به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 دی 93 [ 00:25]
    تاریخ عضویت
    1393-9-07
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    213
    سطح
    4
    Points: 213, Level: 4
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 14 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    طلاقش بدم؟ندم؟چیکار کنم؟

    سلام به همه
    الان با فرومتون آشنا شدم.
    تو یه 2 راهی بزرگ قرار گرفتم که نمیدونم باید چیکار کنم؟

    اول لازمه که در مورد خونواده هامون کمی توضیح بدم.
    پدر خانمم یه نونوا هست ایشون آدمی هست که گوشه گیره معمولا و فقط کارش اینه که بره سر کار و خرت و پرت بخره و بیاره خونه! اصلا در حق بچه هاش پدری نکرده! یعنی تو تربیت اونها نقشش 0 بوده.
    بر عکس مادر خانمم برای اینکه این مشکل رو برطرف کنه بچه هاش رو زیادی لوس کرده طوری که دیگه حریفشون نمیشه! این لوس کردنها به گونه ای بوده که خانم من که فرزند اول خانواده بوده زیادی ضعیفه!
    یعنی نه جون و حال خانه داری و نه روحیه قوی برای پیش بردن یه زندگی.
    پدر و مادر من فقط 2 تا بچه دارن یه پسر و یه دختر که متاسفانه همیشه هوای دخترشون رو بیشتر داشتن و به من کمتر رسیدگی کردن، الان بعد از 29 سال سن من کاملا با این موضوع کنار اومدم!
    من تو زندگیم زیاد سختی کشیدم و تقریبا 10 سالی هست که کار میکنم اما متاسفانه شرایط مالی من اصلا خوب نیست.
    با این تفاسیر من وقتی دیدم اینقدر تنها هستم تصمیم گرفتم ازدواج کنم تا شرایط زندگیم بهتر از قبل بشه.
    5 سال پیش به صورت سنتی با دختری پاک ازدواج کردم.دختری که به پاکدامنیش ایمان دارم!
    متاسفانه به خاطر همون ضعیف بودنهایی که گفتم خانمم همیشه خدا مریضه و من باید پول زیادی رو صرف بیماریهای ایشون بکنم! من ماهی 600 تومن حقوق میگیرم و همیشه بعد از 2 هفته پول کم میارم واسه گذران زندگیم.
    الان به خیلی از فامیل و دوستان بدهکارم چون واسه گذران زندگی پول زیاد ازشون قرض کردم.
    متاسفانه شرایط مالی الان من از 5 سال پیش بدتره!
    متاسفانه خانمم مدیریتش تو خونه خیلی ضعیفه و تنبله، همیشه تا ظهر خوابه، حال نداره و یا مریضه و خونمون همیشه کثیفه اما سعی میکنه نهار برام درست کنه!
    صبحونه که هیچوقت نمیتونم باهاش بخورم چون همیشه تا ظهر خوابه و اگه بیدارش کنم پرخاش میکنه و بداخلاقی میکنه، شام هم باید خودم یه چیزی بردارم و بخورم.
    من و خانمم تو زیرزمین خونه بابام ساکن هستیم و به خاطر همین خانمم همیشه خدا غر میزنه که مادرت فلان، پدرت بهمان، خواهرت اینطور، شوهر خواهرت اینطور.
    منم نمیتونم یه خونه بخرم و آه در بساط ندارم! به اجاره نشینی هم علاقه ای نداره!
    متاسفانه ایشون دین و ایمان قوی نداره و توقعش هم زیاده و هر کاری هم براش بکنم واسش پیدا نیست! همیشه زندگی ما رو با زندگیهای فامیلهای پولدارش مقایسه میکنه و حسرت میخوره و حرص میخوره!
    همیشه دنبال اینه که منو عوض کنه!
    و بسیار پرخاشگره و اخلاقش واقعا بده، هیچوقت به حرفهام گوش نمیده و تمکین نمیکنه! هر موقع میبینمش استرس میگیرم و از زندگیم لذت نمیبرم.
    هر جا بخوام برم با لحن بد میپرسه کجا میخوای بری؟ هیچ کجا نمیتونم برم زندگیم شده مثل یه زندان!
    اما مشکلات من!
    متاسفانه گوشه گیر هستم و جز رفتن سرکار، علاقه ندارم بیرون برم که خانم خیلی شاکیه.
    معمولا هر چیزی رو که میخاد نمیتونم براش تهیه کنم چون خرج زندگی خیلی بالاست و مریضیهای مکررش هم نمیذاره پولی پس انداز بشه.
    با خونوادهامون هم مشکل اساسی داریم، یعنی هم من از خونوادش بدم میاد هم اون از خونواده من!
    چند سالی هم بود که میگفت بچه میخوام که میگفتم نه وقتش نشده اما امسال تصمیم گرفتم بچه دار بشیم شاید تحولی تو زندگیمون شکل بگیره که با خواست خدا نمیتونیم بچه دار هم بشیم!
    مشکل از طرف منه و چندین میلیون پول میخواد برای مداوا که اون رو هم نداریم!
    ضمن اینکه خانمم با توجه شرایط بد جسمیش فکر نمیکنم تحمل داشته باشه بچه بیاره و فکر نمیکنم بتونه از پس بزرگ کردنش بربیاد!
    آخه الان دونفریم اینه زندگیمون!
    بعد این همه حرف باید بگم ما قبلا مشاوره رفتیم و نتیجه ای نگرفتیم چون نتونستیم عوض بشیم.
    الان عقلم بهم میگه آزادش کن از این زندگی نکبت بار، اما دلم راضی نمیشه! چیکار کنم؟
    درسته مشکلات زیاد داریم اما بالاخره روزای انگشت شمار خوبی هم وجود داشتن
    من میخوام طلاقش بدم تا هردومون راحت بشیم، حتی حاظرم چون دوسش دارم مهریه ش رو هم طبق قانون بهش بدم که 400 هست! البته من درآمدی ندارم و باید دادگاه قسطیش کنه!
    اما اگه نخواد هم میخوام که مهریه ش رو بهش بدم چون خیلی اذیت شده خواسته یا ناخواسته تو این زندگی و به خاطر پاک بودنش حقشه که مهریه ش رو بگیره.
    خلاصه که شرایط مالی بد من و مریضیهای مکرر خانم نمیذار ما صاحب خونه ماشین بچه و خیلی چیزهای دیگه بشیم و من همیشه خدا جلو خانمم شرمنده میشم.
    پدرو مادر خانمم و همچنین خود خانمم مخالفن اما من و پدرو مادرم کاملا موافقیم با طلاق
    به خاطر همین میخوام آزادش کنم از این زندگی!
    عقلم میگه خلاص کن خودت و اون رو اما دلم میگه گناه داره!
    چیکار کنم؟ به حرف کدوم گوش کنم؟
    ویرایش توسط ali1 : جمعه 07 آذر 93 در ساعت 01:54

