باشم؟ چه کنم ؟

    سال ها من سنگ صبور دوستان بودم و راهنماشون. اما خودم برای خودم هیچی ندارم!

  2. 3 کاربر از پست مفید amir_ali تشکرکرده اند .

    ali -guilan (یکشنبه 09 آذر 93), szd (یکشنبه 09 آذر 93), سایه68 (پنجشنبه 27 آذر 93)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 02 بهمن 95 [ 21:03]
    تاریخ عضویت
    1393-6-23
    نوشته ها
    71
    امتیاز
    2,733
    سطح
    31
    Points: 2,733, Level: 31
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    47

    تشکرشده 104 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام اقای امیرعلی.
    اول بگم توی رابطه ای که مانمبدونیم چرا بهم خورده و اخلاق و شخصیت و عیب های طرفین چیه نمیشه راحت نظر داد.
    ولی اولین چیزی که من میتونم به شما بگم اینه که شما به صبر و زمان نیاز دارید و اینکه عجله نکنید.و اون خانم فعلا داره کار منطقی رو انجام میده
    من خودم هم یک رابطه سه ساله یا حتی بیشتر داشتم که طرفم یهو شخصیت عوض کرد و تمومش کرد پس فکر نکن من خودم ادم خیلی خوشحال و بی دردیم اومدم به شما نظر میدم
    ببین ادمها یه زمان سنشون پایین تره و تجاربشون پایین تره و کم کم بزرگ میشن و میفهمن یه سری چیزهارو مثل اینکه طرفشون رو نمیخوان یا با اخلاقش نمیتونن بسازن و وقتی میبینن عوض نمیشه دیگه کار سه سال پیش رو تکرار نمیکنن.اگه اون خانم به صورت منطقی فکرکرده و دیده مناسب هم نیستید واقعا التماس دربرابرش نه درسته نه فایده بخشه
    من خودم هیچوقت فکر نمیکردم طرفم تغییر نظر بده . همه چیزمو با اون د یده بودم ولی چنان منطقی شد که یادش رفت شبایی که برای رفتنم گریه کرده بود
    چون الان با تجربه و دید الانش مثلا یه خانم میخواست که تحصیلاتش از خودش کمتر نباشه و شاغل باشه و به یه ادم خسیس رضایت بده همیشه قربون صدقه اش بره ولی چیزی ازش نخواد اما قبلا مهمر و محبت و دوست داشتن براش مهم بود
    امیدوارم بفهمید من چی میگم.منظورم اینه که ادمها نظرشون رو عوض میکنن و منطقی میشن. علاقه یک طرفه و یا التماس و گریه کردن و برگردون نتیجه نداره
    شما اگه میدونی طرفتون با شخصیت وکلا اون چیزی که هستی مشکل پیدا کرده و قابل تغییر نیست باید زمان بگذاری و فراموشش کنی .ولی اگه مطمئنید که تغییر عقیده اش بی دلیل و احساسیه مدتی به زندگی و کارهای دیگتون برسید شاید چندماهی فکر کنه و پشیمون بشه .شاید

    بهرحال ادمها طی زمان عوض میشن و حال مارو خراب میکنن احساسمون رو نابود میکنن ودرسی که به ما میدن اینه که دوستی خوب نیست
    اونی که میخواستم...
    موفق باشید
    ویرایش توسط omidvaar : یکشنبه 09 آذر 93 در ساعت 19:15

  4. 9 کاربر از پست مفید omidvaar تشکرکرده اند .

    ali -guilan (یکشنبه 09 آذر 93), amir_ali (یکشنبه 09 آذر 93), hhp (سه شنبه 11 آذر 93), IMGirl (یکشنبه 09 آذر 93), szd (یکشنبه 09 آذر 93), tanin-91 (دوشنبه 10 آذر 93), امیر مسعود (یکشنبه 09 آذر 93), سایه68 (پنجشنبه 27 آذر 93), شیدا. (دوشنبه 10 آذر 93)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 اردیبهشت 96 [ 17:04]
    تاریخ عضویت
    1393-6-21
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    4,020
    سطح
    40
    Points: 4,020, Level: 40
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 130
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    887

