سلام ...
دوستان کمکم کنید...
نمیدونم از کجا و چجوری بگم..خستم از زندگیم..خدارو شاکرم که از نظر جسمانی سالمم...ناشکر نیسم اماتحمل چنین زندگی هم خیلی سخته برام .تا جایی ک گاهی ب خودکشی فک میکنم...
دوستان داستان من زیاده بگم کمتر کسی میخونه چون طولانیه..
من وسواس دارم..حدود 8 9 سالی میشه ..ازدوران رهنمایی وسواس دارم..رفته رفته بدتر شد...
سرزنش های خونواده و فامیل و موردتسمخر قرار گرفتن هم اوضاع رو بدترکرد....
وسواسم همه چیمو نابود کرد تو همه چیز از هم سنو سالام عقبم ب شدت..:((
ب همه چی حساسم.همه چی..کاش برای یک بارم که شده میتونسم راستو پوست کنده حرفمو بزنم:(
خیلی ناراحتم
علاقه مندی ها (Bookmarks)