  2. 4 کاربر از پست مفید ali1 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (جمعه 07 آذر 93), ali -guilan (جمعه 07 آذر 93), rayehe (جمعه 07 آذر 93), شمیم الزهرا (جمعه 07 آذر 93)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 08 خرداد 95 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1393-4-30
    نوشته ها
    502
    امتیاز
    6,216
    سطح
    51
    Points: 6,216, Level: 51
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 134
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,079

    تشکرشده 1,505 در 452 پست

    Rep Power
    73
    Array
    سلام...

    شما خانمت رو طلاق دادی خب بعدش چی؟؟؟!!!

    شما و خانمت چند سالتونه؟؟ به نظر میاد اصلا آمادگی ازدواج نداشتید....
    همه آبهای دریا هم نمی توانند یک کشتی را غرق کنند

    مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند

    بنابراین

    تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت

    مگر اینکه شما اجازه بدهید...





  4. 6 کاربر از پست مفید رزا تشکرکرده اند .

    ali -guilan (جمعه 07 آذر 93), ali1 (شنبه 08 آذر 93), salehe92 (جمعه 07 آذر 93), szd (جمعه 07 آذر 93), فرهنگ 27 (جمعه 07 آذر 93), واحد (جمعه 07 آذر 93)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 دی 93 [ 00:25]
    تاریخ عضویت
    1393-9-07
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    213
    سطح
    4
    Points: 213, Level: 4
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 14 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط رزا نمایش پست ها
    سلام...

    شما خانمت رو طلاق دادی خب بعدش چی؟؟؟!!!

    شما و خانمت چند سالتونه؟؟ به نظر میاد اصلا آمادگی ازدواج نداشتید....
    هنوز طلاقش ندادم، موندم با این تفاسیر بدم درسته یا ندم؟
    من 29 خانم 27
    کاملا درسته، ازدواجمون کاملا ناشیانه بوده

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اسفند 93 [ 16:58]
    تاریخ عضویت
    1393-6-01
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    2,364
    سطح
    29
    Points: 2,364, Level: 29
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    88

    تشکرشده 496 در 145 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام علی آقا
    خیلی از خوندن تاپیکتون متاسف شدم. متاسفانه مشکلات مالی داره جوونای مملکتمون رو نابود میکنه. با تمام وجود دردی که تواین زندگی میکشی رو درک میکنم.
    اگه مشکل مالی وجود نداشت خیلی از مشکلاتتون اصلاً پیش نمیومد.

    اولاً توصیه میکنم حتی خواب بچه دار شدن رو هم نبینید. اینقدر بچه دار شدن هزینه داره که نمی تونید تصورش رو بکنید. البته با خودش برکت به زندگی میاره، ولی با توجه به بنیه ضعیف همسر شما ازنظر من کار بسیار اشتباهیه. حتماً صلاح خدا هم تو اینه که شما نمی تونید بچه دار بشید.

    مشکلات جسمی همسر شما چجورین؟ قبل از ازدواج هم مریض بودن؟ آخه گاهی وقتا یه سریا واسه جلب توجه همش مریض میشن. البته فکر نکنید از عمد این کارو میکنن ها! نه. کاملاً ناخودآگاه این کارو میکنن.