    تشکرشده 85 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    واقعا متاسف شدم، این موردی را که شما فرمودید من در خواهر خودم هم دیدم و همه این دو نفر را عاشق و شیفته هم میدانستند ولی بعد از یک دعوا خواهرم گفت که دیگر نمیخواهدش و ماهم فکر میکردیم یک تنبیه هست و چندروز دیگر درست میشود ولی الان که دارم برایتان مینویسم یک سال میگذرد و این رابطه تمام شده است
    من که با خواهرم حرف میزدم و میخواستم فرصتی دیگر بدهند همش میگفت نه اون درست بشو نیست و تا حالا بارها اینکارو کرده اونکارو کرده!! آن پسر هم بارها زنگ میزد ولی خواهرم خطش را عوض کرده ایشون به خط خانه یا مادر یا خواهرم زنگ میزد تا همین چند ماه پیش و همین ماه پیش بود که خواهرم خواستند از خط قبلیشون استفاده کنند که تا روشنش کرد ایشون دوباره زنگ زد!
    میخواهم بگویم بدنبال اشکالات خودتان باشید با اصرار درست نمیشود مخصوصا که شما فرمودید ایرادی که بشما گرفته میشود حداکثر یک هفته بعد دوباره تکرار میکنید شاید همین علت اصلی این تغییر عقیده بوده
    من خودم را با خواهرم مقایسه میکنم میبینم به هیچ عنوان از عشقم نمیتوانم بگذرم اگر تمام ایرادهای این مدلی (بجز خیانت ، بیوفایی...) را داشته باشند ولی خب دخترانی هم هستند که طور دیگری فکر میکنند و شاید حق هم دارند
    بهتر است علت را از درون خودتان جویا شوید و اول آنرا اصلاح کنید

  6. 10 کاربر از پست مفید szd تشکرکرده اند .

    ali -guilan (یکشنبه 09 آذر 93), amir_ali (یکشنبه 09 آذر 93), asal2013 (یکشنبه 09 آذر 93), hhp (سه شنبه 11 آذر 93), nafiseh joon2 (یکشنبه 09 آذر 93), tanin-91 (دوشنبه 10 آذر 93), واحد (سه شنبه 11 آذر 93), امیر مسعود (دوشنبه 10 آذر 93), سایه68 (پنجشنبه 27 آذر 93), شیدا. (دوشنبه 10 آذر 93)

  7. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اسفند 93 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1393-9-09
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    625
    سطح
    12
    Points: 625, Level: 12
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 44 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    همه مواردی که فرمودید صحیح است و مشکل را باید از درون خودم حل کنم.
    پس امید داشتن رو هم حذف کنم ؟ معمولا در این مواقع رابطه واقعا تمام شده هست ؟

    چون من میدونم خیلی خودمونی از چشمش افتادم، اما اطمینان دارم اگر یک فرصت بهم بده جبران میکنم اما میگه همه فرصت هارو داده. فرصتی که دو ماه صد ها بار تقاضا کردم.
    بعد از دو هفته هنوز با همون اصرار که نمیتونه. میخواد تنها باشه نمیتونه به این رابطه ادامه بده باهام حرف شد.

    گذشت زمان هم اثری نداره ؟ دقیقا الان منطق جلوی چشمش رو گرفته. کسی که از احساس سرشار بود !