    خوب وقتی ایشون اینهمه از اوضاع مالیتون ناراحتن میتونن حداقل یه قدم واسه بهتر شدن بردارن و خودشون هم سرکار برن. الان حداقل حقوق 600 هست. دیگه اون رو که میتونن بگیرن. با حقوق شما میشه دوتا 600. کلی وضعتون فرق میکنه. واسه مریض شدنشون هم بهتره. سرشون گرم میشه. اعتماد بنفسشون بالا میره، نوع درگیریشون فرق میکنه و دیگه به شما گیر نمیدن. مدت کمتری خانوادهء شما رو میبینن و کمتر به مشکل میخورن. احساس ارزشمند بودن میکنن و رفتارشون پخته تر میشه. کلی فایده داره. شاید اولش سخت و حتی ناممکن باشه. ولی اینهمه آدم که مشکلات جسمی دارن و سرکار میرن. یکیش هم خانم شما.

    درسته قدیما رسم بود مرد بیرون خونه کار کنه و زن داخل خونه. ولی الان با این اوضاع بد اقتصادی جامعه که فقط یه سریا هرروز وضعشون بهتر میشه، هردونفر باید باهم بار زندگی رو به دوش بکشن. چه بیرون از خونه، چه داخل خونه. اینجوری زندگی شیرین تر هم میشه. قدر همدیگرو هم بیشتر میفهمین.

    به خود شما هم آفرین میگم. واقعاً کمتر کسی پیدا میشه که عیوب خودش رو هم ببینه. و اینکه خودتون رو مسئول میدونید مهریه ایشون رو تمام و کمال بدید. ایشالا خدا به خاطر دل پاکی که دارید دستتون رو بگیره.

    آیا امکانش رو ندارید که یه شغل دوم اختیار کنید؟ مثلاً راننده آژانس یا فروشندگی یه مغازه به صورت پاره وقت؟ یا شیفت عصر یه شرکت پشتیبانی؟

    یه سوال دیگرم اینه که آیا خانم شما از اینکه دارید به موضوع طلاق فکر میکنید خبر دارن؟ و اگر بله نظرشون چیه؟

    من فکر میکنم مشکلات زندگی شما چیزی نیست که به خاطرش بخواهید طلاق بگیرید. خیلیها از جمله خود من روزهایی رو گذروندیم که حتی یه لقمه نون واسه خوردن نداشتیم ولی الحمدلله گذشته و الان داریم زندگی میکنیم. ورق زندگی برمیگرده. اونوقت شما حسرت میخوری که چرا بیشتر تحمل نکردم و همسرم رو نگه نداشتم؟

    واسه تنبلی و بی انگیزگیشون هم فقط شاغل شدن رو به شما توصیه میکنم. معجزه میکنه! آنچنان زندگیتون رو برنامه میفته که تصورش رو هم نمیتونید بکنید. بهتون قول میدم مزایاش خیلی بیشتر از معایبش باشه.

    بازم درآخر تو این دل شب ازخدا میخوام به همهء جوونا از جمله شما و خودم :) نگاهی بندازه.

  7. 9 کاربر از پست مفید مو فرفری تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (جمعه 07 آذر 93), ali -guilan (جمعه 07 آذر 93), ali1 (شنبه 08 آذر 93), asal2013 (جمعه 07 آذر 93), hafez2014 (جمعه 07 آذر 93), salehe92 (جمعه 07 آذر 93), فرهنگ 27 (جمعه 07 آذر 93), امیر مسعود (جمعه 07 آذر 93), سنجاقک ابی (شنبه 08 آذر 93)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 دی 93 [ 00:25]
    تاریخ عضویت
    1393-9-07
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    213
    سطح
    4
    Points: 213, Level: 4
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 14 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط مو فرفری نمایش پست ها
    سلام علی آقا
    سلام دوست موفرفری من
    خیلی از خوندن تاپیکتون متاسف شدم. متاسفانه مشکلات مالی داره جوونای مملکتمون رو نابود میکنه. با تمام وجود دردی که تواین زندگی میکشی رو درک میکنم.
    اگه مشکل مالی وجود نداشت خیلی از مشکلاتتون اصلاً پیش نمیومد.
    کاملا درسته بابام همیشه اینو بهم میگه، میگه اگه میتونستی از لحاظ مالی تامینش کنی خانمت روبراه روبراه میشد.
    اولاً توصیه میکنم حتی خواب بچه دار شدن رو هم نبینید. اینقدر بچه دار شدن هزینه داره که نمی تونید تصورش رو بکنید. البته با خودش برکت به زندگی میاره، ولی با توجه به بنیه ضعیف همسر شما ازنظر من کار بسیار اشتباهیه. حتماً صلاح خدا هم تو اینه که شما نمی تونید بچه دار بشید.
    متاسفانه با این موضوع کنار نمیاد علاقه دیوانه واری به بچه داره و قبول نمیکنه که برای خودش و زندگیش خوب نیست، ضمن اینکه من کلا با بچه مشکل دارم!
    مشکلات جسمی همسر شما چجورین؟ قبل از ازدواج هم مریض بودن؟ آخه گاهی وقتا یه سریا واسه جلب توجه همش مریض میشن. البته فکر نکنید از عمد این کارو میکنن ها! نه. کاملاً ناخودآگاه این کارو میکنن.
    والا من مطمئنم که بوده، اما میگه نه از موقعی که با تو وصلت کردم اینطوری شدم اما من باور نمیکنم! همون شب اولی که رفتم خونشون هم حالش بهم خورد و حال و روزی داشتیم.
    خوب وقتی ایشون اینهمه از اوضاع مالیتون ناراحتن میتونن حداقل یه قدم واسه بهتر شدن بردارن و خودشون هم سرکار برن. الان حداقل حقوق 600 هست. دیگه اون رو که میتونن بگیرن. با حقوق شما میشه دوتا 600. کلی وضعتون فرق میکنه. واسه مریض شدنشون هم بهتره. سرشون گرم میشه. اعتماد بنفسشون بالا میره، نوع درگیریشون فرق میکنه و دیگه به شما گیر نمیدن. مدت کمتری خانوادهء شما رو میبینن و کمتر به مشکل میخورن. احساس ارزشمند بودن میکنن و رفتارشون پخته تر میشه. کلی فایده داره. شاید اولش سخت و حتی ناممکن باشه. ولی اینهمه آدم که مشکلات جسمی دارن و سرکار میرن. یکیش هم خانم شما.
    ببوسم اون زبونت رو!
    بخدا اینقدر بهش گفتم اما نمیره! میگه نمیتونم، میترسم و نمیخوام برم سرکار! فرض کنیم اگه بره کی میخواد خونه داری کنه؟اونطوری باید یه کلفت براش بگیرم بخدا!

    درسته قدیما رسم بود مرد بیرون خونه کار کنه و زن داخل خونه. ولی الان با این اوضاع بد اقتصادی جامعه که فقط یه سریا هرروز وضعشون بهتر میشه، هردونفر باید باهم بار زندگی رو به دوش بکشن. چه بیرون از خونه، چه داخل خونه. اینجوری زندگی شیرین تر هم میشه. قدر همدیگرو هم بیشتر میفهمین.
    کاملا درسته، معمولا موقعی که من از سرکار اومدم میخواد باهاش نزدیکی کنم! اصلا فکر نمیکنه که من خسته م! با اینحال واسه خوشحال شدنش هر کاری میکنم من، حتی وقتی میبینم مریضه ظرفهارو هم میشورم!
    درکش خیلی پائینه متاسفانه و یادش هم ندادن خیلی چیزارو!

    به خود شما هم آفرین میگم. واقعاً کمتر کسی پیدا میشه که عیوب خودش رو هم ببینه. و اینکه خودتون رو مسئول میدونید مهریه ایشون رو تمام و کمال بدید. ایشالا خدا به خاطر دل پاکی که دارید دستتون رو بگیره.
    کاملا درسته، این اخلاقم رو از بابام به ارث بردم! خودم رو مسئول میدونم تو مشکلاتی که دارم اما زورم نمیرسه بخدا! نه به خودم نه به اخلاقای بد خانمم نه به زندگی!
    آیا امکانش رو ندارید که یه شغل دوم اختیار کنید؟ مثلاً راننده آژانس یا فروشندگی یه مغازه به صورت پاره وقت؟ یا شیفت عصر یه شرکت پشتیبانی؟
    متاسفانه تخصص ندارم تو کار خاصی اما تو همون شغلی که دارم سعی میکنم بعضی وقتها اضافه کاری بگیرم و کار کنم!
    یه سوال دیگرم اینه که آیا خانم شما از اینکه دارید به موضوع طلاق فکر میکنید خبر دارن؟ و اگر بله نظرشون چیه؟
    بله بهش گفتم از طریق واتس اپ، خیلی خیلی ناراحته هم خودش هم خونوادش! اما زندگی اینطوری فایده نداره بخدا، هر دومون از زندگی لذت نمیبریم و فقط به خاطر عادت داریم کنار هم زندگی میکنیم.ته دلش مخالفه اما چون من تصمیم گرفتم طلاقش بدم حرفی نداره و حال و روز خوبی نداره!
    میخواد زندگی کنه اما مثل سابق، اونطور هم من نمیخام! حاظر هم نیست عوض بشه! هیچ تلاشی هم نمیکنه که بره به سمت بهتر شدن!

    بهش گفتم با همین شرایط من کنار بیا و همینی که هستم رو قبول کن و از فکر بچه بیا بیرون و کمتر غر بزن و اخلاقتو خوب کن،قبول نمیکنه و میگه نمیتونم اونطور که هستی رو تحمل کنم!
    من فکر میکنم مشکلات زندگی شما چیزی نیست که به خاطرش بخواهید طلاق بگیرید. خیلیها از جمله خود من روزهایی رو گذروندیم که حتی یه لقمه نون واسه خوردن نداشتیم ولی الحمدلله گذشته و الان داریم زندگی میکنیم. ورق زندگی برمیگرده. اونوقت شما حسرت میخوری که چرا بیشتر تحمل نکردم و همسرم رو نگه نداشتم؟

    واسه تنبلی و بی انگیزگیشون هم فقط شاغل شدن رو به شما توصیه میکنم. معجزه میکنه! آنچنان زندگیتون رو برنامه میفته که تصورش رو هم نمیتونید بکنید. بهتون قول میدم مزایاش خیلی بیشتر از معایبش باشه.