  8. 2 کاربر از پست مفید amir_ali تشکرکرده اند .

    szd (دوشنبه 10 آذر 93), سایه68 (پنجشنبه 27 آذر 93)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 اردیبهشت 96 [ 17:04]
    تاریخ عضویت
    1393-6-21
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    4,020
    سطح
    40
    Points: 4,020, Level: 40
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 130
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    887

    تشکرشده 85 در 17 پست

    Rep Power
    0
    Array
    هیچوقت امید به خدا را از زندگیتان حذف نکنید، من فقط یک نمونه مشابه شرایط شما را گفتم که خودم از نزدیک شاهدش بودم
    بهتر است مسئله را با یک مشاور بررسی کنید
    من نظر شخصیم را میگویم، در رابطه با خواهرم ما میگفتیم اگر قصدش جدی بود حالا که مسئله تمام شده است حداقل میتوانست یکبار برای خواستگاری بیاید شاید شاید این فرصت دوباره داده میشد!!
    امیدوارم که مشکلتان حل شود

  10. 6 کاربر از پست مفید szd تشکرکرده اند .

    amir_ali (سه شنبه 11 آذر 93), hhp (سه شنبه 11 آذر 93), tanin-91 (دوشنبه 10 آذر 93), واحد (سه شنبه 11 آذر 93), سایه68 (پنجشنبه 27 آذر 93), شیدا. (دوشنبه 10 آذر 93)

  11. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    szd عزیز حرف خوبی زدند در مورد خواستگاری.

    یه مدت بذارید رابطه کامل قطع باشه. هر دو از هم دور باشید و احساسات کمی فروکش کنه.

    تو این مدت روی اشکالات خودتون کار کنید. اگر واقعا ایرادها جدی هست و باید رفع بشه، رفعش کنید، چه ایشون باشند و چه نباشند.

    بعد هم زنگ بزنید منزلشون برای خواستگاری.
    با یک فاصله معقول این کار را بکنید و خیلی موضوع را رسمی و جدی مطرح کنید.
    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  12. 11 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 11 آذر 93), amir_ali (سه شنبه 11 آذر 93), hhp (سه شنبه 11 آذر 93), rayehe (دوشنبه 10 آذر 93), szd (دوشنبه 10 آذر 93), tanin-91 (دوشنبه 10 آذر 93), گوش ماهی (دوشنبه 10 آذر 93), واحد (سه شنبه 11 آذر 93), امیر مسعود (دوشنبه 10 آذر 93), بابک 1369 (جمعه 21 آذر 93), سایه68 (پنجشنبه 27 آذر 93)

  13. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 تیر 96 [ 08:10]
    تاریخ عضویت
    1393-6-06
    نوشته ها
    199
    امتیاز
    5,221
    سطح
    46
    Points: 5,221, Level: 46
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    149

    تشکرشده 449 در 170 پست

    Rep Power
    49
    Array
    دوست عزیز اینا عشق نیست الکی خودتو سر کار نزار.اینا اسمش عادته.منم این اتفاق برام 6 ماه پیش افتاد و به حال مرگ افتادم و فکر میکردم دیگه هیچوقت سر پا نخواهم شد ولی الان بعد شش ماه خودمو از اون منجلاب که اسمشو گذاشته بودم عشق در اومدم و خدا رو هر روز شکر میکنم . دوست من این مسیری که شما در پیش گرفتی اشتباهه و التماس و کوچک کردن خودت پیش اون آدم نتیجه بسیار بدی داره.من نمیخوام برات شعار بدم ولی سعی کن خودتو بکشی بیرون و از بیرون و به دور از احساس برای آیندت تصمیم بگیری.متاسفانه دوستی یعنی همین و هیچ اعتباری به اینجور دوستی ها نیست.اسمشو هم خواهشاً عشق نزار که این همه چیز هست جز عشق و به نظر من فقط عادت هست.سعی کن خودتو جمع و جور کنی و فقط صبر کنی.فقط صبر علاج این اشتباهات هست.فقط صبررررررررررررررر

  14. 11 کاربر از پست مفید Mr DaNi تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 11 آذر 93), Amir_23 (پنجشنبه 13 آذر 93), hhp (سه شنبه 11 آذر 93), rayehe (سه شنبه 11 آذر 93), szd (دوشنبه 10 آذر 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 11 آذر 93), فرشته مهربان (چهارشنبه 12 آذر 93), واحد (سه شنبه 11 آذر 93), مهربونی... (سه شنبه 11 آذر 93), امیر مسعود (دوشنبه 10 آذر 93), سایه68 (پنجشنبه 27 آذر 93)