    بازم درآخر تو این دل شب ازخدا میخوام به همهء جوونا از جمله شما و خودم :) نگاهی بندازه.
    آمین
    ویرایش توسط ali1 : جمعه 07 آذر 93 در ساعت 03:32

  9. 2 کاربر از پست مفید ali1 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (جمعه 07 آذر 93), مو فرفری (شنبه 08 آذر 93)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 93 [ 02:33]
    تاریخ عضویت
    1393-5-15
    نوشته ها
    40
    دستاوردها:
    3 months registered
    تشکرها
    1

    تشکرشده 138 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظر من جديتر باهاش صحبت كنيد و بزاريد مطمعن بشه كه تصميم شما براي طلاق قطعيه يا به خودش مياد و خودشو جم و جور ميكنه به كمك خانواده اش و شما از اين حيات نباتي كه داره بيرون مياد يا اينكه طلاقو ميپذيره كه در هر حال شما اوضاع بهتري خواهي داشت اگه براش تلنگري بشه و تلاش كنه بهتر زندگي كنه كه خب جاي شكر داره اگر هم نخواد هيچ تغييري كنه و طلاق بگيرين شما لااقل ميدوني كه ديگه خودتي و خودت و كمي پس انداز ميكني و اينبار يه انتخاب بهتر ميكني و ازدواج سالمتري خواهي داشت

  11. کاربر روبرو از پست مفید ماهك تشکرکرده است .

    ali1 (جمعه 07 آذر 93)

  12. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 آبان 03 [ 09:35]
    تاریخ عضویت
    1392-12-19
    نوشته ها
    464
    امتیاز
    15,482
    سطح
    80
    Points: 15,482, Level: 80
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 368
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,324

    تشکرشده 1,336 در 399 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    71
    Array
    سلام

    از خوندن مشکلاتتون ناراحت و متاثر شدم و امیدوارم که در اینده نزدیک مشکلاتتون حل بشه و با خوشی و ارامش به زندگی مشترکتون ادامه بدید.

    به نظر من مشکل شما اصلا حاد و غیر قابل حل نیست که به طلاق فکر می کنید.
    امکان دارد بفرمایید مشکل جسمی همسرتون چیه؟ قابل درمان؟ نیازمند درمان مادام العمر هستند یا مقطعی است؟ و ماهیانه حدودا چه قدر صرف هزینه درمان می کنید؟
    امکان دارد سطح تحصیلات خودتون و همسرتون را بفرمایید؟
    و از مشکلات جسمی شما و همسرتون و مسائل اقتصادی که بگذریم، نظر شما درباره بچه چیه؟ به طور کلی علاقه مند به بچه دار شدن هستید؟

    می فرمایید که همسرتون خیلی بچه دوست دارند و از طرفی هم علاقه مند به کار نیستند. به نظر من بجای صحبت کردن درباره طلاق و پاک کردن صورت مسئله، بیاید درباره راه های حل مشکلاتتون صحبت کنید. مثلا دوستانه و منطقی باهاشون درباره فرزند و اشتغال ایشون صحبت کنید. قانع شون کنید که برای رسیدن به علاقه شون که همانا داشتن فرزندی سالم و صالح، نیازمند این هستید که یک برنامه ریزی جدی بکنید و با کمک هم اجراش کنید. ازشون بخواهید که ایشون هم کاری را شروع کنند و با هم پس انداز کنید و کم کم هزینه های درمان را فراهم کنید. شما هم به فکر شغل دومی باشید.
    و همینطور که برای ما از مشکلات ایشون و خواسته هاتون گفتید، به خودشون هم بگید. بگید که همسری خوش اخلاق و با انرژی می خواهید. خواسته ها و انتظاراتتون را بهشون بگید.
    بهشون بگید که مثلا دوست دارید صبح را با حضور ایشون اغاز کنید.
    و مثلا یکبار خودتون صبحانه درست کنید و ایشون را بیدار کنید و بخواهید که یک صبح به یاد ماندنی را با هم تجربه کنید. مثلا سینی صبحانه را همراه با چند شاخه گل ببرید داخل اتاق و با هم صبحونه را میل کنید! و بعد بهشون بگید که دوست دارید هر روز صبح را با شادی و نشاط شروع کنید، مثل امروز!
    و متعاقبا خواسته های ایشون را هم تا حد امکان عملی کنید.

    اگه به خاطر مشکلات اقتصادی زوج ها بخواهند از هم جدا بشوند که دیگه زوجی باقی نمی مونه.

    به بعد از طلاق هم فکر کردید؟ بعد از جدایی می خواهید چیکار کنید؟ قصد ازدواج مجدد دارید؟ به تنهایی و مشکلات دیگر هم فکر کردید؟

    شما می فرمایید که همسرتون را دوست دارید و می خواهید مهریه را هم بپردازید، به نظر من به جای پرداخت مهریه و ابراز علاقه این چنینی، همین حالا که در زندگی مشترک هستید علاقه تون را بهشون نشون بدید. حتما نباید ابراز علاقه مادی باشه. اگر از لحاظ مادی در شرایط خوبی نیستید، می تونید مثلا کلامی یا هر جور دیگه که خودتون می دونید اینکار را بکنید.
    اگه شما یک قدم بردارید و ابراز علاقه کنید ، ایشون چند قدم برمیداره.

    و پیشنهاد می کنم که عضو انجمن ازاد سایت بشوید و خصوصی با مدیر همدردی مشاوره کنید. ایشون خیلی خوب می تونند شما را راهنمایی کنند. مشاوره باهاشون واقعا سودمند و مشکل گشا است.

    موفق و موید باشید


    «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.