  15. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 23 اسفند 93 [ 23:41]
    تاریخ عضویت
    1393-9-09
    نوشته ها
    31
    امتیاز
    625
    سطح
    12
    Points: 625, Level: 12
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 44 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mr DaNi نمایش پست ها
    دوست عزیز اینا عشق نیست الکی خودتو سر کار نزار.اینا اسمش عادته.منم این اتفاق برام 6 ماه پیش افتاد و به حال مرگ افتادم و فکر میکردم دیگه هیچوقت سر پا نخواهم شد ولی الان بعد شش ماه خودمو از اون منجلاب که اسمشو گذاشته بودم عشق در اومدم و خدا رو هر روز شکر میکنم . دوست من این مسیری که شما در پیش گرفتی اشتباهه و التماس و کوچک کردن خودت پیش اون آدم نتیجه بسیار بدی داره.من نمیخوام برات شعار بدم ولی سعی کن خودتو بکشی بیرون و از بیرون و به دور از احساس برای آیندت تصمیم بگیری.متاسفانه دوستی یعنی همین و هیچ اعتباری به اینجور دوستی ها نیست.اسمشو هم خواهشاً عشق نزار که این همه چیز هست جز عشق و به نظر من فقط عادت هست.سعی کن خودتو جمع و جور کنی و فقط صبر کنی.فقط صبر علاج این اشتباهات هست.فقط صبررررررررررررررر
    سلام
    اره دوست من اسم این عادت هست اما عشق هم بود. امشب به امید خدا همه چیز رو کنار گذاشتم.
    من در این رابطه از 10 به خودم 9 میدهم.
    از لحاظ عاطفی هیچ کمبودی در این رابطه نگذاشتم.
    از لحاظ مالی همچنین.
    از هر لحاظ. اما امشب متوجه شدم که با فرد دیگری اشنا شده و به همین خاطر بدون دلیل دل از این رابطه کشیده.
    اگر بزرگترین برج تهران میلاد هست. من همقد این برج علامت تعجبی دارم که همه اطلافین هم دارند. هیچ کسری در این رابطه نبوده که بخواهد با فرد دیگری ان را پر کند. شاید بوده. نمیدانم. در هر صورت لیاقت عشق را خدا داند و خدا.
    ممنونم از همه دوستان. دو روز بسیار بد از زندگیم در این انجمن در کنار همه شما عزیزان پر شد. زمانی که نیاز به نوشتن و همدرد داشتم و شما ها همدرد من شدید.

  16. 7 کاربر از پست مفید amir_ali تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 11 آذر 93), hhp (سه شنبه 11 آذر 93), rayehe (سه شنبه 11 آذر 93), szd (سه شنبه 11 آذر 93), واحد (سه شنبه 11 آذر 93), سایه68 (پنجشنبه 27 آذر 93), شیدا. (سه شنبه 11 آذر 93)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 93 [ 19:21]
    تاریخ عضویت
    1393-8-28
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    889
    سطح
    15
    Points: 889, Level: 15
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered500 Experience Points
    تشکرها
    146

    تشکرشده 106 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    امیر علی جان سلام

    دوست عزیز امیدوارم هرچه زودتر بتونی به زندگی عادی خودت برگردی، مشکلی که داری واقعا سخته ولی باور داشته باش بسیار آدم ها بودن و هستن که مشکل بسیار حادتری دارن و خیلی از همین کاربران محترم همدردی خود تجربه ای داشتن، حتی خود ...!
    دوست عزیز از این زاویه به خودت نگاه کن... اگر با هم ازدواج میکردین و بعد تشکیل زندگی شاهد این بودی که شریک زندگیت با کسی ارتباط داره چی؟ اون روز به چه فلاکتی میوفتادی؟


    تجربه ثابت کرده هروقت بی دلیل رابطه ای سرد شد بدون که از طرف دیگه داره گرم میشه

    با مستر دنی موافقم، بیشتر اوقات ما بخاطر عادت های روزمره ای که داریم باعث بوجود آمدن دلبستگی و وابستگی هایی میشیم که خود به آن از عشق یاد میکنیم چه بسا در صورت کات کردن رابطه و گذشتن مدت زمان لازم و فروکش کردن احساسات میبینیم چیزی جز حماقت محض نبوده.