    « من در رقابت با هیچ کس جز خودم نیستم، هدفم مغلوب نمودن اخرین کاری است که انجام داده ام. »

    « مهم انجام وظیفه است، نه نتیجه »

    http://www.hamdardi.net/imgup/5471954c9081a134ec.jpg


  13. 4 کاربر از پست مفید salehe92 تشکرکرده اند .

    ali -guilan (جمعه 07 آذر 93), ali1 (جمعه 07 آذر 93), asal2013 (جمعه 07 آذر 93), مو فرفری (شنبه 08 آذر 93)

  14. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 مهر 94 [ 19:19]
    تاریخ عضویت
    1391-9-06
    نوشته ها
    1,013
    امتیاز
    19,589
    سطح
    88
    Points: 19,589, Level: 88
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 261
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second ClassSocialOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    5,188

    تشکرشده 3,056 در 916 پست

    Rep Power
    197
    Array
    سلام به همدردی خوش امدید . برادرم مشکلات مالی همیشه و رای همه وجود داره مخصوصا در اوائل ازدواج . شما با وجودیکه میدونستید توان مالی و درامدتون کمه اقدام به ازدواج کردید . هسرتون هم با وجود اطلاع از این موضوع قبول کردند و با شما ازدواج کردند . پس حالا اه و ناله هیچ دردی رو درمان نمیکنه و فقط مشکلات روحی و متعاقب اون مشکلات جسمی رو بیشتر میکنه . باید دست در دست هم با مشکلات بجنگید . من همسر شما رو درک میکنم درزیرزمین خونه مادر شوهر زندگی کردن و تحمل رفتارها و دخالتهای اونها و از اون طرف هم فشارها و بی محبتیهای شما خیلی به ایشون فشار میاد . با کمی محبت و همدلی و توجه میتونید این زندگی تلخ رو قابل تحمل تر کنید . همه مریض میشن برادر من . قرار نیست مریض شدن ایشون رو به سرش بزنید و منت دکتر بردنتون رو سرش بزارید . این وظیفه شماست . مهربان و امیدوار باشید . این روزها میگذره . علاوه بر اون به فکر پیشرفت در کارتون و زندگیتون باشید . به جای اه و ناله تلاش کنید میتونید هنری کاری صنعتی یاد بگیرید . شغل دومی دست و پا کنید . شما بعد از 5 سال هیچ پیشرفتی توی کارتون نداشتید ؟ مثلا به کمک هم یک کار خونگی راه بندازید .

  15. 4 کاربر از پست مفید واحد تشکرکرده اند .

    ali -guilan (شنبه 08 آذر 93), ali1 (شنبه 08 آذر 93), فرهنگ 27 (شنبه 08 آذر 93), رزا (جمعه 07 آذر 93)

  16. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 اسفند 93 [ 16:58]
    تاریخ عضویت
    1393-6-01
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    165
    امتیاز
    2,364
    سطح
    29
    Points: 2,364, Level: 29
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 5.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    88

    تشکرشده 496 در 145 پست

    Rep Power
    38
    Array
    سلام بر علی آقا!
    من فکر میکنم شما نیاز داری یه انرژی جدید وارد زندگیت کنی. باید از یه جایی شروع کنی. شما که اشکالات خودت رو دیدی بیا و واسه برطرف کردن یکیش یه قدمی بردار. عصرا که از سر کار میای خونه، یه پیاده روی دونفره و بعدشم یه نسکافه خیلی حالتون رو میاره سرجاش. با خانمت تو یه فضای رومانتیک پاییزی، صحبت کن. بگو حرفی که بهش تو واتس اپ!!! گفتی نپخته بوده، بهش بگو نمیتونی ازش بگذری. بگو دوستش داری. بگو میخوای برنامه ریزی کنی واسه بهتر شدن زندگی. خانمت رو با خودت همراه کن. بگو اگه تو نباشی منم یه تنه نمی تونم جلو برم. بگو باید هواپیمای زندگیمون رو دوموتوره ببریم جلو.

    ببین برادر من! شما بالاخره نیاز داری که یه تخصصی یاد بگیری. تا آخر عمرت میخوای همین حداقل حقوق رو بگیری؟ بالاخره که باید به فکر پیشرفت باشی... نمی دونم تو کدوم شهر ساکن هستی.... ولی این سازمان فنی و حرفه ای تو بیشتر شهرها و استان ها، کلاسهای آموزشی تقریباً رایگان رو برگذار میکنن. هم جور رشته ای هم داره، از ساخت کابینت بگیر، تا کامپیوتر و برق و مکانیک خودرو و حتی آشپزی و آرایشگری مردونه هم داره. مدرک معادل هم میدن. برادر خودمن از این طریق مدرک معادل کاردانی رشته برق صنعتی رو گرفته و الان حدود 15 ساله داره کار برق انجام میده. اون موقع که رایگان بود. اگرم هزینه داشته باشه، میتونی از پدرت کمک بگیری. پدری که واسه جدایی فرزندش حاضره کمک کنه، مطمئناً واسه ادامهء زندگیش و بهبود وضعیتش بیشتر حاضره کمک کنه.
    دستت رو بزار سرزانوت و بلند شو. واسه شروع کردن هیچ وقت دیر نیست. وقتی خانمت ببینه تو واسه زندگیتون داری حرکت میکنی خودش هم انگیزه پیدا میکنه.

    به خانمت بگو فقط در صورتی حاضری واسه این زندگی بجنگی که ببینی اونم داره تلاش میکنه. بگو سهم خودت رو از این زندگی بردار. اگه قبول کرد شمام واسه رفع مشکل باروریتون اقدام کنید. اگه به بیمارستانای دولتی مراجعه کنید، با این طرح تحول سلامت، اگه تهران باشید 10% هزینتون رو میدید و اگه شهرای دیگه باشید 7%. اینجوری اون هم انگیزش بیشتر میشه.

    کلاً وقتی یه حرکتی میکنی و انرژی رو به جریان میندازی، این انرژی میچرخه و انرژیهای دیگرو به حرکت درمیاره. و همینطوری مشکلات حل میشن. امیدوار باشید. مثبت نگر باشید.

    امیدوارم به زودی کلاً از فکر طلاق بیاید بیرون و یه تاپیک با موضوع اینکه چطوری رابطمو با زنم پرانرژی کنم بزنید.

    - - - Updated - - -

    سلام بر علی آقا!
    من فکر میکنم شما نیاز داری یه انرژی جدید وارد زندگیت کنی. باید از یه جایی شروع کنی. شما که اشکالات خودت رو دیدی بیا و واسه برطرف کردن یکیش یه قدمی بردار. عصرا که از سر کار میای خونه، یه پیاده روی دونفره و بعدشم یه نسکافه خیلی حالتون رو میاره سرجاش. با خانمت تو یه فضای رومانتیک پاییزی، صحبت کن. بگو حرفی که بهش تو واتس اپ!!! گفتی نپخته بوده، بهش بگو نمیتونی ازش بگذری. بگو دوستش داری. بگو میخوای برنامه ریزی کنی واسه بهتر شدن زندگی. خانمت رو با خودت همراه کن. بگو اگه تو نباشی منم یه تنه نمی تونم جلو برم. بگو باید هواپیمای زندگیمون رو دوموتوره ببریم جلو.

    ببین برادر من! شما بالاخره نیاز داری که یه تخصصی یاد بگیری. تا آخر عمرت میخوای همین حداقل حقوق رو بگیری؟ بالاخره که باید به فکر پیشرفت باشی... نمی دونم تو کدوم شهر ساکن هستی.... ولی این سازمان فنی و حرفه ای تو بیشتر شهرها و استان ها، کلاسهای آموزشی تقریباً رایگان رو برگذار میکنن. هم جور رشته ای هم داره، از ساخت کابینت بگیر، تا کامپیوتر و برق و مکانیک خودرو و حتی آشپزی و آرایشگری مردونه هم داره. مدرک معادل هم میدن. برادر خودمن از این طریق مدرک معادل کاردانی رشته برق صنعتی رو گرفته و الان حدود 15 ساله داره کار برق انجام میده. اون موقع که رایگان بود. اگرم هزینه داشته باشه، میتونی از پدرت کمک بگیری. پدری که واسه جدایی فرزندش حاضره کمک کنه، مطمئناً واسه ادامهء زندگیش و بهبود وضعیتش بیشتر حاضره کمک کنه.
    دستت رو بزار سرزانوت و بلند شو. واسه شروع کردن هیچ وقت دیر نیست. وقتی خانمت ببینه تو واسه زندگیتون داری حرکت میکنی خودش هم انگیزه پیدا میکنه.

    به خانمت بگو فقط در صورتی حاضری واسه این زندگی بجنگی که ببینی اونم داره تلاش میکنه. بگو سهم خودت رو از این زندگی بردار. اگه قبول کرد شمام واسه رفع مشکل باروریتون اقدام کنید. اگه به بیمارستانای دولتی مراجعه کنید، با این طرح تحول سلامت، اگه تهران باشید 10% هزینتون رو میدید و اگه شهرای دیگه باشید 7%. اینجوری اون هم انگیزش بیشتر میشه.

    کلاً وقتی یه حرکتی میکنی و انرژی رو به جریان میندازی، این انرژی میچرخه و انرژیهای دیگرو به حرکت درمیاره. و همینطوری مشکلات حل میشن. امیدوار باشید. مثبت نگر باشید.

    امیدوارم به زودی کلاً از فکر طلاق بیاید بیرون و یه تاپیک با موضوع اینکه چطوری رابطمو با زنم پرانرژی کنم بزنید.

  17. 4 کاربر از پست مفید مو فرفری تشکرکرده اند .

    ali -guilan (شنبه 08 آذر 93), Aras (شنبه 08 آذر 93), sevil73 (شنبه 08 آذر 93), فرهنگ 27 (شنبه 08 آذر 93)

  18. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 دی 93 [ 00:25]
    تاریخ عضویت
    1393-9-07
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    213
    سطح
    4
    Points: 213, Level: 4
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 14 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط salehe92 نمایش پست ها
    سلام

    از خوندن مشکلاتتون ناراحت و متاثر شدم و امیدوارم که در اینده نزدیک مشکلاتتون حل بشه و با خوشی و ارامش به زندگی مشترکتون ادامه بدید.