    همانطور که کاربران محترم شیدا و szd فرمودن، به خودت فرصت بده و مدتی با خودت تنها باش، منظور از تنها بودن اینکه درگیر احساسات نباشی، بعد از گذشت مدت زمان لازم که دیدی دیگه احساسی فکر نمیکنی و با دید منطقی اول به خودت بعد به آینده ای که قراره با شریک زندگیت داشته باشی فکر کنی، اگر اون شخص هنوز جایی در قلب شما داشت میتونی با خانواده به صورت کاملا رسمی بری خواستگاری ... اما...!!! این مربوط به زمانی میشد که با فرد دیگری آشنا نشده باشه.

    و در آخر بگم آینده ات رو طوری رقم بزن که بعدها چرخ زندگی کمرت رو خم نکنه.

    یک نصیحت دوستانه... به خاطر 3 سال یک عمر زندگیت رو فنا نکن، یادت باشه که قراره یک عمر با شریک زندگیت در خوشی و ناخوشی باشی.


    از خدای متعال آرزوی موفقیت را برای شما دارم

  18. 9 کاربر از پست مفید hhp تشکرکرده اند .

    ali -guilan (سه شنبه 11 آذر 93), amir_ali (سه شنبه 11 آذر 93), rayehe (سه شنبه 11 آذر 93), szd (سه شنبه 11 آذر 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 11 آذر 93), واحد (سه شنبه 11 آذر 93), امیر مسعود (سه شنبه 11 آذر 93), سایه68 (پنجشنبه 27 آذر 93), شیدا. (سه شنبه 11 آذر 93)

  19. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    196
    Array
    اقا امیر سلام به همدردی خوش امدید . شما درسی که باید از این رابطه میگرفتی رو گرفتی . ولی بهای تجربه خیلی گرانه . به گرانی چند سال از بهترین سالهای عمرتان . ایرادی که دوستیهای اینجوری داره . اینه عدم تعهد . بدون تعهد عشق بی معنیه . اگر تعهدی نیست پس عشقی هم نبوده . معنی اینجور دوستیها اینه . انتخاب موقت تا رسیدن به گزینه بهتر . گاهی از طرف دختر و گاهی از طرف پسر . هیچ وقت خودتون رو گول نزنید . عشق و احساستون رو نثار کسیکه مطمئن نیستید متعهد باشه نکنید . عشقتون رو برای کسی که میگوید برات میمیرم خرج نکنید . اونو برای کسی نگه دارید که بگوید باهات زندگی میکنم . اون دختر لایق عشق شما نبوده . چه بهتر که از زندگیتون بیرون رفته . غصه روزهای رفته را نخورید . از گذشته درس بگیرید . و برای اینده برنامه داشته باشید . ولی در حال زندگی کنید .

  20. 9 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    Amir_23 (پنجشنبه 13 آذر 93), hhp (سه شنبه 11 آذر 93), rayehe (سه شنبه 11 آذر 93), sasha (دوشنبه 17 آذر 93), szd (سه شنبه 11 آذر 93), فرهنگ 27 (سه شنبه 11 آذر 93), امیر مسعود (سه شنبه 11 آذر 93), سایه68 (پنجشنبه 27 آذر 93), شیدا. (سه شنبه 11 آذر 93)


 
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 تیر 96, 19:57
  2. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30
  3. پاسخ ها: 37
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 فروردین 93, 16:14
  4. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  5. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.