    به نظر من مشکل شما اصلا حاد و غیر قابل حل نیست که به طلاق فکر می کنید.
    امکان دارد بفرمایید مشکل جسمی همسرتون چیه؟ قابل درمان؟ نیازمند درمان مادام العمر هستند یا مقطعی است؟ و ماهیانه حدودا چه قدر صرف هزینه درمان می کنید؟
    امکان دارد سطح تحصیلات خودتون و همسرتون را بفرمایید؟
    و از مشکلات جسمی شما و همسرتون و مسائل اقتصادی که بگذریم، نظر شما درباره بچه چیه؟ به طور کلی علاقه مند به بچه دار شدن هستید؟

    می فرمایید که همسرتون خیلی بچه دوست دارند و از طرفی هم علاقه مند به کار نیستند. به نظر من بجای صحبت کردن درباره طلاق و پاک کردن صورت مسئله، بیاید درباره راه های حل مشکلاتتون صحبت کنید. مثلا دوستانه و منطقی باهاشون درباره فرزند و اشتغال ایشون صحبت کنید. قانع شون کنید که برای رسیدن به علاقه شون که همانا داشتن فرزندی سالم و صالح، نیازمند این هستید که یک برنامه ریزی جدی بکنید و با کمک هم اجراش کنید. ازشون بخواهید که ایشون هم کاری را شروع کنند و با هم پس انداز کنید و کم کم هزینه های درمان را فراهم کنید. شما هم به فکر شغل دومی باشید.
    و همینطور که برای ما از مشکلات ایشون و خواسته هاتون گفتید، به خودشون هم بگید. بگید که همسری خوش اخلاق و با انرژی می خواهید. خواسته ها و انتظاراتتون را بهشون بگید.
    بهشون بگید که مثلا دوست دارید صبح را با حضور ایشون اغاز کنید.
    و مثلا یکبار خودتون صبحانه درست کنید و ایشون را بیدار کنید و بخواهید که یک صبح به یاد ماندنی را با هم تجربه کنید. مثلا سینی صبحانه را همراه با چند شاخه گل ببرید داخل اتاق و با هم صبحونه را میل کنید! و بعد بهشون بگید که دوست دارید هر روز صبح را با شادی و نشاط شروع کنید، مثل امروز!
    و متعاقبا خواسته های ایشون را هم تا حد امکان عملی کنید.

    اگه به خاطر مشکلات اقتصادی زوج ها بخواهند از هم جدا بشوند که دیگه زوجی باقی نمی مونه.

    به بعد از طلاق هم فکر کردید؟ بعد از جدایی می خواهید چیکار کنید؟ قصد ازدواج مجدد دارید؟ به تنهایی و مشکلات دیگر هم فکر کردید؟

    شما می فرمایید که همسرتون را دوست دارید و می خواهید مهریه را هم بپردازید، به نظر من به جای پرداخت مهریه و ابراز علاقه این چنینی، همین حالا که در زندگی مشترک هستید علاقه تون را بهشون نشون بدید. حتما نباید ابراز علاقه مادی باشه. اگر از لحاظ مادی در شرایط خوبی نیستید، می تونید مثلا کلامی یا هر جور دیگه که خودتون می دونید اینکار را بکنید.
    اگه شما یک قدم بردارید و ابراز علاقه کنید ، ایشون چند قدم برمیداره.

    و پیشنهاد می کنم که عضو انجمن ازاد سایت بشوید و خصوصی با مدیر همدردی مشاوره کنید. ایشون خیلی خوب می تونند شما را راهنمایی کنند. مشاوره باهاشون واقعا سودمند و مشکل گشا است.

    موفق و موید باشید
    والا هموروئید داشت چند وقت پیش عمل شد!
    الان کل دندوناش مشکل دارن و باید 2 تومن خرجشون بشه تا نسبتا خوب بشن.
    عفونت داخلی زیاد داره و الان هم مشکل کیسه صفرا داره که باید عمل بشه!
    تشنجی هم هست و همیشه باید قرص لوبل بخوره که یه ورق 10 تائیش 10 تومنه! الان 3 ساله فقط همین یه قرص رو میخوره و میگه دکترش گفته حالا حالاها باید مصرف کنه این قرص رو.
    شاید باورتون نشه اما یه دفترچه تامین اجتماعی رو در عرض 1-2 ماه تموم میکنه.و کلی دارو تو خونه داره.
    ماهیانه 200-300 تومن شاید.
    هردومون دیپلم داریم.
    من با این شرایطی که خانمم داره چه در امر کدبانو گری و خانه داری چه مشکلات جسمی کاملا مخالف بچه دار شدنش هستم! اگه سالم هم میبود به نظرم یه دونه کافی بود.
    متاسفانه اراده هردومون(خانمم بیشتر)ضعیفه و فقط یکی دو روز آدمیم!!
    بله کاملا فکر کردم
    چون مشکل از طرف منه و هیچ دختری نمیتونه مادر بشه ترجیح میدم دیگه ازدواج نکنم و زندگی خودمو بکنم!
    چون فکر نمیکنم دیگه دختری پیدا بشه که منو با این شرایط بخواد!
    ضمن اینکه کدوم دختری حاضر میشه که بچه دار نشه؟!!!
    متاسفانه من یک عمر تنها بودم و با این مسئله کنار اومدم!ممنونم
    شما هم همینطور

  19. کاربر روبرو از پست مفید ali1 تشکرکرده است .

    ali -guilan (شنبه 08 آذر 93)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.